وضعییت امروز سوریه ملاک چیست؟
مزدوران ناتو و سیا درلیبی و سوریه و هرجای دیگر؛ معمولا مقاومت نمیکنند؛ آنها سخت کارمیکنند و پول مزدوری را میگیرند. کاری که ناتو درلیبی کرد اسمش مقاومت نبود! بازیگران اصلی، قیمت ماندنشان را اززندگی و خون دیگران میگیرند و نتیجه البته برای همه یکی ست. اگرقذافی موفق شد، پس برای بقیه هم شانسی هست! ….
حدود چند ماه پیش بود که مقامات دولت امریکا صراحتا گفتند : اسد باید برود . چین و روسیه و حکومت اسلامی با تمام توانشان این رفتن را به تاخیرمیاندازند . اما مسیر رفتن را عوض نمیکند. اسد بی مهابا جنایت میکند و مثلا از خودش دفاع میکند برای ماندنش ….. ولی …. این صحنه ها را قبلا هم دیده بودیم. درلیبی هم قذافی بمباران و کشتارکرد؛ در مصر و تمام نقاط مبتلا به بهارموسوم به عرب؛ دیکتاتورهای قرن پیش دستشان درخون لخته بست!
جنایات اسد درسوریه امروز ؛ نتیجه دست و پا زدنی بی حاصل برای ماندن است . این توهم ماندن نتیجه حمایتهای چین و روسیه و حکومت اسلامی هم است . اما فقط زمان نتیجه تعویض را پس و پیش میکند . توهمات بی معنی جریاناتی که ازاین فضای غبارآلود به جای ماهی ؛ درصید کوسه استادند ….که سال پیش شب قدرلیبی را با بمب افکنهای ناتو رقم زدند ….که شب قدر سوریه را امسال رقم میزنند ….که شب قدرخودشان را امیدوارند سال بعد رقم بزنند ….که کلا هرتحولی را بنا به سلیقه خودشان با اخ و تف ایدئولوژیک به هم بچسبانند ؛ ربط انواع گوز به انواع شقیقه را ثابت کنند….وضعییت زندانیان اشرف را به سوریه چسباندند و گفتند : مقاومت اشرف و سوریه هردو از جنس عبور به دروازه دموکراسی ست ! مسائل سیاسی وهرشرایطی قابل تحلیل است . تحلیل الزاما طبق پیش بینی تحلیلگرواقع نمیشود . تحلیل غلط قابل سرزنش هم نیست . ولی توهم فقط قابل سرزنش و ریشخند است .
اینکه رهبری مجاهدین هنوز امیدواراست و دست و پا میزند تا درمیزتحولات خاورمیانه غرب ، سهمی برایش درنظرگرفته شود…… طبیعی ست . اینکه رهبری مجاهدین به هروضعیتی چنگ میزند تا ماستی بگیرد و جهان به کامش گردد هم طبیعی ست . مقاومت رهبری مجاهدین درحفظ شرایط فعلی اشرف درعراق همانقدرطبیعی و قابل درک است که مقاومت اسد برای ماندن ! میشود تلاش کرد برای سفره های جهانی افطارو سحرمسلمین جهان با لهجه عربی و رنگ کردن ذهن ساندیس خور ! میشود مشغول آمارکشته شده ها شد و اثبات کرد که حکومت اسلامی یک میلیون نفررا اعدام کرده است ؛ خیلی کارهای دیگرهم میشود کرد که هیچ ربطی به حقانییت و یا درستی کاراسد وخامنه ای و قذافی و رجوی و …ندارد . خواسته دل هرمردمی درتغییرشرایط و رفتن دیکتاتور برای زندگی بهتر؛ با خواسته و انواع سناریوی غربی تاریخا دارای زوایای کاملا متفاوتی هستند . لایه های مختلف این صحنه سیاسی قابل موشکافی ست . طی پروسه انتقال زندانیان از زندان اشرف به زندان لیبرتی ، حکومت اسلامی درجریان مذاکراتش با غرب ، قدم مورد نیاز و دلخواه طرف غربی را برنداشت ، پس جریان انتقال متوقف میشود . حتی ممکن است به عقب برگردد و آرزوی دیرینه رهبرعقیدتی به باربنشیند . یعنی تضاد غرب با حکومت اسلامی به نقطه جنگی برسد و نام و آرم ارتش رجوی موضوعییت پیدا کند … اینکه درتبلیغات حکومت اسلامی چه میگوید؛ وزارت خارجه امریکا چه میگوید؛رهبری مجاهدین چه بگوید…موضوع ذهن حقیقت یاب نیست . همه مارمولکهای زمین سیاست مشغول بازیهای کثیف خودشان هستند ؛ به جزخود زندانیان اشرف که فقط بازیچه شده اند ! جنایات اسد و هردیکتاتوری قطعا محکوم است و فراموش نشدنی .
اما سازندگان و مریدان سیاستهایی که به سهم جنایتهای غرب، رنگ و بوی آزادیخواهانه و مشروعییت میدهند هم؛ قابل فراموشی نیستند . تلاش امروز رهبری مجاهدین درحفظ شرایط اشرف درعراق ازهمان جنس تلاش اسد درسوریه برای ماندن ؛ درابعادی کوچکتر است. مزدوران ناتو و سیا درلیبی و سوریه و هرجای دیگر؛ معمولا مقاومت نمیکنند؛ آنها سخت کارمیکنند و پول مزدوری را میگیرند. کاری که ناتو درلیبی کرد اسمش مقاومت نبود! بازیگران اصلی، قیمت ماندنشان را اززندگی و خون دیگران میگیرند و نتیجه البته برای همه یکی ست. اگرقذافی موفق شد، پس برای بقیه هم شانسی هست !
اسماعیل هوشیار
۱۶٫مرداد. ۱۳۹۱
hoshyaresmaeil@yahoo.com
www.tipf.info