به سایت لج ور خوش آمدید

LAJVAR

 

کارگران    کودکان     زنان    هنر و ادبیات     لطیفه    تصاویر     کامپیوتر     سایت های دیگر

اخبار روز از پیک ایران     خلاصه اخبار رادیو فردا    خارجی     آرشیو      صفحه نخست

 ______________________________________________________________

 

همايش فعالان دانشجويی زنان

 

جمعه 12 اسفند 1384 

در اولين روز همايش سراسری فعالان دانشجويی زنان كه از سوی انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه شريف با همكاری كميسيون حمايت از حقوق زنان دفتر تحكيم وحدت برگزار شد ، فريبا داودی مهاجر به ايراد سخنرانی با موضوع «رسانه» پرداخت.

 

فريبا داوودی مهاجر: زنان زن زاده نمی‌شوند بلكه زن تربيت می‌شوند

«فريبا داوودی مهاجر» در اين همايش با بيان اينكه «رسانه‌ها قادرند مطالبات زنان را تجميع كنند و آنها را به حكومت انتقال دهند»، گفت: در سند پكن دوازده محور خطر آفرين برای زنان ذكر شده است كه يكی از آنها رسانه و عدم دستيابی به رسانه است. در حقيقت آنها اين مساله را اينقدر مهم دانسته‌اند كه آن را در كنار خشونت عليه زن برای او خطر آفرين دانسته‌اند.

اين روزنامه‌نگار همچنين  گفت:‌ اساتيد ارتباطات معتقدند وقتی سياست و جنگ هر دو به بن بست مي‌رسد اين رسانه است كه بر آنها تاثير مي‌گذارد. همچنين متقدمين و متاخرين رسانه معتقدند تمام استراتژيست‌های دنيا وقتی مي‌خواهند دست به اقدام بزرگی بزنند پيش از هر كاری به برنامه‌ريزی مدون در ارتباط با رسانه مي‌پردازند چرا كه معتقدند بدون آن هيچ برنامه‌ی سياسی قابل طرح نيست.

داودي‌مهاجر با بيان اينكه «رسانه ميان‌دار روابط بين دولت‌ها، حكومت‌ها و مردم است»، يادآور شد: رسانه‌ها نه تنها فقط در مسايل اجتماعی و زنان كه در مسايل تعيين كننده جزء لايتغير پروژه برای اجرايی شدن هستند، دليل مهم بودن رسانه‌ها نيز متعدد است، زمانی در عرصه‌ی سياسی ديپلماسي‌ها غير آشكار و بسته بود، اما با گذر زمان و ارتقاء تكنولوژی در رسانه‌ها توسعه‌ی فضای باز سياسی در همه‌ی كشور‌ها ممكن شد و اگر زمانی تمام اين روابط پنهانی بود به مدد رسانه افكار عمومی اهميت ويژه‌ای برای دولت‌ها پيدا كرد، به همين دليل رسانه‌ها به اين فكر افتادند كه چطور بر افكار عمومی تاثير بگذارند؟

داودی مهاجر همچنين گفت: نقش رسانه‌ها از آنجايی اهميت يافت كه توانستند به تغيير خطوط قرمز، تابو شكني، تغيير هويت، آداب، سنن و كليشه‌های جنسيتی بپردازند. به طور مثال سی سال قبل چيز‌هايی ارزش بوده كه امروز نيست. اين اتفاق تنها به دليل تحولات جهانی ميسر نشده كه رسانه‌ها به عنوان عامل ديگری تاثير گذار بوده‌اند. مطبوعات همچنين قادرند بر روی نخبگان جامعه نيز با روش‌های مختلف تاثير بگذارند، آنها مي‌توانند ابزاری را استفاده كنند تا تصميمات رهبران كشور به جايی كه آنها مي‌خواهند متمايل شود.

وی در ادامه با اشاره به اين جمله‌ی ناپلئون كه گفته بود «اينقدر از قلم مي‌ترسم كه از صد هزار سرنيزه نمي‌ترسم»، خاطر نشان كرد: هيتلر، موسيليني،‌استالين و تمام ديكتاتورهايی كه وجود داشته و دارند در پی مسدود كردن رسانه‌ها و به وجود آمدن تك صدايی هستند. اين در حالی است كه مسلمين جامعه از آزادی مطبوعات، ‌آزادی بيان، چند صدايی و آگاهی بخشی حمايت مي‌كنند، چرا كه در پی آن انسان‌های مسوولی ساخته مي‌شود كه مي‌توانند تكوين دهندگان جامعه‌ی مدنی باشند.

