نظر رییس کمیسیون اصل ۹۰ درباره ماجرای کوی دانشگاه: حمله لباس شخصی ها به کوی دانشگاه از روی دلسوزی بود
محمدعلی پورمختار رییس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس هفتم، روز گذشته در گفتوگویی با خبرآنلاین، به بیان روایت خود از ماجرای کوی دانشگاه در سال ۷۸ پرداخت. او که در آن زمان «معاون پارلمانی نیروی انتظامی» بوده، در این گفتوگو از عملکرد فرهاد نظری دفاع کرده و حمله لباسشخصیها به کوی دانشگاه را هم نشانه دلسوزی آنها برای نظام دانسته است. رییس فعلی کمیسیون اصل ۹۰ مجلس در ضمن این مصاحبه به سوابق پیشین خود اشاره کرده و گفته است: «سپاه ارگان صرفا نظامی نیست. ارگانی است که به لحاظ ماهیت ساختاری ماموریت و مسوولیت دفاع از نظام و حفظ دستاوردهای انقلاب را برعهده دارد.
البته کار من محدود به سپاه هم نبوده و در نیروی انتظامی، بنیاد شهید و امور ایثارگران و قوه قضاییه هم ارتباط و حضور داشتهام. دوره پنجم مجلس هم مدتی مسوول قوانین و مقررات استخدامی سپاه بودم و با یک گروهی در مجلس همکاری داشتیم. در مجلس ششم و بخشی از مجلس هفتم هم معاون پارلمانی نیروی انتظامی بودم.»پورمختار درباره چگونگی باخبر شدن از ماجرای کوی دانشگاه گفته: «آن ماجرا به نظرم روز پنجشنبه اتفاق افتاد، و به صبح جمعه منتهی شد که من تهران نبودم و در ماموریت بودم.
شب برگشتم ولی خبری نداشتم و صبح شنبه در محل کار یکی از همکاران اعلام کرد چنین اتفاقی رخ داده است. اعلام کردند جمعی از ماموران یگان ویژه تهران بزرگ با دانشجویان درگیرشده و در ادامه به کوی دانشگاه تهران وارد شدهاند.
گزارش در همین حد بود، چون اطلاعات مستند و جزیی نداشتیم. بعدازظهر شنبه جلسه شورای ستادی نیروی انتظامی داشتیم و آنجا این گزارش به صورت مفصل آمد و خود سردار نظری هم حضور یافت و توضیحاتی داد.»
پورمختار در ادامه درباره موضوعاتی که توسط فرهاد نظری در آن جلسه مطرح شد، اظهار داشته: «چیزی که عنوان شد این بود که حرکتی را گروهی از دانشجویان شروع کرده بودند و به عوامل انتظامی سنگپرانی میکردند. بعد داخل کوی دانشگاه را آتش زده بودند و به امکانات عمومی آسیب رساندند و بخشی از عوامل نیروی انتظامی هم دنبال دستگیری آنها میروند.»او با اشاره به نقش خود در دادگاه عوامل نیروی انتظامی گفته است: «چون من مسوول حقوقی ناجا بودم دفاع از پرونده سردار نظری و عوامل همراهش که جمعا ۲۰ نفر بودند، برعهده من بود. البته من خاطراتم را تاکنون هیچ جا نگفتهام. یادم هست دادگاه حدود ۹ ماه طول کشید و خیلی جدی وکلای ما با وکلای شکات با هم بحث میکردند. البته نه به عنوان خاطره بلکه به عنوان یک مشغله فکری این مساله برایم وجود داشت که در کنار کسانی که همه نوع اقدام علیه کشور انجام داده ولی با حمایت بعضی دولتمردان در جایگاه شاکی قرار گرفته بودند، آقای ابوترابیفرد به همراه آقای رهامی (از چهرههای اصلاحطلب و وکیل شکات) در جلسات دادگاه حضور مییافت و عملا از آنان حمایت میکرد.»
