کارگران
کودکان
زنان هنر
و ادبیات
لطیفه
تصاویر
کامپیوتر
سایت های دیگر
اخبار روز از پیک ایران
خلاصه اخبار رادیو فردا
خارجی
آرشیو
صفحه
نخست
______________________________________________________________
آن بعدازظهر لعنتي،برای زنان کارگر که در سکوت اخراج می شوند
فريده غايب
پروين 26 ساله كارش را از دست داده
است. هر چند به قول خودش سكوت نكرد و بيباكانه از كارفرمايان كارخانه دليل اخراجش
را پيگيري كرد، اما چه سود؟
پروين در ميان حرفهايش جملهء «اعتراضها به جايي نميرسد، بيجهت تلاش نكنيد» را
بارها تكرار كرد; اما آمدن او از شهر صنعتي هشتگرد و پيمودن مسافتي طولاني چيز
ديگري را حكايت ميكند. هنوز نور اميد در دل اين زن كارگر وجود دارد. هنوز دوست
دارد حق زنان كارگر را بگيرد هر چند با سرمايهء اندكش.
حدود چهار سال پيش وقتي پروين كار در كارخانهء ]....[ پيدا كرد، دست از پا
نميشناخت. خوشحال بود از اين كه ميتواند پولش را جمع كند و دست راستش را كه از
بچگي نقص داشت، عمل جراحي كند.از ساعت هشت صبح مشتاقانه كار ميكرد و روزي سه هزار
قطعهء الكترونيكي را روي ميز كار آمادهسازي ميكرد. حتي اضافهكاريهاي اجباري تا
ساعت هشت شب و حتي روزهاي پنجشنبه او را ناراحت نميكرد. پروين دستي را كه به تيغ
عمل جراحي سپرده بود نشان داد و با بغضي فروخورده گفت: «عمل دستم رضايتبخش بود اما
بعد از دو هفته مرخصي وقتي به كارخانه برگشتم، كس ديگري جايگزين من شده بود.
كارفرما هم بدون توجه به وضع جسمانيام مرا به سالني منتقل كرد كه به زندان زنان
معروف بود. در اين سالن خط توليد برقي نبود و من مجبور بودم با دست كار كنم به طوري
كه تمام بخيههاي دستم به خاطر كار زياد در آمده بود. ميترسيدم مبادا چيزي بگويم و
مرا اخراج كنند.»او هر سه ماه يك بار قرارداد خود را با شركت ]...[ تمديد ميكرد.
در حالي كه چشمانش حركت آرام مورچهء روي ميز را دنبال ميكند، آرام ميگويد: «موقع
تمديد قراردادم ميترسيدم، روزهاي پنجشنبه ميترسيدم، عصر هر روز موقع عوض كردن
لباسهايم در رختكن ميترسيدم و اين ترس در جان و فكر همه بود و نه من.
اين موقعها بود كه اسم هر كسي را كه از پشت بلندگو صدا ميكردند، دلش هري ميريخت
پايين و ميدانست كه ديگر اخراج شده است. بلايي كه سر خودم هم آمد. در رختكن كه
بودم آن صدا، اسمم را چندين بار تكرار كرد و بعد در دفتر آقاي رييس بدون هيچ دليلي
مهر عدم نياز خوردم. همين!
اين تلخترين خاطرهاي است كه در ذهن پروين مانده است اگر آن عصر لعنتي بلندگو خراب
شده بود، اگر آن روز اتفاقي ميافتاد چه ميشد... اين افكار را پروين با صداي بلند
ميگويد و بدون توجه به اطرافيان حلقههاي اشكش روي ميز ميريزد.
نيكزاد، دبير انجمن پژوهشي كار ايران كه از پروين در برابر كارفرمايش حمايت
ميكرد، سرش را تكان ميدهد و تاكيد ميكند تا زماني كه قراردادهاي موقت اينگونه
باشد، فقط كافي است كارفرما بر كارگر مهر عدم نياز بزند و كارگر خيلي راحت اخراج
شود.
دبير انجمن پژوهشي كار ايران ميگويد: «قراردادهاي موقت تنها قدرت مانور كارفرما را
در رابطه با تعديل نيرو زياد ميكند، بدون اينكه تاثير مثبتي بر روند توليدي
واحدها داشته باشد.»
وي ادامه ميدهد: «اجراي قراردادهاي موقت با روش كنوني با قوانين بينالمللي منافات
دارد و در اين سيستم به كارگران اجازه داده نميشود كه به دنبال احقاق حقوق خود
باشند و كارگران قراردادي نيز از حداقل حق اعتراض محروم هستند. كارفرما هم اين
اجازه را دارد كه حتي بعد از هشت ساعت كار در طي روز، اضافهكاري اجباري را اعمال
كند و در صورت مواجه شدن با اعتراض، كارگران شاكي را با كمترين بهانه اخراج كند.»
پروين دنياي كار را دنياي خشني ميداند كه بايد در برابرش تاب بياورد و دم فرو
بندد. به قول خودش: «چون مجبورم. چون بايد هزينهء عمل جراحي را ميدادم. چون
نميخواستم خواهر كوچكترم بدون جهيزيه به خانهء بخت برود، چون در جشن عروسي برادر
كوچكترم همراهش بودم و چون همه يك حساب ديگري رويم باز كردهاند.»
وقتي از او ميپرسم كه آرزوي خودت چيست؟ با نگاه سردي به چشمانم زل ميزند و
ميگويد: «هيچ! آرزويي ندارم.»
واقعبيني بيش از حد پروين جاي هيچ آرزويي را در دل كوچكش باقي نگذاشته است. او
برعكس بسياري از جوانان در شرايط سخت خودش را در روءيا رها نميكند.
در هواي سرد زمستاني در ميدان وليعصر تهران موقع خداحافظي پروين به سمت پايين ميدان
اشاره ميكند و ميگويد: «خانم! وضع من كه خوب است. سري بزنيد به توليديهاي جمهوري
و وليعصر. ببينيد زنان در آنجا چه وضعيتي دارند.»
خيابان را به سمت پايين حركت ميكنم. دختران زيباي فروشندهء مغازهها و بوتيكهاي
وليعصر را ميبينم و با خودم فكر ميكنم پشت اين زيبايي، در زيرزمينهاي مغازههاي
زيبا، چند دختر و زن با چشماني خسته و پشت قوز كرده دارند خياطي ميكنند، سريدوزي
ميكنند، بستهبندي ميكنند. آن هم به خاطر غم نان... واقعائ نميدانم آن پشت چه
خبر است؟
منبع: روزنامه سرمایه