فيروزه مهاجر
تريبون فمينيستي ايران - دوشنبه 13 مهر 1383
گزارشي از نشست سازمان هاي غير دولتي زنان جنوب- جنوب: پكن+10 كه از 6 تا 8
مهرماه 1383 در تهران و توسط سازمان كنشگران داوطلب (مركز مطالعات و آموزش
سازمان هاي جامعه مدني ايران) برگزار شد. در زير شمه اي از صحبت هاي سخنرانان صبح
روز اول را مي خوانيد. كارگاه ها و بحث ها در بخش جداگانه گزارش خواهد شد و محور
همه آن ها پكن+10 است.
در روز 5 مهر يك جلسه مقدماتي برگزار شده بود كه گزارش آن را سودابه اميري براي
كنشگران داوطلب تهيه كرده. اما مركز فرهنگي دراين جلسه مقدماتي شركت نداشته و
بنابراين گزارشي هم ندارد. برنامه اصلي با حضور 8 شركت كننده از كشورهاي عراق،
افغانستان، يمن، پاكستان، فيليپين، مالزي، و هلند به اضافه نماينده هيفوث Hivos
سازمان هلندي تامين كننده هزينه هاي اين نشست.
در آغاز جلسه سوسن طهماسبي از كنشگران داوطلب توضيحي درباره برنامه ها داد. آقاي
رزاقي از كنشگران داوطلب هم درباره اهميت همكاري و پكن صحبت كرد.
ايران /شهلا شرکت / مجله زنان
شهلا شركت، سردبير نشريه زنان، درباره تجربه اش در زن روز در طول 10 سالي كه آن
جا گذرانده و اين كه فضاي نيمه دولتي آن باعث شده بود كه او آرزوي همكاري با همه
زنان و بيرون آمدن از انزوا را داشته باشد صحبت كرد. او گفت، تجربه كار در زنان
به اين دليل براي خودش كاملا متفاوت و مثبت بوده است، اما مدام از طرف بعضي از
زنان مورد سرزنش قرار گرفته است. خانم شركت گفت كه ديالوگ را ذاتي زنان مي داند،
مثالش زمان جنگ است و صف هاي زنان كه سريع با هم وارد گفت وگو مي شدند و به هم
خبر مي دادند كه چه چيزي را از كجا مي توانند تهيه كنند. خلاصه ارتباط و اطلاعات.
هلند / ناديا ون در ليند /سازمان شبكه جهاني زنان براي حقوق باروري
ناديا ون در ليند كه از هلند و سازمان شبكه جهاني زنان براي حقوق باروري Women
Global Network for Production Rights آمده بود درباره مسائل زنان و بهداشت صحبت
كرد. او گفت كه توليد مثل مسئله اي جهاني است و در سطح جهاني هم بايد به آن
پرداخت. اما البته نگرش ها متفاوت است. زن ها هم با هم متفاوت اند، هم از اين
كشور به آن كشور و هم در داخل هر كشور و منطقه و محله اي. براي همين وقتي مي
گويند زن غربي من نمي فهمم كه درباره چه حرف مي زنند. كدام زن غربي مورد نظر است.
اين در مورد بهداشت هم مسئله مهمي است. مثلا ناقص كردن عضو تناسلي زنان ((FGM را
در نظر بگيريد. زن هاي شمال قبل از پكن قضيه را از زاويه ديد خودشان مي ديدند و
راه حل هاي خودشان را ارائه مي دادند و در واقع دستور العمل براي بقيه صادر مي
كردند. اما بعد خود زناني كه اين رسم ختنه در جامعه شان معمول بود شروع كردند
ديدگاه هاشان را مطرح كنند و معلوم شد كه كاملا متفاوت است، هر چند كماكان اين
رسم را تاييد نمي كند. پكن از اين لحاظ و برآوردن نياز گفت وگو بين زنان و صحبت
درباره تفاوت هامان مهم بود. ما بايد با هم كار كنيم تا تغييررا ممكن سازيم.
