بهرام رحمانی: حکومت اسلامی ایران، حکومت چاقوکشها، لاتها، مداحان و گروههای مافیایی!
در ایران امروز، مداحان، قاریان قرآن، آخوندها، لاتها و جاهلهای محلات و کلاه مخملیها، در سیاستهای کلان حکومت اسلامی نقش برجستهای و گاهی درجه یک را دارند. بنابراین مداحان و چاقوکشها و لاتها در حکومت اسلامی ایران نقشها چندگانه دارند! بهعبارت دیگر، حکومت اسلامی ایران، حکومت چاقوکشها، لاتها، مداحان و گروههای مافیایی! ….
——————————————————–
حکومت اسلامی ایران، حکومت چاقوکشها، لاتها، مداحان و گروههای مافیایی!
بهرام رحمانی
bahram.rehmani@gmail.com
در ایران امروز، مداحان، قاریان قرآن، آخوندها، لاتها و جاهلهای محلات و کلاه مخملیها، در سیاستهای کلان حکومت اسلامی نقش برجستهای و گاهی درجه یک را دارند. بنابراین مداحان و چاقوکشها و لاتها در حکومت اسلامی ایران نقشها چندگانه دارند! بهعبارت دیگر، حکومت اسلامی ایران، حکومت چاقوکشها، لاتها، مداحان و گروههای مافیایی!
در سالهای اخیر، اخبار مختلفی درباره مداحان میشنویم؛ از صحبت مداحان راجع بهتوافق هستهای گرفته تا دادن لیست جداگانه برای انتخابات مجلس، حضور در جبهههای جنگ داخلی سوریه تا دخالت در روابط دیپلماتیک، تبلیغات گسترده برای خامنهای رهبر حکومت اسلامی ایران تا ترک اعتیاد و… ظاهرا بعضی از اقشار مذهبی جامعه مداحان را جزو گروههای مرجع بهحساب میآورند که اکنون قرار است آنها نقشهای سیاسی-اجتماعی نیز بر عهده بگیرند. بهعبارت دیگر، آن سخنان رکیکی که شاید سران حکومت اسلامی نمیتوانند بهزبان بیاورند از زبان مداحان شنیده میشود.
بسیاری از مداحان هم مدیر برنامه دارند و برخی از دو ماه قبل از محرم بههیاتهای مذهبی وقت میدهند و نرخ مداح را اعلام میکنند، مرسوم است که برخی از هیاتهای مذهبی بعد از تمام شدن مراسم برای سال بعد هم از مداح مورد نظرشان وقت میگیرند. مداحهای بزرگ بین یک تا سه هیات در شبهای محرم روضهخوانی میکنند.
مداحان اهل بیت، که با ذکر مصیبت و ذکر فضایل خاندان وحى، مجالس حسینى را گرم و اشک مردم را جارى مىسازند،از عوامل مهم بقاء فرهنگ عاشورا و مذهب و حکومت اسلامی ایران هستند.
مداح، در اصطلاح شیعى، بهکسانى گفته مىشود که در ایام ولادتها وشهادتهاى ائمه در مجالس جشن و عزا بهخواندن اشعارى در فضایل و مناقب محمد و آل محمد، یا در مظلومیت آنان مىپردازند. ولى اغلب، بهمرثیه خوانان حسینى گفته مىشود که با خواندن شعر مرثیه و ذکر مصیبت، اهل مجلس را مىگریانند.
«مداح: روضهخوانى که ایستاده در پیش منبر بهشعر، مدایح اهل بیت و مصائب آنان را خواند، آنکه ایستاده در کنار منبر در مجالس روضه خوانى، یا روان در کوى و بازار، اشعار مدایح اهل بیت را بهآواز بخواند».(لغت نامه،دهخدا)
بهتعبیر خمینى نیز «روضه سید الشهدا، براى حفظ مکتب سید الشهدا است…این گریهها و این روضهها حفظ کرده مکتب را».(صحیفه نور، ج ۸، ص ۶۹)
اما نقش روضه خوانها در دوره رهبری خامنهای، علاوه بر مجلس گرم کنی روزهای عاشورا و غیره، بهمراتب مهمتر و سیاسیتر شده است.
اما مداحان بهمثابه یک گروه متشکل مذهبی در دوره آیتالله خمینی، نقش چندان موثری نداشتند. اما جانشین او خامنهای، جایگاه ویژهای بهمداحان داده است. شاید خامنهای بهدلیل نداشتن کاریزمای و جایگاه محکم در میان روحانیون و حوزهها، راهکار دیگری را برای بسیج نیروی سیاسی وابسته بهخود در پیش گرفت.
