بهرام رحمانی: نگاهی به مارش روز جهانی کارگر در جهان و ایران و موقعیت فلاکت بار کارگران ایران!
بار دیگر، روز جهانی کارگر را به کارگران جهان و ایران تبریک می گویم. حدود دو قرن از شکل گیری آن می گذرد، اما روزبروز اعتراضات و اعتصاب کارگران گسترش پیدا می کند و در اول ماه می ها به اوج خود می رسد. در این روز، میلیون ها کارگر در شهرهای بزرگ و کوچک جهان، روز جهانی خود را گرامی می دارند و به مطالبات و خواسته های خود، با برپایی تظاهرات و راه پیمایی، سمینار و سرودخوانی و جشن تاکید می کنند. ….
نگاهی به مارش روز جهانی کارگر در جهان و ایران و موقعیت فلاکت بار کارگران ایران!
بهرام رحمانی
bahram.rehmani@gmdil.com
شکل گیری این روز به جنبش کارگری ایالات متحده آمریکا است در اول ماه می ۱۸۸۶ میلادی باز می گردد. هم زمان با این روز، کارگران آمریکایی در شهر شیکاگو در اعتراض به شرایط کار، ضمن درخواست کاهش ساعات کار روزانه از ۱۰ به هشت ساعت، اعتصابی گسترده را آغاز کردند. قرار بود، روز اول ماه می، کاهش ساعت کار در آمریکا به اجرا گذاشته شود که این وعده اجرایی نشد و یک درگیری خونین بین کارگران و مامورین سرکوبگر امنیتی منجر شد.
رهبران کارگران شیکاگو جان باختند؛ اما حقانیت مبارزه و گفته هایشان، سال ۱۸۸۹ میلادی در کنگره بین ¬المللی کارگران در پاریس، با نامیدن روز اول ماه می ¬(۱۱ اردیبهشت) به عنوان روز جهانی کارگر اثبات شد. از آن تاریخ تاکنون، در بسیاری از کشورهای دنیا، کارگران با برپایی تظاهرات گسترده این روز را گرامی می دارند و در تجمعات خود علیه سرمایه ¬داران و آلترناتیوهای طبقاتی خود سخن می¬ گویند. اما جالب است که دولت ایالات متحده آمریکا، که همواره ادعای آزادی¬ ترین و دموکرات¬ ترین کشور جهان را دارد، از معدود کشورهایی است که این روز را به عنوان روز کارگر نپذیرفته است.
کنگره موسس انترناسیونال دوم، قطعنامه¬ ای صادر کرد که در آن تمام کارگران جهان را به اعتصاب و تظاهرات در اول ماه می ۱۸۸۰، فراخواند. در این روز، کارگران اروپا، آمریکا و نیز چند کشور آمریکای لاتین به این فراخوان پاسخ مثبت دادند. در این روز، فقط در هایدپارک لندن، نیم میلیون کارگر تجمع کرده بودند که فردریش انگلس، یار دایمی مارکس نیز در آن حضور داشت. از آن تاریخ اول ماه می، به عنوان روز جهانی کارگر گرامی داشته می ¬شود.
هدف این مطلب، گاهی به مهم ترین وقایع روز جهانی کارگر در جهان و ایران و سپس بررسی موقعیت کارگران ایران است. در شرایطی که در اثر بحران های اقتصادی، بی کاری و گرانی و فقر در جهان تعمیق و گسترش یافته اول ماه می امسال، به لحاظ کمی و کیفی نسبت به اول ماه می های گذشته، رشد داشت. سرمایه داران در جهت جلوگیری از کاهش سودشان، کارگران زیادی را اخراج کردند، دست مزدها را منجمد نمودند؛ سن بازنشستگی را بالا بردند و شدت اسثمار را افزایش دادند.
روز جهانی کارگر، جمعیت زیادی با سر دادن شعارهای رادیکال علیه سیستم سرمایه داری و دولت های سرمایه داری، در خیابان ها دست به تظاهرات و راه پیمایی زدند، سرود انترناسیونال خواندند و حتی در برخی کشورها، باتهاجم پلیس روبرو شدند و دست به مقاومت و ایستادگی زدند.
امسال کارگران در حالی به استقبال روز جهانی خود شتافتند که علاوه بر فجایع کاری، صدها کارگر نیز به دلایل بی توجهی کارفرمایان و تهاجم وحشیانه پلیس جان خود را از دست داده اند.
اخیرا بیش از ۵۰۰ نفر از کارگران چندین کارخانه پوشاک در یک ساختمان چند طبقه در داکا، پایتخت بنگلادش، جان خود را از دست دادند. به گزارش «یورونیوز»، تعداد کارگران قربانی به ۶۱۰ نفر بالغ گردید. هنگام فرو ریختن این ساختمان در حدود دو هفته پیش، بیش از سه هزار کارگر در آن حضور داشتند. با گذشت زمان شناسایی اجساد سخت تر شده و خانواده های قربانیانی که هنوز اجساد آنان یافت نشده بیش از پیش امید خود را از دست داده اند. ریزش این ساختمان و جانباختن صدها کارگر شاغل در آن، اعتراضات گسترده ای را از جانب کارگران و مدافعان حقوق کارگران در بنگلادش و سایر نقاط جهان در پی داشته است. تظاهرات روز کارگر در این شهر، در ابعادی وسیع تر برگزار شد. پنج ماه پیش هم وقوع آتش سوزی در یک کارخانه تولید پوشاک یکصد و دوازده نفر را کشت. در آن زمان، مقامات بنگلادشی وعده دادند که به اقدامات لازم برای بهبود ایمنی کار دست خواهند زد.
صبح روز چهارشنبه، اول ماه می، ده ها هزار نفر از کارگران خشگمین و مردم معترض بنگلادشی به خیابان های پایتخت آمدند و خواستار مجازات عاملان مرگ این کارگران شدند.
هم چنین در روز پنج شنبه ١۶ آگوست ۲۰۱۲ برابر با ٢۶ مرداد ۱۳۹۱، نیروهای پلیس آفریقای جنوبی کارگران اعتصابی و مبارز «معدن پلاتین ماریکانا» را به رگبار گلوله بستند. طبق خبر خبرگزاری رویترز و به نقل از فرمانده عالی پلیس ٣٨ کارگر در این قتل عام کشته شدند و حدود ٢٠٠ نفر زخمی گشتند. این فرمانده پذیرفت که از قبل به افراد آدم کش تحت فرمان خود اجازه داده بوده تا هر کاری که لازم می دانند انجام دهند تا به این اعتصاب خاتمه دهند. او با بی شرمی تمام از جنایت و آدم کشی انجام گرفته دفاع کرد. نیروهای پلیس پس از انجام کشتار بلافاصله با هلیکوپترها و نیروهای زمینی تقویت شدند، کارگران باقی مانده را محاصره کردند و ٢۵٩ نفر را دستگیر نمودند. یک مقام پلیس برای توجیه نمودن اعمال شنیع و سرکوبگر پلیس ادعا نمود که کارگران اعتصابی به سلاح های سرد مسلح بوده اند، و حتی یک نفر از آن ها طپانچه حمل می کرده است.
معدن پلاتین ماریکانا در ١٠٠ کیلومتری شمال ژوهانسبورگ واقع است و متعلق به شرکتی است به نام لانمین که به سرمایە داران انگلیسی تعلق دارد. ٣٠٠٠ کارگر متە کار سنگ این معدن در روز جمعه ٢٠ مرداد سال ۱۳۹۱، با خواست دوبرابر شدن دست مزد خود، که ۶٢۵ دلار در ماه می باشد، اعتصاب کردند. آن ها بر روی تپە ای مسلط بر معدن اجتماع نمودند و مطالبات خود را طرح نمودند. «اتحادیه سراسری معدنچیان»، که دولتی است، از اعتصاب حمایت نکرد. اما «انجمن اتحادیه معدنچیان و کارگران ساختمانی» پشتیبانی کامل خود را از کارگران اعتصابی اعلام نمود. این انجمن که یک سوم کارگران معدن را نمایندگی می کند اخیرا به دلیل این که «اتحادیه سراسری معدنچیان» بر علیه کارگران و از دولت حمایت می کند، از آن جدا شده است.
نیروهای پلیس از همان روز شروع اعتصاب، به طور سازمان دهی شده و سیستماتیک کوشیدند با استفاده از باتوم، پرتاب نارنجک های دود زا و گاز اشک آور تحصن اعتصاب کنندگان را درهم شکنند. طی شش روز کشمکش با کارگران، پلیس در انجام مقاصد ضد کارگری و سرکوبگرانه خود ناکام ماند و سرانجام دست به کشتاری زد که از دوره پایان آپارتاید در ١٨ سال قبل تاکنون در این کشور بی سابقه بوده است.
در جریان بمب گذاری های روز چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ماه در عراق، تعدادی جان خود را از دست دادند و شماری نیز زخمی شدند. در جریان وقوع چندین انفجار در مناطق مختلف عراق از جمله «بغداد، فلوجه، رمادی، و انبار» دست کم ۲۲ تن کشته و بیش از ۳۵ نفر دیگر به شدت زخمی شده اند.
در سوریه نیز مامورین آدم کش حکومتی به سرکوب و کشتار مردم ادامه می دهند. به گزارش «بی بی سی»، در جریان حمله هوایی ارتش سوریه به مواضع مخالفان دولت، شماری کشته و زخمی شدند. برپایه این گزارش در جریان حمله هوایی ارتش سوریه به مواضع مخالفان در مرز ترکیه دست کم ۵ تن کشته و شماری نیز زخمی شدند.
قحطی سال ۲۰۱۱ در شاخ آفریقا ۱۳ میلیون نفر را در چند کشور دچار مشکل کرده اما سومالی بیش از هر کشور دیگری آسیب دیده است. ظرف دو سال قحطی از ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ میلادی نزدیک به ۲۶۰ هزار نفر از مردم سومالی کشته شده اند که نیمی از آن ها کودکان زیر ۵ سال بوده اند.
