شادباش نوروزى کانون نویسندگان ایران
اما، زمین همیشه همانگونه سختپشت / بیرون کشیده تن از زیر هر بلا ….
اما، زمین همیشه همانگونه سختپشت
بیرون کشیده تن از زیر هر بلا
اى بس که تازیانهى خونین برق و باد
پیچیده دردناک
بر گُردهى زمین،
اى بس که سیل کف به لب آوردهى عبوس
جوشیده سهمناک بر این خاک سهمگین،
زانگونه مرگبار که پنداشتی، دریغ
دیگر زمین همیشه تهى مانده از حیات.
اما، زمین همیشه همانگونه سختپشت
بیرون کشیده تن
از زیر هر بلا ،
و آغوش باز کرده به لبخند آفتاب
زرین و پُرسخاوت و سرسبز و دلگشا . . .
سرماى امسال، چنانکه انتظار میرفت، بسى استخوانسوزتر از سالهاى پیش بود و گاه بهراستى تا حد فسردن خون در رگها پیش میرفت. با این همه، زمین نفس میکشد و، باز هم چنانکه انتظار میرود، هُرم گرماى زمین سوز جانگزاى سرما را واپس میراند و عرق شرم بر پیشانیاش مینشاند. سربرآوردن گرماى جانبخش بهار از اعماق زمین، در حالى که همه چیز بر سلطهى بیچونوچراى انجماد و یخبندان گواهى میدهد، حکایتگر غلغله و غوغایى است که هرچند اکنون چندان هویدا نباشد اما پرخروشتر و نیرومندتر از آن است که به سلطهى سرکوبگر سرما تن در دهد. در آستانهى بهار و تقارن آن با سال نو، از حضیض کهنگی تحمیلی سرکوب و سانسور گلسرخى به سوى نوروز و هر چیز نو دیگر پرتاب میکنیم، و نوتر از همه، آزادى!
با آرزوى این نوترین شکفتنها براى همهى مردم، فرارسیدن بهار و سال نو را شادباش میگوییم.
کانون نویسندگان ایران
۲۷ اسفند ۱۳۹۰