آیتالله خامنهای در طول دوره رهبریاش، نقش ویژه و برجستهای را بهمداحان اعطا کرده است. او، ۱۱ فروردین ۱۳۹۵، بهمناسبت سالگرد ولادت فاطمه زهرا در جمع مداحان، خطاب بهآنان گفت: «دشمن میخواهد باورها را تغییر بدهد؛ باور بهاسلام را، باور بهکارآمدی نظام اسلامی را، باور بهکارآمدی را، باور بهامکان تداوم نظام اسلامی را. … اینها آن میدانهایی است که جنگ روانی دشمن در این میدانها است و شما بهعنوان مداح، میتوانید اثر بگذارید، میتوانید این جوان را از لحاظ بنیه فکری تقویت کنید». او در ادامه سخنانش بهنقش سیاسی مداحان اشاره کرده و آن را رسالت اصلی آنان دانسته و بر مبنای آن از آنان میخواهد که نقش هدایت مردم را ایفا کنند.
از آغاز رهبری آیتالله خامنهای، شاهد بالا آمدن طیف وسیعی از مداحان سیاسی با سبک و شیوه جدید هستیم. او معمولا در مناسبتهای مذهبی از مداحان مختلف سیاسی وابسته بهخویش دعوت میکند. این مداحان بر خلاف سنت تاریخی روضهخوانی که در کنار منبر میآمد، خود منبر مستقلی داشته و نقشی هم ارز و گاه بالاتر از خطیب دینی ایفا میکنند.
بهعلاوه، این طیف از مداحان با استفاده از سبکهای موسیقی مختلف و گاه کپیبرداری مستقیم از سبک ترانههای رایج ایرانی موفق بهجلب توجه سطح وسیعی از جوانان میشوند. آنان در ایجاد اندوه و شادی مانند ایجاد گردونه چرخان در میان مجلس سینهزنی و یا دستزدن با صدای بلند که سابقهای در بین مذهبیان نداشت، با استقبال وسیعی از جوانان مواجه شدهاند. در مقابل، این مداحان بهجهت عدم برخورداری از تحصیلات دینی سنتی در حوزهها و نیز تحصیلات دانشگاهی مرتبط بهمطالعات دینی، نقش مهمی در انتشار خرافات مذهبی دارند.
شیوه توجه خامنهای بهمداحان سبب ایجاد نوعی مرجعیت دینی هم ارز روحانیان برای آنان شده است. شاید علت این موضوع را میتوان در ضعف پایگاه اجتماعی خامنهای در بین روحانیان سنتی و حوزههای علمیه دانست. خامنهای پس از حدود سه دهه از رهبری خود هنوز نتوانسته است که پایگاه محکمی در حوزههای علمیه بنا نهد. اعتبار او در حوزهها صرفا بهقدرت مالی وسیع او و حمایت مادیاش از حوزهها محدود است. از او نه آثار فقهی برجستهای منتشر شده و نه تا کنون موفق بهپرورش شاگردان برجستهای در بین اساتید حوزههای علمیه شده و نه دیگر شاخصههای مراجع با نفوذ در ساختار سنتی حوزهها را میتوان در او یافت. از این جهت، خامنهای ناگزیر بهایجاد پایگاه دینی جایگزینی بود که اعتبار دینی خود را بهعنوان ولی فقیه بر آن استوار سازد. مداحان نقش این جایگزین را بهبهترین وجه ایفا کردند. توجه ویژه خامنهای بهمداحان سبب افزایش بسیار زیاد تعداد آنان و ایجاد رشتههای مداحی در دانشگاهها از جمله دانشگاه علمی کاربردی شد.
خامنهای، با ارتباط مداحان بهخویش سبب بینیازی آنان و بریدن رابطهشان با حوزههای علمیه و روحانیان سنتی گشت. در دوره سابق مداحان بهنوعی تحت نظارت روحانیان بوده و نقش آنان حاشیهای بود. اما اکنون مداحان وابسته بهرهبری حکومت اسلامی، دارای اعتباری مستقل از روحانیان بوده و نقشی همارز و گاه مهمتر از روحانیان ایفا میکنند. افزون بر آن، مداحان وابسته بهرهبری بهطور علنی بهمراجع دینی حوزوی دارای گرایشهای مخالف با خامنهای حمله برده و با الفاظ رکیک از آنان یاد میکنند. شیوه برخورد آنان با آیتالله منتظری و نقش ویژه آنان در ایجاد جریان تهاجم بهبیت او از نمونههای بارز این امر است. یا برخی مواقع برخورد تند آنها با خانواده هاشمی رفسنجانی و…
ایجاد پایگاه دینی مستقل برای مداحان به تقویت و انتشار جریان پوپولیستی دینی و سیاسی در ایران یاری فراوان رسانده و زمینه انتشار وسیع خرافات دینی و دخالت باورهای دینی در امور سیاسی کشور را فراهم آورده است. به عبارت دیگر، این تغییر جهت از رابطه بحرانزا و رقابتی سران حکومت اسلامی و در راس همه خامنهای با حوزههای علمیه خبر میدهد.