هركسي هم سهم خود را به اين كار و تلاش ادا خواهد كرد. و در ضمن كار با هم خيلي
هم شادي بخش تر است.
پاکستان / فريدا شهيد/ شرکت گاه
سخنران بعدي، فريدا شهيد از شركت گاه پاكستان بود. ما قبلا يك سخنراني او را كه
امسال بهار در بانكوك كرده بود ترجمه كرده ايم. او درباره جنبش فرامليتي زنان
صحبت كرد و گفت كه با تمركز روي پكن جنبش فرامليتي محدود به پكن نمي شود و بسيار
پر سابقه تر است. او از اين كه در مكزيك، در كپنهاك، در نايروبي، در پكن تعداد
زنان شركت كننده هر بار بيشتر شده صحبت كرد و اين واقعيت كه پكن 50000 زن را گرد
هم آورد. نكته بعدي صحبت او گروه هاي قانون و توسعه بودند كه در بعضي كشورها
تشكيل شده اند.
فريدا سپس در اهميت شبكه سازي گفت كه مسائل ما خيلي زياد است و اولويت با مسائل
محلي است و اين ما را ايزوله مي كند و ما به اطلاعات لازم دسترسي پيدا نمي كنيم.
زبان و منابع خود معضل آفرين هستند. فرهنگ و هويت هم معضل است. نگرش هاي دولت ها
نسبت به سازمان هاي جامعه مدني معضل آفرين است. براي اين كه محيط را براي جنبش
فرامليتي زنان آماده كنيم بايد جدا علاقه مند به گفت وگو باشيم. براي گفت وگو
حداقل به دو نفر نياز هست. شبكه سازي در آسياي جنوبي همچنين به دليل انگليسي زبان
بودن تمام منطقه ممكن مي شود. فقدان فضا درون سازمان هاي زنان چيزي است كه جنوب
از آن شكوه دارد.
مسائل زنان مسائل يك زن نيست بلكه مسائل جهاني است.
دستاوردها را مي توان به اين طريق توضيح داد كه زن ها تنوع شان را مي پذيرند.
به پكن آمدن تفاوت كمي و كيفي ايجاد كرد. براي زنان پاكستاني با نايروبي شروع شد.
قبل از آن در پاكستان دولت نظامي حاكم بود. آن ها به عنوان يك سازمان جامعه مدني
به پكن رفتند. بعد در پكن توانستند برگردند و با دولت ديالوگ داشته باشند و سند
ملي در اين مورد درست كنند كه البته هنوز سند است اما خيلي كمك بود. فريدا گفت،
پكن اولين جلسه بين المللي من بود. درس زنان شمال اين بود كه سازمان يافته بودند
و با هم كار مي كردند، و با بقيه رايزني مي كردند. ما هم ياد گرفتيم. بعد شروع
كرديم در آسيا- اقيانوسيه كار كنيم. زن ها خيلي نيرو مي گذاشتند. براي ديالوگ
بيشتر بود كه جنوب-جنوب را تشكيل داديم. براي اين كه در جنبش فرامليتي موفق باشيم
بايد سازمان يافته باشيم و شبكه سازي را هميشه انجام دهيم. نه فقط در مواقع
ضروري. بايد ارتباط و بحث مداوم داشته باشيم.
ديدبان زنان آسيا-پاسيفيك (APWW) با ما در مورد جهاني شدن و زنانه شدن فقر، خشونت
عليه زنان، و مسئله قتل هاي ناموسي، همكاري داشت. اين ها در سند ما هست. براي
پكن+10 از اين طريق ما مي توانستيم روي تصميمات سازمان ملل تاثير بگذاريم.
اهميت شبكه سازي اين است كه قوي ترمان مي كند، استراتژي ياد مي گيريم. از تجربيات
ديگران ياد مي گيريم كه در كشور خودمان چطور عمل كنيم. ما مي گوييم آهن را تا
هنوز گرم است بكوب. زن ها بايد از فرصت ها استفاده كنند.