وی همچنين گفت: مطبوعات اگر در دست حاكمان باشند يا نباشند قادر هستند عده‌ای را به خيابان‌ها بياورند يا آنها را از خيابان‌ها در كنند، در حقيقت آنها مي‌توانند در حركت‌های جمعی مردم اثرگذار باشند. وبر چهار خصوصيت برای سازماندهی قدرت قائل است كه يكی از آنها كه قابل تعميم به زنان است، دسترسی به اطلاعات است. حال بايد ديد زنان ما چقدر به اين ابزار احتياج دارند؟

داودی مهاجر در ادامه اظهار كرد: در جامعه‌ی ما دسترسی به منابع قدرت، رسانه و دستيابی به عناصر گردش اطلاعات وجود ندارد. در حقيقت بايد ديد كه وضعيت امروز جامعه‌ی ما در ارتباط با زنان چيست و چه نقش‌هايی از زنان در رسانه‌های مختلف تصوير شده و چه هويتی برای آنان ترسيم شده است؟ وقتی يك پيام را مي‌بينيد كه مرتبا تبليغ مي‌شود بايد به نوع نگاهی كه در پس اين تبليغ وجود دارد پی ببريم و بدانيم كه انديشه‌ی طراح اين برنامه از شما به عنوان يك زن چه وظيفه‌ای را مي‌طلبد.

وی در ادامه با اشاره به اين جمله كه «زنان زن زاده نمي‌شوند بلكه زن تربيت مي‌شوند»، گفت: موانع فرهنگي، سياسی و آموزشی در جامعه‌ی ما از رسيدن زنان به خود باوری جلوگيری مي‌كنند. در حقيقت انديشه‌ی پشت اين تبليغات در جامعه‌ی ايران به لحاظ تاريخی و پوسته‌يی از مذهب، مردسالار است و همين مساله پويايی و نشاط را از جامعه مي‌گيرد، چرا كه به بخشی از جامعه اجازه‌ی فعاليت داده نمي‌شود. هر چند ما سطحی از مشاركت را در بدنه شاهديم، اما آنها چقدر مشاركت واقعی در حوزه‌ی تصميم سازی و تصميم‌گيری دارند. حتی اگر مشاركت را در مجلس و يا ساير دستگاه‌ها مي‌بينيد، مشاركتی تزيينی است و عملا نمي‌تواند تصميمات خود را تزريق كند.

داودی مهاجر در ادامه اظهار داشت: در مردسالاری نوعی از اقتدار گرايی و سلطه در مردان به وجود مي‌آيد. در حقيقت فمنيسم وقتی راجع به مردسالاری سخن مي‌گويد منظورش برابری و يكسانی نيست بلكه اعتراض او به اقتدار گرايی است كه به دليل سنت و قانون ممكن است در جنس مرد متبلورشود.

وی همچنين گفت: برخی اعتراض مي‌كنند كه در انجمن‌های اسلامی يا دفتر تحكيم رفتاری مبتنی بر مردسالاری وجود دارد كه اجازه‌ی رشد زنان و حركت رو به بالای آنها را نمي‌دهد، در حالی كه اين دوستان معتقدند كه قائل به دمكراسی و برابری هستند. اما بدانيد كه نه تنها در تحكيم بلكه در جاهای ديگر جامعه با سقف شيشه‌يی روبرو هستيم كه همان نگاه معرفت شناسانه‌ی مردان به زن است. دوستان هر چند به دمكراسی معتقدند اما قائل به اين نيستند كه زنان فعال نيز در انجمن‌های اسلامی توانايی فعاليت مثل پسران را دارند تا روند رو به رشد را پيش ببرند. پس بايد اين نگاه معرفت شناسانه را تغيير دهيد، كار رسانه نيز همين است چرا كه رسانه جولانگاه انديشه است. پيش از اين تغيير نگاه نيز نمي‌توانيم اين ساختار را در انجمن‌های اسلامي، تحكيم و جامعه عوض كنيم.

داودي‌مهاجر همچنين با اشاره به اين سخن دكتر سروش كه گفته بود «اخلاق دمكراتيك مقدمه‌ی جامعه‌ی دمكراتيك است»، گفت: ما نيازمند اصلاح روابط مبتنی بر نگاه نابرابر هستيم كه به زنان فرصت برابر نمي‌دهد، مهمترين قسمت اصلاح اين نگاه نيز رسانه است.

وی در مورد تاثير تبليغات در حوزه‌ی زنان گفت: طبق آمار مركز امور مشاركت زنان از سال ‌٥٢ تا ‌٥٥ در رسانه‌ها و كار زنان تبليغ مي‌شد كه اين موجب افزايش ‌٤ / ‌٩ درصدی افزايش اشتغال زنان شد. در مقابل از سال ‌٥٧ تا ‌٦٧ با تبليغات عكسی در مورد زنان روبرو هستيم كه آمار اشتغال زنان را به ‌٣ / ‌٤ كاهش مي‌دهد.