فاطمی معاون هماهنگی و برنامهریزی خانه مداحان حکومت اسلامی، درباره ورود مداحان بهعرصه سیاست، تاکید کرد: «مداح باید پشتیبان رهبرش باشد؛ چرا که بیتعارف رهبر ما تنهاست. در حال حاضر تنها دو، سه نفر حرف میزنند و بقیه سکوت کردهاند؛ چرا فقط حاج منصور ارضی، حاج حسین سازور و حاج سعید حدادیان باید خودشان را خرج کنند و سینه خودشان را سپر بلا کنند. مگر بقیه خواب هستند؟ چرا فقط حاج محمود کریمی و حاج محمد طاهری باید مایه بگذارند. البته باید بهاین نکته توجه کرد که نوع گفتن، ادبیات انتقاد و اینکه نقد باید دلسوزانه و خیرخواهانه باشد هم مهم است».
از جمله این راهکارها یکی سازماندهی مداحان و اعطای منزلت مذهبی، سیاسی و اقتصادی بود. این سیاست، بهخصوص در دوره احمدینژاد تشدید شد بهطوریکه نقش این جماعت در عرصه اقتصادی و سیاسی صریحتر شده و حتی ارتباطهای آنها در قالب جامعه مداحان تهران یا سازمان بسیج مداحان رسمیت یافت.
در همین راستا، مداحان برای گسترش فعالیتهای خود عزم جدی نشان دادهاند و اخیر مجموع ۲۱ جلدی آشنایی با اصول مداحی از سوی موسسه «قدیم الاحسان» منتشر شده است.
بنا بهگفته حسن آهی نایبرییس خانه مداحان ایران، فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی مداحان گسترش یافته و دانشکده علمی -کاربردی آن نیز با آغاز بهکار دانشجوی برادر و خواهر میپذیرد. ایجاد چنین تشکلات حکومتی، برای بسیج افکار عمومی و ایجاد سد و مانع و تنگنا در مقابل پیدایش و پویش جامعه مدنی و سکولار و سازمانهای مردمی صورت میگیرد.
البته برای این که مداحان را خوب بشناسیم و درباره مبالغ دریافتی آنها و آمار و ارقامشان و تبلیغ رهبری حکومت اسلامی و غیره آشنا شویم بهتر است آن را از زبان «حاج مهدی فاطمی» که اکنون معاون هماهنگی و برنامهریزی خانه مداحان کشور بشنویم.
مهر ماه سال ۱۳۹۴، معاون هماهنگی و برنامهریزی خانه مداحان کشور درباره ماجرای دریافت ۶۰۰ میلیون پول توسط یکی از مداحان را تشریح کرد.
فاطمی، درباره ماجرای دریافت ۶۰۰ میلیون پول توسط یکی از مداحان توضیح داد و گفت: «من تا حدودی در جریانش هستم و قضیه از این قرار بود که یکی از مداحان بهیک شهرستان میرود و آنجا یک فردی که خودش مولتی میلیاردر است، این پول را خودش بهمداح میدهد تا او بتواند هم خرج هیات تهران خود کند و هم خانه بخرد. اما سئوال اینجاست که چرا بعضیها نمیتوانند ببینند؛ حالا یک نفر خواسته بهیک مداحی کمک کند، اشکال کار کجاست؟ چرا بعضیها اینقدر کوتاهبین و تنگنظر هستند؟»
بهگزارش ایلنا، قریب به ۳۰ سال است، مداحی میکند …. سه نسل قبل او مداح و اهل حوزه بودهاند… از «حاج مهدی فاطمی» که اکنون معاون هماهنگی و برنامهریزی خانه مداحان کشور است، درباره موضوعات مختلفی چون تفاوت مداحیهای سنتی و جدید، پایین آمدن کیفیت مداحیها در مجالس عزاداری، سبکهای جدید در مداحی، نرخ مداحی در کشور، توهین بهمقامات کشور از سوی برخی از مداحان و پاکت گرفتن برخی از آنها پرسیدیم. حاج مهدی همچنین درباره ماجرای دریافت ۶۰۰ میلیون پول توسط یکی از مداحان توضیح داد و بر این موضوع تاکید کرد که ورود مداحان به بحث سیاست منافاتی با امر ستایشگری ندارد. او البته انتقادهایی هم داشت؛ از انتقاد بهموازیکاری برخی موسسات در حوزه مداحی تا اینکه همه از یک نفر حرف شنوی ندارند و هر کسی در این حوزه ساز خودش را میزند.
