نامه محمدامین هادوی از بند ۳۵۰ اوین
این مسئولان، قابلیت دارند که در گزارش و آمار و نتیجه انتخابات هم دروغ بگویند …… دروغ سراسر کشور را در بر گرفته است؛ چرا همه ساکت اند؟ ….
محمد امین هادوی، زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین با اشاره به اجلاس غیرمتعهد ها در تهران و آنچه درباره ی این اجلاس از سوی تلویزیون دولتی رخ داد نوشته است: حکومتی که با وجود ادعاهای مذهبیاش، و آن همه هشدار منابع دینی نسبت به ناروا بودن دروغگویی، به مردم خود بیپروا دروغ بگوید، طبیعی است که براحتی به مردم جهان هم دروغ خواهد گفت.
به گزارش کلمه، هادوی در بخشی از نامه خود با بیان اینکه “اکنون با وقایع پیش آمده میتوان بیش از پیش به اهمیت گفتار مهندس میرحسین موسوی در مقطع انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ پی برد که بارها و بارها تکرار کرد: ما آمدهایم تا بگوییم از دروغ خسته شدهایم. ملت ما از دروغ به تنگ آمده است…” آورده است: در چنین موضعی که دروغ سراسر کشور را در برگرفته، بر ما پوشیده است که چرا مراجع تقلید به عنوان برترین حافظان دین وشریعت به این موضوع واکنش نشان نمیدهند؟ آیا اینگونه اعمال را خیانت به قرآن و عترت نمیدانید؟
محمد امین هادوی در مهرماه ٨٩ به اتهام فعالیت هایی از جمله مراجعه به منزل شهدای جنبش سبز و ارتباط و ملاقات با فعالان و رهبران جنبش سبز بازداشت و از سوی قاضی پیرعباسی به تحمل ۶سال حبس محکوم شد.
فرزند هادوی اولین دادستان کل انقلاب پس از پیروزی انقلاب در دوران بازداشت به مدت ۶٠ روز دست به اعتصاب غذای تر زد زیرا ماموران امنیتی جهت تحت فشار قرار نهادن وی فرزندش را نیز بازداشت کرده بودند.
متن کامل نامه این زندانی سیاسی که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
به نام خدا
إِنَّ اللَّهَ لَایهَْدِى مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذَّاب
همانا خداوند دروغگویان را که اسراف کار و بر باد دهنده ی منابع هستند، هدایت نمی کند.
غافر آیه ۲۸
روز پنج شنبه مردم جهان شاهد یکی از بزرگترین دروغهایی بودند که از تلویزیون حکومتی ایران پخش شد و آن تحریف سخنان رییس جمهور مصر، محمد مرسی، در افتتاحیه اجلاس سران کشورهای غیر متعهد در تهران (که اغلب کشورهای جهان به صورت زنده آن را مشاهده میکردند) درمورد سوریه و بحرین بود.
حکومتی که با وجود ادعاهای مذهبیاش، و آن همه هشدار منابع دینی نسبت به ناروا بودن دروغگویی، به مردم خود بیپروا دروغ بگوید، طبیعی است که براحتی به مردم جهان هم دروغ خواهد گفت.
متولیان مذهبی جمهوری اسلامی احتمالا خود بهتر میدانند که یکی از صفات ثبوتی خداوند، صدق است و عمل مخالف با آن، یعنی دروگویی منفعت جویانه، تحت هر عنوان، مخالفت آشکار با خداوند است. بعید به نظر میرسد این سطح از دروغ گویی صرفا به ابتکار شخصی چند مترجم تحقق یافته باشد، چرا که انعکاس تحریف شدهٔ اظهارات سخنرانان افتتاحیهٔ اجلاس سران در مطبوعات روز یکشنبه و دوشنبه ایرات حکایت از وجود سیاستی در ابعاد کلان برای فریب ملت دارد.
چنین برداشتی آنگاه مورد تایید نخواهد بود که ضمن اطلاع رسانی مطابق با واقع به مردم ایران و جهان، نسبت به وجود این پدیدهٔ شوم در یکی از نقاط حساس سیاست خارجی کشور لبریز انزجار و تنفر شود، نسبت به یافتن و سابقهٔ این دروغ گویی تلاشی مجدانه صورت گیرد، و مسوولان اصلی این ماجرا و آمران آن (نه چند مترجم مامور و معذور) وقوع این عمل قبیح ضمن معرفی به دادگاه صالح، به نحو مقتضی تنبیه شوند.