علاوه بر این، حدود ۸۷۰ میلیون نفر از زنان و مردان در سراسر جهان از درآمد کافی برخوردار نیستند. سیاست های پولی و مالی نتوانسته به اثربخشی مناسبی در اقتصادها منجر شود.
هم زمان با روز جهانی کارگر، سازمان جهانی کار اعلام کرد آمار بی کاری در نقاط مختلف جهان به بیش از ۲۰۰ میلیون نفر رسیده است. با توجه به این آمار، کشورها نیاز به ایجاد ۴۷۰ میلیون فرصت شغلی جدید در فاصله سال های ۲۰۱۵ تا ۲۰۳۰ دارند. در میان کشورهای جهان، بحران اروپا بسیار بالاست. نرخ بی کاری در منطقه یورو، به ۱/۱۲ درصد رسیده است.
سازمان جهانی کار، در تازه ترین گزارش خود با اشاره به برگزاری جلسات بهاره بانک جهانی و صندوق بین المللی پول هشدار داد: چشم انداز خوبی از بازیابی مشاغل وجود ندارد و تلاش ها نتوانسته منجر به ایجاد اشتغال و کاهش فقر در سطح بین المللی شود. سیاست های فعلی برای مقابله با بحران جهانی شکست خورده و نتوانسته منجر به جلوگیری از افزایش بی کاری در اقتصادهای پیشرفته شود. هم چنین باعث به تاخیر انداختن رشد در کشورهای در حال توسعه شده است.
چشم انداز اشتغال در اروپا، ایالات متحده و ژاپن تیره و تار است و نرخ بی کاری جوانان در جنوب اروپا و شمال آفریقا، بسیار فاجعه بار است. از سویی دست مزدهای واقعی عملا راکد است و به جز کشور چین، نابرابری درآمدها در بسیاری از کشورها گسترده تر است.
هم اکنون میلیون ها کودک کار و خیابانی در جهان به کارهایی چون کودکان کار جنسی، کودکان گل فروش، کودکان حمل کننده مواد مخدر، کوره پزخانه ها، کودکان کار خانگی، کارخانه ها، مزارع، دامداری ها و کار می کنند.
در کشورها و مناطقی که فقر بالایی دارند ریشه های شکل گیری کار کودک در آن جه بیش تر است. مشکلات اجتماعی عدیده ای هم چون فقر، بی کاری، تورم، گرانی، از دست دادن سرپرست خانوار، گسترش ناهنجاری های اجتماعی و… از علل این پدیده به شمار می آیند.
گزارش ها، نشان می دهد که ۲۷۵ میلیون کودک کار و خیابان در جهان زندگی غیرانسانی دارند. گزارش های تحقیقی، حای ست که به زودی شمار جمعیت زاغه نشین، حاشیه نشین و فقیرنشین اکثریت جمعیت شهری جهان را تشکیل خواهد داد. ۴۵ میلیون نفر از مردم آمریکا، از کوچک ترین امکانات بیمه ای محرومند.
۹۰ درصد از ۳۰ میلیون کارگران نساجی را زنان تشکیل می دهند. اکثر کارگران کشورهای آسیایی زنان جوان می باشند که به عنوان کارگران مهاجر به هند، چین یا بنگلادش برای کار مهاجرت می کنند تا بتوانند زندگی بخور و نمیر خانواده خود را تامین کنند. این زنان هفته ای هفت روز بر روی خط تولید زنجیره ای کار کرده واغلب وادار به اضافه کاری، بدون دریافت دست مزد، می شوند. این زنان کارگر به عنوان زن دائما تبعیض جنسی را در محیط کار خود احساس می کنند، در برابر کار برابر با مردان دست مزدی کم تر از آن ها دریافت می کنند و به طور دائم از طریق روسای مرد خود تحت آزار جنسی و مجازات قرار می گیرند.
طبق این آمار ۱۲۰ میلیون نفر از آن ها وارد بازار کار شده و مشغول به کار تمام وقت هستند. ۶۱ درصد این کودکان در آسیا، ۳۲ درصد در آفریقا و هفت درصد در آمریکای لاتین زندگی می کنند. این کودکان به علت نوع زندگی که دارند، کودکی نمی کنند و خیلی زود وارد فضای بازار کار بی رحم و خشن می شوند. این کودکان، به علت نوع حرفه شان در معرض انواع آسیب ها و بزه های اجتماعی قرار دارند و متاسفانه هم از لحاظ مالی و هم از نظر بهداشت روانی مورد توجه قرار نمی گیرند.
مساله کار کودکان به نوبه خود جنایتی است که سیستم سرمایه داری و دولت های آن ها، علیه کودکان کار و خیابان اعمال می کنند. ۷۲ درصد این کودکان بی سواد و کم سواد هستند یا در حد ابتدایی سواد دارند و ۱۷ درصد کودکان کار و خیابان اصلا مدرسه نرفته اند و این بی سوادی و کم سوادی در فرایند زندگی این افراد تاثیر سوء دارد. حدود ۵۹ درصد کودکان کار استعمال دخانیات را تجربه کرده اند، ۴/۶ درصد کودکان کار و خیابان سابقه تزریق مواد مخدر را دارند.
امروز در جهان، ۱/۳ میلیارد نفر در زیر خط فقر مطلق زندگی می کنند. شمار گرسنگان جهان به ٨۵۰ میلیون نفر بالغ می شود که بیش تر شامل کودکان و زنان است.
در ایران نیز در ماه های اخیر بی کاری و گرانی به اوج خود رسیده و حتی اکثریت خانواده های کارگری نگران تامین نیازهای روزمره خود هستند. مامورین امنیتی و پلیس حکومت اسلامی، در برخی شهرهای ایران به تجمعات کارگران حمله کردند و چهار نفر را نیز در اراک اعدام کردند. رقم کودکان کار در ایران، به سه میلیون نفر رسیده و بی کار زنان در سال گذشته خورشیدی، دو برابر شده است.
با این مقدمه، به نمونه هایی از مراسم های روز جهانی کارگر می اندازیم و سپس بحث خود ر ادر رابطه با مبارزات کارگران ایران، ادامه می دهیم.
بنگلادش
با توجه به حوادث مرگبار کارگری در بنگلادش، بهبود ایمنی کار از خواست های اصلی کارگران است. به مناسبت اول ماه مه، روز جهانی کارگر، در داکا، پایتخت بنگلادش، تظاهرات گسترده ای برگزار شده و شرکت کنندگان در این تظاهرات، از دولت خواستهاند به اقداماتی برای بهبود ایمنی کار مبادرت کند.
هزاران تن در این راه پیمایی شرکت داشند و با دادن شعارهایی، خواستار آن بودند که مالک ساختمانی که ریزش آن صدها کشته برجای گذاشته، به اشد مجازات محکوم شود.
هفته گذشته، ساختمانی در حومه داکا که محل فعالیت پنج کارگاه تولید پوشاک بود فرو ریخت و در اثر آن، بیش از ۵۰۰ کارگر جان باختند. تعداد مجروحان این حادثه به ۲۵۰۰ نفر رسید و احتمال دارد هنوز اجساد دیگری زیر آوار مانده باشد. کارگاه های مستقر در این ساختمان عمدتا تولید کننده لباس برای چند شرکت غربی بودند.
این حادثه که بدترین حادثه صنعتی تاریخ بنگلادش بود، خشم و اعتراض کارگران صنعت پوشاک را برانگیخت. تظاهرات این کارگران در داکا پایتخت و شهرهای دیگر گاهی به زدوخورد با پلیس منجر شد و در بعضی موارد پلیس مجبور به محافظت از کارگاه های تولید پوشاک شد.
پس از این فاجعه عظیم انسانی، هشت نفر از جمله مالک و مهندسان کارخانه به دلیل سهل انگاری و بی توجهی به ایمنی کارگران دستگیر شده اند. محمد سهیل رعنا صاحب ساختمان رعنا پلازا، رهبر محلی شاخه جوانان حزب عوامی لیگ (حزب حاکم بنگلادش) هم در بین دستگیر شدگان است.
بخش وسیعی از پوشاک های تولید شده با مارک های معروف، در کارگاه ها و ساختمان های فرسوده ای تولید می شوند که در کشور بنگلادش قرار دارند. حقوق متوسط کارگرانی که در این کارگاه های فرسوده و مخروبه مشغول به کارند کم تر از ۵۰ سنت در روز است.
ساعات کار طولانی ۱۲ ساعته در این کارگاه ها امری عادی است و سودهای کلان صاحبان سرمایه از این کارگاه ها سبب می شود تا سیستم سرمایه داری چشم خود را به هر گونه بی حقوقی و استثمار وحشیانه کارگران ببندد و تنها به فکر سود خود باشد.
در این ساختمان چند طبقه، چهار شرکت تولیدی نساجی که عمدتا برای صادرات، لباس تولید می کنند، مستقر بودند. یکی از این شرکت ها «نیو ویو» (New Wave) است که در وب سایت آن، ۲۷ مشتری از کشورهای آلمان، دانمارک، فرانسه، انگلیس، ایرلند، اسپانیا و آمریکا دیده می شود.
رشته نساجی بنگلادش در ده سال گذشته رشد بی سابقه ای را تجربه کرده است. بالا رفتن دست مزدها در چین و پائین بودن آن در بنگلادش، صنعت نساجی بنگلادش را در موضع رقابتی قوی قرار داده است. حدود ۸۰ درصد از کل صادرات بنگلادش به کالاهای «کارگاه های خیاطی ارزان» این کشور تعلق دارد. اگر چه بنگلادش در شمار توسعه نیافته ترین کشورهای جهان قرار دارد اما صنایع نساجی آن پس از چین دومین صنعت بزرگ نساجی جهان را تشکیل می دهد. صنعت نساجی بنگلادش با بیش از دو میلیون کارگر که در ۵۵۰۰ کارگاه شاغل هستند سالانه فروشی برابر ۲۰ میلیارد دلار به خود اختصاص می دهد.