داودی مهاجر گفت:‌ حافظه‌ی كوتاه مدت ما ممكن است هر روز در معرض آماج تبليغات مختلف قرار بگيرد اما روانشناسان معتقدند تكرار در حافظه‌ی كوتاه مدت موجب تغيير ارزش‌ها و هنجار‌ها مي‌شود و اين اتفاقی است كه در انتقال حافظه‌ی كوتاه مدت به بلند مدت مي‌افتد، وقتی به راديو، تلويزيون و ساير تبلغات نگاه مي‌كنيم زنان مدير، شجاع و توانمند را نمي‌بينيم، هر چه هست زنان لايه‌های ميانی هستند. اين تبليغات حتی مي‌تواند در آموزش رسمی كشور نيز تاثير بگذارد و در نتيجه خود باوری و اعتماد به نفس را در زنان كاهش دهد. در حقيقت وقتی كسی مايل نباشد زنان مدير وجود داشته باشند، تبليغاتش نيز در همين راستا خواهد بود. همين مساله باعث مي‌شود فرصت‌های برابر شغلی برای زنان به وجود نيايد كه در نتيجه‌ی آن عدالت جنسيتی نيز از بين مي‌رود و به جايی مي‌رسد كه افراد به جای داشتن تفكر انسانی نگاهی جنسی و مبتنی بر خصوصيات ثانويه‌ی جنسی دارند. در نتيجه‌ی اين نوع تربيت برای زنان، حقوق و تكاليفی نيز برای آنان مشخص مي‌كنند.

داودی مهاجر در ادامه درباره‌ی نقش زنان در مطبوعات ايران گفت: از سال ‌٧٦ و آغاز دوره‌ی رياست جمهوری خاتمی تعداد زيادی از دختران به سمت بدنه‌ی مطبوعات رفتند اما آنها نيز در ادامه با سقف شيشه‌يی روبرو شدند. در اين سال‌ها چند زن توانسته‌اند وارد شورا‌های سردبيری شوند، حتی دروازه‌بانی خبر در حوزه‌ی زنان نيز كه مي‌بايست حداقل در دست خودشان باشد وجود ندارد. اين سقف شيشه‌يی اجازه‌ی قدرت تصميم گيری را به زنان نمي‌دهد.

وی با تاكيد بر نقش رسانه در اصلاح نگاه جامعه به زن گفت: تغيير جدی در اين عرصه و آوردن زن از حاشيه به متن نيازمند پارامتر‌های مختلفی است، از جمله تغيير برخی ساختار‌ها، سازمان‌ها، قوانين، فرهنگ و حتی روحيات، اخلاقيات جامعه و طبقات و پايگاه‌های اجتماعی است كه در تمامی اينها نياز مبرم به رسانه وجود دارد.

داوودی مهاجر همچنين گفت: زنان حتی در احزاب پيشرو كه مدعی وجود فراكسيون زنان هستند تصميمات سياسی مقدم بر مطالبات آنهاست و تنها كسانی مي‌توانند در آنجا رشد كنند كه وابستگي‌هايی به آن مدل فكری و سياسی دارند.

وی همچنين با انتقاد از برخی تبليغات رسانه‌ها، كه از زن به عنوان ابزار استفاده مي‌كنند در مورد نقش زن در اينترنت، گفت: بايد ديد آيا شكاف ديجيتالی در دنيا وجود دارد و آيا زنان به يك اندازه به اينترنت دسترسی دارند يا خير و دسترسی عده‌ای خاص به اين ابزار پيشرفت باعث شكاف آنها با زنان محروم مي‌شود يا نه؟

داوودي‌مهاجر افزود: رسانه‌ها قادرند هويت زنان و مردان را در ارتباط با زنان شكل دهند و اميدوارم روزی دستيابی زنان به رسانه‌ها به عنوان ابزار قدرت آسان شود، حوزه‌ی زنان تقويت شود تا شاهد از ميان رفتن برخی تبعيض‌ها باشيم.

«عاطفه يوسفي» دبير انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه صنعتی شريف نيز در ابتدای اين همايش اظهار داشت: ما امروز در نخستين روز همايش سراسری زنان گرد هم آمده‌ايم تا از تلاش زنان بگوييم. اينجا جمع دانشجويان آزاده‌ای است كه زن را از ياد نبرده‌اند و وقتی از شهروند برابر سخن مي‌گويند او را نيز به خاطر دارند.

وی گفت: ما از نابرابر بودن فرهنگ و قانون برای زنان بي‌تابيم. مي‌گويند هر جامعه‌ای جوانه‌ی تحول فكر را در دانشگاه مي‌زند، پس ما اينجا آمده‌ايم تا بدانيم در جای جای كشور پهناورمان دوستان هرگز نديده‌ای داريم كه نمي‌خواهند بنشينند و تنها نگاه كنند.

 

فريده غيرت: رشد قوانين پاسخگوی پيشرفت بسيار سريع زنان نيست

«فريده غيرت» گفت: سرعت پيشرفت زنان در جامعه‌ی ما بسيار سريع بوده اما قوانين به همين سرعت رشده نكرده و پاسخگوی رشد آن نبوده است.

اين وكيل دادگستری در همايش فعالان دانشجويی زنان كه از سوی انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه صنعتی شريف و كميسيون حمايت از حقوق زنان دفتر تحكيم وحدت(طيف علامه) برگزار شده بود، اظهار داشت: حقوقی كه مورد پذيرش همه‌ی نظام‌ها قرار گرفته و مبنای قانونگذاری همه‌ی كشورها را تشكيل مي‌دهد عبارتند از حق آزادي، امنيت، اشتغال، ازدواج، داشتن زندگی مناسب، بهداشت، اموزش، خدمات اجتماعی و تغذيه.

