صادق افروز: کشمکش باند های حکومتی در جذب جوانان
مگس های پیرامون بیت رهبری که در هراس از شعار ” مکتب ایران “، خانه و کاشانه شان را بر باد رفته می دیدند از خواب بیدار شدند و فریاد “وا رهبرا “و “وا مسلمانا ” سر دادند و از خداوندشان تقاضا کردند این بی دینان منحرف را که اینگونه کمر به قطع ریشه ولایت بسته اند وچیزی کم از فرماسونری ها و بابی ها ندارند ساقط کند.
بین ائتلاف حاکم و توده های مردم بیش از هر زمان دیگری فاصله افتاده است .خطوط ارتباطات فرهنگی و عاطفی بین حکومتی ها و مردم یکی پس از دیگری قطع می شوند .اکنون بیش از هر زمان دیگری مردم خود را در مواجهه با یک رژیم اشغالگر بیگانه با فرهنگ و آداب خود می بینند که تلاش دارد بزور فرهنگ ارتجاعی و عقب مانده خود را تحمیل کند . تلاش های رژیم برای ترمیم این خطوط ارتباطی قطع شده و باز خوانی ده باره و صد باره خاطرات شهیدان جبهه های جنگ حق علیه باطل و سر دادن مکرر و پی در پی ” ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته ” هم دیگر اشکی از چشمی جاری نمی کند ، جذبه ای ندارد و کار نمی کند .
این ها نه فقط مورد توجه جوانان نیست بلکه دیگر حتی نمی تواند برای لشکر بسیج و سپاه هم روحیه بسازد . آخر چگونه می توان نیروی مسلحی را که فعالیتش در دو سال پس از انتخابات ، تنها به ضرب و شتم و دستگیری و کشتار و شکنجه و تجاوز به دختران اسیر خلاصه شده با بازخوانی یک دوره تاریخی روحیه داد ؟ و چگونه می توان جوانانی را که هر روز شاهد این همه بی عدالتی و تبعیض سیاسی و اقتصادی هستند به حکومت جلب نمود ؟ پروسه پوسیدن و منحط شدن جمهوری اسلامی از درون بیش از هر زمان دیگری شدت گرفته است .
از جمله موارد اختلاف در ائتلاف حاکم ، تفاوت های آنها در چگونگی نزدیک شدن به جوانان رویگردان شده از حکومت است .آن ها به وضوح شاهد بودند که در جریان مبارزات انتخابی ۱۳۸۸ ، جوانان را به موسوی – کروبی باختند ، لذا پس از سرکوب خونین اعتراض ها بر آن شدند تا با اتخاذ تاکتیک های جدیدی این جوانان را به خود جذب کنند . این حرکت ابتدا از سوی باند مشایی- احمدی نژاد با شعار ” مکتب ایران ” آغاز شد . آنها در حالی که رهبری جریان سبز را زیر فشار قرار داده بودند بازگشت به ایرانیت را پرچم کردند تا جوانان بیزار و منتفر از آخوند و ولایت فقیه و بیت رهبری را به خود جلب کنند . در این مسیر آنها حتی از موسوی – کروبی و ملی- مذهبی ها و طرفداران شریعتی هم پیش افتادند و رفتند سراغ لوحه کورش و آیه نازل کردند که کورش هم از پیامبران بوده است .آنها هم صدا با شعار “نه غزه نه لبنان ” گفتند دوره صدور انقلاب اسلامی به پایان رسیده است و باید به خویشتن ایرانی خویش بازگردیم .