ترکیه
در شهر استانبول ترکیه، سنتا و تاریخا «میدان تقسیم»، محل برگزاری جشن اول ماه می است. چرا که تجمع در میدان تقسیم استانبول، نزدیک به سه دهه برای کارگرانی که خواسته اند در روز اول ماه می گردهم آیند، سرود انترناسیونال بخوانند و به سیاست های ضدکارگری سرمایه داران و دولت اعتراض کنند، ممنوع بوده است.
این میدان، یادآور کارگران جان باخته ای است که در اول ماه مه ۱۹۷۷، مورد هجوم مسلحانه پلیس مخفی «میت» قرار گرفتند و بیش از ۳۰ نفر از کارگران در جریان این حمله جان خودشان را ازدست داده، صدها نفر زخمی و ۴۵۳ نفر نیز بازداشت شدند. در آن روز، بیش از ۵۰۰ هزار کارگر در میدان تقسیم تجمع کرده بودند که با شلیک پلیس مخفی وحشت زده شدند و در حال پراکنده شدن نیز مجددا هدف تیراندازی پلیس قرار گرفتند. طولی نکشید که ژنرال های ارتش نیز در سپتامبر ۱۹۸۰ دست به کودتای نظامی زدند و دیکتاتوری نظامی برقرار کردند، تعطیلی اول ماه می را لغو نمودند و تجمع کارگران در میدان تقسیم را نیز ممنوع کردند.
حکومت نظامی در نخستین اطلاعیه های خود پس از کودتا، کنفدراسیون کارگران انقلابی «دیسک» را ممنوع کردند و اموال آن را نیز مصادره نمودند. حدود ۸۰۰ نفر از فعالین و رهبران این سندیکا را زندانی کردند و ده ها تن را در زیر شکنجه به قتل رسادند. با مبارزه پیگیر کارگران، در سال ۱۹۹۱ ممنوعیت فعالیت این کنفدراسیون، لغو شد.
دولت رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه؛ امسال با برگزاری مراسم روز کارگر در میدان «تقسیم» استانبول مخالفت کرد ولی اعضای اتحادیه های کارگری، احزاب چپ و سوسیالیست و مردم آزاده از صبح روز چهارشنبه در تلاش بودند که وارد میدان شوند.
هزاران پلیس به منطقه اعزام شده بود و تمامی جاده های منتهی به این میدان را نیز تا چندین کیلومتر مسدود کرده بودند.
امسال دولت ترکیه در حالی با برگزاری مراسم اول ماه می در میدان تقسیم مخالفت کرد که در سال ۲۰۱۰، یعنی بعد از سی و سه سال وقفه، مجوز برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در این میدان را صادر کرده بود. هم چنین روز جهانی کارگر در سال ۲۰۱۰، در اثر فشار اتحادیه های کارگری به عنوان روز تعطیل رسمی اعلام شد.
سال گذشته نیز روز اول ماه می، کارگران با تهاجم پلیس روبرو شدند که علاوه بر پلیس، نیروهای ضدشورش نیز با تانک و گازاشک آور و باتوم به جنگ تظاهر کنندگان رفتتند و خیابان های استانبول، به صحنه مقاومت کارگران در برابر خشونت سازمان یافته نیروهای سرکوب گر دولتی تبدیل شد.
تظاهرکنندگان استانبول که به دعوت احزاب چپ و سندیکاها جمع شده بودند با پرتاب سنگ به سوی نیروهای پلیس و فریادهای «مرگ بر فاشیسم»، «زندهباد اول ماه می» به مقابله پرداختند.
امسال نیز در استانبول نیز پلیس برای متفرق ساختن هزاران نفر از تظاهر کنندگان از گاز اشک آور و خودروهای آب پاش استفاده کرد. در زد و خوردهای پراکنده بین نیروهای پلیس و تظاهر کنندگان دست کم ۱۶ نفر مجروح و تعدادی نیز دستگیری شدند.
براساس آخرین داده نهادهای رسمی و مدنی در حوزه کار، تعداد کارگران رسمی در ترکیه افزون بر ۸/۱۰ میلیون نفر است که ۹/۲۱ درصد آن ها عضو سندیکاهای کارگری هستند.
در حال حاضر در ترکیه ۹۲ سندیکای کارگری فعال است. برای این که سندیکاها حق انعقاد قرارداد دسته جمعی با کارفرمایان اعم از دولتی یا بخش خصوصی را کسب کند، باید حداقل سه درصد کارگران در یک رشته را نمایندگی کند و حداقل نیمی از کارگران شاغل این رشته در سندیکا عضو باشند.
در هر محل فقط یک سندیکا می تواند قرارداد دسته جمعی با کارفرما منعقد کند. براساس قوانین کار ترکیه، حدنصاب «مشاغل» برای فعالیت سندیکاها، نمایندگی کردن حداقل یک درصد کارگران شاغل این بخش است. تعداد این نوع تشکل ها ۴۹ مورد گزارش شده است.
بزرگ ترین اتحادیه کارگری ترکیه، سندیکای ˈترک متالˈ است که ۱۵۱ هزار عضو دارد. سندیکای «تکسیف» که مربوط به اتحادیه کارگران شاغل صنایع نساجی و پوشاک است با ۵۴ هزار عضو در ردیف دوم قرار دارد، سندیکای «خدمت ایش» که کارگران بخش خدمات را پوشش می دهد نیز با ۵۰ هزار عضو سومین اتحادیه بزرگ کارگری ترکیه است.
سندیکاهای کارگری در ترکیه در زیر چتر حمایت سه کنفدراسیون بزرگ کارگری جمع شده اند. «ترک – ایش» بزرگ ترین کنفدراسیون کارگری ترکیه است که حدود ۷۱ درصد کارگران عضو سندیکاها را تحت پوشش دارد.
«حق – ایش» دیگر کنفدراسیون کارگری است که ۱۶ درصد کارگران و «دیسک» کنفدراسیون کارگران انقلابی ۱۰ درصد افراد عضو اتحادیه های کارگری را تحت پوشش دارد.
دولت در قبال انتقاد تند اتحادیه های کارگری از سیاست های خود مدعی است که در ۱۰ سال اخیر اصلاحات زیادی در خصوص تامین حقوق کارگران انجام داده است.
ظفر چاغلایان وزیر اقتصاد ترکیه، به مناسبت روز جهانی کارگر طی پیامی، ادعا کرد: «در چهار سال اخیر برای پنج میلیون نفر شغل ایجاد شده است.» به گفته او، اشتغال زایی در اقتصاد ترکیه در حالی مطرح است که بحران اقتصادی جهان را در نوردیده و بسیاری از اقتصادهای بزرگ در تقلای خروج از بحران و رکود جدی هستند.
چاغلایان، با اشاره به اهداف بلندپروازانه دولت برای سال ۲۰۲۳، که یکصدمین سال تاسیس جمهوری ترکیه است، افزود: دسترسی به ۵۰۰ میلیارد دلار صادرات، ۱۵۰ میلیارد دلار صادرات خدمات، ۲۵ هزار دلار درآمد سرانه و قرار گرفتن در ردیف ۱۰ اقتصاد بزرگ جهانی، بدون پشتوانه مردم اعم از کارگر و اصناف ممکن نخواهد شد و این اهداف فقط در صورتی محقق می شود که همه دست به دست هم داده و «فداکاری» کنند.
کامبوج
در کامبوج، کارگران برای افزایش دست مزدها و بهبود شرایط کار به سوی پارلمان این کشور تظاهرات کردند تا درخواست خود مبنی بر افزایش حداقل دست مزد به ۱۵۰ دلار در ماه در کارخانه های پوشاک را به مجلس ارائه کنند.
اندونزی
به گفته پلیس، ۵۵ هزار نفر در جاکارتا، پایتخت اندونزی گرد آمدند که رکوردی در سال های اخیر به شمار می رود. آن ها در تظاهرات خود خواهان افزایش دست مزد و توزیع عادلانه ثروت شدند. شرکت کنندگان در تظاهرات روز کارگر جاکارتا، هم چنین علیه خصوصی سازی شعار می دادند و خواهان افزودن سه دلار به ۱۱ دلار حداقل دست مزد تعیین شده کنونی شدند.
هنگ کنگ
در هنگ کنگ، یکی از مراکز مالی بزرگ جهان، پنج هزار نفر در همبستگی با اعتصاب کارگران بنادر دست به تظاهرات زدند.
یونان
به گزارش خبرگزاری های بین المللی، در یونان فراخوان دو اتحادیه کارگری برای اعتصاب ۲۴ ساعته کشور را به حالت نیمه فلج در آورد و صبح روز چهارشنبه حمل و نقل عمومی در آتن، پایتخت این کشور عملا متوقف شد.
ده ها هزار نفر از مردم یونان هم در اعتراض به سیاست های اقتصادی دولت و نرخ بالای بی کاری درشهرهای بزرگ دست به تظاهرات زدند. تظاهرکنندگان خواهان پایان سیاست های ریاضتی دولت یونان هستند که منجر به افزایش شدید بی کاری به خصوص در میان جوانان شده است.
یونان در ششمین سال رکود اقتصادی خود به سر میبرد اما دولت این کشور می گوید سیاست های ریاضتی برای دریافت کمک های مالی بیش تر جامعه جهانی ضروری است.
اتحادیه های کارگری یونان می گویند سیاست های دولت باعث شده تا نرخ بی کاری در کشور به ۲۷ درصد برسد. نرخ بی کاری در میان جوانان ۶۰ درصد است.
اسپانیا
در اسپانیا هم که نرخ بی کاری به رکورد ۲۷ درصد رسیده، دو سندیکای اصلی این کشور از مردم دعوت کرده بودند که در ۸۰ شهر این کشور به خیابان ها سرازیر شوند.
آلمان
سندیکای سراسری آلمان (دگ ب) روز چهارشنبه اول ماه می، اعلام کرد که حدود ۴۲۵ هزار نفر در روز جهانی کارگر در سراسر آلمان تظاهرات کرده اند. گفته می شود این تعداد شرکت کننده بیش از شرکت کنندگان سال گذشته در راه پیمایی های اول ماه می در آلمان بوده است.