وی افزود: اعلاميه‌ی جهانی حقوق بشر به عنوان اولين و قوي‌ترين مصوبه‌ی حقوق بشر در مجمع عمومی سازمان ملل در سال 1948 به تصويب رسيد، در اين اعلاميه كليه‌ی حقوق عمومی مردم مورد توجه قرار گرفت. اين سند تاريخی در ماده‌ی يك خود بر آزادی تمامی افراد بشر و برابری آنها از لحاظ حيثيت و حقوق تاكيد دارد. همچنين برای ما مسلمانان اين مفاهيم به كرات در قرآن و در آيات مختلف ذكر شده است كه بايد راهنمای مسلمين جهان قرار گيرد.

غيرت اضافه كرد: كشور ايران به عنوان يك كشور مسلمان با بهره‌گيری از تعالم عاليه‌ی اسلام و به عنوان يكی از كشور‌هايی كه اعلاميه‌ی جهانی حقوق بشر را پذيرفته در قانون اساسی خود به عنوان مادر همه‌ی قوانين و مبنای همه‌ی مصوبات و در اصول مختلف آن مي‌گويد كه همه‌ی افراد ملت اعم از زن و مرد يكسان در حمايت قانون قرار دارند و از همه‌ی حقوق با رعايت موازين اسلام برخوردار هستند.

اين وكيل دادگستری در ادامه گفت: پيشرفت چشمگير زن ايران در عرصه‌های علم و هنر و در كليه‌ی صحنه‌ها خصوصا بعد از انقلاب اسلامی و استقلال زنان از بهره‌گيری از همه‌ی مواهب اجتماع تحرك و پويايی بيشتری را در جامعه‌ی زنان ايجاد كرده است. البته ترديدی نيست كه مقابله با نهضت زنان در همه‌ی كشور‌ها وجود داشته و دارد ولی در كشور ايران نحوه‌ی برخورد با زنان كه بيشتر ريشه در سنت‌ها دارد هموراه رنگ اعتقادات دينی به خود مي‌گيرد و همواره سعی شده كه هر صدای حق طلبی زنان توسط مخالفان تساوی زن و مرد با دور شدن از اصول اخلاقی پذيرفته شده و خلاف عفت و عصمت جلوه داده شود كه اين نوع قضاوت غير منصفانه طبعا بيم و هراس شديدی را در بين زنان ايران ايجاد كرده است.

فريده غيرت در ادامه گفت: ما به عنوان كشوری مسلمان تحت تعاليم قرآن كريم هستيم و قانون اساسی ما شايد در مواردی يكی از مترقی ترين قوانين جهان باشد. زنان كشور ما با ورود در همه‌ی صحنه‌های جامعه مطالباتی دارد كه نمي‌توان آن را ناديده گرفت و قوانين داخلی متاسفانه هنوز جوابگوی خواست و نياز زنان نيست.

وی افزود: در جامعه‌ی امروز ايران با ورود سريع زنان به عرصه‌ی اجتماع و رسيدن به مقام‌ها و جايگاه‌هايی كه قبلا در اختيار و انحصار مردان بود و با ابراز لياقت در كليه‌ی شعون اجتماعی از طرف ديگر تلقی جنس دوم برايشان پذيرفته نيست. در كشور ما نيز زنان در كليه‌ی شعون جايگاه خاصی برای خود طرح كرد‌ه‌اند و استحقاق برخورداری از حقوق بيشتری را دارند اما متاسفانه در حقوق خانواده تغيير قوانين بسيار كند بوده، در مقررات مربوط به ازدواج، نفقه و طلاق، تغييرات بسيار كم است.

اين وكيل دادگستری در ادامه گفت: ورود زنان در مشاغلی كه جلوه‌ی ورود در حكومت را دارد، خوب ولی كم است. زنانی كه دارای مشاغل حساس و بالای جامعه بودند به خوبی از ايفای وظايف خود برآمدند ولی همين زنان در برخی از موارد از حقوق اوليه‌ی خود بی بهره‌اند و مثلا جهت خروج از كشور اجازه‌ی شوهر را مي‌خواهند، هنوز واجب النفقه‌ی شوهر هستند و حق طلاق ندارند.

غيرت اضافه كرد: در نظام كيفری هنوز در مبحث ديات، شهادت زن و معافيت شوهر از مجازات در صورت قتل همسر خاطی خود موارد عدم تساوی بين زن و مرد وجود دارد. هر چند كه در خصوص ديه نظرات متفاوتی بين فقها هست.

