کارگران
کودکان
زنان هنر
و ادبیات
لطیفه
تصاویر
کامپیوتر
سایت های دیگر
اخبار روز از پیک ایران
خلاصه اخبار رادیو فردا
خارجی
آرشیو
صفحه
نخست
______________________________________________________________
پيدايش «روز جهانی زن» و بزرگداشت 8 مارس
روز جهانی زن به همه
زنان مبارك باد! و نيز به همه دمكراسی خواهان ، كه با آگاهی براينكه دمكراسی تنها
با مشاركت
زنان امكان پذير است، زنان را در مبارزاتشان و در بزرگداشت اين روز همراهی میكنند.
تلاش و مبارزه زنان برای احقاق حقوق انسانی و مدنی خود با ورود وسيع آنان به
مناسبات اجتماعی و عرصه كار و توليد برای بهبود زندگی و شرايط بهتر كار آغاز گشت و
با مبارزات برای بدست آوردن حق رای و حقوق مدنی خود ادامه يافت، و اكنون نيز با
مبارزات پيگير برای حقوق و فرصتهای برابر با مردان، و برای صلح و زندگی بهتر ادامه
دارد. در اين پيكار ، زنان از مرفهترين قشرهای اجتماعی در كشورهای پيشرفته
سرمايهداری تا فقيرترين آنان در عقبماندهترين كشورهای افريقايی مشاركت دارند.
امروزه در اكثر جوامع و كشورهای دنيا ، مسائل زنان و خواستها و مطالبات حقوقی و
سياسی و مدنی آنها ، تنها مسئله خاص زنان نيست ، بلكه بخش بزرگی از جامعه ، بويژه
قشرهای آگاه و متجدد در اين مبارزات مشاركت میكنند.
8 مارس ، روز جهانی زن ، روز گراميداشت اين مبارزات و كوششهای تاريخی زنان و تجديد
پيمان برای تداوم آن تا پايان هر نوع تبعيض و نابرابری ميان زنان و مردان در جوامع
بشری است. اين روز بويژه از آن رو برای زنان ايران اهميت دارد كه يادآور تلاشهای
آنان برای درنورديدن موانع و مرزهای سنت و ايدئولوژی در هر شكل آن و هم آوايی و
همراهی با زنان جهان در اعتراض به تبعيض و خشونت و ستم و نابرابری عليه نيمی از
جامعهی بشری است. اهميت روز زن در تاكيد بر جهانی بودن و جهانشمول بودن مطالبات
زنان است. مطالباتی كه قبل از هر جای ديگر و به روشنی ، در اعلاميه جهانی حقوق بشر
منعكس است. به همان اندازه كه حقوق بشر امری فراملی و جهانی است ، حقوق زنان نيز
بمانند حقوق بشر، جهانی و عمومبشری است.
در اين روز زنان ايرانی، همانند زنان در ديگر كشورهای دنيا، مشكلات و مسائل خود را
بر ميشمرند و راه حلهايی برای بهبود شرايط خود متناسب با موقعيت و امكانات خود
ارائه میكنند، و هم آوا با زنان در اروپا و افريقا و امريكای لاتين بر خواست خود
برای كاهش نابرابریهای اجتماعی و حقوقی بين زن و مرد تاكيد نموده و حذف بی
عدالتیهای جنسی و جنسيتی را طلب میكنند؛ و اين است آنچه كه در اين روز زنان را در
سراسر دنيا به هم پيوند میدهد.
«روز جهانی زن» فرصتی است برای اين كه زنان حاصل مبارزات خود را برای برابری، صلح و
پيشرفت ارزيابی نموده و بار ديگر بر همبستگی خود تاكيد ورزيده و پيوندهای همياری
خود را برای تغييرات مثبت اجتماعی به نفع زنان و به نفع همه جامعه مستحكم تر
نمايند. باعث تاسف است كه پس از نزديك به يك سده از پيدايش روز جهانی زن، زنان ما
در حالی اين روز را برگزار میكنند كه اساسی ترين حقوق آنان در همه زمينهها توسط
قانون رسمی كشور پايمال میشود.
زمينه پيدايش روز جهانی زن
پيدائی روز جهانی زن به اوايل قرن بيستم باز میگردد، زمانی كه جهان صنعتی شاهد
تلاطمهای عظيم اجتماعی بود. زنان همزمان با ورود خويش به بازار كار با سنت مبارزه
انقلابی آشنا شده و مبارزه برای حقوق خود را با مبارزه برای دنيايی بهتر در
آميختند.