از سوی دیگر، جا دارد در همین زمینه از مسوولانی که مدام در مدح و ثنای توفیق های خود داد سخن میدهند بپرسیم چرا خبر خروج هیات سوریه را از اجلاس، در اعتراض به سخنان محمد مرسی، منتشر نکردید و چرا خروج وی را در تلویزیون به طور کامل نشان ندادید و در اخبار، آن را اعلام نکردید؟ اصولا چرا با دروغگویی یا کتمان واقعیتها، اختلاف میان کشورهای دیگر را به آبروی دینی ما متصل میکنید؟
ایران می تواند درست یا نادرست، حامی سوریه باشد ولی ماحق نداریم به خاطر سوریه یا هر کشور دیگری، به مردم کشورمان و جهان، آن هم در یک اجلاس بین المللی دروغ بگوییم. آیا نمیدانیم در دنیای جدید ارتباطات نمیتوان امری را بیش از چند لحظه در پرده نگاه داشت؟
این تصویر نادرستی است که گمان میکنیم با بازی با الفاظ میتوانیم برخی حقایق را در این اجلاس پنهان کنیم. برای مثال ما میگوییم صد و بیست هیات بلند پایه خارجی در این اجلاس شرکت کردهاند، در حالیکه میدانیم بسیاری از این کشورها با مقامهای درجه ۳ و۴ و… یا در حد کارمند یا دبیر سفارت خود در این اجلاس حاضر شدهاند.
همین دروغ گویی هاست که وقتی رهبر جمهوری اسلامی وارد ساختمان اجلاس میشود، همهٔ مسوولان سراسیمه به دیدار او میشتابند و به گرد او حلقه زده و سپس به دنبال ایشان در راهروها میدوند و چنان دست و پای خود را گم میکنند که از یاد میبرند حداقل یکی از آنها به استقبال سایر میهمانان (از جمله امیر قطر) برود و به این ترتیب خط بطلانی بر عرف دیپلماتیک از یک سو و میهمان نوازی ما ایرانیان از سوی دیگر میکشند.
تردیدی نیست مسوولانی که سخنان شخص ثالثی را در مورد کشور دیگری به همین آسانی تحریف کرده، با دروغ به خورد مردم میدهند، این قابلیت را هم دارند که هرگونه گزارش، آمار یا نتیجهٔ هر انتخاباتی را به دروغ اعلام کرده یا به آسانی دروغهای دیگری را در هر موردی به مردم تحویل دهند. گویا اینان که مدام بر کوس دینداری میزنند، فراموش کردهاند این سخن امیر مومنان را که گفت: الصِّدقُ رَأسُ الدِّینِ (اصل و راس دین، صدق و راستگویی است) یا که: الکَذِبُ یُردیکَ و إن أمِنتَهُ (اگرچه با دروغ موقتا در امنیت بسر بری اما سرانجام تو را هلاک خواهد ساخت).
اکنون با وقایع پیش آمده میتوان بیش از پیش به اهمیت گفتار مهندس میرحسین موسوی در مقطع انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ پی برد که بارها و بارها تکرار کرد: «ما آمدهایم تا بگوییم از دروغ خسته شدهایم. ملت ما از دروغ به تنگ آمده است…».
در چنین موضعی که دروغ سراسر کشور را در برگرفته، بر ما پوشیده است که چرا مراجع تقلید به عنوان برترین حافظان دین وشریعت به این موضوع واکنش نشان نمیدهند؟ آیا اینگونه اعمال را خیانت به قرآن و عترت نمیدانید؟
آیا دروغ را گناه کبیره نمیشمارید؟ براستی چرا اساتید، معلمان، روحانیان، روشنفکران و… سکوت اختیار کردهاند؟
آیا همگان منتظرند تا بوی تعفن دروغگویی سرتاسر کشور را در برگیرد و گروهی که با قصد و اراده درصدد تخریب اعتبار کشور و شرافت اسلامی و ایرانی ما هستند، به همه اهداف خود نایل بیایند؟
وَلاَ تَحْسَبَنَّ اللّهَ غَافِلًا عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الأَبْصَارُ
ابراهیم آیه ۴۲
هرگز گمان مبر که خداوند از آنچه ظالمان انجام میدهند غافل است (اینگونه نیست، بلکه کیفر) آنان را برای روزی به تاخیر انداخته است که چشمها (از ترس) از حرکت باز میایستند.
محمدامین هادوی
۱۳۹۱/۶/۱۳
بند ۳۵۰ زندان اوین