وی همچنين گفت: كنوانسيون رفع تبعيض عليه زنان در 18 دسامبر 1979 توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصويب رسيد و تا به حال كشور‌های جهان به اين كنوانسيون پيوسته‌اند و برخی نيز با حفظ شروط آن را پذيرفته‌اند. دولت جمهوری اسلامی ايران نيز با حق تحفظ و مشروط الحاق به كنوانسيون را پذيرفت و آن را جهت تصويب به مجلس ارايه كرد ولی پس از تصويب مجلس، شورای نگهبان با آن موفقت نكرد.

فريده غيرت گفت: با آنكه دولت جمهوری اسلامی ايران اين كنوانسيون را باشرط پذيرفته بود و با رعايت اين موضوع پذيرفتن كنوانسيون مشكلی را ايجاد نمي‌كرد ولی متاسفانه الحاق آن برای ايران ميسر نشد در حالی كه اين خواست زنان ايران است و قطعا پذيرش اين كنوانسيون راه را برای برخورداری بيشتر زنان از حقوق مساوی با مردان هموار مي‌كند.

غيرت در ادامه در پاسخ به سوال يكی از دانشجويان اظهار داشت: در كنوانسيون آمده است كه برای تساوی و يكسانی حقوق زن و مرد بايد اقدامات تبعيض آميزی در خصوص زنان صورت بگيرد تا در نهايت به تساوی حقوق آنها بيانجامد. اما من معتقدم ضرورتی به اين حق اضافی نيست و همان تساوی برای ما كافی است.

وی در پاسخ به سوال ديگری گفت: تمام قوانين ما ريشه در فقه ندارد، به طور مثال عده‌ای از فقها معتقدند زن از زنی ارث مي‌برد در حالی كه اين در قانون وجود ندارد. همچنين در مورد ديه‌ی زنان شورای نگهبان اخيرا پذيرفته كه ديه‌ی مرد مسلمان و غير مسلمان مساوی باشد، در حالی كه هنوز تساوی ديه‌ی زن مسلمان و مرد مسلمان پذيرفته نشده است.

وی اضافه كرد: مقررات و فقه ما ايستا نيستند و فقهای ما وظيفه دارند با شرايط زمانی روی اين مساله بررسی كنند. سرعت پيشرفت زنان در جامعه‌ی ما بسيار سريع بوده اما قوانين به همين سرعت رشده نكرده و پاسخگوی رشد آن نبوده است. در حقيقت مطالبات زنان برآورده نشده است و هنوز قانون از آنها حمايت نكرده است.

«سيمين مرعشي» نيز در اين همايش اظهار داشت: سازمان ملل هشت مارس 2004 را سال جهانی زن و ايدز، روز جهانی 2005 را سال دختران و ايدز و سال 2006 را سال كودكان و ايدز ناميده است. در اين صورت مي‌توان آشكارا ديد كه زنان، دختران و كودكان قربانيان اصلی اين بيماری مرگبار شده‌اند و اين واقعيت بيش از هر زمان رفع تبعيض از زنان و داشتن حقوق مساوی اجتماعی زنان و مردان در جهان را حياتی و رابطه‌ی بين جنبش‌های زنان و جنبش‌های مربوط به ايدز را الزامی مي‌سازد.

وی اضافه كرد: در كشور‌هايی كه شدت اين بيماري، پيشگيری و مداوای آن چالش اصلی آنان شده است، دختران و زنان 65 درصد مبتلايان را تشكيل مي‌دهند، در كشور‌های جنوب صحرای آفريقا زنان سه برابر مردان هم‌سن خود به اين بيماری مبتلا هستند. بايد همواره به ياد داشت كه تعداد بی شماری از اين زنان را دختران خردسال تشكيل مي‌دهند.

مرعشی در ادامه با طرح اين پرسش كه «چه عواملی سبب قرار گرفتن زنان و دختران در اين موقعيت خطرناك و مرگ آور شده است»، گفت: بدون داشتن قدرت برابر حقوقي، اقتصادی و اجتماعی زنان نمي‌توانند در مقابله با اين بيماری از ابزار‌های پيشگيری و درمان استفاده كنند.

مرعشی در ادامه گفت: بحث ايدز را تنها در چارچوب تغيير روش زندگی افراد گذاردن نشان دهنده‌ی عدم شناخت از پيچيدگي‌های روابط اقتصادي، اجتماعی و نابرابری قدرت بين طبقات، نژاد و دو جنس را دارد. اين گونه برخورد با بيماری تاكنون نه تنها به حل مشكلی كمك نكرده بلكه شدت رشد و شيوع بيماری را در كشور‌های در حال توسعه افزايش داده است و با حركت انسان‌ها بر روی كره‌ی زمين حتی كشور‌های ثروتمند دنيا را دچار وحشت و نگرانی كرده است.

سيمين مرعشی اضافه كرد: عدم قدرت برابر جنسيتی و طبقاتی در محدود كردن توانايی انسان برای تصميم‌گيری روش زندگی در رابطه‌ی جنسی موثر دارد.

وی افزود: گزارش سال 2003 سازمان بهداشت جهانی از ابعاد گسترده‌ی خشونت عليه زنان به عنوان امری جهانی كه سلامت آنان را در خطر انداخته است، سخن مي‌گويد. بنابراين گزارش نزديك به 70 درصد زنانی كه كشته مي‌شوند به دست مردانی است كه همسر آنانند.

