شهروند -  شماره ۹۵۸
۲۸ ژانويه ۲۰۰۵ - جمعه ۹ بهمن ۱۳۸۳

مهدي کوهستاني از ابتداي ورودش به کانادا به عنوان يکي از فعالان اجتماعي در مشکلات و مسائلي که جامعه ي نوپاي ما درگير آن بود، دخالت داشته است. از اوائل دهه 90 در اتحاديه کارگري محل کارش يعني اتحاديه ي خدمات عمومي کانادا به فعاليت پرداخت. و از آن زمان تاکنون او چهار دوره در انتخابات مجمع عمومي کارگران و توسط خود آنها به رياست دوره اي شعبه 3261 اتحاديه انتخاب شده است. كوهستاني اکنون براي دومين دوره نيز به رياست شوراي کارگري شهر تورنتو اتحاديه خدمات عمومي که بيش از 70000 کارگر را شامل مي شود، انتخاب شده است. مهدي کوهستاني اکنون نايب رئيس اتحاديه خدمات عمومي ايالت انتاريوست که بيش از 230000 کارگر را تحت پوشش دارد.
مهدي کوهستاني و فريد پرتوي، دو مسئول " اتحاد بين المللي در حمايت از مبارزات کارگران در ايران" هستند. اين نهاد که با همت فريد و مهدي منشا اقدامات قابل توجهي در جلب حمايت هاي مورد نياز بين المللي از کارگران ايران بوده است، اخيرا نيز در جلب اين ياري رساني به مبارزات کارگران ايران، بخصوص در اعتصابات اخير کارگران در کارخانه نساجي سنندج، و نيز محاکمه ي فعالان کارگري در سقز به جرم برپا کردن جشن اول ماه مه، موثر بوده است.
اخيرا مهدي کوهستاني با کنگره کار کانادا که عاليترين نهاد اتحاديه هاي کارگري کانادا است در هيجدهمين کنگره کنفدراسيون اتحاديه هاي کارگري آزاد ــ آي سي اف تي يو ــ که در شهر مايازاکي ژاپن از تاريخ 5 تا 10 دسامبر 2004 برگزار شد، شرکت کرد. با مهدي كوهستاني درباره بعضي از اقداماتي که اتحاد بين المللي بدانها پرداخته، و درباره ي برنامه ي آينده آنها، به گفت وگو نشستيم که متن آن از نظرتان مي گذرد.

ائتلاف بين المللي در حمايت از کارگران در ايران در چه سالي شکل گرفت و چه اهدافي را در مقابل خود قرار داد؟
ــ اتحاد بين المللي در حمايت از مبارزات کارگران در ايران در سال 1999 با هدف حمايت از خواسته ها و مبارزات کارگران ايران و جلب حمايت هاي بين المللي از حرکت کارگران در ايران شکل گرفت. اتحاد به شيوه و ساختار يک گروه حمايتي فعاليت ميکند و از طريق يک کميته ي هماهنگي و هيئت مشاوران فعاليتهاي خود را سازمان مي دهد. ما همچنين با اتحاديه ‌ها و فعالان کارگري کانادا؛ از جمله اتحاديه کارگران پست کانادا، اتحاديه خدمات عمومي، اتحاديه کارکنان دولت، اتحاديه کارگران خودروسازي کانادا و کنگره کار کانادا همکاري نزديک داشته ايم.

چه نيروهاي ديگري با اين جمع کار مي کنند؟
ــ با توجه به تجربيات موجود از ابتدا ما تصميم گرفتيم که يک نهاد فراملي(فراايراني) و فارغ از گرايشات نظري فعاليت خود را به پيش بريم. لذا با افراد و نهادهايي که از مبارزات کارگران ايران حمايت کنند و ايضـا با تشکلات دست ساخته دولتي همچون خانه کارگر و شوراهاي اسلامي کار و ديگر نهادهاي ضدکارگري مرزبندي روشني داشته باشند، همکاري خواهيم کرد.

