“بر آستانهی جنگ صد ساله ایستادهایم” گفتگوی نشریه ی آلمانی ی “دی سایت” با آدونیس شاعر بزرگ عرب
امریکا مدتهاست که از جنگهای دینی در کشورهای عربی حمایت میکند. امریکاییها با جنگ در عراق توانستند به اختلاف شیعه و سنی دامن بزنند که حاصل آن کشتارهای وحشتناک است. ایالات متحده همبازی جنگهای دینی و قبیلهای است. چهل کشور در جنگ با داعش متفق شدهاند. داعش که ترکیه مسلحاش کرده است. چهل کشور متفق نمیتوانند این حکومت اسلامی را شکست دهند. چرا؟ چون مهم نیست براشان. این همه نمایش است. ….
“بر آستانهی جنگ صد ساله ایستادهایم” گفتگوی نشریه ی آلمانی ی “دی سایت” با آدونیس شاعر بزرگ عرب
ایریس رادیش
مترجم: کوشیار پارسی
اخبار روز:
دی سایت (Die Zeit)- هامبورگ
آدونیس – علی احمد سعید اسبر- (زاده ۱۹٣۰ در سوریه) از مهمترین شاعران جهان عرب به شمار میآید. در جهان او را به عنوان ‘آرتور رمبوی عرب’ تحسین میکنند. پدرش پیشنماز مسجد روستا بود که به پسرش تا دوازدهسالگی شعر کلاسیک عرب آموخت. با دریافت بورس تحصیلی به مدرسه فرانسوی در سوریه رفت. از آن زمان تنش میان سنت و نوگرایی در فرهنگ عرب موضوع اصلی کارش شد.
در ۱۹۵۶ اجازهی ترک کشور یافت و تا بیست سال نتوانست به وطن بازگردد. در دانشگاه بیروت به تدریس پرداخت و از سال ۱۹٨۵ در پاریس زندگی میکند. به زبان فرانسه تسلط کامل دارد ولی به عربی مینویسد. سال ۲۰۱۴ کتاباش Printemps arabesدربارهی بهار عربی در پاریس منتشر شد.
ده سال پیش با او گفتگویی داشتم. اینبار دربارهی از دست رفتن ‘وطن فردا’ صحبت میکنیم. در این فاصله چند دندان از دست داده، اما خندهی سکسکهوارش هنوز سر جاست.
دی سایت: یادتان میآید؟ زمانی بود که – هنوز به تمامی از دست نرفته- زنان عرب آزادانه در مجامع عمومی حضور داشتند. درس میخواندند، لباس زیبا میپوشیدند. اکنون نامرییاند و پنهان. به سر مدرنیت عرب چه آمده است؟
آدونیس: مدرنیت عرب هرگز وجود نداشته است. جامعهای که اساس آن دیدگاه دینی انسان و جهان بینی مذهبی باشد نمیتواند مدرن باشد. مدرنیت عرب تنها یک شبح بود. اتوموبیل و یخچال، هواپیما، لباسهای زیبا و غیره دکور بود.
دی سایت: جهانگردانی که در دهههای هشتاد و نود سدهی گذشته به شرق سفر کردند، مثل نویسندهی آلمانی-ایرانی نوید کرمانی، گزارش نوشتند از جامعهی باز چند فرهنگی عرب که حالا دیگر وجود ندارد.
آدونیس: آن آزادی تنها ظاهر بود. معنایی نداشت.
دی سایت: یعنی زنان عرب در مانتوی شانل هم تنها انسان درجه دو بودند؟
آدونیس: در لبنان، سوریه، مصر و عراق هرگز نشانی از بهبود موقعیت زنان وجود نداشته است. ساختار خانواده باید دگرگون میشد، خود زنان باید تعیین کنندهی آیندهشان میبودند، خودشان باید دربارهی زندگی و عشق تصمیم میگرفتند و به آن شکل میدادند. از این همه هیچ نشان نبود. آن چیزی که مدرنیت عربی نامیده میشود تنها تقلید سطحی از شیوه زندگی غرب بود. رژیمهایی که این مدرنیت را امکانپذیر میکردند تنها گشاده دست بودند در برابر جامعههای سرمایهگذار. فرهنگ عربی در اصل پانزده قرن است که تغییری نکرده. آزادی فرد را انکار میکند، حق فرد را انکار میکند، زن را انکار میکند. رژیمهای به ظاهر میانهروی عربی در اساس شیوههای قدرت خلفا را به کار میگیرند، حتا اگر ظاهر فروشگاه بزرگ مدرن به کشورشان داده باشند. بدترین نوع قدرت طلبی، پوشیده در ردای آنچه آزادی مینامند.