میشائیل زومر، رییس سندیکای سراسری آلمان (دگب)، در سخن رانی خود گفت: «شمار زیاد شرکت کننده در راه پیمایی های روز اول ماه می در آلمان، نشان دهنده این موضوع است که در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۳ در این کشور هیچ نیرویی نمی تواند به خواست کارگران توجه نکند.» شعار بیش از ۴۰۰ برنامه که سندیکای سراسری آلمان به اجرا درآورد، چنین بود: «اول ماه می روز ماست. پیش به سوی کار خوب، حقوق بازنشستگی مطمئن و عدالت اجتماعی در اروپا».
فرانسه
به گزارش اول ماه مه سندیکای ث.ژ.ت، درپی فراخوان سه سندیکای ث.ژ.ت، سولیدرواف.اس.یو، ۱۶۰۰۰۰ نفر در سراسر فرانسه در ۲٨۶ تظاهرات، راه پیمایی و تجمع، شرکت کردند.
روز اول ماه می، کارگران بخش های دولتی، خصوصی و بازنشستگان علیه اخراج، بی کاری، کاهش حقوق کارگران و مستمری بازنشستگان و سیاست های ریاضت اقتصادی و… اعتراض کردند.
فیلیپین
در فیلیپین تظاهرکنندگان در مانیل خواهان حمایت از مشاغل موجود شدند و ازدولت خواستند استخدام پیمان کاران و کارگران موقت را متوقف کند. پیمان کاران از مزایای استخدام رسمی استفاده نمی کنند. در کامبوج کارگران از قانون گذاران کشور خواستند حداقل دست مزد را افزایش دهد.
کردستان عراق – سلیمانیه
روز چهارشنبه مراسم اول ماه مه روز جهانی کارگر در شهر سلیمانیه با حضور صدها تن از کارگران و نمایندگان احزاب و تشکل های مدنی و سیاسی برگزار گردید.
در جریان برگزاری این مراسم که به فراخوان تشکل کارگران ساختمانی در کردستان برگزار گردید، جمعی از کارگران و فعالین کارگری ایرانی مقیم شهر سلیمانیه نیز شرکت داشتند. آنان با خود پوسترهای فعالین کارگری دربند در زندان های حکومت اسلامی و پلاکاردهایی حمل می کردند و خواهان آزادی بدون قید و شرط آنان شده بود.
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، روز جهانی کارگر در ایران
در ایران نیز هم چون دیگر کشور ها، روز اول ماه می برابر با ۱۱ اردیبهشت، به عنوان روز کارگر شناخته می شود. اما حکومت، همواره سعی می کند این مراسم ها تحت کنترل دولتی صورت گیرد و خارج از آن و برپایی مراسم های مستقل کارگری شدیدا سرکوب می گردد. تا سال ۱۳۸۶، ارگان رسمی حکومت در درون طبقه کارگر، یعنی خانه کار و شوراهای اسلامی کار، مجوز راه پیمایی هایی را به مناسبت این روز دریافت می کردند اما کارگران رادیکال و پیشرو، با سر دادن شعارها و مطالبات خود، کنترل را از دست گردانندگان آن خارج می کردند به این دلیل، از آن سال تاکنون، وزارت کشور از صدور مجوز برای راه پیمایی های خانه کارگر، خودداری کرده است. از آن، پس خانه کارگر مراسم های روز کارگر خود را در سالن های سرپوشیده و کنترل شده برگزار می کند. بنابراین، اول ماه می امسال در ایران، با وجود فضای امنیتی – پلیسی در شهرهای مختلف به ویژه تهران و شهرهای کردستان برگزار شد.
سنندج
طبق گزارشات، عصر چهارشنبه با وجود شدیدترین فضای امنیتی و پلیسی در شهره سنندج، صدها تن از کارگران، فعالین کارگری و زنان و مردان آزادی خواه و برابری طلب سنندج با برگزاری تظاهرات، اول ماه می روز جهانی کارگر را گرامی داشتند.
تظاهرکنندگان از ابتدای خیابان «غفور» تا میدان اصلی «غفور» شهر سنندج، با سر دادن شعار و با در دست داشتن پلاکاردهایی با مضامین «کار مسکن آزادی»، «کارگر اتحاد اتحاد»، «کارگر زندانی آزاد باید گردد»، « دولت سرمایه دار خجالت خجالت» و… به مدت پانزده دقیقه اقدام به راه پیمایی و تظاهرات نمودند.
کارگران تا مسیر سه راه خیابان فجر؛ خیابان حسن آباد و قائم مقام فراهانی راه پیمایی کردند. نیروهای امنیتی و انتظامی حکومت که تمام قوای خود را در سایر نقاط شهر مستقر نموده بودند در لحظات پایانی این تظاهرات، خود را به محل رساندند و با مردم محل و تظاهرکنندگان درگیر شدند که با پراکنده شدن تظاهرکنندگان به پایان رسید. بر اساس گزارشات، تعداد دستگیر شدگان ۱۶ نفر است.
کارگران شهر سنندج طی قطعنامه ای ضمن گرامی داشت اول ماه مه روز همبستگی طبقاتی کارگران، بخشی از خواست ها و مطالبات خود را در یازده بند بیان کردند.
در قسمتی از این قطعنامه از جمله تصریح شده است: «نظام سرمایه داری ایران به موازات سیاست های شرکای جهانی خود و در ادامه برنامه های ضد کارگری خویش، با تعیین دست مزدهای چند برابر زیر خط فقر، با توجه به متناسب نبودن آن با نرخ واقعی تورم به وضوح مرگ تدریجی را به کارگران و زحمت کشان تحمیل نموده و سرنوشت آنان را به دست گردباد تند اقتصادی سپرده است. طبقه کارگر با توجه به وخامت روزافزون شرایط اقتصادی و یورش گسترده سرمایه داری به سطح زندگی و معیشت خود، چاره ای جز اتحاد و همبستگی طبقاتی و متشکل شدن در صفوفی به هم تنیده در تشکل های مستقل و سراسری را ندارد.»
اول ماه می ها در سنندج، در پرتو سرکوب و خفقان، همواره برگزار می شود و قطعنامه های رادیکال خود را نیز در این مراسم ها به تصویب می رساند. جمال چراغ ویسی، سخن ران مراسم اول می سال ۱۳۶۸ سنندج بود که پس از دستگیری اعدام شد.
به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، بعد از برگزاری روز جهانی کارگر در سنندج، فضای شهر به شدت امنیتی است و بسیاری از فعالین کارگری و کارگران طی تماس های تلفنی تهدید شده اند.
بر اساس این گزارش، بختیار چتانی از دستگیرشدگان اول ماه می با قرار وثیقه ۵۰ میلیونی آزاد گردید. هم چنین نسترن محمدی از دستگیر شدگان اول ماه می روز ۱۳ اردیبهشت با گذاشتن سند آزاد شد. لازم به ذکر است که روز ۱۲ اردیبهشت ۲ تن از فعالین کارگری آرام زندی و فردین قادری که سند برای آزادی نام برده تهیه کرده بودند در راه مراجعه به سازمان حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی در حالی که سوار بر تاکسی بودند به همراه راننده تاکسی مذکور توسط مامورین امنیتی دستگیر و به حفاظت اطلاعات منتقل شدند. راننده تاکسی فوق بعد از ۲ ساعت بازجویی آزاد گردید که مجددا شنبه ۱۴ اردیبهشت به حفاظت اطلاعات فراخوانده شد و بعد از ۲ ساعت بازجویی و با دادن تعهد آزاد گردید. هم چنین آرام زندی روز ۱۴ اردیبهشت با قرار وثیقه ۵۰ میلیونی آزاد گردید و قرار بر این شده است که فردین قادری نیز ۱۵ اردیبهشت با همان قرار وثیقه آزاد گردد.
سقز
روز چهارشنبه، مراسم گرامی داشت روز جهانی کارگر در میدان «هلو» مقابل «پاساژ ماد» در شهر سقز برگزار شد. به گزارش «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری»، با وجود تدابیر شدید امنیتی، جمعی از کارگران، زنان و مردان آزادی خواه شهر سقز به مناسبت گرامی داشت اول ماه مه از ساعت ۷ بعدازظهر به سوی پارک کودک در خیابان شهدا حرکت کردند و سپس به طرف میدان آزادی و میدان هلو راه پیمایی نمودند. گفتنی است که در جلو پاساژ ماد بالاتر از بانک ملی واقع در میدان هلو، یکی از ماموران لباس شخصی به «محمود صالحی»، این چهره سرشناس جنبش کارگری حمله ور شد که مورد خشم مردم و کارگران حاضر در آن مسیر قرار گرفت. بعد از این واقعه، محمود صالحی به سخن رانی پرداخت. وی در سخنانش خطاب به مردم گفت: «اذیت و آزار ماموران تنها به این دلیل است که ما کارگر هستیم و می خواهیم روز جهانی کارگر را برگزار کنیم که این اشخاص مانع مراسم ما می شوند.» ماموران لباس شخصی وقتی حضور گسترده مردم را دیدند از آن مکان دور شدند و مراسم در میان شور و شعف حاضرین به پایان رسید.
لازم به یادآوری است که نام محمود صالحی، به ویژه از سال ۱۳۸۳، نه تنها نام آشنایی برای کارگران و نهادها و سازمان¬ ها و احزاب ایرانی، بلکه برای تشکل¬ های کارگری و سازمان ¬ها و احزاب چپ جهانی نیز نام آشنایی است. وی، حدود هشت سال از زندگی خود را در زندان گذرانده است.
تجمع اول ماه می کارگران در سال ۱۳۸۳ سقز، با تهاجم وحشیانه نیروهای امنیتی مواجه شد و حدود ۵۰ تن دستگیر شدند که پس از ساعاتی همه دستگیرشدگان به جز ۷ نفر آزاد شدند. این هفت نفر عبارت بودند از: محمود صالحی، محسن حکیمی، جلال حسینى، محمد عبدى پور، برهان دیوارگر و اسماعیل خودکام و هادی تنومند.