حاج مهدى فاطمی (معاون هماهنگی و برنامهریزی خانه مداحان کشور)، در گفتوگویی تفصیلی درباره سطح مداحیهای امروز و همچنین تفاوت مداحیهای سنتی و جدید، اظهار داشت: «بنده نه فقط در جایگاه مداح و شاعر، بلکه بهعنوان عضو کوچکی از خانه مداحان بر این باور هستم که وضعیت مداحی را میتوان از چند جهت؛ گستردگی، پراکندگی و کمیت بررسی کرد؛ در حال حاضر مجالس ما اصلا قابل قیاس با مجالس قدیم نیست؛ بهطوریکه هم اکنون مجالس پرشورتر شده وتعدد مجالس هم بیشتر از قبل شده است. جمعیتها متراکمتر و مثل قدیم نیست که در یک مجلس۳۰ یا ۵۰ نفر دور هم جمع شوند و فقط در تهران دو، سه مجلس داشته باشیم که مخاطب زیادی داشته باشد. هماکنون خوشبختانه به دلیل استقبال گسترده آحاد مردم شریف ایران بهخصوص قشر جوان، خیل عظیمی پای مجالس سیدالشهداء(ع) هستند».
معاون هماهنگی و برنامهریزی خانه مداحان کشور ادامه داد: «یکی از دوستان مداح جوان ما بهنام «سید علی مومنی» که از قضا بهاو هم انتقاداتی مشابه وارد شده بود به دلیل اینکه این داستان را از زبان پدر بزرگوارشان حجةالإسلام حاج آقا سیدمحمود مؤمنی که از خطبای قدیمی جامعه مداح هستند، شنیده بود و میخواست بهنوعی همان جواب را بهمنتقدان خود بدهد که شاید در نحوه بیان نتوانسته بود منظور را برساند، آن شعر «رقاصم، رقاصم، رقاص عباسم» را خوانده بود، البته پدر من در مقام نصیحت میگفت؛ روزی مرحوم شیخ رضا سراج دندان مصنوعی را از دهان بیرون آورده بود و گفته بود این دندان قالب دهن من است، کنایه از اینکه حرفایی که من سر منبر میزنم را دیگران تقلید نکنند، زیرا ممکن است؛ این حرف از سوی دیگری خریداری نداشته باشد».
او با اشاره بهاینکه در راس مداحان مشهور کشور حاج منصور ارضی (عرشی)، حاج آقا محسن طاهری، حاج علی انسانی و حاج رضاپور احمدپور بودند که بهدلیل داشتن سبک و سیاق منحصر بهفرد، بین مردم دارای اقبال بیشتری بودند، گفت: بروید علت را جستجو کنید و ببینید چرا مردم گرایش بهاین عزیزان داشته و دارند؟ و حتی با اینکه در حال حاضر شاید بهدلیل سن بالا برای این بزرگواران پیگیری امور جامعه ستایشگری کمی مشکل باشد، ولی باز هم با همت و غیرت و دلسوزانه برای تربیت شاگرد، در این عرصه، پیشقدم و پرچمدار هستند».
معاون هماهنگی و برنامهریزی خانه مداحان کشور عنوان کرد: شخص حاج آقا منصور ارضی، با تاسیس موسسه قدیم الإحسان در راستای دانشافزایی مداحان جوان، کلاسهای مداحی، مقتلشناسی، آشنائی با ادبیات آئینی برگزار میکند و با بهره گیری از زحمات شاعر جانباز حاج محمود ژولیده، دکتر حاج سید علی قریشی، حاج جواد حیدری و حاج مصطفی روحانی، بیوقفه، با برنامهریزی مدون و اصولی، با تلاش دلسوزانه تا بهحال اثرات بسیار مثبت و مشهودی را در این راه از خود بهجای گذاشتهاند».
فاطمی با بیان اینکه با همت مرحوم استاد حاج علی آهی و تحت مدیریت حاج محسن طاهری، خانه مداحان راهاندازی شد، گفت: در ادامه، با زحمات حاج حسن آهی، حاج ابراهیم صدیق، حاج داوود نورصالحی با برگزاری کلاسهای آموزش مداحی، راهاندازی انجمن ادبی، پایگاه بسیج، دارالقرآن و جلسات هفتگی هیأت جامعه مداح در روز یکشنبه؛ که بار مسئولیت آن بهدوش حاج حمید بهاری افتاده موج مثبت و جدیدی در جهتدهی و اعمال سیاستهای کلان جامعه ستایشگری کشور به راه انداخته است».
او عنوان کرد: در حال حاضر شورائی بهنام شورای ستایشگری تشکیل شده، که خانه مداحان، هیات رزمندگان، بسیج مداحان، بنیاد دعبل، کانون مداحان، در این شورا عضو هستند، اما بدون تعارف هنوز من متوجه نشدهام که خروجی کار کجاست. بهجای موازیکاری باید یک نفر راس هرم قرار بگیرد و دور تا دورش سایرین حلقه بزنند و هرکدام گوشه پرچم را بگیرند و بلند کنند؛ همه باید از یک نفر حرف شنوی داشته باشند نه اینکه هر کس ساز خودش را بزند. دوستان مداح و شاعر من تایید خواهند کرد که در ظاهر تمامی دوستان متفق بر این امر هستند، اما در عمل بزرگواران سعی دارند تمام هندوانهها را با یک دست بردارند و این هم بهخاطر احساس مسئولیت و دلسوزی آنهاست، ولی چاره کار این رویه حال حاضر نیست».