ايران/ محبوبه عباسقلي زاده/ مركز كارورزي سازمان هاي غير دولتي
بعد محبوبه عباسقلي زاده، از مركز كارورزي سازمان هاي غير دولتي، صحبت كرد. او
گفت بحث زنان و بحث پكن داغ است و همت به خرج دادند و ميزبان شدند تا ما چند روز
بتوانيم با هم باشيم و آن شبكه سازي كه فريدا حرفش را زد شايد سر و سامان بگيرد.
اين مشكلي است كه در حد فاصل آسيا و خاورميانه وجود دارد. ما از لحاظ ژئوپوليتيك
در موقعيت خاص هستيم. در يك طرف عراق، در طرف ديگر افغانستان. اعراب كه بيشترين
منابع نفتي جهان را دارند، فضايي براي زنان فراهم كرده اند كه از جنگ جهاني اول
تا به حال لااقل براي زنان پر از تنش بوده است.
ما شايد از جنگ جهاني اول يا از جنگ فلسطين و محروميت زنان فلسطين دچار مشكل شديم
و شكافي را كه بين اين دو منطقه افتاد شايد حالا بتوانيم درستش كنيم. خيلي گذشته
از وقتي كه زنان مراكش و مصر و ... جمع شدند تا تجاوزهايي را كه در فلسطين به
زنان مي شد و حتي براي تجاوزهاي حكومتي, كاري دسته جمعي كنند. اگر در آن وقت
رهبري اين مبارزات به دست دوستان شمال بود من اعتقاد دارم طوري نمي شد. اعلام اين
كه زنان جنوب رهبري شبكه فرامليتي را دارند افتخاري براي مان نيست بلكه نشان
دهنده رنج ممتدي است كه ما زنان كشيده ايم. فريدا گفت تا هنوز آهن گرم است بكوب،
تا تنور داغ است نان را بچسبان. اما آهن مي سوزد، نان مي سوزد. زن ها رنج بردند و
مفاهيمي كه در اسناد زنان سازمان ملل هست مديون زنان هند، افريقا، پاكستان و غيره
است. ايراني ها نيستند، شايد در آينده باشند. به هر حال اين شرايط ما را مي رساند
به اين كه بگوييم زنان جنوب مفهوم سازي مي كنند، چالش سازي مي كنند. شمالي ها
مسائل شان حل شده و اگر نگاهي دارند به جنوب است و نگاه همبستگي است.
نگاه آسيب شناسانه البته مي تواند به ما كمك كند اگر بدانيم كه هركس جاي خود را
دارد. سه دهه اخير از مكزيك، نايروبي، پكن كه شبكه سازي شروع شد مي توان گفت
افتخارات زيادي نصيب ما شده، رنج هايي هم داشته ايم. ما حالا كه وارد پكن+10 مي
شويم بايد دستاوردهامان را جشن بگيريم و براي جبران عدم موفقيت هامان تلاش كنيم.
من يك نقد دارم. چند مشكل اساسي است اگر ما بتوانيم بخش خاورميانه را فعال كنيم
شايد كمك شود. ما همه 16 ساله هستيم اما جنبش زنان ميان سال شده است. از نايروبي
تا حالا رهبران جوان پير شده اند و هميشه همان ها هستند, زنان ميان سالي كه
مبارزه مي كنند. چرا جنبش فرامليتي يا جنوب نتوانسته جوانان را جذب كند؟ بحث من
در سطح رهبري است و نه بدنه.
