کارگران
کودکان
زنان هنر
و ادبیات
لطیفه
تصاویر
کامپیوتر
سایت های دیگر
کلیپ و صدا
مکانی برای احزاب
اخبار روز از پیک ایران
اخبار سایت بی
طرف
اخبار رادیو فردا
خارجی
سلامت
و بهداشت
آرشیو
صفحه نخست
______________________________________________________________
2007-11-26
شبکهی سراسری زنان علیه خشونت قانونی در ایران
دویچه وله:
"شبکه همبستگی بينالمللی با مبارزات زنان ايران"،هدف خود را "حمایت و همبستگی با جنبش داخل ایران" اعلام کرده است و بهطور مشخص از کمپین "یک میلیون امضا" پشتیبانی میکند.مصاحبهای با یکی از مسئولان شبکه، در بارهی اهداف آن.
صفحهی اینترنتی "شبکه همبستگی بينالمللی با مبارزات زنان ايران"، در روز ۲۵ نوامبر گشایش مییابد. سازمان ملل متحد، این روز را به نام "روز منع خشونت علیه زنان" اعلام کرده است. در این روز سربازان دیکتاتور پیشین کشور جمهوری دومینکن، رافائل تروخیلو، در سال ۱۹۶۰، به سه زن از شهروندان این کشور تجاوز کردند و آنها را به قتل رساندند. از این رو، از سال ۱۹۸۱ آکسیونها و مراسم خاصی به عنوان اعتراض به اعمال خشونت در حق زنان در سراسر جهان برپا میشود.
پشتیبانی از کمپین "یک میلیون امضا"
"شبکه همبستگی بين المللی با مبارزات زنان ايران"، هدف خود را "حمایت و همبستگی با جنبش داخل ایران" اعلام کرده است و بهطور مشخص از کمپین "یک میلیون امضا"، که فعالان حقوق مدنی زنان در ایران از تابستان سال ۱۳۸۵ به راه انداختهاند، پشتیبانی میکند. این کمپین در پی گردآوری "یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیضآمیز علیه زنان" و حذف مواد قانونی مربوط به "سنگسار" از قوانین کیفری ایران است.
با وجود این که فعالان و دستاندرکاران این کمپین، در یک سال گذشته همواره بر خصلت مدنی و غیرسیاسی آن تأکید کردهاند، هیچگاه از فشارهای نهادهای انتظامی و امنیتی در امان نبودهاند. تاکنون دهها تن از آنان به اتهام "اخلال در امنیت ملی" مورد پیگرد قضایی قرار گرفتهاند، یا برای مدتی بازداشت و زندانی شدهاند.
برای آشنایی با چگونگی تشکیل، برنامهها و هدفهای این شبکه، با یکی از مسئولان صفحه اینترنتی آن، هلن وزیری به گفتوگو نشستهایم. هلن وزیری که خود یکی از دانشجویان اخراجی در جریان « انقلاب فرهنگی » بوده است، تحصیلات خود را در رشته الکترونیک، برنامه ریزی کامپیوتر در آلمان به پایان رسانده است و علاوه بر کار در این زمینه، با گروههای زنان در آلمان نیز همکاری دارد.