فاطمی، خطاب بهمداحان جوان گفت: «دوستان سئوال نکنند؛ حاج حسین سیب سرخی و حاج رضا هلالی چرا معروف شدند و ما نه. این را به ذهن بسپرند که حتما آنها درون خود چیزهایی داشتند که دیگران نداشتند. خانواده سیب سرخی خانواده نوکرهای سیدالشهداست؛ برادر مرحوم ایشان حاج مجید سیب سرخی از مداحان و جانبازان دفاع مقدس بوده و یا رضا هلالی چلههای زیارت عاشورا و حال درونی او بوده که اسمش را بر سر زبانها انداخته است».
فاطمی، همچنین درباره دخالت مداحان در امور سیاسی کشور، گفت: «اگر مداحان نباید در حوزه سیاست دخالت کنند، چرا تمامی کاندیداها موقع انتخابات که میشود در مجالس روضه حضور پیدا میکنند؟ یادم هست؛ آقای احمدینژاد زمان انتخابات این هیات و آن هیات میرفت. چرا فقط زمانیکه نوبت بهمداحان میرسد، میگویند از احساسات دینی سوءاستفاده میشود؟ و یا اینکه میگویند؛ دین از سیاست باید جدا باشد»؟
معاون هماهنگی و برنامهریزی خانه مداحان، بهسخنان رهبرشان خامنهای در خصوص هیات اشاره کرد و گفت: «حضرت آقا در دیدار با مسئولان هیاتهای رزمندگان سراسر کشور فرمود ما هیات سکولار نداریم. اصلا امام حسین(ع) با قیامش این درس را بهما داد که دین ما فقط در سجاده عبادت خلاصه نمیشود. چطور از نانوا و راننده تاکسی و.. در مورد سیاست نظر میدهند، اما این حق از مداحان باید سلب شود آیا مداحان عضوی از آحاد این جامعه نیستند؟ چطور ما از بین روحانیون در قامت رییس جمهور، نماینده مجلس و… چهرههای بسیاری را میبینیم، ولی حتی در مورد اظهار نظر درباره سیاست توسط مداحان این همه هیاهو را باید شاهد باشیم…».
فاطمی، همچنین در پاسخ بهاین سئوال که در حال حاضر چه تعداد مداح در کشور داریم و اینکه آیا برای مداحی نرخ مشخصی وجود دارد یا خیر؟ گفت: در کشور طبق آمارهای گرفته شده بالغ بر ۱۰۰ هزار مداح داریم که از این تعداد ۲۲ هزار نفر آنها به صورت دائمی و حرفهای مشغول انجام وطیفه هستند. البته برخی آمارهای غیر رسمی تا ۲۰۰ هزار مداح را هم عنوان کردهاند.
معاون هماهنگی و برنامهریزی خانه مداحان، با طرح این پرسش که آیا آیا پاکت(پول) گرفتن توسط مداحان درست است یا خیر؟ گفت: «بله درست است، چه اشکالی دارد؟ زمان امام صادق(ع) وقتی که روضهخوانی برای حضرت روضه خواند، حضرت فرمودند؛ زنها هرچه طلا و جواهر دارند، بیاورند بعد فرمود؛ این برای این دنیا باشد، در آن دنیا جبران میکنیم. بنابراین گرفتن پول و پاکت کار اشتباهی نیست. بلکه باعث برکت زندگی هم میشود».
معاون هماهنگی و برنامهریزی خانه مداحان، با طرح این پرسش که برخیها میپرسند که آیا طی کردن نرخ از سوی مداحان، حرام است؟ گفت: «خیر حرام نیست؛ البته باید این را در نظر گرفت که هر کاری یک نرخی دارد…».
حاج مهدی فاطمی، در پایان توصیه کرد که «جوانان باید جلوی استادان و بزرگترهایی مثل حاج منصور، حاج محسن طاهری، حاج محمودکریمی و حاج آقای طاهری و حاج حسین سازور زانو بزنند و در مقابل بزرگان ما باید دست جوانان را بگیرند و اگر هم کاری را بلد نبودند، پدرانه رفتار کنند. بهآنها یاد بدهند که بحمدلله همینطور هست».
توسعه و رسمیت یافتن جماعت مداحان نمیتواند بدون پیامدهای سیاسی و اقتصادی و ایدئولوژیکی باشد. بنابراین عجیب نیست اگر این جماعت اینک رسما خواهان سهم ویژه سیاسی هم شده و تمایل خود برای ارائه لیستی در انتخابات مجلس ابراز کردهاند.
در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی، سعید حدادیان یکی از مداحان مشهور تهران اصولگرایان را تهدید کرده بودند در صورت نرسیدن به وحدت، حساب خود را از آنها جدا کرده و با فهرست جداگانه در انتخابات مجلس حاضر خواهند شد. البته چندی بعد همین فرد، با تغییر موضع خود گفت مداحان قصد ارائه لیستی برای حضور در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی را ندارند و نمیخواهند وارد مجلس شوند.