يك موضوع ديگر هم هست و آن اين كه طبقه متوسط رهبري اين جنبش را دارد. زنان
فرودست طاقت آن را ندارند. هزينه ها و سطح آموزش و پرورش سطح بالا، دانشگاه و
بالاتر از دانشگاه. اين يكي از آسيب هاست. آسيب ديگر اين است كه ما در جريان سازي
از جنسيت انديشه هاي افراطي را كه يك گروه محدودي در غرب داشتند نداريم اما هنوز
حركت مان زنانه است و باعث شده دوستان زيادي را در جامعه مردان از دست بدهيم. اين
در سطح جنوب است.
از وقتي كه خروج زنان خاورميانه از جريان بين المللي مطرح شد مي بينيم كه در سطح
منطقه عقل گرا، سكولار و ديني شده اند اما اگر چه در هر كشور فرق مي كند اما در
كل, اين گفتمان ساماندهي شده و دارد شكل مي گيرد. بحث ها گاه ما را به پان
عربيسم، پان ايرانيسم، پان تركيسم و سياست كشانده است. در همه اين زمينه ها زنان
فعال بوده اند در خاورميانه. جنبش زنان در خاورميانه رسيده است به آن جا كه به
قول خانم فريدا آهنش داغ شده باشد و وقت كوبيدنش باشد.
ما در تمام مسائل منطقه، حتي اگر از درون شرايط سنتي اسلام بلند شده ايم باز سعي
كرده ايم مسائل خودمان را مطرح كنيم. اما اين چالش ها با چالش هاي جنوب آسيا و
غرب فرق دارد. جوانان را سهيم مي كند و خاورميانه به ما اين شانس را مي دهد كه
همه را سهيم كنيم چون زنان ما زنده تر هستند!
فيليپين /جيجي فرانسيسكو / جيجي هماهنگ كننده سازمان DAWN
بعد نوبت جيجي فرانسيسكو شد. جيجي هماهنگ كننده سازمان DAWN – Development
Alternatives with Women for a New Era است كه متشكل از زنان محقق و فعال اجتماعي
است. اين ها بيشتر پژوهش گر هستند در زمينه مسائل بين المللي. در ميريام كالج
فيليپين حقوق بين الملل درس مي دهد. در زمينه تاثير سياست روي زندگي زنان كتاب
نوشته "Political Restructuring and Social Transformation: Feminist Essays in
Southeast Asia" (2002) و Gender Mainstreaming in Trade Politics (2003).
جيجي هماهنگ كننده همايش سازمان هاي غير دولتي آسيا و اقيانوس آرام پكن+10 بود كه
در بانكوك برگزار شد. و امروز هم درباره نتايج ديدار بين المللي در سطح عالي HLIM
كه بعد از آن و در همين سپتامبر در بانكوك برگزار شد. 6 تا 9 سپتامبر 2004 ، صحبت
مي كند تا ما از نتايج كار با خبر شويم و با استناد به توصيه هاي همايش بانكوك
برنامه هاي دو روز آينده را تنظيم كنيم.