دویچه وله: ضرورت تاسیس شبکه در شرایط امروز چیست؟ چه چیزی، مثلا از یک سال پیش تغییر کرده که تشکیل چنین شبکه ای را اجتناب ناپذیر کرده است؟
هلن وزیری: شبکه در شرایطی تاسیس میشود که بخشی از جنبش زنان در ایران، از این توهم بیرون آمدهاند که با مراجعه به مراجع اسلامی، مسائل زنان در ایران حل میشود. این زنان حالا بر میثاقهای بین المللی تاکید میکنند و میخواهند بر این اساس، دولت اسلامی ایران را به رعایت حقوق زنان موظف کنند. درحال حاضر توانمندیهای اجتماعی زنان زیاد شده، ولی قوانین اسلامی میکوشند، زنها را به پشت مرزهای تعیین شده بفرستند. درحال حاضر، مسئلهی زنان بهعنوان یک مسئلهی سیاسی در دستور روز قرار گرفته است، خشونتهای خیابانی علیه زنانی که حجاب اسلامی را رعایت نمیکنند، بیشتر شده و شاهدیم که تعداد زنانی که بهخاطر مبارزه برای حقوق خود، بازداشت و زندانی میشوند، روز بهروز بیشتر می شود. در این شرایط، ما زنان ایرانی که در خارچ از ایران زندگی میکنیم، به این ضرورت رسیدیم که در برابر این خشونت قانونی شده، نباید خاموش بنشینیم و بهویژه در وضعیتی که رژیم ایران سعی میکند، خودش را نمایندهی مردم نشان بدهد و بگوید که موقعیت زنان، مبتنی بر فرهنگ بومی ماست، میخواهیم صدای زنان ایرانی را علیه تبعیض جنسی به گوش چهانیان برسانیم تا شاید بتوانیم مانع از سرکوب آنها بشویم.
هدف از تشکیل این شبکه چیست؟ از نظر تشکیلاتی چگونه عمل میکند؟
هدف از تشکیل شبکه، ایجاد یک سازمان جدید نیست، بلکه ایجاد ارتباط ارگانیک بین جمعها و تشکلهای موجود زنان و همچنین زنان منفردی است که در حول یک برنامهی حداقلی پنج مادهای، برای حمایت از مبارزات زنان در ایران به توافق رسیدهاند. شبکه، این ارتباطهای محلی و فردی را که در کشورهای اروپا و آمریکا وجود دارند، به هم مربوط میکند. از همان ابتدا، یک توافق جمعی برای جلوگیری از ایجاد هیرارشی وجود داشت. بههمین دلیل، هیچ مرکزیتی در امر تصمیمگیری در پیشبرد کار وجود ندارد و کارها به ابتکار محلی یا فردی انجام میشوند ودر هر آکسیونی، افراد میتوانند با حق برابر روی جریان تاثیر بگذارند.
چگونه به توافق بر سر پنج رکن اصلی تشکیل شبکه رسیده اید؟ اختلاف نظر بین بنیان گذاران زیاد بود؟
بحثها با پست الکترونیکی رد وبدل میشد. در ابتدا شهلا شفیق، نویسنده فمینیست ایرانی که در فرانسه زندگی میکند و یکی از بنیانگذاران شبکه است، در نامهای به دوستان، از وضعیت دشوار ایران و ضرورت حمایت فعال از مبارزات زنان در ایران علیه بنیاد گرایی نوشت. زنان فعال در آلمان، به سرعت این نامه را پخش کردند، بعد روی تعیین محورهای مورد توافق، بحث شد. در واقع یک گرایش در روند بحث ها، شکل گرفت. گرایشی که ضمن حمایت فعال از مبارزات زنان در ایران، با توهم نسبت به فمینیسم اسلامی مبارزه میکند و تلاش دارد که وزنهی لائیک جنبش زنان ایران را قوی کند. گرایشی که با شناخت از ماهیت سرکوبگر رژیم اسلامی ایران تلاش میکند، آنچه را که امکان بیانش در شرایط کنونی ایران موجود نیست، بیان کند. گرایشی که در عین همبستگی با مبارزات زنان در ایران، نه بر اختلاف نظر سرپوش میگذارد و نه آنرا مانعی برای همبستگی میبیند. گرایشی که از خواست برابری طلبی زنان در این مبارزه دفاع میکند و برای جلوگیری از سرکوب، از ارگانهای ذیصلاح و افکار عمومی اروپا کمک میخواهد. در بین بنیانگزاران، اختلاف نظر اساسی وجود نداشت، همه میخواستند حمایت کنند، ولی در عین حال تلاش داشتند که پرنسیب ها را هم روشن شوند.
