مقايسه تبعيض
مليتی وتبعيض جنسيتی:
دشواری
های کرد بودن و همزمان زن بودن
دکتر رويا طلوعی -
عضو کانون زنان کرد مدافع صلح وحقوق بشر
2/22/2005
تريبون فمينيستی ايران:
جمعه شب، سی ام بهمن ماه ميزگردی با حضور مصطفی هجری دبير کل حزب دمکرات
کردستان ايران توسط VOAبرگزار شد. بينندگان از نقاط مختلف جهان تماس گرفته
وسوالاتی را مطرح می کردند. با وجودی که آقای هجری بر عدم تصميم کردها برای
تجزيه و مناسب بودن "سيستمی فدرال ودمکرات" برای اداره حاکميت ايران تاکيد می
کرد، باز هم بينندگان استدلال می کردند که کردها خواهان تجزيه اند! حتی برخی
اظهار می کردند از آنجا که کردها ايرانی هستند نبايد خواهان حقوقی باشند.
بيننده ای توصيه کرد که زمان کنونی جهت طرح مطالبات کردها مناسب نبوده و مورد
سوء استفاده حاکميت فعلی قرار می گيرد، لذا کردها بهتر است تا برقراری دمکراسی
در ايران صبر کنند. بيننده ديگری اظهار داشت که در ايران فعلی کرد و فارس هر دو
تحت ستم اند و تفاوتی ميان آنان نيست .
با شنيدن اين اظهارات با خود انديشيدم که چقدر مشکلات اقليت های ملی و اقليت
جنسيتی (نه به لحاظ تعداد بلکه از لحاظ سهيم نبودن زنان در قدرت ) مشابه است.
قدرتمداران از هر جنسيت و مليتی باشند چنان عاشق قدرت اند که به هيچ وجه مايل
به تقسيم دمکراتيک آن با سايرين نبوده وحاضر به پذيرش حقوق طرف مقابل نيستند.
اگر مقايسه ای ميان اقليت ملی (مثلا"کردها) و اقليت جنسيتی (زنان ) داشته باشيم
می بينيم که:
- در ايران کردها را اصيل ترين قوم ايرانی می خوانند و درهمان حال مانع دستيابی
آنان به حقوق حقه شان می گردند.
- مردان زنان را سرچشمه حيات می دانند و می گويند بهشت زير پای مادران است اما
زنان را همچنان تحت خشونت قرار می دهند.
***
- برخی مدعی می شوند که در وضعيت فعلی ايران کرد و فارس هر دو تحت ستم اند و
محروميت کردها را از تدريس زبان مادری و برابری حقوق سياسی و اجتماعی و فرهنگی
و غيره ناديده می گيرند.
- برخی مردان کرد می گويند از آنجا که ملت کرد تحت ستم بوده و از حقوق خويش
محروم است، پس زن و مرد کرد هر دو تحت ستم اند و تبعيض جنسيتی که علاوه برتبعيض
مليتی زن کرد را می آزارد ناديده می گيرند.
***
- ايرانيان بديده شک و ترديد به کردها می نگرند و به محض صحبت از حقوق کرد،
آنها را تجزيه طلب می خوانند.
- مردان هم بديده شک و ترديد به زنان می نگرند ، بگونه ای که هر گونه صحبت از
آزادی زنان را معادل درخواست آزادی جنسی می دانند.
***
- ايرانيان از اقتدار کردها بيم داشته و آنرا عامل از هم پاشيدگی تماميت ارضی
ايران می دانند.
- مردان نيز از دستيابی زنان به قدرت هراس داشته و آنرا عامل ازهم پاشيدگی نظام
خانواده می دانند.
***
- ايرانيان مسئله کرد را مسئله ای واجد اولويت قلمداد نکرده و معتقدند که مسائل
مهمتری همچون نبود دمکراسی در اولويت قرار دارد، غافل از اينکه مسئله کرد هم
بخش عمده ای از مسئله دمکراسی است .(اين امر در باره مسئله زن در ايران نيز
صادق است)
- مردان کرد نيز مسئله زن را واجد اولويت نمی دانند چرا که معتقدند حل مسئله
ملی در اولويت است، غافل از اينکه زنان آزاد و آگاه می توانند به حل مسائل ملی
کرد نيز کمک کنند.