جيجي گزارش مختصري مي دهد با اين اميد كه مورد بحث قرار بگيرد. مي گويد كه هيئت
ايراني در بانكوك خيلي هماهمگ با بقيه حركت كرده است و او از اين موضوع خيلي
خوشحال است. UNESCAP
(United Nations Economic and Social Commission for Asia and the Pacific) در
اين فاصله تنها سازمان بين المللي منطقه اي بود كه در اوائل سپتامبر در بانكوك
جلسه داشت، با 46 كشور عضو و مؤسسات سازمان ملل مانند UNIDO و FAO، بانك جهاني،
سازمان هاي غير دولتي منطقه و شبكه ها. كه تصميم گيري هاي آن ربطي به HLM نداشت و
تاثير بر آن نمي گذاشت (جيجي خيلي تاكيد داشت كه ما تاثير سازمان ها و توافق نامه
هاي بين المللي را بر هم ببينيم و متوجه اين واقعيت باشيم كه بعضي از آن ها تشكيل
مي شوند تا تصميم گيري هاي بعضي ديگر را به نوعي خنثي كنند. و گاهي مانند مورد
MAI كه به معني توافق چندجانبه براي سرمايه گذاري (Multilateral Agreement
Investment) است و با مخالفت جدي نيروهاي مترقي روبه رو شده و زن هاي مخالف جهاني
شدن نوليبرالي هم بارها در موردش هشدار داده اند، چرا كه به اين معني است كه اگر
با يك گروه عضو سازمان تجارت جهاني WTO وارد تجارت شدي معني اش اين است كه با همه
شده اي و آن گروه مي تواند قراردادها را به يك يا چند گروه ديگر واگذار كند يا
پارتنر بگيرد ظاهرا كنار گذاشته شده و در اثر مخالفت ها اجراي آن منتفي شده اما
از تلفيق آن با معاهدات سرمايه گذاري چند جانبه مؤسسات متولي جهاني شدن حالا
موافقت نامه هاي تجاري آزاد(Free Trade Agreement) را ساخته اند كه در واقع همان
معاهدات زيان بار قبلي است اما تا اجرا نشود نمي فهميم و چون نقض هر يك از اين
قراردادها با پرداخت غرامت از سوي نقض كننده همراه است دولت ها خيلي مايل به نقض
و پرداخت غرامت نخواهند بود و به اين ترتيب مدتي اين قرارداد به نفع سرمايه داري
فرا مليتي به اجرا در خواهد آمد تا بالاخره مجبور به ادامه بازي و يافتن يك اسم
ديگر و بزك كردن ظاهر آن شوند. در مورد برنامه هاي تعديل ساختاري SAPs هم جيجي
بعدا توضيح داد كه چطور ظاهرا براي رفع نيازهاي آن Social Safety Net را به وجود
آورده اند كه به معني دادن يك كمك مالي كوتاه مدت مثل بن ارزاق و... 90 يا 180
روزه به گروهي است كه به دليل برنامه هاي تعديل ساختاري مانند كاهش تعداد
مستخدمين دولت، كوچك كردن بخش خدماتي دولت مانند بخش بهداشت و آموزش، يا تبديل
توليد كشاورزي يا صنعتي داخلي به توليد فقط براي صادرات وسيله معيشت خود را از
دست داده اند و ناگفته پيداست كه اين كمك نمي تواند در اكثر موارد مشكلي را حل
كند. به هر حال او هم مانند بسياري از فمينيست هاي ديگر معتقد است كه در ارزيابي
اسناد بين المللي توجه به روابط آن ها با هم خيلي مهم است و پكن سندي برجسته از
كار در مي آيد چون در آن طول يك سال، از سپتامبر 1994 و برگزاري كنفرانس بين
المللي جمعيت و توسعه در قاهرهThe International Conference on Population and
Development، 13- 5 سپتامبر تا مارس 1995 و برگزاري اجلاس سران براي توسعه
اجتماعي World Summit for Social Development در كپنهاك از 6 تا 12 مارس، و بعد
چهارمين كنفرانس بين المللي زنان پكن Fourth World Conference on Womenاز 4 تا 15
سپتامبر 1995 در پكن و با شركت حدود 50000 زن همه اسناد جهاني كه در رابطه با
حقوق زنان تصويب شد مترقي بود و مي شد اميد داشت كه وضع همان طور پيش برود. البته
معلوم بود كه زمينه هاي كار از قبل آماده شد، مانند تلاشي كه براي برپايي كنفرانس
زنان مكزيك -1975 و در طول آن صورت گرفت، و بعد كپنهاك 1980و بعد نايروبي 1985 و