رویداد سقز و تهدید و ارعاب دستگیرشدگان روز جهانی کارگر در این شهر، در دوره¬ ای اتفاق افتاد که جناح اصلاح¬ طلبان حکومت در راس قدرت بودند. در هشت سال ریاست جمهوری محمد خاتمی و هم ¬چنین در دوره ریاست جمهوری احمدی ¬نژاد، برخوردهای سرکوب¬ گرانه و تحمیل بی ¬حقوقی¬ های فراوان بر کارگران در جریان بوده و تفاوت چندانی در برخورد حاکمیت به جنبش کارگری و تهدید و فشار بر فعالین کارگری دیده نمی¬ شود. قبلا از این ها در دوره ریاست جمهوری هشت ساله رفسنجانی و در دوره هشت سال ریاست جمهوری خامنه ای و نخست وزیری موسوی، یعنی بیش از سه دهه است که کلیه مطالبات و خواسته های بر حق و عادلانه کارگران و همه مردم آزاده سرکوب شده و هم اکنون انبوهی زا این مطالبات بر روی هم انباشته شده است.
نقده
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، گزارش داده است بعداز ظهر روز دوشنبه نهم اردیبهشت ماه مراسمی با حضور تعدادی از کارگران و اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری در گرامی داشت روز جهانی کارگر در خارج از شهر نقده برگزار شد.
مریوان
روز چهارشنبه جمعی از فعالین کارگری شهر مریوان، با توزیع بیانیه، پیام تبریک و شیرینی در میان کارگران ساختمانی «میدان شبرنگ»، خبازی ها، شهرک صنعتی، کارگران کوره پزخانه ها و مرغداری های این شهر و اطراف آن، اول ماه می روز جهانی کارگر را پاس داشتند.
روانسر
بر پایه گزارشات شامگاه ۱۱ اردیبهشت، نیروهای امنیتی حکومت با یورش به منازل سه تن از اهالی روانسر به نام های «میلاد مرادی، لقمان منوچهری و عادل مرادی»، آنان را دستگیر و با خود بردند. فردای آن روز نیز نیروهای امنیتی حکومت مجددا به این منازل مراجعه و وسایل شخصی و کامپیوتر این افراد را ضبط کردند. آنان هم چنین خانواده های این سه تن را تهدید کردند در صورت اطلاع رسانی دستگیر خواهند شد.
عصر روز شنبه ۱۴ اردیبهشت ماه، نیروهای گارد ویژه و لباس شخصی حکومت ضمن ایجاد فضای امنیتی، سه راهی منتهی به جاده جوانرود ـ پاوه را به کنترل خود درآوردند و اقدام به بازرسی و اذیت و آزار مسافرین نمودند و یکی از آنان را نیز دستگیر کردند.
شهرستان ری
هم زمان با مراسم روز جهانی کارگر در ورزشگاه معتمدی تهران به مصوبه دست مزد سال ۱۳۹۲ شورای عالی کار رژیم اعتراض کردند. در جریان اعتراض جمعی از کارگران صنایع و کارخانجات تولیدی شهرستان ری به نمایندگی از سایر کارگران این شهرستان در ورزشگاه معتمدی، حدود ۵۰۰ نفر از اعضای کانون بازنشستگان و مستمری بگیران تامین اجتماعی نیز آنان را همراهی کردند.
اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد
روز چهارشنبه اول ماه می، با وجود فشارها و تمام سختی های پیش رو، از اولین ساعات کاری در جمع همکاران خود حضور پیدا کردند تا همراه با آن ها روز جهانی کارگر را گرامی بدارند. عوامل کارفرما و حراست به طور مرتب از اعضای سندیکا عکس و فیلم تهیه می کردند تا شاید با رعب و وحشت از استقبال همکاران جلوگیری کنند.
بنا به گزارشات، آن ها نه تنها موفق نشدند بین کارگران سندیکایی با همکاران خود ایجاد فاصله کنند، بلکه فشارهای آن ها باعث استقبال بیش تر کارگران از نمایندگان خود شد.
اعضای سندیکا با پخش شیرینی به استقبال همکاران خود رفتند و در چندین پایانه با رانندگان و کارگران شرکت واحد دیدار کردند و روز کارگر را تبریک گفتند و در آخر به پایانه آزادی که یکی از بزرگ ترین پایانه های اتوبوس رانی تهران است مراجعه کرده و با استقبال با شکوه رانندگان روبرو شدند. در این پایانه با تجمع رانندگان و راه پیمایی در زیر پلاکارد تهیه شده از سوی سندیکا، رانندگان خواستار آزادی رضا شهابی عضو زندانی سندیکا شده و برای آزادی وی امضاء جمع کردند.
بعد از مراسم اول ماه می، اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد، به دیدار یکی از مراکز کودکان کار رفتند و مورد استقبال مسئولین جمعیت کودکان کار و بچه های کار قرار گرفتند. این دیدار با خواندن سرودهایی به مناسبت اول ماه می همراه بود.
بزرگ داشت روز کارگر در بند ٣۵۰ زندان اوین
روز چهارشنبه، مراسم اول ماه می در بند ٣۵۰ زندان اوین با شکوه هر چه تمام تر برگزار شد. با وجود کارشکنی بعضی از جریانات حاضر در بند، این مراسم که شامل اجرای نمایش، سرود و سخن رانی بود با استقبال ساکنین بند ٣۵۰ واقع شد.
در سخن رانی «رضا شهابی» از اعضای سندیکای شرکت واحد در این مراسم به پیگیری سیاست های ضد کارگری از سوی تمامی دولت ها در دو دهه گذشته، که وی فصل مشترک تمامی آن ها را سیاست های: ۱- مقاومت سازی کار ۲- بی کارسازی کارگران ۳- بینوا سازی کارگران برشمرد، اشاره شد.
رضا شهابی، از دولت احمدی نژاد به عنوان آخرین قطعه پازل طرح تعدیل ساختاری و خصوصی سازی یاد کرد و آن را ادامه منطقی دولت های سازندگی و اصلاحات دانست. وی، ضمن بر شمردن خواسته های کارگران، تنها راه رهایی کارگران را همبستگی و ایجاد تشکل های مستقل کارگری اعلام کرد.
روز جهانی کارگر در سالن ۱۲ زندان گوهردشت کرج
پیش از ظهر روز ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۲، مراسمی با حضور نزدیک به ۸۰ زندانی در گرامیداشت روز جهانی کارگر در سالن ۱۲ زندان گوهردشت کرج برگزار شد. و با خواندن مقالات، سرودها و اشعار مختلفی از طرف زندانیان همراه بود.
در ابتدای مراسم، سه مقاله با مضامین «مبارزات طبقه کارگر در وضعیت کنونی سرمایه داری»، «وضعیت کارگران و طبقه کارگر» و «شهدای طبقه کارگر» از طرف زندانیان قرائت شد. در ادامه نیز مقاله ای برای معرفی تاریخچه روز جهانی کارگر و مبارزات صورت گرفته در این روز خوانده شد. سپس خالد حردانی، نامه بسیار زیبایی را که از زبان پدرش، کارگر کارخانه فولاد اهواز، خطاب به طبقه کارگر نوشته بود خواند و پس از او نیز رسول بداغی فعال صنفی معلمان و زندانی سیاسی مقاله ای در رابطه با وضعیت معلمان قرائت کرد.
در ادامه زندانیان با هم خوانی دو سرود انقلابی، یاد مبارزان و شهدای طبقه کارگر را گرامی داشتند. سپس «شاهرخ زمانی»، فعال کارگری دربند، سرود «به پیش، به سوی سوسیالیزم» را خواند.
همچنین زندانیان دو پلاکارد را برای این مراسم تهیه کرده بودند که روی آنها نوشته شده بود: «کارگران جهان متحد شوید!» و «کارگران جز زنجیرهای اسارت شان چیزی برای از دست دادن ندارند!» همچنین تصویری نیز از سوی زندانیان تهیه شده بود که روی آن دو کارگر که یکی مشعل (نماد آگاهی) و دیگری چکش (نماد ادامه مبارزه) در دست داشتند طراحی شده بود.
زندان تبریز
چهارشنبه، زندانیان زندان تبریز روز جهانی کارگر را جشن گرفتند. این جشن که به همت «محمد جراحی» برپا شد، در بند هشت کار درمانی زندان تبریز، شیرینی توزیع شد.
به گزارش کانون مدافعان حقوق کارگر، زندانیان این بند، کارگران تحت متادون درمانی هستند و در زندان هم، در کارگاه های کفاشی و تریکوبافی کار می کنند. شرایط کاری و دست مزد در کارگاه های زندان تبریز، در مقایسه با کارگاه های بیرون زندان، بسیار وخیم است. یکی از دلایل تبعید «شاهرخ زمانی» از زندان تبریز به زندان یزد و سپس رجایی شهر، اعتراض وی به این شرایط وخیم بود.
محمد جراحی، در پیامی از زندان تبریز، روز جهانی کارگر را به کارگران و فعالان کارگری، به خصوص شاهرخ زمانی و رضا شهابی، تبریک گفت.
محمد جراحی، که در زندان به سرطان تیروئید مبتلا شده، هم اکنون تحت پرتو درمانی قرار دارد. با وجود تجویز پزشکان معالج، که طی دوره درمان، استراحت مطلق در منزل را تجویز کرده اند، مقامات زندان و دادگستری تبریز، از مرخصی استعلاجی محمد جراحی، جلوگیری کرده اند.
تجمع کارگران در مقابل مجلس
جمعی از کارگران صبح چهارشنبه، در مقابل ساختمان مجلس شواری اسلامی تجمع کردند. به گزارش ایلنا، تجمع کنندگان که مضمون پارچه نوشته های آنها اختلاف فاحش بین دست مزد ۴۸۷ هزار تومانی و خط فقر یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی بود، ضمن اعتراض به گسترش شکاف طبقاتی در جامعه خواستار بازبینی دست مزدهای سال جدید شدند.