یکی از اصول توافق، رد "حجاب اجباری" است. در حالی که بسیاری از زنانی که در ایران مبارزه میکنند، داوطلبانه با حجابند. این تضاد را چگونه حل میکنید؟
بخشی از تلاش ما، تقویت آن گرایشی در مبارزات زنان ایران است که اساس تفکرتبعیض جنسیتی را زیر سوال میبرد. ما حجاب را نشانه تبعیض جنسیتی میدانیم. این که قوانین به خود اجازه میدهند که پوشش زن را برای او تعیین کنند و او را کاملا طبق قواعد مذهب وقدرت حاکم، پوشیده به اجتماع راه دهند، یعنی تحقیر جنسیی. اگر زنانی حتی داوطلبانه با حجابند، نباید با اصل اجبار در حجاب موافقت کنند. رد حجاب اجباری بهعنوان سمبل تحقیر جنسی، نمیتواند خواست یک جنبش زنان نباشد. اینکه در کوچه وخیابان زنان « بدحجاب» هر روزه مورد خشونت قرار میگیرند، نشاندهنده اجباری است که به بسیاری از زنان تحمیل شده است. اگررد حجاب اجباری، جزو خواستهای زنان در ایران نیست و اگر برخی از زنان با آن مانند یک امر عادی برخورد میکنند و حل مسائل دیگری را در الویت قرار میدهند، به نظر من از قبح آن نمیکاهد. ما هم تلاش میکنیم که صدای زنان لائیک و سکولار را تقویت کنیم، تا این خواست به شعار جنبش زنان افزوده شود.
برای پیوستن اعضای جدید به شبکه، "شناسایی و تائید" آنها از سوی برخی از " اعضای سابق و فعال"، لازم است. فکر نمیکنید که به این ترتیب جنبهی دموکراتیک بودن شبکه زیر علامت سوال میرود یا غرضهای شخصی و خرده حسابهای دیرین ممکن است جای "قضاوت عینی" را بگیرد؟
برای پیوستن اعضای جدید، ما هیچ ضابطهی غیر دمکراتیکی نداریم. مسئله اینست که ما شبکهای در کشورهای مختلف هستیم که از طریق اینترنت با هم در ارتباطیم. در دنیای اینترنت همانگونه که همه آگاهند، ایجاد افراد مجازی و دنیای مجازی ممکن است. ما یک شبکه از افراد حقیقی هستیم که بهمرور زمان در راستای مبارزه برای حقوق زنان به هم رسیده ایم. ما خودمان را فقط با افراد حقیقی میتوانیم گسترش دهیم. به این دلیل شرط پیوستن زنی به شبکه را بر این گذاشته ایم که فرد ابتدائا در محل زندگی خود، در ارگانی یا فردی برای مسئله زنان مبارزه کرده باشد و به این وسیله ما با او آشنا شویم. کسی روی سلیقهی فردی ما وارد و یا خارج نمیشود. برگ ورود هر زنی، مبارزهاش برای رفع تبعیض جنسی است.
برنامه های آتی شما؟
ما تلاش میکنیم، ارگانها و شخصیتهای بینالمللی را با مبارزات زنان در ایران آشنا کنیم و با جلب حمایت بینالمللی و اعمال فشار به رژیم اسلامی ایران، به زنان در ایران یاری رسانیم. با جمع آوری امضاهای اعتراضی و پخش اخبار دستگیریها و گزارشهای مستند از خشونت بر زنان در ایران و ارسال آنها به سازمانهای دفاع از حقوق بشر، تلاش داریم که مانع از سرکوب این مبارزات توسط رژیم اسلامی شویم. تلاش دیگر ما، تقویت همبستگی بین زنان در کشورهای اسلامی برای مبارزه با بنیادگرایی است. ما به این منظور سایتی به راه انداختهایم و تلاش داریم آن را به زبانهای آلمانی، انگلیسی، فرانسوی، ترکی و کردی منتشر کنیم تا بتوانیم پنجرهای به مبارزات زنان ملل دیگر بگشائیم.
آدرس سایت ما که از روز ۲۵ نوامبر گشایش مییابد، این است:
http://iran-women-solidarity.net