در كشورهای صنعتی در آغاز قرن بيستم، تعداد زنان در بازار كار سريعا رو به افزايش
بود. محل كار زنان از مردان جدا بود و زنان عموما در صنايع نساجی و كارخانجات مشغول
به كار بودند. شرايط كار طاقت فرسا بود و زنان ساعات كار طولانی را همراه با بچه
داری و وظايف خانه انجام میدادند و در خانه نيز از خشونت شوهران خويش در امان
نبودند. در اين دوران زندگی برای زنان، در انجام نقش سنتی خود و در عين حال برابری
با مردان در بازار كار، بس دشوار بود. زنان از بسياری از حقوق اجتماعی محروم بودند
و هنوز حق رای نداشتند.
در كشورهای صنعتی اتحاديههای كارگری رو به گسترش بودند و نه تنها مردان، كه زنان
به صفوف اين اتحاديهها میپيوستند. در همين زمان زنان طبقات متوسط و مرفه مبارزات
جدی برای بدست آوردن حق رای را در اروپا و آمريكا آغاز كرده بودند. همزمانی مبارزات
كارگری و مبارزات زنان باعث ايجاد اختلاف در صفوف كارگران، و نيز در صفوف زنان شده
بود. بسياری از كارگران مرد از كارگران زن حمايت نمیكردند زيرا كه آنان را رقيب
خود میديدند. افزون بر آن، مردان عموما مبارزات زنان را در مقايسه با مبارزات خود
برای برقراری سوسياليسم، دارای اهميت جدی نمیيافتند. مردان در اين زمينه تنها
نبودند و بودند زنانی هم كه سعی داشتند از تفرقه در صفوف كارگران بپرهيزند و از اين
رو از خواستههای خود در زمينه حقوق زنان چشم پوشی میكردند. زنان طبقه متوسط و
مرفه در اروپا برای «حق رای محدود برای زنان» مبارزه میكردند و در انگلستان
لايحهای را به مجلس برده بودند كه حق رای را محدود به اقشار متوسط و بالای جامعه
میكرد و به موجب آن زنانی كه مالكيت بر زمين و مستغلات و يا امتيازات اجتماعی
ديگری داشتند، حق رای بدست میآوردند.
اما زنانی مانند كلارا ستكين (Clara
Zetkin)،
سوسياليت آلمانی، و آلكساندرا كولونتای (Alexandra
Kollontai)،
كمونيست روسی، همزمان بر خواستهای كارگران و حقوق زنان پای فشردند. ستكين كه از
سياستمداران برجسته چپ اروپا بود، با تعميم شيوههای مبارزه كارگران به مبارزات
زنان، و نيز با گره زدن مسئله حقوق زنان به مبارزه برای دمكراسی و عدالت اجتماعی،
نقش برجستهای در جنبش زنان در غرب بويژه برای بدست آوردن حق رای ايفا كرد. وی در
يك سخنرانی درباره جنبش حق رای زنان چنين گفت: "حق رای محدود برای زنان، نارضايتی
سياسی آنان را از بين نمیبرد، بلكه قدرت طبقه مالك را افزايش میدهد، و وسيلهای
برای تداوم بردگی اجتماعی و سياسی تودههای تحت استثمار میشود ... بسادگی میتوان
دريافت كه مبارزه زنان بورژوازی انگلستان برای حق رای، با بيشترين قوا در جهت «حق
رای محدود برای زنان» است. در اين راه، آنان تنها بر اساس منافع طبقاتی خود عمل
میكنند. آنان دغدغه دمكراتيزه كردن انتخابات را كه در جهت منافع زنان پرولتاريا
است، ندارند. اين خانمها در موارد ديگر نشان داده اند كه ظرفيت درك منافع زنان
كارگر را ندارند."