پورمختار درباره شاکیان پرونده نیروی انتظامی به جز وزارت علوم از مسوول خوابگاه دانشجویان کوی دانشگاه و برخی از کسانی که در درگیریها حضور داشتند، به عنوان دیگر شاکیان نام برده و موضوع شکایت را نیز این گونه مطرح کرده است: «بالاخره آنها شکایت کرده بودند منتها چون سردار نظری به عنوان فرمانده نیروی انتظامی تهران حضور داشت به عنوان نفر اول باید پاسخگو میبود که آیا دستور داده است یا خیر.»رییس کمیسیون اصل ۹۰مجلس تاثیر نیروهای خودسر در این ماجرا و مشابه آن در سال ۸۸ را نیز اینگونه توصیف کرده است: «بالاخره یکسری از افراد بودند که احساس تکلیف میکردند و حتی با نیروی انتظامی درگیر میشدند. البته الان دیگر به آن شکل نداریم. منتها بعضا نیروهای دلسوزی بودند که میدیدند اقدامهایی علیه ارزشهای اسلامی صورت میگیرد، حس میکردند که باید وارد صحنه شوند. اینکه فردی برود با بخشی درگیر شود یا اینکه بهطور مخفی وارد جایی شود و تخریبی به وجود بیاورد، به این معنی نیست که حمایت میشود. لذا از این موارد در آن ماجرا داشتیم.»
پورمختار درباره آخرین خبر خود از سردار نظری هم گفته است: «بیش از یک سال قبل در خیابان ایشان را اتفاقی دیدم و در حد احوالپرسی با هم صحبت کردیم. پرسیدم کجایی؟ گفت: «میپلکیم!» سردار نظری نیروی خوبی برای کشور بود که سابقه حضور در جبهه را داشت و صحبتهایی که در آن زمان درباره او مطرح میشد، بیشتر جو روانی بود و واقعیت نداشت. چیزی که آنها [مخالفان سردار نظری] دنبالش بودند و خودش بارها میگفت این بود که به دنبالش فرستاده بودند و به او گفته بودند «بیا بگو و اعتراف کن که فرمانده نیروی انتظامی این دستور را به تو داده است» ولی او این کار را نکرد.»
او درباره گزارش تحقیق و تفحص مجلس ششم از ماجرای کوی دانشگاه همچنین گفته است: «کلیاتش البته خوب بود چون بعضی واقعیتها را هم دیده بود. البته آنها میخواستند به یک شکلی این حادثه را به فرمانده نیروی انتظامی امیر لطفیان ربط بدهند که ایشان دستور داده و یک مقدار بالاتر میخواستند بروند و بگویند فرمانده کل قوا نقش داشته است. یعنی اینطور داشت هدایت میشد ولی واقعیتها غیر از این بود و اتفاقات و حواشی که در صحنه رخ داده بود- خصوصا مسوولیت وزارت کشور در آن روز خود شخص وزیر کشور و معاون امنیتی و انتظامی- نادیده گرفته شد.»او حتی مسوولان وزارت کشور وقت را نیز در این ماجرا مقصر دانسته و درباره نقش آنها در ماجرای کوی دانشگاه گفته است: «شکلگیریاش را نمیتوانم بگویم ولی در مدیریتش بعضی از آنان به طور قطع موثر بودند.
تشدیدش میکردند، وزارت علوم هم بینقش نبود. تحریک میکردند؛ عواملی در خود وزارت کشور و وزارت علوم بودند که اینها اصلا خودشان محرک بودند. اطلاعیه که میدادند، باعث تحریک جامعه و دانشجویان میشدند و همین باعث میشد این موضوع تشدید بشود. اگرچه به ظاهر میرفتند آنجا از باب اینکه مثلا این التهاب را یک مقداری کاهش بدهند ولی سخنرانی که میکردند، سخنرانیهایشان محرک بود.»