در چند سال گذشته چه فعاليت هايي را به پيش برده ايد؟
ــ ائتلاف بين المللي فعاليتهاي متنوعي را طي سالهاي گذشته پيش برده است که به طور مثال ميتوانم به کنفرانس کارگري تحت عنوان "موقعيت کنوني جنبش کارگري و موانع کنوني آن" در سال 2002 اشاره کنم. تعدادي از صاحبنظران و پژوهشگران جنبش کارگري از ايران و خارج از کشور براي بررسي جنبش کارگري و سخنراني به اين کنفرانس دعوت شدند. علاوه بر شرکت در کنفرانس فوق که مورد حمايت مالي کنگره کار کانادا و اتحاديه خدمات عمومي قرار گرفته بود و مسئولان آنها از جمله سخنرانان آن بودند، مدعوين از ايران و نيز تعدادي از دوستان ساکن اروپا و کانادا ضمن شرکت 4 روزه در کنفرانسهاي ساليانه اتحاديه خدمات عمومي در انتاريو و کنوانسيون کنگره کار کانادا طي سخنرانيها و تماسهاي برقرار شده مشکلات و مسائل کارگران ايران را براي بيش از 4800 نفر از نمايندگان بخشهاي مختلف کارگري کانادا مطرح کردند.
ما طي 6 سال گذشته ضمن فعاليت در بين کارگران اتحاديه ها و بدنه آنها توانستيم قطعنامه ها و نامه هاي اعتراضي متعددي را در حمايت از کارگران ايران به تصويب اتحاديه هاي مختلف برسانيم. گرچه طي حداقل 20 سال گذشته از طرف فعالان جنبش کارگري در خارج قطعنامه هايي در جهت دفاع از کارگران ايران به تصويب رسيده بود و در اين زمينه فعاليت هاي با ارزشي صورت گرفته بود، ولي ما خود را به جمع آوري امضاء و قطعنامه قانع نکرده بلکه در کار و ارتباط تنگاتنگ با فعالان کارگري کشورهاي مختلف توانستيم در اين مورد گامهايي برداريم و در حمايت از کارگران در ايران دخالت کنيم. ما قطعنامه اي به عنوان اعتراض به سازمان جهاني کار و براي جلب توجه اتحاديه هاي جهاني کارگري با امضا صدها نفر از فعالان و علاقمندان به جنبش کارگري و دهها اتحاديه و سازمان کارگري و مترقي، به سازمان جهاني کار ارسال نموديم.
در رابطه با کشتار کارگران در خاتون آباد شهر بابک، ما بلافاصله موضوع کشتار را به اطلاع سازمانهاي جهاني کارگري رسانديم. دهها نامه ي اعتراضي از جمله شکايت رسمي ICFTU به سازمان جهاني کار عليه دولت ايران که کماکان جاري است، از جمله نتايج اين دوره بوده اند.

شما چگونه از تصميم رفتن هيئت کنفدراسيون به ايران مطلع شديد؟
ــ مصادف شدن درخواست ما با تقاضاي محکوميت و بررسي مسئله کشتار کارگران خاتون آباد، موقعيتي را پيش آورد که مسئولان کنفدراسيون تصميم گرفتند براي بررسي وضعيت عمومي کارگران به ايران سفر کنند.
اين هيئت در تاريخ 20 اپريل 2004 به ايران رفت. طي تماسهايي که داشتيم، با توجه به اين واقعيت که در ايران کارگران فاقد تشکلات مستقل مورد نظر خويش هستند، تلاش نموديم که اين هيئت با فعالان کارگري مستقل از نهادهاي وابسته به حکومت تماس بگيرند. جالب توجه آنکه، ارکستر مطبوعات دولتي ايران و خانه ي به اصطلاح کارگر براي بهره برداري از اين موضوع، ورود قريب الوقوع هيئت که گويا مي آيد که عضويت "خانه ي کارگر" را به ICFTU تصويب کند، اعلام کرده بودند.
همانطور که دبير کل کنفدراسيون اتحاديه هاي کارگري آزاد در نامه ي 25 دسامبر به خاتمي نوشت: "از لحظه رسيدن اين هيئت به ايران آنها کاملا در محاصره نيروهاي امنيتي رژيم بودند". فعالان کارگري که براي تماس به هتل لاله مراجعه کردند به آنها گفته شد که چنين هيئتي در اينجا به سر نمي برند.
براي هيئت، برنامه ي بازديد تهيه کرده بودند و دست هيئت را براي هر اقدامي و ملاقاتي بسته بودند. حتي کارگران شرکت ايران خودرو که طي يک نامه علني از هيئت دعوت کرده بودند تا از آنها بازديد کنند، به طور غيررسمي به آنها گفته شد که چنين تماسهائي ممکن نيست. با اين وجود ديديم که عليرغم همه اين ممانعت ها آقاي محمود صالحي به همراه آقاي محسن حکيمي که به عنوان مترجم ايشان را همراهي مي کرد توانستند که با هيئت کنفدراسيون ملاقات کرده و مشکلات واقعي کارگران ايران را با آنها در ميان بگذارند. براي هيات محرز شد که اطلاعاتي که منسوبين دولتي در بخش کارگري در اختيار آنها مي گذاشته اند با واقعيت هاي ايران همخواني ندارد.