این کارگران که در سال گذشته نیز در اعتراض به ناعادلانه بودن دست مزدهای تعیین شده، طومار ۳۰ هزار امضایی را خطاب به وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی امضا کرده بودند امسال و در ادامه پیگیرهای خود در این تجمع حاضر شدند.
تجمع کنندگان با بیان این که با وجود حمایت همه جانبه و گسترده کارگران سراسر کشور از در خواست برای افزایش مزد، مسئولان مربوطه در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی هیچ گاه به این خواسته ها توجهی نکردند، افزودند: واکنش منفعلانه مسئولان در حالی است که هم اکنون پنج هزار کارگر دیگر نیز با امضای طومار یاد شده حمایت خود را از درخواست برای افزایش مزد اعلام کرده اند.
این کارگران افزودند: از آن جا که که این روزها نمایندگان مجلس بدون توجه به نگرانی کارگران در کمسیون تلفیق بودجه تلاش می کنند تا که به طور قانونی مجوز افزایش قیمت کالاهای اساسی را صادر کنند، در آستانه اولین سالگرد امضای طومار اعتراضی کارگران در مقابل مجلس حاضر شده ایم تا اعتراض مزدبگیران را به نمایندگان مجلس بگوییم.
اعتصاب بیش از یک هزار کارگر «شرکت صدرا» در بوشهر
از صبح روز سه شنبه ۱۰ اردیبهشت ماه، بیش از یک هزار کارگر شرکت های پیمان کاری زیر مجموعه شرکت صدرا در اعتراض به عدم پرداخت دست مزد ماه های بهمن و اسفند سال گذشته و فروردین ماه امسال خود دست به اعتصاب زدند. هم چنین کارگران اعتصابی، «طی بیانیه به مناسبت اول ماه می ضمن شادباش روز جهانی کارگر تاکید کرده اند مانند دیگر کارگران ایران و دنیا این روز فرخنده را گرامی می داریم و اعلام می کنیم در برابر ظلم و جور ساکت نمی نشینیم و فریاد بر می آوریم که همصدا با دیگر همدردان جامعه کارگری حق خودمان را از حلقوم سرمایه داران بیرون می کشیم.»
اعتصاب کارگران کارخانه ذوب مس خاتون آباد
اعتراض کارگران کارخانه ذوب مس خاتون آباد که از روز چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت، با بستن دروازه ورودی این کارخانه آغاز شده بود شب با حضور عوامل یگان ویژه به تعطیلی کشید. به گزارش خبرنگار ماهان نیوز، جمعیت حدود ۳۰۰ نفری کارگران مجتمع ذوب مس خاتون آباد در اعتراض به وعده های مسئولان مس درباره استخدام این نیروها از روز چهارشنبه با بستن دروازه ورودی این مجتمع دست به اعتراض زدند.
این کارگران معترض که در دو مجتمع مس خاتون آباد و می دوک تعدادشان بالغ بر۲۴۰۰ نفر می شود، از حدود ۲ سال قبل، با تعطیلی شرکت های واسطه ای و کار زیر نظر خود دستگاه ها و شرکت های اصلی، از شرکت های مختلف به مجموعه شرکت سرمایه گذاری مس سرچشمه پیوستند. شرکت سرمایه گذاری مس نیز طبق قراردادی که با این کارگران بسته است وعده استخدام این نیروها را بعد از گذشت یک سال از مدت قراردادهایشان داده است که با گذشت حدود ۱۸ماه از وعده داده شده هنوز خبری از استخدام نیروها نیست.
به یاد داریم که در اواخر دی ماه سال ۱۳۸۲ با پایان یافتن کار ساختمان مجتمع مس خاتون آباد در شهر بابک کرمان ، حدود ۲۰۰ نفر از کارگران این مجتمع اخراج شدند .
در اعتراض به این اقدام کارفرما، کارگران اخراجی همراه خانواده هایشان دست به اعتصاب و تحصن زدند. پس از به نتیجه نرسیدن اعتصاب و تحصن، کارگران اقدام به بستن جاده خاتون آباد – شهر بابک کردند.
اما نیروی انتظامی با اعزام چند فروند هلی کوپتر از کرمان، کارگران را پراکنده کرد و این اقدام اعتراضی کارگران به نتیجه نرسید. در نتیجه کارگران به ناچار در مقابل فرمانداری شهر بابک تجمع کردند. اما این بار تجمع کارگران به گلوله بسته شد که در طی آن چهار نفر از کارگران به نام های ریاحی، جاویدی، مهدوی و مومنی کشته شدند .
در پی شکایت یکی از تشکل های کارگری بین المللی به سازمان جهانی کار ، پرونده ای در مورد این کشتار تشکیل شد. اما تا کنون هیچ نتیجه از چگونگی پیشرفت آن منتشر نشده است. هم چنین با شکایت خانواه های کارگران کشته شده ، پرونده دیگری در دادگستری شهر بابک تشکیل شد که در مورد فرجام این پرونده نیز خبری نشده است.
آن چه که در بالا به عنوان نمونه هایی از مراسم ها و راه پیمایی های با شکوه کارگران جهان و ایران اشاره کردیم به بحث خود در رابطه با موقعیت کارگران ایران ادامه می دهیم.
امسال، روز جهانی کارگر در ایران، در شرایطی برگزار شد که به دلیل اوضاع بحرانی کشور و خشم کارگران، نیروهای امنیتی سعی کردند با کارگران درگیر نشوند. تعیین دست مزد ۴۸۷ هزار تومانی از سوی شورای عالی کار، نه تنها هیچ تناسبی با تورم و گرانی ندارد، جامعه ایران با تورم و گرانی و و بی کاری و فقر سرسام آوری روبرو است.
به گزارش رسمی بانک مرکزی ایران، نرخ تورم تا در اسفند ماه سال گذشته و هنگام تعیین سطح دست مزد کارگران برای سال ۹۲ کارگران، ۵/۳۱ درصد اعلام کرده بود در حال حاضر باز هم بنا به گزارش بانک مرکزی، نرخ تورم در ایران به ۴۰ درصد بالغ شده است. برخی آمارهای غیررسمی نرخ تورم در ایران را بیش از ۵۰ درصد و خط فقر را بیش از یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان می دانند. بر این ، افزایش ۲۵ درصدی دست مزد کارگران، هیچ تناسبی با تورم و گرانی واقعی در بازار ندارد. در همین یک ماه گذشته بسیاری از کالاهای ضروری مردم از ۴۰ تا ۷۰ درصد افزایش داشته است. حتی همین دست مزدهای ناچیز نیز به موقع پرداخت نمی گردد. صدها هزار کارگر، از یک ماه تا سه سال دست مزد معوقه دارند.
گفته می شود سه میلیون کارگر در کارگاه های کوچک کم تر از ده نفر کارگر مشغول به کار هستند که دست مزدهای تعیین شده شامل حال آن ها نمی شود. چون که کارگران این کارگاه ها که اکثر کودکان و زنان هستند در دوران ریاست جمهوری خاتمی و ریاست کروبی در مجلس شورای اسلامی، از شمول قانون کار خارج شدند.
در این میان بسیاری از کارگران ایران به دلیل این که قراردادی هستند، زیر پوشش بیمه بی کاری قرار نمی گیرند. بر اساس قانون کار جمهوری اسلامی ایران، کارگران چنان چه دو سال پیاپی در یک کارگاه مشغول به کار باشند و حق بیمه آنان واریز شود، مشمول دریافت بیمه بی کاری خواهند شد، اما آن گونه که دبیر کل خانه کارگر گفته است: «۷۰ درصد کارگران ایران قراردادی هستند.»
به گزارش «روزنامه شرق»، در ۸ سال گذشته سالانه به طور متوسط ۲۰۰ هزار کارگر در ایران مشاغل خود را از دست داده و بیش از۳۶۰۰ واحد تولیدی در ۴ سال گذشته تعطیل شده اند.
به گزارش ایلنا، علیرضا محجوب، دبیرکل خانه کارگر، در مراسم اول ماه می خانه کارگر، گفته است که به گزارش مرکز آمار ایران، نرخ تورم سالانه بیش از ۴۰ درصد بوده و افزایش ۲۵ درصد در نرخ دست مزد جبران کننده کاهش قدرت خرید کارگران نیست.
به اقرار حسین کمالی، دبیرکل حزب اسلامی کار حکومت، بیش از ۸۰ درصد واحدهای تولیدی مشکل دارند و کارگران آن ها به صورت گروهی اخراج می شوند.
گفته های محمد برخوردار، عضو هیئت رییسه اتاق بازرگانی و صنایع و معادن استان تهران هم نشان می دهد که در یک سال گذشته اشتغال صنعتی کشور با کاهش ۴۳ درصدی روبرو بوده است. پیش از این مرکز پژوهش های مجلس از کاهش ۴۰ درصدی اشتغال در واحدهای صنعتی و تولیدی خبر داده بود.
گزارش ها از تعطیلی ۱۲۰۰ واحد تولیدی در سال ۹۰ خبر می دهد، برآورد می شود در سال ۹۱ هم تعداد واحدهای تعطیل شده بیش از این باشد، در سال های ۸۹ و ۸۸ هم ۷۰۰ و ۵۰۰ واحد تولیدی تعطیل شدهاند (در کل حداقل ۳۶۰۰ واحد تولیدی در ۴ سال گذشته تعطیل شده اند.). آمارها از میانگین بی کاری سالانه ۲۰۰ هزار کارگر هشت سال اخیر حکایت می کند.