بعد اين واقعيت كه سازمان ملل دهه 1985-1976 را دهه زنان: تساوي، توسعه و صلح
Decade of Women: Equality, Development and Peace اعلام كرد. بعد در پايان اين
دهه در نايروبي دستاوردها بررسي شد و سند FLS - Nairobi Forward –looking
Strategies براي پيش برد حقوق زنان تا سال 2000 تصويب شد. به اين دلايل و احيانا
دلايل مختلف ديگر فرعي تر نيروهاي مترقي موفق مي شوند مواضع خود را در سازمان ملل
به كرسي بنشانند، اما در پايان اين دوره چرخش اوضاع از تصويب قوانين مترقي بيشتر
براي زنان در جهان جلگيري كرد. به هر حال براي همين هم هست كه چون حالا به هيچ
وجه آن موقعيت برقرار نيست و كاملا برعكس موقعيت جهاني پر از تنش است و يكپارچه
شدن بازار جهاني هم تاثير گذار است، زنان نمي خواهند كه كنفرانس جهاني زن ديگري
برپا شود يا روي مواضع پكن تجديد نظر شود. چون تعداد اسناد بين المللي بد آن قدر
زياد است كه مي تواند تاثيربسيار مخرب روي دستاوردهاي پكن بگذارد. حتي اگر اين
دستاوردها كاغذي باشند. حتي اگر تحت نام هاي گول زنك ارائه شوند – كه مي شوند. به
اين دليل عمده از شروع برگزاري همايش هاي منطقه اي روي پكن+19 زنان تصميم داشتند
كه سند جديدي ارائه نخواهد شد بخصوص در سطحHLIM يعني سطح خارج از دسترس توده زنان
يا حداقل زنان جامعه مدني. البته در اين اجلاس سازمان ملل و UNESCAP مي خواستند
كه درباره پلاتفرم تصويبي پكن BPFA سندي صادر كنند. بنابراين از آغاز رابطه پر
تنش بود. قبلا گفته بوديم البته و بنابراين نه در سازمان ملل و نه در بيرون از
سازمان ملل كسي قرار نبود روي دستاوردهاي پكن چانه بزند. ما مي خواستيم همين موضع
را تا نيويورك حفظ كنيم. معتقد بوديم كه اگر سند در معرض مذاكره گذاشته شود خيلي
براي زندگي زنان در سراسر جهان پر هزينه خواهد بود و بالاخره چند كشوري به مسائلي
خارج از مسئله حقوق بشر زنان خواهند پرداخت.
موقعيت پر تنش و نا امن اين فرصت را داده است كه كنترل روي زنان از سوي حكومت ها
بيشتر شود و در ضمن هم براي دولت و هم غير دولت فرصت وضع مقررات اجتماعي بيشتر
براي كنترل مردم بيشتر شده است. در موارد رشد داخلي، رقابت بين المللي، هويت ملي،
و امنيت داخلي شرايط به نفع مردم نيست.
حملات سيستماتيك از سوي متعصب ها و بنيادگرايان باعث شده ما زير كنترل شديد
خانواده، مذهب و دولت برويم.
اما يك عامل تغيير اجتماعي در اين ميان فرصت براي كار جدي را فراهم كرده است.
جمع مسائل بين المللي براي حقوق بشر زنان مناسب نيست.
از طريق شبكه سازي بين سازمان هاي زنان و دفاتر محلي سازمان ملل و سند اخير
UNESCAP فقط قرار گذاشته شد كه اگر به فرض محال خطر زير سؤال رفتن پكن در ميان
باشد ما هيچ مذاكره اي روي سند نخواهيم كرد. گفتيم كه مخالفتي با دستاوردها نبايد
صورت گيرد. BPFA وCEDAW (كنوانسيون رفع هرگونه تبعيض عليه زنان) نبايد خدشه دار
شوند.
به زبان سازمان ملل فقط مذاكرات ثبت شد و توافقي روي كل آن صورت نگرفت و فقط ضبط
جلسات سازمان ملل بود كه مثل هميشه انجام مي شد. پروتكل ها معمولا رئيس و معاون و
سخنگو دارند. بنابراين چيزي كه از اول واكنش ما زنان را برانگيخت اين بود كه اگر
قرار نيست مذاكره كنيم پس اين دم و دستگاه براي چيست. بنابراين اين چيزها هم جمع
شد و فقط يك سخنگو ماند و مسئول UNESCAP گزارش خود را ارائه داد. ما هم قرار شد
در نوشته ها و صحبت هاي خودمان به اين گزارش بپردازم. چون بعيد نيست كه گزارش
مدافعاني داشته باشد و دولت هايي آن را براي نفع خودشان سند محسوب كنند.