البته نباید تصور کرد البته این تنها ابراز نظر سیاسی مداحان نبوده و نیست مداحان تلاش میکنند تا در عرصه دیپلماسی و سیاست خارجی نیز داری اثر باشند. برای نمونه، صادق آهنگران، که از مداحان جبهههای جنگ ایران و عراق بود نیز قدم زدن محمدجواد ظریف و جان کری در ژنو را «ننگی» در تاریخ انقلاب اسلامی دانسته و گفته چنین «توهینی» به مردم ایران قابل توجیه نیست. او در همین راستا افزود: «سابقه نداشته یک نفر از یک کشور انقلابی با «گرگ خونخواری» که میلیونها آدم را «قتلعام» کرده، قدم بزند».
حاج محمد فراهانی رییس سازمان بسیج مداحان کشور هم دیپلماسی و سیاست خارجی دولت یازدهم را به زیر سئوال برده میگوید: «با شروع مذاکرات در دولت جدید و نوع نگاه دولتمردان، امر بر برخی مشتبه شد که میتوانند از طریق مذاکرات پلی بزنند به رابطه با آمریکا و با به فراموشی سپرد اصول انقلاب راه نفوذ آمریکا را به کشور باز کنند». منصور ارضی که یکی از مداحان شناخته شده تهران بهشمار میآید نیز برای اینکه از سایر مداحان در میدان آمریکا ستیزی کم نیاورد با «پیر» و «کفتار» خواندن رفسنجانی برای او آرزوی مرگ کرد و گفت:«او یعنی رفسنجانی اظهارات نادرستی درباره حذف شعار مرگ بر آمریکا میکند و عدهای از اطرافیان پولپرست و بیغیرتش از او حمایت میکنند. البته کارکرد این مداحان تنها بهعرصههایی که یاد شد ختم نمیشود.
آنها همچنین در عرصه راهانداختن رعب و وحشیت در جامعه، سرکوب روانی، سرکوب پنهان و حتی سرکوب عریان نیز آمادگی خود را بهنمایش گذاشتهاند. در تایید این نکته فرمانده نیروی انتظامی بر نقش برخی از جماعتهای مداح در سرکوبهای سال ۸۸ تاکید کرد. او در مصاحبهای گفت: «بچههای هیات دانشگاه تهران و آقایان پناهیان و سعید حدادیان آمدند و تظاهراتی راه انداختند. همان جمعیت بیرون آمد و در شکستن روحیه اینها(متعرض تقلب انتخاباتی سال ۸۸) بسیار موثر بود».
بهگزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری تسنیم، ۱ اسفند ۱۳۹۴، علی قریشی کاندیدای انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در نشست خبری که پیش از ظهر امروز در خبرگزاری فارس برگزار شد، در خصوص اخبار منتشر شده مبنی بر عدم حمایت جامعه مداحان از لیست اصولگرایان اظهار داشت: قاطبه مداحان ولایتمدار در تهران از ائتلاف اصولگرایان بهعنوان لیست خوب و مورد وفاق جمعی یاد کردند و از آن لیست برای پیروزی جریان اصولگرایی حمایت میکنند.
قریشی خاطرنشان کرد: دولتی که در عرصه بینالمللی با دیپلماسی خنده و مهربانانه با کشورهایی که هم اکنون هم بدترین روشها را در خصوص ایران اعمال میکنند، باید با مردم خود نیز همین دیپلماسی پیاده کند و دولتی که دیپلماسی خنده و مهربانانه برای بیرون مرزها دارد باید فکری به حال کشور کند.
وی گفت: اولین هدف دولت باید این باشد که فاصله خود را با مردم کم کند؛ در این دولت فاصله بین مردم و دولت به خوبی حس میشود.
البته این بحث ها را کسی جدی نمیگیرد. چرا که قطعا سوخت و ساز آنها صرفا جنبه جناحی و رقابتی دارد. بهویژه در دورههایی که به اصطلاح انتخاباتشان در پیش است بحث و رقابت جناحها با طرح چنین مسایلی اوج میگیرد.