دی سایت: و تمدن عرب در طول این پانزده قرن هیچ پیشرفتی نداشته است؟
آدونیس: انسان عرب هنوز زاده نشده، هنوز وجود ندارد. کشورهای عربی هنوز هم جامعههای قبیلهای هستند. اگر مسلمانان انقلاب واقعی بخواهند، باید دو کار انجام دهند: اول جدایی دین از حکومت و بعد آزادی زنان. تا زمانی که این کار را نکنند، هیچ چیز دگرگون نخواهد شد. گاهی رژیمی میآید که اندکی بازتر است، وزیرهایی که از دیگران اندکی بهترند، اما این همه چندان معنایی ندارد. بدون برابری حقوق زنان عرب از پیشرفت در جهان عرب هیچ نشان نخواهد بود.
دی سایت: در آلمان هزاران نفر علیه ‘اسلامی شدن سرزمین شب/قاره اروپا’ تظاهرات میکنند. باید از اسلام بترسیم؟ در اساس دین بی مدارایی است؟
آدونیس: بله، اما این در مورد هر دین یکتاپرست از جمله یهودی نیز صدق میکند. در یکتاپرستی همیشه آخرین پیامبر حقیقت محض را در کیسه دارد. معناش این است که خدا حرفی برای گفتن ندارد، و تنها حرف پیامبر است که مهم است. در هر دین یکتا پرست پیامبر تنها کسی است که اعتبار دارد. تفکر دینی همیشه دیگران را میراند. پایهی دیدگاه فلسفی یونانی-عربی، تفاوت داشتن با دیگران را نمیپذیرد.
دی سایت: اما بربریت حکومت اسلامی (داعش) به شکل بهتآوری افسارگسیخته است.
آدونیس: اگر حرفی بزنم، میدانم که نمینویسید.
دی سایت: چرا نه؟
آدونیس: چون جالب نیست برای شما.
دی سایت: لطفن بگویید.
آدونیس: اینها حمایت اروپا را دارند. اروپا از حکومتهای قطر و عربستان سعودی حمایت میکند که حتا قانون اساسی ندارند. نه تنها از آنان حمایت میکند که حتا پابوسشان هم هست.
دی سایت: اما غرب از زمانی که داعش شروع به فعالیت کرده، شوکه شده است.
آدونیس: البته، خوب نقش بازی کردند. داعش اسلحههای سنگین از کجا میآورد؟ چه کسی بن لادن و القاعده را ساخت تا کمونیستهای افغانستان را شکست دهند؟
دی سایت: باید از شما بپرسم.
آدونیس: امریکا مدتهاست که از جنگهای دینی در کشورهای عربی حمایت میکند. امریکاییها با جنگ در عراق توانستند به اختلاف شیعه و سنی دامن بزنند که حاصل آن کشتارهای وحشتناک است. ایالات متحده همبازی جنگهای دینی و قبیلهای است. چهل کشور در جنگ با داعش متفق شدهاند. داعش که ترکیه مسلحاش کرده است. چهل کشور متفق نمیتوانند این حکومت اسلامی را شکست دهند. چرا؟ چون مهم نیست براشان. این همه نمایش است.
دی سایت: اما بمبارانهای امریکا…
آدونیس: برای نمایش است. در عمق درگیری میان آنانکه قصد دارند دین را امری فردی بدانند با آنان که حکومت دینی میخواهند، غرب جانب مذهبیها را میگیرد. ما شرایط جهان عرب بدون درنظر گرفتن فلسطین را نمیتوانیم درک کنیم. اسراییل هم حکومت مذهبی دارد. و وجود حکومت مذهبی به نفع غرب است. غرب آزادی این جهان را نمیخواهد.
دی سایت: غرب از جنگ دینی عربها چه لذت سادیستی میبرد؟
آدونیس: عربستان سعودی، اردن و قطر متحد غرب هستند. غرب به تمامی در جهان عرب حضور دارد. تماشاچی نیست، آگاهانه دخالت دارد. و هیچ بهرهای از اصلاحات حکومتی در آن سرزمینها نمیبرد.
دی سایت: کسی نمیشناسم که از ترورهای داعش شوکه نشده باشد.
آدونیس: در دههی شصت که روزنامهنگاران و کنشگران اجتماعی در کشورهای کمونیستی زیر فشار بودند، بیانیههای بسیاری علیه دیکتاتور کمونیست نوشته میشد. اکنون روزانه هزاران نفر به نام اسلام کشته میشوند. و دیدگاه عمومی غرب در سکوت فرو رفته است.
دی سایت: بیانیه را رو به چه کسی باید بنویسیم؟
آدونیس: رو به انسانیت، به عنوان شهادتنامه.
دی سایت: این کابوس چه زمانی به آخر میرسد؟
آدونیس: هرگز به آخر نخواهد رسید. از نو جنگ صد ساله خواهد بود. جنگ میان خود مسلمانان با هدف نابود کردن کامل توان اسلام. جنگ بزرگ در سدهی بیست و یکم میان عربها خواهد بود تا که جهان عرب به تمامی پاره پاره و نابود شود.
دی سایت: فرهنگ بزرگ و پیشرفتهای که به سدههای میانه بازمیگردد.