«روز جهانی زن» از آن رو برجسته بوده و هست كه سمبل پايبندی و همبستگی زنان - صرف
نظر از ديدگاههای سياسی و ايدئولوژيك گوناگون در ميان آنان - در مبارزه برای بدست
آوردن حقوق شان میباشد. اين نكته بستر ساز پيدايش اين روز بوده است چنانچه ستكين،
كه بنيانگزار «روز جهانی زن» بوده و در غرب به عنوان «مادر» اين روز شناخته میشود،
در همان سخنرانی درباره حق رای زنان چنين میگويد "اما زنان میبايستی كه اين حق را
بر اساس اصول دمكراتيك در وسيع ترين مفهوم آن كسب كنند. نه تنها به اين مفهوم كه در
قبال وظايف برابر، حقوق برابر بايستی برقرار باشد. ما اين را به پيشرفت جامعه
مديونيم كه همه نيروهای ويژه فكری و كيفيتهای اخلاقی كه ما زنان دارا هستيم، در
خدمت جامعه بكار گرفته شود. ما همچون برخی از مدافعين حق رای برای زنان عقيده
نداريم كه زن و مرد بايد حقوق برابر داشته باشند زيرا كه از نظر فكری مانند همديگر
هستند. نه! من بر اين باورم كه ما از نظر جسمی و فكری متفاوت هستيم. ولی تفاوت به
معنای پست تر بودن نيست؛ و اگر چه ما بر اساس طبعيت روانی خود انديشه و رفتار و
احساس متفاوتی داريم، ما اين تفاوت را به عنوان يك امتياز مینگريم، و كيفيتهايی
را در خود میيابيم كه مردان فاقد آن هستند و به غنای جامعه میافزايد. با چنين
ديدگاهی، ما خواستار برابری سياسی كامل زنان هستيم."
تاريخچه روز جهانی زن
در سال 1903، زنان قشرهای متوسط و روشنفكر و اتحاديههای كارگری در ايالات متحده
آمريكا كه برای بدست آوردن حق رای مبارزه میكردند، «اتحاديه صنفی زنان» را بنيان
نهادند. منظور از ايجاد اين اتحاديه سازمان دادن زنان شاغل برای بهبود شرايط
اقتصادی و سياسی حاكم بر زندگی آنان بود. لازم به يادآوری است كه در آغاز قرن بيستم
شرايط كار به طور عمومی دشوار، و بويژه برای زنان طاقت فرسا بود و از اين رو شرايط
مناسب برای چنين سازمان يابی فراهم آمده بود.
در سال 1907، كلارا ستكين اولين كنفرانس زنان سوسياليست را براه انداخت و از همه
احزاب سوسياليست خواست كه برای حق رای زنان مبارزه كنند. ستكين نگران آن بود كه
حيطه مبارزات زنان به انحصار زنان بورژوا در آمده و زنان كارگر از حقوق خود محروم
بمانند. زنان شركت كننده در اين كنفرانس، از جمله آلكساندرا كولونتای، برگزاری
تظاهراتی برای جلب توجه و آگاه ساختن افكار عمومی درباره خواستههای زنان را مطرح
كردند.
در سال 1908، شعبه 3 انجمن زنان سوسيال دمكرات شهر نيويورك در ايالات متحده به ندای
كنفرانس زنان سوسيالست پاسخ داده و اولين «روز زن» را در آخرين يكشنبه ماه فوريه با
تظاهرات برای بهبود شرايط اقتصادی و حق رای برای زنان برگزار كردند.
درسال 1909، حزب سوسياليست آمريكا آخرين يكشنبه ماه فوريه را "روز ملی زن" اعلام
نمود و زنان تظاهرات 2000 نفره «روز زن» را در آن روز در قلب نيويورك برگزار
نمودند. مبارزات زنان آمريكا در اين زمان در در حال گسترش بود. در نوامبر سال 1909،
زنان كارگر نساجی نيويورك اعتصابی را آغاز كردند كه تا نيمه ماه فوريه 1910 ادامه
يافت و تعداد زنان اعتصاب كننده به حدود 20 تا 30 هزار نفر گسترش يافت.
در سال 1910، دومين كنگره بين المللی زنان سوسياليست در كپنهاگ با شركت بيش از 100
زن از 17 كشور جهان به نمايندگی از طرف اتحاديههای صنفی، احزاب سوسياليست و
انجمنهای زنان كارگر، و نيز سه زن فنلاندی كه نخستين نمايندگان زن مجلس اين كشور
بودند، برگزار شد. در اين كنگره زنانی از آمريكا شركت داشتند و كنگره را در جريان
برگزاری روز زن در آمريكا قرار دادند. كلارا ستكين با الهام از اقدام زنان
آمريكايی، پيشنهاد برگزاری روز جهانی زن را در اين كنگره عنوان كرد. ايده همبستگی
كارگران جهان در ميان سوسياليستها مورد پذيرش همگانی بود، اما همبستگی زنان جهان
ايده جديدی بود كه با مخالفت بسياری از سوسياليستها روبرو شد. اما حزب سوسياليست
آلمان در آن زمان موقعيت مستحكمی در ميان احزاب سوسياليست داشت، و خوشبختانه كلارا
ستكين نيز نقش مهمی در اين حزب ايفا میكرد. از اين رو، اين ايده عليرغم مخالفتهای
بسيار، پذيرفته گرديد.