مي دانيد که سفر نمايندگان کنفدراسيون مصادف شد با شکايت ICFTU در ارتباط با کشتار کارگران خاتون آباد به سازمان جهاني کار. سئوال اين است که آيا اين هيئت براي بررسي کشتار کارگران مي خواست به ايران سفر کند يا اينکه مسائل ديگري را مد نظر داشت؟
ــ ماموريت آنها براي بررسي کلي مسائل و مشکلات کارگران ايران بود و اين تصميم را از قبل گرفته بودند. براي بازديد از محيط هاي کارگري چون کارگران پتروشيمي، کارگران پالايشگاهها، و هم چنين با توجه به کشتن کارگران، سفر به خاتون آباد کرمان و بررسي شرايط در آنجا بود. که از همه ي اين اقدامات جلوگيري کردند و ملاقات هاي آنها به شدت محدود شد.

طبق اطلاعات موجود چند اتحاديه کارگري آسيايي به ICFTU پيشنهاد کرده بودند از خانه کارگر جمهوري اسلامي دعوت شود تا در کنگره 2004 کنفدراسيون بين المللي اتحاديه هاي آزاد کارگري به عنوان مهمان ناظر شرکت کنند. چه شد که اين دعوت انجام نشد؟
ــ در بهار 2004 نشست هيئت مديره يا( (Board of Governing کنفدراسيون بود. در اين نشست مشخص مي کنند که چه کساني حق شرکت به عنوان ناظر در کنفرانس را دارند. از طرف بخشي از کشورهاي آسيايي قطعنامه اي به اين نشست پيشنهاد کرده بودند که خانه کارگر جمهوري اسلامي به عنوان ناظر در اين نشست شرکت کند. در همان جلسه اين پيشنهاد با مخالفت اتحاديه هاي کارگري کانادا، انگليس و چند کشور ديگر روبرو شد. و با توجه به گزارشي که هيئت کنفدراسيون به گاي رايدر داده بود (اين گزارش هنوز منتشر نشده است) تصميم قطعي گرفته شد که از اين نهادهاي وابسته به حکومت ايران دعوتي به عمل نيايد.