خبرنگار ایسنا، که بهقول خودش «بهسراغ یکی از پیرغلامان اهل بیت» رفته، نوشته است: «… ثروتمندان جامعه هستند که با دادن پولهای بیحساب و کتاب کار را خراب میکنند؛ حالا نمیدانم از سر عشق بهاهل بیت(ع) است یا از سر چشم و هم چشمی. اما وقتی برای نیم ساعت مداحی کردن چک ۳ میلیون تومانی میکشند و در جیب مداح میگذارند و نامش را هم صله میگذارند». بهگفته همین «پیرغلامان اهل بیت» برخی از بانیان مساجد: «برای ۲۰ شب سخنرانی یک سخنران معروف در ایام ماه مبارک رمضان ۳۰ میلیون تومان بهاو پرداخت میکند؛ چرا که از حضور او تعداد نمازگزاران و مستمعان چندین برابر میشود و حتی سهم کمک به مسجد نیز افزایش چشمگیری پیدا میکند». همین رسانه میافزاید: «یکی از کسانی که قرابت زیادی با برخی مداحان معروف دارد و البته نمیخواهد نامی از او آورده شود در اینباره میگوید: دهه اول محرم امسال یکی از مداحهای معروف و نامی برای ۱۰ شب مداحی ۴۰ میلیون تومان صله گرفت که در مقایسه با مبلغی که سال گذشته بهاو پرداخت کردند ۱۵ میلیون تومان افزایش داشته است». بهگزارش پایگاه خبری تحلیلی عصر قانون دستمزد برخی مداحان برای یک شب مداحی و نوحهخوانی بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیونی در نوسان است.
روزنامه جام جم نوشت: «…قیمت پایه برای مداحان معمولی شهر تهران از شبی صد هزار تومان آغاز و تا ۵۰۰ هزار تومان هم میرسد، اما برخی مداحان معروف و سرشناس که معمولاً در هر شب اشعار جدید و سبکهای نو را میخوانند، ممکن است بیش از این ارقام بابت مداحی یک شب دریافت کنند». با وجود اینکه برخی از مقامات حکومتی گفتهاند که مداحان دستمزدی نگرفته و برای عرضه خدمات خود «صله» میگیرند ولی حجت الاسلام مرتضوی رییس سازمان تبلیغات اسلامی چهارمحال و بختیاری پیش از این با ناخرسندی از رفتار برخی از مداحان پیش از این گفته است: «مداحان استان ۷ تا ۱۰ برابر نرخ تعیین شده دستمزد میگیرند».
البته فعالیتهای اقتصادی مداحان به این امور منحصر نمیشود و مداحان خواستار گسترش فعالیت در عرصههای دیگری همچون امور «تعاونی» و احیانا امور اعتباری خواهند بود. چندی پیش حسن آهی نایبرییس خانه مداحان با اشاره بهاینکه خانه مداحان ۱۷۰۰ عضو دارد خانه مداحان قرار است از امسال فعالیتهای اقتصادی را برای درآمدزایی آغاز کند. بخشی از این برنامهها راهاندازی شرکت تعاونی مصرف و نیز شرکت تعاونی اقتصادی است». بدین ترتیب چرخه منزلت-ثروت-قدرت بهکامل میشود.
بنا بهبررسی برخی از اقتصاددانهای اجتماعی حکومتهای رانتی مثلا با بهکارگیری درآمدهای نفتی با دادن امتیاز و رانت بهبرخی از گروههای اجتماعی، «جامعه مدنی ویترینی» خود را تشکیل داده و مانع تشکلهای مستقل از دولت یا تشکلهای اعتراضی میشوند. توزیع رانت میان شهروندان و تشکیل «گروههای شیفته اقدامات انقلابی و خردمندانه رهبر» برای جلب حمایت آنها از جلوههای دیگر این گروهسازی است. پژوهشهای گوناگون نشان میدهد که گروهسازی حکومتهای رانتی مانعی برای پیدایش جامعه مدنی مستقل از دولت و همچنین سرمایه اجتماعی است.
در گزارش فارس نیوز خبرگذاری وابسته بهسپاه آمده بود صدیقی امام جمعه تهران، گفته است: «حضرت آیتالله خامنهای، این زعیم ما اگر حکمی کند و در صورتی که انقلاب و قانون اساسی هم نباشد، نه تنها مردم مقید و نماز خوان ما، بلکه حتی «داشهای محله» نیز با غیرت دینی بهخودشان اجازه نمیدادند لحظهای در اجرای فرمان آن بزرگوار تسامحی و تساهلی کنند!»
تهدید صدیقی، چندان بیپیشینه و بیپایه نیست. چه شیخ محمد یزدی نیز- چنانچه در خاطراتش آمده- دارالتبلیغ شریعتمداری را با کمک همین لاتها برچید. خزعلی و جنتی برای تسخیر دانشگاه اهواز همین لاتها را بکار گرفتند. مهدی کنی بهخوبی ماشاالله قصاب و گروه ضربتش و خدماتش بهخمینی را بهیاد میآورد. همین کمیتههای انقلاب مملو از لاتها، بعدها منبع مهم جذب نیرو برای سپاه پاسداران، بسیج و نیروی انتظامی حکومت شدند. صف شکن و پیاده نظام حمله بهامثال آیتالله منتظری و مراجعی که مطیع خامنهای نیستند. همین جماعت لات است که گاه بهلباس طلبه-کماندو در میآیند، گاه سپاهیاند، گاه لباس شخصی، گاه بازجو و گاه در چهره کارمند دادگاه انقلاب ظاهر میشوند. یا مانند آیت الله ملاحسنی امام جمعه ارومیه.