قدری با تاخیر، مگس های پیرامون بیت رهبری که در هراس از شعار ” مکتب ایران “، خانه و کاشانه شان را بر باد رفته می دیدند از خواب بیدار شدند و فریاد “وا رهبرا “و “وا مسلمانا ” سر دادند و از خداوندشان تقاضا کردند این بی دینان منحرف را که اینگونه کمر به قطع ریشه ولایت بسته اند وچیزی کم از فرماسونری ها و بابی ها ندارند ساقط کند. برای آنها زیر سوال بردن مرجعیت و مطلق بودن امر ولی فقیه قابل قبول نبود . آنها نیز پس از حملات بسیار شدید لفظی و دستگیری برخی تئوریسین های جناح رقیب که تخصص شان در احضار ارواح و تماس با جن و پری بود بر آن شدند تا با تاکتیک جدیدی به سراغ جوانان بروند .
آخوند موجودی است غیر مولد، شکمباره و هوس باز. وقت اعظم طلبه ها در حوزه های علمیه صرف تجزیه و تحلیل مسائل جنسی می شود. امام ششم شیعیان، جعفر صادق که نوشته هایش مرجع اصلی رساله های مراجع تقلید است بخش مهمی از تعالیم خود را به مسائل جنسی اختصاص داده است. آخوند در حوزه ها اینگونه تربیت می شود و دنیا را از همین دریچه نگاه می کند .بی جهت نیست هنگامی که در مقابله با جناح رقیبی که اسلحه پر قدرت ناسیونالیزم را در دست گرفته است به سراغ سکس محوری می رود و کمی جلو تر از رادیکال ترین سکس تراپیست های کشور های غربی که مسائل جنسی را در رادیو تلوزیون ها مطرح می کنند در حضور جوانان ونو جوانان پسر و دختر به بررسی مسائل جنسی می پردازد. استفاده از این روش بطور سراسری توسط پیرامونیان باند خامنه ای در سطح کشور جای شبهه ای باقی نمی گذارد که این یک حرکت تعیین شده و آگاهانه برای جلب توجه جوانان است . این ها می پندارند علاقه جوانان به استفاده از مد و پوشش های غربی به دلیل کشش های جنسی است .بنابر این سعی می کنند با پرده دری و بی حیایی و صحبت از جزئیات روابط جنسی و مشکلات موجود در این زمینه جوانان را به خود جذب کنند .این ها فکر می کنند توجه جوانان به فرهنگ غربی تنها آزادی های جنسی است .نمی فهمند که پوشش متفاوت مورد استفاده جوانان قبل از آنکه وسیله ای برای زیبا سازی ظاهری باشد یک پیام خاموش اعتراضی به حاکمیت استبدادی جمهوری اسلامی است .
ولی این دو باند ، هردو اشتباه می کنند .نه ناسیونالیزم امام زمانی چاه جمارانی و قلابی مشایی – احمدی نژاد برای جوانان جذبه می آورد و نه سکس محوری آخوند های هرزه حوزه های علمیه . جوانان ما تشنه آزادی هستند .جوان ایرانی می خواهد مکانی برای ابراز عقیده اش پیدا کند ،بگوید ، بنویسد ، بخواند ، اجرا کند ، هنرپیشه و کارگردان ما صحنه ای می خواهد برای اجرای نمایشش ، کارگران ما اتحادیه ها و سندیکاها و احزاب آزاد خود را می خواهند تا بر مسائل و مشکلات عدیده فائق شوند، خلق های محروم و تحت ستم روزنامه ها ، و آموزشگاه هایی به زبان مادری خودشان را می خواهند و زنان ما خلاصی از زندان چادر چاقچور را می طلبند تا راحت تر در کنار مردان در فعالیت های اجتماعی و ورزشی و هنری شرکت کرده و همپای آنان بر علیه ظلم و ستم طبقاتی و فرهنگ ارتجاعی طبقات حاکم مبارزه کنند . ناسیونالیزم زوار در رفته احمدی نژاد – مشایی و بی حیایی و پرده دری آخوندی باند خامنه ای هیچ ارمغانی برای مردم تحت ستم ایران ندارد .پروژه جدید آخوندی مثل ” مکتب ایران “احمدی نژاد – مشایی شانسی برای موفقیت ندارد .
صادق افروز
۲۸ خرداد ۱۳۹۰