ابراهیم بهادرانی، معاون بررسی های اقتصادی اتاق بازرگانی در تشریح گزارش تورم این اتاق از سابقه یک تا ۱۵۶ درصدی تورم در ایران، رشد ۳۶۰ برابری نرخ ارز از زمان دلار ۷ تومانی، تورم ۴۹ درصدی در دولت هاشمی و رتبه ۱۳ کسب و کار ایران در میان ۱۵ کشور خاورمیانه خبر داد و اظهار داشت: برای رفع موانع و بهبود فضای کسب و کار رسیدگی به بحث هایی مثل تورم، اشتغال و رشد اقتصادی اولویت بیش تری دارد که در واقع تورم به افزایش سطح عمومی قیمت ها و کاهش قدرت خرید پول گفته می شود.
او، افزود: رتبه کسب و کار در سال ۲۰۰۵ در بین ۱۸۳ کشور برای کشور ۱۱۳ و در سال ۲۰۱۲ ایران رتبه ۱۴۴ در وضعیت کسب و کار در بین ۱۸۳ کشور داشته است و در بین ۱۵ کشور خاورمیانه و شمال آفریقا رتبه کشور ما ۱۳ است به طوری که عربستان در دنیا رتبه ۱۲، امارات رتبه ۳۳، قطر رتبه ۳۶، بحرین رتبه ۳۸ و اردن رتبه ۶۹ را دارد.
در این میان، وضعیت زنان کارگر نسبت به همکاران مردشان بسیار وخیم تر است و در بی کارسازی ها نخست آنان اخراج می گردند. دبیرکل خانه کارگر، با استناد به گزارش مرکز آمار می گوید شمار زنان بی کار در سال های اخیر دو برابر شده است. فعالین کارگری می گویند زنان اولین قربانیان اخراج ها، دست مزدهای نابرابر و تبعیض جنسیتی هستند.
علیرضا محجوب، دبیرکل خانه کارگر می گوید میزان اشتغال زنان کارگر به نسبت تعداد کل کارگران در سال های اخیر بین ۱۵ تا ۱۷ درصد در نوسان بوده و این مساله نشان می دهد ورود زنان به بازار کار افزایشی نداشته است.
یکی دیگر از مشکلات زنان کارگر، تعطیلی کارگاه های بزرگ تولیدی و اجبار آن ها به کار در کارگاه های کوچکی عنوان می شود که مشمول قانون کار نیستند. کارگاه های زیر پنج نفر و ده نفر کارگر از شمول قانون کار خارجند و هیچ گونه کنترل دولتی و قانونی در آن ها وجود ندارد. از این رو، کارفرایان بیش تر زنان و کودکان را با دست مزد کم تر و ساعات کار بیش تر شدید استثمار می کنند. گفته می شود میانگین حقوق این کارگران ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار تومان و ساعات کاری آن ها بیش از ۱۰ تا ۱۲ ساعت است.
ضمن تاکید بر این که زنان سرپرست خانوار و بی سرپرست به خصوص زنان ساکن روستاها، در قلاکت زندگی می کنند. گفته می شود بیش از یک میلیون و ٢٠٠ هزار زن سرپرست خانواده، اکثر بی کار هستند و یا به کارهای دست فروشی و شغل های کاذب مشغول هستند.
بحران های اقتصادی ایران، سبب شده است که هر چه بیش تر از خانواده های کارگری به دلیل بی کاری و گرانی و فقر نتوانند زندگی خود و فرزندانشان شان را تامین کنند از این رو، در این خانواده ها روزبروز آسیب های اجتماعی گسترده تر و بیش تر می شود. یکی از اولین آسیب های اجتماعی، بازماندن خانواده های محروم از تحصیل است.
سال گذشته مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، اعلام کرد که بیش از ۵/۳ میلیون کودک بین ۶ تا ۱۷ساله از تحصیل بازمانده اند که یا اصلا به مدرسه نرفته اند یا در طول سال های تحصیل به دلایل مختلف از تحصیل بازمانده اند. اخیرا خانم قاسم زاده استاد دانشگاه و فعال حقوق کودکان، اعلام کرده است که ایران حدود سه میلیون کودک کار دارد. بیش تر این کودکان در کارگاه های زیر ده نفر به کار گرفته می شوند که از شمول قانون کار خارج است و هیچ کنترل و بازرسی در آن ها صورت نمی گیرد.
هم چنین تحقیق گروهی از دانش جویان پزشکی دانشگاه یزد نشان می دهد که نیمی از زنان کارگر صنعت قالی بافی و گلیم بافی کشور که کم تر از ۱۶ سال سن دارند، در روز بین ۱۲ تا ۱۶ ساعت کار میکنند و بیش از ۱۰ نوع بیماریهای مختلف پوستی، استخوانی و عضلانی در میان این دختران نوجوان شناسایی شده است. آمار غیررسمی می گوید بیش از ۹۰ درصد کارگران شاغل در این صنعت را زنان تشکیل میدهند.
در پژوهش دیگری که از کارگاه های قالی بافی شهر اصفهان انجام شده است، موارد متعددی از بیماری های تنفسی، سردردهای شدید، امراض پوستی و ناراحتی های چشمی میان زنان کارگر شناسایی شده است.
از آن جایی که بسیاری از زنان کارگر در تولیدی های کوچک با کم تر از ۱۰ کارگر اشتغال دارند، از حق بیمه و خدمات پزشکی رایگان نیز محرومند و عملا دسترسی کم تری به خدمات پزشکی برای درمان دارند.
بر اساس آمارهای رسمی، از ۲۴ میلیون شاغل موجود در ایران، فقط ۵ میلیون نفر و از ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر بی کار کشور نیز یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر زن می باشند. اما آمار غیررسمی حالی از دو برابری بی کاران کشور با آمارها رسمی است.
برای نمونه: عسلویه که زمانی ۴۰ هزار کارگر در اشتغال داشت و یکی از قطب های صنعتی بسیار مهم کشور به حساب می آمد، هم اکنون کل کارگران شاغلش، تا ۴ هزار کارگر کاهش یافته است. البته در این میان، عسلویه منحصر به فرد نیست، کارخانه های بسیار دیگری که زمانی هزاران کارگر در آن ها کار می کردند، اکنون یا به تمامی تعطیل شده اند یا نیمه تعطیل اند و کم ترین جمعیت کارگری در آن ها باقی مانده اند.
آمارهای رسمی مرکز آمار ایران، نشان می دهند که در طول سال های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۱، سالانه دست کم صد هزار شغل از خالص مشاغل کشور از بین رفته و همین به تنهایی گویای عدم صحت آمار رسمی بی کاری در کشور است.
معدود کشورهایی در جهان وجود دارند که وضعیت اشتغال زایی برای زنان در آن ها نامناسب تر از ایران باشد. در زمینه اشتغال زایی و ایجاد شغل، در میان ١١٣ کشوری که مورد بررسی قرار گرفته اند، ایران در رده ١٠٣ و در میان ٣٣ کشور آسیایی در رده ٢٩ قرار گرفته است.
جمع بندی
شش ماه حقوق معوقه، ۲۰ ماه حقوق معوقه، سه سال حقوق معوقه، و مزایا و عیدی سال ۸۶ تاکنون، تعدیل ۲۰۰ کارگر، بازخرید کارگران و بلاتکلیفی و بی کاری کارگران، ضعف مدیریت، بدهی به بانک ها، تامین اجتماعی، استفاده از مرخصی اجباری و…، برخی از وضعیت نابسامان کارگران ایران را نشان می دهند.
کارگران در حرکت های اعتراضی خویش در یک سال گذشته بارها اعلام نمودند که «ما گرسنه ایم»، اما جواب مسئولین حکومتی جز سرکوب و وعده های توخالی چیز دیگری نبوده است.
واگذاری طرح های بزرگ عمرانی به ویژه در عرصه نفت و گاز به سپاه پاسداران، سرمایه گذاری ها کلان در عرصه میلتاریسم، دزدی ها و غارتگری ها، حذف سوبسیدهای دولتی، تحریم های بین المللی، برنامه ریزی های اقتصادی غیرعلمی و غیراجتماعی، هرج و مرج بی سابقه را به خصوص در عرصه تولید حاکم نموده است که دود آن با بی کارسازی ها و گرانی و فقر به چشم خانواده های کارگری می رود.
در حالی که نرخ تورم در مورد کالاهای مصرفی حدود ۴۰ درصد اعلام شده و خط فقر در آغاز سال ۱۳۹۲، حدود یک میلیون و هفتصد هزار تومان در ماه برآورد می شود، دست مزد تعیین شده از سوی شورای عالی کار چهارصد و هشتاد و هفت هزارتومان در ماه است و حقوق کارگران شاغل نیز به هیچ رو کفاف زندگی آنان را نمی دهد. مضافا این که همین حقوق ناچیز نیز اغلب با ماه ها تعویق پرداخت می گردد. بخش وسیعی از کارگران به طور روز مزدی کار می کنند و نتیجتا فاقد بیمه های بی کاری یا آسیب دیدگی هستند. این در حالی ست که حوادث ناشی از کار به علت فقدان ایمنی محیط و وسایل لازم، رشد فزاینده ای داشته است.
به اعتراف رییس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی، شاخص کیفیت زندگی در ایران به رتبه ۱۵۰ تنزل پیدا کرده است. به نوشته «روزنامه بهار»، رییس کمیسیون اقتصادی مجلس حکومت در همین ارتباط، چنین اقرار کرده است: «کیفیت زندگی مردم ایران در مقایسه با دیگر کشورهای جهان از رتبه ۸۸ در سال ۲۰۰۵ به رتبه ۱۵۰ در سال ۲۰۱۰ تنزل پیدا کرده است.»
معیار رتبه بندی اقتصادی و اجتماعی کشورها، شاخص کیفیت زندگی نام گذاری شده است. از جمله این معیارها، سرانه تولید ناخالص ملی، امید به زندگی، ثبات سیاسی و امنیت، آزادی سیاسی، امنیت شغلی و برابری جنسیتی هستند.