***
- برخی توصيه می کنند که بهتر اينست کردها صبر کنند تا دمکراسی در ايران مستقر
شود آنگاه به حل مسئله کرد پرداخت .
- برخی مردان کرد نيز به زنان توصيه می کنند که از تلاش برای احقاق حقوق خود
فعلا"صرفنظر نمايند تا پس از حل مسئله ملی فرصتی برای ان ايجاد گردد.
***
- در ايران می گويند همه ما انسانيم و حق انسان پايمال شده نه فقط حق کرد.
- در کردستان هم برخی مردان می گويند همه انسانيم و حق انسان پايمال شده نه فقط
حق زن .
***
- گاهی می گويند فارس هم حقی ندارد چه برسد به کرد.
- برخی هم می گويند مرد هم حقی ندارد چه برسد به زن .
***
- راستش را بخواهيد ايرانی ها از ته دل حقی برای کردها قائل نيستند.
- راستش را هم بخواهيد مردان چندان حقی برای زنان قائل نيستند.
***
- برخی اپوزيسيون ايرانی غيرکرد هرگاه بخواهند خود را مدرن و دمکرات نشان دهند
از حقوق اقليت ها اندکی سخن می رانند آن هم بشرطی که از محدوده دلخواه آنان
فراتر نرود.
- برخی مردان نيز هرگاه مايل باشند خود را مدرن و دمکرات معرفی نمايند از حقوق
زنان سخن می رانند البته به شرطی که آزادی و فعاليت زنان تحت نظارت خود اين
آقايان باشد.
***
- کردها از هر بعدی به تحليل حقوق حقه خود بپردازند کسی به آنها بدرستی گوش نمی
دهد يا بندرت به آنها گوش فرا می دهند.
- زنان نيز از هر زاويه ای به حقوق خود بپردازند معمولا"گوش شنوايی در مردان
نمی يابند يا بندرت می آبند.
***
- بنظر می رسد در ايران حقوق کردها را جدی نمی گيرند اما هنگام سرکوب کردها
خيلی جدی عمل می کنند.
- مردان نيز حق زنان را جدی نمی گيرند اما در ضرب وجرح و گاها" قتل زنان بسيار
جدی هستند.
***
- برخی معتقدند زمان مناسبی برای صحبت از فدراليزم از سوی کردها نيست و حکومت
فعلی از اين بحث به نفع خود سوءاستفاده خواهد کرد.
- برخی مردان کرد نيز معتقدند اکنون زمان مناسبی برای طرح فمينيسم کردی نيست و
موجب تفرقه در صفوف ملی و نفع قدرتمداران است. آنان به هيچ عنوان به نظريه زنان
کرد در مورد ربط جنسيت و مليت گوش فرا نمی دهند.
***
- در ايران در موارد بسياری بديده تحقير به کردها و فرهنگشان می نگرند و آنها
را عقب افتاده و فقير و ناتوان و ساده می پندارند يا حداکثر بعنوان مرزداران
غيور و بس .
- مردان نيز به ديده تحقير به زنان می نگرند و آنان را کم عقل و احساساتی و
وابسته و بی منطق می دانند يا حداکثر کدبانوهای خوب و بس .
***
- در ايران با توهم توطئه به جنبش کرد نگريسته و آن را توطئه ای عليه تماميت
ارضی می دانند.
- در کردستان نيز برخی با توهم توطئه به فمينيسم کردی نگريسته و آن را توطئه ای
عليه جنبش ملی کرد می دانند.
***
- ايرانيان عمدتا"به کردها اعتماد ندارند.
- مردان هم عمدتا" به زنان و جنبششان اعتماد ندارند.
و چه دشوار است در ايران، کرد بودن و همزمان زن بودن
چه دشوار است محروم بودن و محرومتر بودن
چه کسی درکمان خواهد کرد؟
آيا زنان اين مرز و بوم آلام ما را با تمام وجود حس خواهند کرد؟