شما به عنوان مشاور هيئت اتحاديه هاي کارگري کانادا در جلسه ساليانه کنفدراسيون بين المللي اتحاديه هاي آزاد کارگري در ژاپن شرکت کرده بوديد. در آن کنفرانس چه مسائلي مطرح شد و تماسهاي شما با هيئتهاي مختلف کارگري شرکت کننده در کنفرانس چه نتايجي را به دنبال داشت؟
ــ زماني که تصميم گرفته شد که از ايران دعوت به عمل نيايد، به درخواست ائتلاف بين المللي از اتحاديه خدمات عمومي کانادا و کنگره کار کانادا توافق شد که من به عنوان مشاور با هيئت کنگره کار کانادا و به نمايندگي از ائتلاف بين المللي براي بازگويي واقعيت موجود کارگران در ايران، در اين کنگره شرکت کنم. من با همکاري همه جانبه مسئولان کنگره کار در آن نشست به اطلاع شرکت کنندگان رسانديم که تشکلات به اصطلاح کارگري همچون خانه کارگر و شوراهاي اسلامي همه دولتي هستند و مسئولان آنها سران حکومت مي باشند و محصول انتخاب واقعي کارگران نيستند. در اين جلسه خيلي از شرکت کنندگان آسيايي و تا حدي اروپايي اين مسائل را نمي دانستند زيرا ارتباط آنها تنها با مسئولان خانه کارگر و شوراهاي اسلامي کار بود. طي جلسات و گفتگوهاي چند روزه توانستيم همراه مسئولان کنگره کار کانادا با مسئولان 37 کنفدراسيون از کشورهاي مختلف تماس حضوري بگيريم و مشکلات و مسائل کارگري ايران را با آنها در ميان گذاريم. اين گفتگوها از طرف مسئولان کنفدراسيونهاي کارگري کشورهاي مختلف با استقبال بسيار خوبي روبرو شد و قرار شد اين ارتباطات ادامه يابد. هم چنين با نمايندگان اتحاديه هاي کارگري در سازمان جهاني کار مذاکراتي داشتيم و وضعيت کارگران ايران را از نظر اقتصادي، سياسي و اجتماعي براي آنها توضيح داديم. تضعيف حقوق زنان، عدم برابري آنها در محيط کاري با مردان و اشتغال 10% زنان با توجه به اينکه نيمي از جمعيت آماده به کار را شامل مي شوند، هم چنين مصوبات چند سال اخير مجلس شوراي اسلامي در مورد خروج کارگران از شمول قانون کار، خروج کارگران موقت از شمول قانون کار، عدم پرداخت حقوق بيکاري به کارگران، بيکاريهاي ميليوني، رسمي شدن کارهاي قراردادي و پيماني براي اکثريت کارگران، عدم پرداخت دستمزد کارگران، پروژه هاي نئوليبرالي؛ خصوصي سازي و فروش کارخانجات به افراد وابسته به حکومت، وضعيت فلاکت بار کودکان کار، نبود هيچ گونه امنيت شغلي، عدم توازن دستمزد کارگران نسبت به ميزان تورم؛ هم چنين طرح مهم ترين موضوع يعني عدم وجود تشکلات مستقل کارگران در ايران و سرکوب و جلوگيري از هر گونه فعاليتي در جهت ايجاد تشکل مورد نظر کارگران توسط منسوبين حکومتي در خانه کارگر و شوراهاي اسلامي کار و امثالهم را طي مذاکرات بسيار طولاني با آنها در ميان گذاشتيم. اين توضيحات تاثير بسيار مثبتي بر آنها گذاشت و با توجه به اينکه خود در جنبش کارگري کار مي کنند متوجه شدند که نبود هر يک از اين امکانات چه مشکلاتي را براي کارگران در بر خواهد داشت.
يکي از تاثيرات اين بحث و گفت وگوها اين بود که هيات کارگري که از نروژ آمده بودند و از طرف مسئولان خانه کارگر به ايران دعوت شده بودند، رسما اعلام کردند که به ايران سفر نمي کنند. و يا نامه بخش اروپايي کنفدراسيونهاي اتحاديه هاي کارگري به کميسيونر بخش ارتباطات اقتصادي اروپا و يا نامه هاي متعدد کنفدراسيون بين المللي اتحاديه هاي آزاد کارگري در حمايت از کارگران ايران و بخصوص کارگران نساجي سنندج از جمله دستاوردهاي اين سفر بوده است.

چه برنامه هايي براي حرکت آينده ائتلاف بين المللي داريد؟
ــ ما با تعدادي از دست اندرکاران جنبش کارگري ايران و نيز مسئولان و فعالان کارگري از ساير کشورها ارتباطات و همکاري داريم. اين همکاران بدون هيچ چشمداشتي با صميميت کامل ما را از طريق مشاوره، همفکري و چاره انديشي، جمع آوري اخبار و انتقال اسناد و ترجمه ي اسناد و مدارک و همچنين ايجاد کانالهاي ارتباطي در امر مربوط به مسائل مطروحه کارگري را به عهده گرفته اند که من به شخصه در همين جا از فرد فرد آنان صميمانه تشکر مي کنم. ما کارهاي زيادي پيش رو داريم که اميدواريم بتوانيم با همکاري همه دست اندرکاران به طور همه جانبه تري به اين وظايف بپردازيم.

فکر مي کنيد اين حمايت ها تاثيري در پيشبرد مبارزات کارگران خواهد گذاشت؟
ــ شما به تمامي بيانيه ها و نامه هاي هايي که تاکنون از طرف بخشهاي مختلف کارگري در ايران و در رابطه با حمايت هاي بين المللي به شکل علني منتشر شده و در همه سايت هاي خبري موجود است مراجعه کنيد که اين جواب را از خود کارگران بشنويد. نامه کارگران شهر سقز و سنندج، نامه کارگران ايران خودرو، نامه نمايندگان نساجي سنندج، نامه هاي فردي فعالان شناخته شده جنبش کارگري در داخل، تماما به تاثير بسيار مثبت اين حمايت هاي بين المللي اشاره مي کنند. لذا ما اميدواريم بتوانيم به عنوان گروهي در پشت جبهه مبارزه کار با سرمايه، در خدمت مبارزان جنبش کارگري در داخل کشور باشيم و فعاليت خود را به طرز حتي مؤثرتري به پيش بريم.