آدونیس: اما آن زمان فیلسوفها گرایش به این داشتند که از سدههای میانه درگذرند. و گذشتند. حالا همهی سعیشان را دارند که به سدههای میانه بازگردند. از این بازگشت استقبال هم میشود، به تشویق غرب.
دی سایت: این بازگشت به تمدن گذشته خواستهی مسلمانان است؟
آدونیس: پاسخگوی دیدگاه اسلامی از زمان که هست. برای اسلام ریشه مهم بود. با گذشت زمان هر چه بیشتر از ریشه جدا میشویم. برای پیشرفت باید ریشه را در نظر داشته باشیم، یعنی برگردیم تا بتوانیم به پیش برویم. معنای پیشرفت واقعی برای مسلمانان بازگشت به ریشه است.
دی سایت: پس برنامهی داعش سخت در ایدهی سعادت اسلامی ریشه دارد.
آدونیس: به تمامی، گرچه مسلمانان انکارش میکنند. اسلام همیشه بازگشت به گذشته را در نظر داشته، و همیشه هم جنگ بوده بر سر اسلام واقعی.
دی سایت: این اسلامگرایی را میتوان جزیی از اسلام دانست؟
آدونیس: از دل شکل خواندن قرآن بیرون میآید. بنیادگرایان در آن میخوانند که حکومت اسلامی باید برقرار شود. دیگران جور دیگری برداشت میکنند. اسلام واقعی وجود ندارد، به تمامی ایدئولوژی است. به نام اسلام حکومت اسلامی برپا میکنند، و سر جنگ با آن هم دارند. جنگ شیعه و سنی هم در تفاوت برداشت است. تفاوت دین که نیست، هر دو گروه به یک پیامبر و یک کتاب اعتقاد دارند، اما شکل خوانش تفاوت دارد. چه کسی گره میگشاید؟ نه نویسندگان و نه فیلسوفان؛ بلکه قدرتمندان.
دی سایت: اکنون متفکران روشنگری عربی چه کسانیاند؟
آدونیس: پس از نسل سارتر در فرانسه چه کسی آمده؟ چه کسی، با همهی مخالفتها، پس از هایدگر آمده؟ فرهنگ غرب، نیز فرهنگ آلمان، در بحران شدید است. اندیشمندی چون ابوالعلا معری (فیلسوف نابینای عرب (۹۷٣-۱۰۵٨) که با دگم دینهای یکتاپرست مخالفت داشت) دیگر وجود ندارد. پیشرفت فرهنگی خطی نیست. هیچ فلسفهای عمیقتر و بزرگتر از فلسفهی یونان نیست.
دی سایت: هر فرهنگ موفقی اکنون از نمونهی زندگی انگلیسی-امریکایی تقلید میکند. کشورهای عربی نباید به این راه باور داشته باشند؟
آدونیس: غرب به هیچ روی نمونه نیست. حتا دموکراسیش نیز. بازی دموکراتیک در بهترین شکلاش بازی سیاسی است و بیمار نیز هست. عربها باید از خودشان بپرسند کی هستند. تمدن زمانی از جهان عرب آغاز شده است، مصر باستان، سومریها، بابلیها، فنیقیها. آنان کشف کنندهی جهان بودند.
دی سایت: از اینکه نیمی از زندگیتان را در غرب به سر بردهاید، پشیمانید؟
آدونیس: نه، به پشت سر نگاه نمیاندازم. من سه بار زاده شدهام. بار اول در روستای فقیری در سوریه که تا دوازده سالگی نتوانستم به مدرسه بروم. تولد دوبارهام در بیروت بود. بار سوم هم در پاریس. پاریس درهای همهی جهان را به روی من باز کرد.
دی سایت: شما اکنون ٨۴ سال دارید و رویای شما رنسانس در فرهنگ عرب است که چشم باز کند به جهان.
آدونیس: معناش برای من تردید بزرگی است. نسل من رویای دگرگونی داشت و جدایی دین از سیاست. سرزمین پدریم سوریه به کلی نابود شده، بر سر هیچ. برنامه چه بود؟ به زیر کشیدن دیکتاتور سوریه؟ البته، موافقم. اما آدم یک دیکتاتور کنار نمیگذارد که جاش هزار دیکتاتور بنشاند. آنچه مرا سر پا نگه میدارد این است که نمایش را میبینم. خریدن سرباز مزدور از هشتاد کشور جهان برای جنگیدن در عراق و سوریه به چه معناست؟ بر صحنهی نمایش آدم میکشند. و همهی عربها در بازی شرکت دارند.
دی سایت: ده سال پیش که از شما پرسیدم: آیا غرب باید از شرق بیاموزید، گفتید: پذیرش مرگ.
آدونیس: مشکل است. اما مشکل اصلی مرگ نیست. مرگ مبتذل است. مشکل اصلی زندگی است. انسان چگونه باید بزید؟ برای پرسشهای مهم و اساسی پاسخی وجود ندارد.
ایریس رادیش (Iris Redisch)
ترجمه: کوشیار پارسی
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.