مرعشی اظهار داشت: قدرت فزون‌تر مردان نه تنها به امكانات اجتماعی آنان مربوط مي‌شود بلكه در كشورهای منطقه به غير عادلانه بودن قوانين جنسيتی نيز وابسته است. حقوقی مانند حضانت، كار، طلاق و ... قدرت‌هايی يك جانبه‌اند كه سبب مي‌شوند زنان توانايي‌های لازم را برای حفظ جان خويش و فرزندانشان نداشته باشند. در كشورهای منطقه ايدز و خشونت‌های خانگی در هم بافته شده‌اند و برای اكثر زنان وابستگی مالی و آسيب پذيری اجتماعي‌شان آنها را به طرف شوهران خشن سوق مي‌دهد.

وی همچنين گفت: با وخيم شدن سرعت پخش ايدز و ديگر بيماري‌های آميزشی بين زنان مي‌توان اين مشكل را به عنوان تبعيضی طراحی شده بر ضد زنان و از جمله مرگ‌آورترين فرم خشونت در نابرابری جنسی نام برد. تا زمانی كه ساختار جامعه‌ای بر نابرابری طبقاتی و جنسيتی استوار باشد و خشونت در جامعه به عنوان يك راه حل پذيرفته شده باشد راهنمايي‌های بهداشتي، كاربرد چندانی نخواهد داشت.

مرعشی در پايان گفت: نمي‌توان به خشونت‌های خانگی و به ويژه خشونت بر عليه زنان و كودكان بي‌اعتنا ماند و همزمان انتظار موفقيت در مبارزه با ايدز را داشت. اگر مدعی آن هستيم كه در سطح جهانی با شيوع اين بيماری مبارزه مي‌كنيم بايستی برضد خشونت‌های خانگی جنسي، نژادي، طبقاتی اقتصادی و جنگ حركت كنيم.

 

در حاشيه‌ی اولين روز اين همايش برخی اعضای شورای مركزی دفتر تحكيم وحدت(طيف علامه) و همچنين چند تن از اعضای شورای مركز و شورای سياست‌گذاری سازمان ادوار تحكيم حضور داشتند. همچنين در حاشيه‌ی اين همايش كارگاهی با موضوع حساسيت جنسی زنان برگزار و فيلم سينمايی «ده» و« 8 مارس» نيز پخش شد.

 

قاطمه صادقی: تمام مطالبات زنان ذيل فمينيسم تعريف نمی‌شود

دومين روز همايش فعالان دانشجويی زنان از سوی انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه صنعتی شريف در اين دانشگاه برگزار شد.

به گزارش خبرنگار سياسی ايسنا، «فاطمه صادقي» در اين همايش اظهار داشت: فعاليت‌های سياسی و اجتماعی زنان در ايران از سابقه‌ی ديرينه‌ای برخوردار است و حدودا به زمان انقلاب مشروطه برمي‌گردد. در حقيقت هدف جنبش زنان ايران رسيدن به حقوق خود و در وهله‌ی اول تاكيد بر ويژگي‌های انساني‌شان بود.

وی افزود: مهم‌ترين مطالبات زنان در آن دوران آموزش بود كه وجه مشترك تمام جنبش‌های زنان در خاورميانه‌ی مسلمان بود. مطالبه‌ی بعدی نيز حق انتخاب كردن بود. در حقيقت وجه تشابه موج اول جنبش زنان در ايران و فمينيست در غرب، حمايت از آگاهی زنان بود. هر دوی آنها خواسته‌های زنان شهرنشين را دنبال مي‌كردند اما با اين حال اختلافاتی نيز ميان اين دو وجود داشت كه مهم‌ترين آن روند مدرنيزاسيون بود.

صادقی ادامه داد: مدرنيته سال‌ها پيش از فمينيست در غرب شكل گرفته بود، به طوری كه مطالبات زنان ذيل مطالبات مدرن تعريف مي‌شد. اما در ايران اين دو با هم همزمان شده بودند و به نوعی برهم سوار بودند. به همين دليل زنان ايرانی بعد از سال‌ها توانستند مانند مردان در عرصه‌های عمومی حاضر شوند اما تنها حق انتخاب كردن داشتند و نه حق انتخاب شدن.

وی در ادامه خاطر نشان كرد: موانعی چون فشار مطالبات مدرن، فشار دولت‌ها و به ويژه قيم‌مآبی پهلوی اول و دوم و در نهايت فشار سنت وجود داشت كه جنبش زنان نتوانست بر آنها غلبه كند، حاصل اين سه فشار به وجود آمدن شكافی در جنبش زنان بود. در آن زمان برخی زنان سياست‌های قيم‌مآبانه‌ی پهلوی را برنتابيدند اما در مقابل برخی ديگر سعی كردند در سايه‌ی همين دولت مطالبات خود را به پيش ببرند. در نهايت آنچه منجر به مضمحل شدن جنبش زنان در موج اول شد همين شكاف درون اين جنبش بود.