در سال 1911، اولين «روز جهانی زن» در 19 مارس توسط سوسياليستهای اروپا جشن گرفته
شد. روز 19 مارس از آن رو برگزيده شد كه در سال 1848، امپراتور پروس در مقابله با
اعتراضات مسلحانه مردم، در اين روز قول اصلاحات و از جمله وعده حق رای به زنان داده
بود كه عملی نشده بود. آلكساندرا كولونتای كه درآن زمان در آلمان بسر میبرد، در
باره اين روز چنين میگويد: "در آلمان و اتريش استقبال از اين روز بس بيشتر از حد
انتظار همه بود، زنان همچون دريايی خروشان همه جا بودند... همه جا جلسات زنان
بود... حتی در شهرهای كوچك و دهات، سالنها چنان پر بود كه از مردان شركت كننده
خواسته میشد كه جای خود را به زنان بدهند... برای اولين بار مردان با بچهها در
خانه ماندند، و همسرانشان، زنان محبوس در خانه، به جلسات آمدند. در بزرگترين
تظاهرات خيابانی كه 30 هزار نفر در آن شركت داشتند، پليس سعی در برچيدن پلاكاردهای
زنان داشت. زنان مقاومت كردند و فقط با دخالت نمايندگان سوسياليست مجلس بود كه جلوی
خونريزی گرفته شد."
در سال 1913، زنان روسيه برای اولين بار «روز جهانی زن» را در آخرين يكشنبه ماه
فوريه جشن گرفتند.
در سال 1917، به ياد ماندنی ترين «روز جهانی زن» در پطروگراد برگزار شد. رهبران
احزاب كارگری از زنان خواسته بودند كه از برگزاری تظاهرات در «روز جهانی زن» خود
داری كنند. اما زنان روسيه زير بار فشار جنگ در طی سه سال كه دو ميليون كشته به جای
گذارده بود، و خسته از سركوب شدن به عنوان فاحشه در برابر اعتراضاتشان در روز 23
فوريه برای «نان و صلح» تظاهرات كردند. چهار روز پس ازآن، تزار مجبور به عقب نشينی
شده و حق رای به زنان داد.
روز 23 فوريه در تقويم قديم روسيه، مطابق با 8 مارس در تقويم ديگر كشورهای اروپايی
و جديد آن كشور میباشد.
در دهه 1960، با اوجگيری مبارزات زنان همزمان با مبارزات مدنی مردم امريكا، بار
ديگر توجه مردم اين كشور به «روز جهانی زن» جلب شد. و در دهه 1970 «هفته تاريخ
زنان» مقارن با 8 مارس شكل گرفت، و سپس سراسر ماه مارس به عنوان «ماه تاريخ زنان»
توسط كنگره آمريكا رسميت يافت.
در سال 1975 برای اولين بار بزرگداشت روز جهانی زن توسط سازمان ملل متحد برگزار شد
و اين سال از طرف سازمان ملل «سال جهانی زن» عنوان شد.
در سال 1977، سازمان ملل متحد طی قطعنامه شماره 32/142 از همه كشورها دعوت كرد كه
با توجه به تاريخ و فرهنگ خود، يك روز در سال را به عنوان «روز سازمان ملل برای
حقوق زنان و صلح جهانی» برگزينند. اگرچه در اين قطعنامه مشخصا از 8 مارس به عنوان
روز جهانی زن نامی برده نشده، اما بسياری از كشورهای جهان اين روز را برای برگزاری
«روز جهانی زن» (يا «روز جهانی زنان») برگزيدند.
***
روز جهانی زن، روز همبستگی زنان جهان است، و فرصتی است برای همه انسانهای آزاده كه
پشتيبانی خود را از مبارزات زنان اعلان دارند. ما نيز در اين روز تبريكات و صميمانه
ترين آرزوهای خود را به زنان ايران تقديم میكنيم.
--------------------
پی نوشت: تامدتها باور عمومی بر اين بود كه پيدايش «روز جهانی زن» به خاطر اعتصاب و
تظاهرات زنان كارگر نساجی در شهر نيويورك در سال 1857 بوده است. در سال 1985، خانم
تيما كاپلان (Temma
Kaplan)،
فمينيست و استاد تاريخ دانشگاههاروارد، در مقالهای با عنوان "درباره سرچشمه
سوسياليستی روز جهانی زن" در شماره 1 جلد 11 نشريه «مطالعات فمينيستی» ( چاپ بهار
1985) اعلان داشت كه وی در پژوهشهای خود درباره پيدايش روز جهانی زن هيچ نشانی از
چنين تظاهراتی در تاريخ آمريكا نيافته است.