سحرخیز معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش، در مراسم تجلیل از معلمان کشوری و استانی در زنجان، گفت: … با این وجود طبق آمارهای اعلام شده ۷۶ درصد از بی کاران کشور، مدرک لیسانس و بالاتر دارند…»
نرخ بی کاری جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله، حاکی از آن است که ۵/۲۴ درصد از جمعیت فعال ۱۵ تا ۲۹ ساله بی کار بوده اند. این شاخص در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بیش تر بوده است. بررسی سهم شاغلین ۱۵ ساله و بیش تر با ساعت کار معمول ۴۹ ساعت و بیش تر نشان می دهد ۶/۴۰ درصد شاغلین به طور معمول بیش از ۴۹ درصد در هفته کار می کنند. این شاخص که یکی از نماگرهای کار شایسته است، نشان می دهد در کشور سهم زیادی از شاغلین بیش تر از استاندارد کار می کنند.
در حالی که بسیاری از روستاهای ایران، فاقد درمانگاه و پزشک هستند و در حالی که مسئولین بیمارستان ها و درمانگاه ها، همواره از کمبود پرستار و پزشک می نالند، در آخر بهمن ماه سال گذشته، سرپرست وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، گفته بود: «اکنون ۸۰۰ هزار پزشک عمومی بر اساس شماره های نظام پزشکی در کشور وجود دارد اما نزدیک به ۴۰ تا ۵۰ هزار نفر از این افراد در حرفه خودشان مشغول به کار نیستند.»
خبرگزاری حکومتی آفتاب نیز در روز ۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، نوشت: «بین ۱۰ تا ۱۵ هزار پزشک، شغل طبابت را رها کرده و به مشاغلی چون فروش موبایل و مسافرکشی روی آوردهاند.»
آفتاب نوشت: «… از یک سو بین ۱۰ تا ۱۵ هزار پزشک، شغل طبابت را رها کرده و به مشاغلی چون فروش موبایل و مسافرکشی روی آورده اند تا درمان برای شهروندان و ساکنان روستاها و شهرهای محروم اکسیری نایاب شود. «دکتر داریوش طاهرخانی»، عضو شورای عالی نظام پزشکی در گفتگو با تهران امروز، این ماجرای عجیب را نتیجه بی توجهی سیاست گذاران به واقعیت ها و هم چنین عدم وجود امنیت شغلی برای پزشکان، به ویژه پزشکان عمومی می داند. دکتر محمدمهدی گلمکانی، مدیرکل سلامت شهرداری تهران هم تاکید می کند که دولت آینده باید برنامه ای جامع برای حل مشکل جامعه پزشکان و بیمارانی که امروز بیش از ۸۰ درصد هزینه های درمان را از جیب می پردازند، داشته باشد.
طاهرخانی می گوید که در حال حاضر جمعیت پزشکان عمومی در ایران به گونه ای است که به ازای کم تر از هر ۱۰۰۰ نفر، یک پزشک عمومی در کشور وجود دارد. اما این تعداد توزیعی مناسبی ندارند. برای همین، هم با معضل پزشکان بی کار روبرو هستیم و هم مناطق محروم ما از کمبود پزشک رنج می برند. براساس آمارهای «ایرج خسرونیا» رییس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران، در حال حاضر در روستاها به ازای هر چهار هزار نفر یک پزشک و در شهرها به ازای هر دو هزار نفر یک پزشک داریم، این در حالی است که باید نسبت به جمعیت به ازای هر هزار نفر یک پزشک وجود داشته باشد. «دکتر کاظم عباسیون» عضو هیات رییسه جامعه جراحان ایران هم هشدار می دهد که هر ۱۵ مورد معاینه بی وقفه بیماران توسط یک پزشک، میزان خطا در معاینات بعدی را ۳۰ درصد افزایش می دهد. دکتر ایرج خسرونیا، رییس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران هم می گوید: «تنها ۱۰ درصد پزشکان درآمد خوبی دارند و ۴۰ درصد می توانند مخارج شان را تامین کنند اما ۵۰ درصد بقیه که اکثر آن ها پزشکان عمومی اند دچار مشکل هستند.» پزشکانی که به گفته خسرونیا، به کارهایی هم چون موبایل فروشی، بنگاه مسکن و مسافرکشی روی آورده اند. به گفته ایرج خسرونیا، اغلب پزشکان در مناطق دور از پایتخت وضعیت معیشتی خوبی ندارند به طوری که برخی از آن ها در روز دو نفر مریض هم برای ویزیت ندارند. بیش ترین آمار بی کاری هم دامنگیر پزشکان عمومی است که سه چهارم اعضای جامعه پزشکی کشور را شامل می شوند.
رییس سازمان نظام پزشکی هم گفته است: «طبق مطالعات انجام شده در کشور روزانه بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ نفر در ایران دچار سکته مغزی می شوند و با توجه به سالمند شدن جامعه این عارضه در آینده افزایش خواهد داشت بنابراین ایجاد مراکز اختصاصی درمان سکته مغزی الزامی است. خبرگزاری فارس، نوشت: روزانه ۳۰۰ ایرانی سکته مغزی می کنند/ مرکز درمان سکته مغزی در کشور نداریم.» در کشوری که پزشکان بی کار باشند دیگر روشن است که افراد با سواد کم و بدون تخصص، شانس چندانی برای پیدا کردن ندارند.
هم اکنون، بزرگ دغدغه کارگران و بی کاران و محرومان جامعه ایران، تامین نیازهای روزمره خود و خانواده هایشان است. در نتیجه سیاست های اقتصادی حکومت اسلامی، کارگران ایران در حال حاضر نه امنیت شغلی و نه امنیت اقتصادی و نه امنیت سیاسی و اجتماعی دارند. اکنون انبوهی از مطالبات مختلف کارگران روی هم تلنبار شده است. آنان، در کنار مبارزه برای دریافت دست مزدهای معوقه، افزایش دست مزدها متناسب با گرانی و تورم موجود، آزادی زندانیان سیاسی به ویژه کارگران زندانی، بی کارسازی ها، مهم ترین امرشان مبارزه برای برپایی تشکل های توده ای شان است. یعنی فعالین و رهبران کارگری، به این امر آگاهاند که که بدون این تشکل و سراسری کردن اعتراضات کارگران نمی توانند در مقابل تهاجم وحشیانه سرمایه داران و دولت جانی آن ها بایستند. اما در همین راستا، کارگران موانع مختلفی پیش روی خود دارند؛ موانعی هم چون فشارها و سرکوب های پلیسی، ترس از اخراج، مشکلات اقتصادی، عدم تجربه کافی در امر سازمانی دهی و فعالیت متشکل، سکتاریسم، به ویژه گرایشات مختلفی که افق و چشم انداز متفاوتی را دنبال می کنند از جمله موانع کارگران در جهت تشکل یابی شان است.
در جامعه سرمایه داری، به ویژه در کشوری هم چون ایران، برای بالابردن دست مزد بخور و نمیر و بهبود شرایط کار، بدون اعتراض و اعتصاب عملی نیست. در صورت اعتراض کارگران، با سرکوب و زندان و شکنجه حاکمیت نیز روبرو می شوند.
اعتراضات گسترده با جو خفقان و ترور پاسخ کارگران بوده است که در نتیجه آن فعالین کارگری مانند شاهرخ زمانی، محمد جراحی، بهروز علامه زاده، بهروز نیکوفرد، علیرضا سعیدی، غالب حسینی، هنام ابراهیم زاده، علی آزادی، پدرام نصرالهی، مهدی فرحی شاندیز، شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا به جرم دفاع از حقوق صنفی و اعتراض به ستم و نابرابری های حاکم در زندانند و ستار بهشتی که زیر شکنجه در زندان به قتل رسیده است.
در هر صورت، همه شواهد نشان می دهد که جامعه ایران، آبستن حوادث مختلفی است. بحران اقتصادی و آسیب های اجتماعی در ایران، به خط قرمزها رسیده اند. یعنی دیر و یا زود جامعه ایران مانند بمب ساعتی منفجر خواهد شد و بحران سیاسی و اجتماعی سراسر جامعه را فراخواهد گرفت. در چنین شرایطی، اگر طبقه کارگر متشکل و متحد نباشد هر تغییری نیز در حاکمیت ایران به وجود آید باز همه به نفع کارگران تمام نخواهد شد. از این رو، طبیعی ست که فعالین کارگری، حامیان طبقه کارگر و نیروهای سیاسی سوسیالیست و آزادی خواه و برابری طلب، با خلوص نیت و بدون چشم داشت اولویت مبارزه شان را به برداشتن موانع تشکل یابی کارگران اختصاص دهند.
در جهان امروز، سندیکالیسم و رفرمیسم که گرایش غالب در جنبش کارگری جهان است طبقه کارگر را به سیاهی لشکر و نیرویی که با آرای میلیونی خود، احزاب رفرمیست سوسیال دمکرات و چپ پارلمانی به قدرت برسانند کارگران را از موضع طبقاتی شان دور کرده اند و عملا مانع پیشروی طبقه کارگر با استراتژی طبقاتی اش به عنوان یکی از طبقات اصلی جامعه شده اند. از این رو، طبقه کارگر در جهان امروز، بیش از هر زمانی دیگری به تشکل هایی چون «انترناسیونال اول»، که مارکس و انگلس این بنیان گذاران سوسیالسم و علم رهایی بشر در راس آن بودند نیاز دارد تا بدیل طبقاتی خود را در همه زمینه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در مقابل جوامع قرار دهد و در نهایت جامعه ای به وجود آورد که در آن، هیچ ملیتی و جنسیتی بر دیگری برتری نداشته باشد؛ کودکان به جای کار مشغول تحصیل و تفریح باشند؛ بازنشستگان در رفاه و آرامش زندگی کنند؛ زن و مرد به معنای واقعی برابر باشند؛ از سانسور و زندان و شکنجه و اعدام خبری نباشد؛ همه انسان ها در فضایی آزاد و آرام و امن و صمیمانه و پررفاه در کنار هم زندگی کنند و جامعه نوینی بسازند که یک بار برای همیشه به استثمار انسان توسط انسان خاتمه داده شود!
یک شنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۲ – پنجم می ۲۰۱۳
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.