وی با بيان اينكه «شكاف جنبش زنان در سال‌های اخير در حال پر شدن است»، گفت: در سال‌های اخير شاهد شكل‌گيری موج جديدی هستيم كه مي‌توان موج دوم جنبش زنان را بر آن اطلاق كرد. اين جنبش در شرايط خاصی شكل گرفته و از اين جهت با موج اول متفاوت است اما تفاوت بنيادينی كه با موج اول دارد رشد آموزش و بهداشت در زنان شهری و روستايی كنونی است. در حقيقت زنان در دوره‌ی كنونی تا حد زيادی از حق تعيين سرنوشت برخوردارند اما هنوز فشار مطالبات مدرن و دو فشار ديگر وجود دارد هر چند به شكلی متفاوت. زنان در دوره‌ی كنونی با وجود اينكه به سطح مناسبی از بهداشت و علم رسيده‌اند اما خواهان دموكراتيزه شدن جامعه و ايجاد تشكل‌ها و نهادهای صنفی و مدنی هستند.

صادقی هم‌چنين ابراز عقيده كرد: اكنون قيم‌مآبی دولت‌ها بيش از گذشته بر پيكره‌ی جنبش زنان فشار وارد مي‌آورد، پس از روی كار آمدن دولت نهم نيز در راستای همين فشارها گفته شده ساعات كار زنان را كاهش دهند تا بنيان‌های خانواده سست نشود. اما آنها هيچ‌وقت از خود زنان نمي‌پرسند كه چه مي‌خواهند؟ بر اساس آمار مركز امور مشاركت زنان در دوره‌ی خاتمی اولين خواسته‌ی زنان ايرانی نه خانواده كه اشتغال بود.

وی اضافه كرد: اكنون فشارهای سه گانه بر جنبش زنان ادامه دارد و از اين نظر چيزی تغيير نكرده است اما اگر در موج اول اين فشارها به شكاف سكولار و مذهبی بين زنان منجر شد اكنون در معرض خطر پراكنده شدن قرار دارد البته اين خطری است كه بسياری از جنبش‌های اجتماعی مثل جنبش دانشجويی و جنبش دموكراسي‌خواهی را نيز تهديد مي‌كند. طرحی مثل طرح پوشش كه در مجلس شورای اسلامی مطرح شده نيز مي‌تواند تلاش‌های پراكنده و جداگانه‌ی زنان را برای تغيير پوشش عقيم كند.

صادقی در ادامه در پاسخ به پرسش يكی از دانشجويان در باره‌ی چگونگی انسجام زنان، گفت: جنبش زنان اكنون از انسجام درونی برخوردار نيست اما در شرايط فعلی مي‌توان اين فشارها را كاست يا در بسياری موارد با فشارهای مدرن تطبيق كرد. در حقيقت مي‌توان جنبش مدرن و زنان را به موازات هم قرار داد تا فشار جنبش مدرن كمتر شود.

وی افزود: ماركسيست‌ها در مورد زنان معتقد بودند بايد ابتدا جنبش كارگری را به راه بياندازيم پس از آن به وضعيت زنان رسيدگی كنيم اما در حقيقت اين دو جدای از يكديگر نيستند. مثلا اگر شما حقوق بشر را در دستور كار قرار دهيد حقوق زنان نيز در ذيل آن قرار مي‌گيرد مگر اينكه تفسير خاصی از حقوق بشر داشته باشند.

صادقی فرصت‌های اجتماعی را در كسب توانمندي‌های زنان موثر دانست و گفت: معتقد نيستم كه تمام مطالبات زنان ايران را مي‌توان ذيل فمينيست تعريف كرد، جنبش زنان در ايران در برگيرنده‌ی تمام مطالبات زنان ايرانی بوده است، هر چند كه هميشه موفق عمل نكرده است. البته مطالبات زنان روستايی جز در مواردی بسيار نادر در جنبش زنان دخيل نبوده است و شهرنشينی خصوصيت اول جنبش‌های اجتماعی است.

وی اضافه كرد: امروزه ما با فمينيسم روبرو نيستيم كه با خرده روايات‌هايی از جنبش زنان مواجه‌ايم كه داعيه‌ی مطالبات تمامی زنان را ندارند؛ در حقيقت اينقدر با هم متفاوت هستند كه مي‌توان عنوان ديدگاه‌های مختلف فمينيسم را به آنها اطلاق كرد.

صادقی در ادامه در پاسخ به پرسش يكی از دانشجويان، گفت: ما در جامعه شكاف طبقاتی داريم و اين طور نيست كه الزاما همبستگی بين زنان وجود داشته باشد. جنبش زنان در ايران نيز به همين خاطر در حال انحلال است كه شكاف‌های ديگری در حال ايجاد است. اما در صورت زيرزمينی شدن اين جنبش مانند تمام جنبش‌های اجتماعی ديگر بسياری از اعضای خود را از دست مي‌دهد. مثلا جنبش دانشجويی در ايران عملا مضمحل شده است! همين سرنوشت نيز ممكن است منتظر ساير جنبش‌های اجتماعی مثل زنان باشد. طبيعی است وقتی حوزه‌ی مدنی به قبضه‌ی دولت درآيد جايی برای مطالبات حقوقي، سياسی و اجتماعی باقی نمي‌ماند.