اما در طول روزها برخي نمايندگان دولت ها و بعضي ها در ESCAP احساس كردند كه يك
تعاملي دارد بين نمايندگان شكل مي گيرد كه حاصل كار مشترك بود. و بنابراين
مذاكرات پوياتر شد و بسيار حمايت گر بود و قرار شد كه يك بيانيه مختصر مورد توافق
همه در اين ديدار بين المللي در سطح عالي HLIM تهيه شود. بسياري احساس كردند كه
يك بيانيه مثبت درباره پكن در واقع كمك خواهد كرد در ايجاد محيطي مثبت . و در
واقع همين طور هم شد. آن چه انجام شد زمينه سازي روي اجراي بهتر BPFA و CEDAW و
كنفرانس جمعيت قاهره بود با كسب اطمينان از اين كه در عين حال عقب نشيني از سند
پكن هم نخواهد بود.
براي بسياري از گروه هاي زنان اين ديدار مثبت بود. هنوز نمي توان روي سايت
UNESCAP سند را ديد. فعلا هم من فقط پيش نويسي از آن را دارم و خيلي از سازمان
هاي حاضر در اينجا همان را دارند.
ما اين سند را نداريم و براي همين شايد بقيه سخنان جيجي كه من سعي كرده ام تا
جايي كه سرعت دستم اجازه دهد از آن يادداشت بردارم تنها اطلاعاتي است كه مي
توانيم فعلا به شما بدهيم. جيجي گفت:
در سند HLIM تاكيد بر دستاوردهاي پكن و اجتناب از پايين آمدن از خواسته هاي قبلي
مان براي ما مهم ترين چيز بود.
بعضي گروه ها از بسيار بي بو و خاصيت بودن زبان رئيس جلسه خوش شان نيامد. اما به
هر حال گزارش نتيجه گسترده ترين اجماعي بود كه مي شد داشت.
خيلي پيشرفت نبود اما عقب گرد هم نبود.
ما انتظار نداشتيم چيز خاصي اتفاق بيفتد. اما سند مي توانست قوي تر از اين باشد.
CSW - Commission on the Status of Women هنوز نمي خواهد در مارس 2005 برود پاي
مذاكره و چانه زني. اما شايد تا آن وقت تغيير عقيده بدهيم. كميسيون مقام زن
سازمان ملل در سال 1946 تشكيل شده و كارش تهيه توصيه ها وگزارشات در مورد ترويج
حقوق زنان در حوزه هاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي، و مدني است و موارد عاجل مرتبت
با تجاوز به حقوق زنان. اما بعد از پكن يك follow-up to Beijing به آن اضافه شده
و كار ديدباني را براي حفظ ارزش هاي پكن انجام مي دهد. به نظرم ما بايد به اين
سازمان ها لينك بدهيم . خيلي وقت گير است اگر كسي بخواهد مدام درباره شان توضيح
بدهد. از سويي هم سازمان هاي غير دولتي زنان براي حمايت از حقوق زنان يك وظيفه
مهم خود را اشنا كردن آن ها با اسناد ملي و بين المللي حافظ و ناقض حقوق آن ها مي
دانند. شايد بد نباشد به
www.un.org/womenwatch/daw/cedaw
و
www.un.org/womenwatch/daw/csw
لينك بدهيم فعلا. اما بعد بايد همه را مفصل بشناسيم و ونه فقط به خاطر پكن.
گزارش بحث هاي جمعي و كارگاه ها جداگانه داده خواهد شد.