موضوع محاکمه فعالان کارگري شهرستان سقز به خاطر قصد به راهپيمايي در اول ماه مه در اين روزها شروع شده است. ائتلاف بين المللي چه برنامه اي براي اين مسئله دارد؟
ــ در رابطه با نقض حقوق کارگران که با پيشنهاد کنفدراسيون بين المللي اتحاديه هاي آزاد کارگري در دستور کار ماه جون سازمان بين المللي کار قرار گرفته، امسال در اين ماه ما بايستي به ژنو برويم. يکي از موضوعاتي که بايستي مورد بررسي قرار گيرند، مسئله ي کشتار کارگران خاتون آباد و ديگري موضوع محاکمه کارگران سقز است. دولت ايران طي مکاتبات و ارائه مدارکي با اين نهادهاي بين المللي سعي مي کند که به آنها بقبولاند که کشتار خاتون آباد ربطي به اعتصاب کارگران ذوب مس نداشته و اينکه ادعا ميکند که اينها کارگر نبوده اند. اما ما مدارک مستندي داريم که چنين صحبت هايي واقعيت ندارد. کارگران بدون دفاع مورد حمله نيروهاي نظامي قرار گرفته و کشته شده اند و کارگران سقز نيز تنها به خاطر قصد برگزاري مراسم روز جهاني کارگر در اول ماه مه 2004 به محاکمه کشيده شده اند.
در اين مورد شاکي اصلي کنفدراسيون است که شکايت را براي محکوميت جمهوري اسلامي به کنفرانس سازمان جهاني کار ارائه داده است. قرار بود در ماه دسامبر 2004 اين شکايت مورد بررسي قرار گيرد. اما به خاطر اينکه دولت ايران طي 124 صفحه در مورد اين دو موضوع جواب داده و ما بايستي در مقابل اين گزارش رژيم دلايل خود را ارائه مي کرديم، بررسي اين دو موضوع به ماه جون موکول شد. ما دلايل کافي و مدارک مستند را در دسترس مسئولان کنفدراسيون قرار داده ايم که مشخص مي کند دلايل دولت ايران با واقعيت همخواني ندارد.
ما از تمام جريانات و نحله هاي مدافع حقوق کارگران و کارگران پيشرو و يا کساني که در اين مورد هر گونه مدارکي که به تقويت اين شکايتها ياري رساند در اختيار دارند درخواست ميكنيم اين مدارك را در اختيار ما قرار دهند. اين اقدام با ارزش خواهد بود و به ما کمک خواهد کرد که با مدارک بسيار قويتري در نشست ماه جون سازمان جهاني کار شرکت کنيم.

يکي از مسائل مهم اجازه ندادن به وکلاي کنفدراسيون براي شرکت در دادگاه فعالان کارگري سقز از طرف دولت ايران است ــ که کنفدراسيون چندين بار اين تقاضا را مطرح کرد ولي جمهوري اسلامي به دلائل واهي از پذيرش آنها امتناع ورزيد. آيا اين موضوع نيز به عنوان شکايت از طرف مسئولان کنفدراسيون به سازمان جهاني کار ارائه شده که در دستور کار کنفرانس آينده قرار گيرد؟
ــ دقيقا اين نيز يکي از موضوعاتي که از هم کنون در جريان است و امسال در دستور کار کنفرانس جهاني کار قرار خواهد گرفت و مسئولان کنفدراسيون آن را پي گيري خواهند کرد.

شما پيامي براي کارگران و يا فعالاني که اين گفت وگو را مي خوانند و با سازمان شما آشنا مي شوند نداريد؟
ــ در اين جا خطاب به فعالان کارگري داخل اعلام مي کنم که از هر طريقي که مي توانيد اخبار مبارزات خود را به ما برسانيد، ما نهايت سعي خود را به کار خواهيم بست که خواسته هاي شما را منعکس کنيم. و از خواسته هاي بر حق شما دفاع كنيم. آدرس الکترونيکي تماس با ما info@workers-iran.org مي باشد، شما مي توانيد مطالب خود را به آدرس ما بفرستيد و يا از طريق يکي از آشنايان خود آنها را براي ما ارسال داريد.

با تشکر از شما براي اين گفت وگو و با آرزوي موفقيت براي شما و همکارانتان.
ــ با تشکر از شما براي به وجود آوردن اين امكان.

برگرفته از سایت شهروند: http://www.shahrvand.com/Default.asp?Content=NW&CD=PL&NID=4#BN958