 

منيژه گازراني: زنان كارگر از كمترين حقوق قانونی برخوردار نيستند

«منيژه گازراني» گفت: اكنون جای زنان كارگر در عرصه‌ی جنبش زنان خالی است چرا كه خواسته‌های زنان بورژوا مبارزه با فرهنگ مردسالاری در چارچوب نظام سرمايه‌داری است و مبارزه‌ی آنها رفرميستی است.

وی در دومين روز همايش فعالان دانشجويی زنان كه از سوی انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه صنعتی شريف در اين دانشگاه برگزار شد، اظهار داشت: دو نوع رويكرد در جامعه به مسائل زنان وجود دارد؛ يكی رويكردی سرمايه‌داری است كه ستم جنسی به زنان را مساله‌ی فرهنگی ناشی از فرهنگ مردسالار مي‌بيند كه در قوانين جاری متجلی است. اين رويكرد هدف اصلی فعاليت‌های خود را مبارزه با فرهنگ مردسالار قرار داده است. اين رويكرد معتقد است تبعيضات و نابرابري‌های حقوقی در چارچوب مناسبات سرمايه‌داری قابل حل است.

وی افزود: رويكرد دوم به مساله‌ی زنان ضد سرمايه‌داری است و معتقد است خشونت نسبت به زنان ريشه در مناسبات سرمايه‌داری دارد و در برخی موارد عرف، شرع و سنت باعث تحكيم آن مي‌شود. از نظر اين رويكرد تا زمانی كه مناسبات سرمايه‌داری برقرار است تمام محدوديت‌ها و تبعيضات زنان باقی و پايدار است و عاملی كه سبب بقای اين معضلات است نظام سرمايه‌داری است. از نظر اين رويكرد نقش زنان كارگر كه هر روز آنها را به ضديت با سرمايه‌داری سوق مي‌دهد برای مبارزه نقشی اساسی است و تشكل‌های زنان كارگر مي‌توانند نقش عمده‌ای در حل اين معضلات داشته باشند. بخش عظيمی از نيروی كار در جامعه‌ی سرمايه‌داری را زنان تشكيل مي‌دهند اما از كمترين حقوق قانونی برخوردار نيستند. در حقيقت كار آنها تقريبا كاری بي‌مزد و مواجب است كه به خدمت بقای سرمايه‌داری گرفته شده است. اين رنج مشترك آنها را در تضاد با نظام سرمايه‌داری قرار مي‌دهد.

گازرانی خاطر نشان كرد: زنان كارگر علاوه بر جايگاه طبقاتی خود به واسطه‌ی جنسيت خود نيز مورد تبعيض قرار مي‌گيرند. در حقيقت زنان علاوه بر تبعيض‌های حقوقی در فشار عرف و سنت نيز قرار دارند. جامعه‌ی سرمايه‌داری نيز با تمام ابزارهای موجود از اين سنن حمايت و آنها را تقديس مي‌كنند. زنان كارگر در بحران‌های سرمايه‌داری و جنگ ارتش ذخيره‌ی نيروی كار بوده‌اند و در محيط كار در كنار مردان برای دست‌يابی به حقوق طبقه‌ی خود با سرمايه‌داری مبارزه كرده‌اند. در حالی كه آنها در مسائل خاص خود تنها هستند و مردان كارگر غالبا در مورد مسائل زنان هم‌طبقه‌ی خود سكوت كرده‌اند.

گازرانی ادامه داد: تاريخ احزاب و سازمان‌های چپ و سوسياليست نيز نشان‌دهنده‌ی بي‌توجهی به مسائل زنان است. در حقيقت مساله‌ی زنان برای آنها چنين پيش پا افتاده قلمداد شده كه گويا با استقرار سوسياليست حل مي‌شود.

در حاشيه‌ی اين همايش فيلمی كوتاه با عنوان قتل‌های ناموسی پخش شد و هم‌چنين كارگاهی با عنوان خشونت عليه زن در كنار اين همايش برگزار شد.

بنابر اين گزارش، انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه صنعتی شريف در اطلاعيه‌ای تصريح كرد: پيرو برگزاری همايش سراسری فعالين دانشجويی زنان دانشگاه‌های سراسر كشور بدين وسيله اعلام مي‌دارد برگزاركنندگان همايش انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی شريف بوده است و در اين راستا دفتر تحكيم وحدت و يا كميسيون حقوق زنان دفترتحكيم هيچ‌گونه مشاركت، همكاری و نظارتی در برگزاری آن نداشته‌اند.

 

منبع: اخبار روز: www.iran-chabar.de