در حکومت پهلوی نیز لاتها نقش مهمی را بهعنوان گارد شخصی روحانیت بازی میکردند. رابطه شعبان بیمخ و طیب حاج رضائی با امثال کاشانی که پدیده پنهانی نیست بهجزئی از تاریخ مکتوب ایران تبدیل شده است، نماد همین مطلب است. منبع تغذیه لاتهای ایران، توسعه نیافتگی اقتصادی،سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. البته نقش دولت رانتی- نفتی در تولید شبکه لاتها هم بسیار مهم است.
هیئتهای تعزیهای نیز عمدتا در دست لاتهاست. مردسالاری و اسطورهگرایی، خشونت زبانی بهزبان سیاسی امروز و حتی دیپلماسی بدل شده است. مداحان واسطه، نقطه وصل و ارتباط همزمان لاتها و آخوندها هستند. لاتها از قدیم الایام یکی از مخاطبین و پایگاههای روحانیت بودند. دلایل گوناگونی هم این امر را توضیح میدهد. دین با توقعات و خواستههای این گروه سنخیت زیادی دارد.
بدین ترتیب، تفکیک این دو گروه اجتماعی از یکدیگر بسیار دشوار است. گاهی لاتها از زبان آخوند و آخوندها از زبان لاتها سخن میگویند. سخنرانیهای شیخ محمد یزدی و علمالهدی و جنتی و غیره عرصه همین نوع زبانپردازی است. همچنین حسن شریعتمداری مدیر مسئول کیهان از سوی خامنهای و یوسف میرشکاک و ده نمکی و… مداحان حلقه واسطه میان واعظ و لات هستند. عجیب نیست اگر لاتی به چهره مداح درآید(حدادیان، انصاریان). یا مداحی در لباس لات ظاهر شود مانند رویانیان، سردار قاسمی و…
لاتها تواناییهای زیادی برای ایفای همزمان نقشهای گوناگون و حتی متضاد را دارند. میتوان از آنها گارد ویژه رهبر تشکیل داد(لباس شخصیها)، نیروی ارتش ظاهرا رسمی تشکیل داد(سپاه پاسداران)، یا حتی آنها را زیر نام نیروی میلیشیای ملی پنهان کرد(بسیج). اما توان این لاتها از این هم بالاتر است، چه قابلیت تبدیل شدن بهکارگردان سینما(ده نمکی)، شاعر(یوسف میر شکاک) و روزنامهنگار و نویسنده(حسین شریعتمدار و شهریار زرشناس) و…
لات هرچند خود قربانی جامعه توسعه نیافته و واپس گرایی است اما حاضر است دیگران را هم قربانی رهبران خود کند. سلسله مراتب آخوندی از آیتالله الاعظمی مرجع تلقید که در راس هرم قدرت آخوندی قرار دارد شروع میشود و بهتدریج در نقشهای مختلفی همچون آیتالله، آخوند، طلبه، واعظ، پیش نماز، روزهخوان و سرانجام مداحان را میآفریند. در واقع مداحان دارای پائینترین رتبه در مدارج مقامات مذهبی-آخوندی هستند. رمالان و جنگیران حتی منزلت مداح و روزهخوان هم ندارند و کارکرد آنها، شکستن طلسم و یا رفع و رجوع تردیدها و چند دلی مراجعین سادهدل است. اگر رمال در جستجوی راه حلساده و ارزان است، مداح مولد و مروج ادبیات مبتنی بر روایات اسطورهای سوزناک و حزنآفرین از چهرههای دینی و بهخصوص امامان شیعه است. تحریک شور و هیجانات روانی و برجسته کردن شخصیتهای مذهبی که در کنار خدا دارای جایگاه ویژای هستند، گفتمان تکراری آنهاست. گفتمانی که پر از ناهنجاریهای جماعتی است که خود نیز چندان سر و سامانی ندارند. انگار آدم و عالم برای دشمنی با این جماعت ساختهاند.
سال ۱۳۹۴، یک مقام مسئول در ستاد مبارزه با مواد مخدر، عنوان کرده بود: «بیش از ۱۳ هزار روحانی و مداح برای پیشگیری اولیه از اعتیاد آموزش دیدهاند».
بهگزارش نشریه آرمان در سال ۱۳۹۴، یکی از معضلات مهم در جامعه ما اعتیاد است که نگرانیهای زیادی را برای مسئولان و خانوادههای ایرانی ایجاد کرده است بهحدی که ۹۲ درصد از جمعیت ۷۹ میلیونی ایران، نگران مواد مخدرند و بهعنوان یک دغدغه اصلی بهآن نگاه میکنند. در کشور ما یک میلیون و ۳۵۰ هزار معتاد وجود دارد که ۷/۹۰ درصد آنها مرد و ۳/۹ درصد آنها زن هستند. وقتی هم که کشور ایران در همسایگی بزرگترین کشور تولیدکننده مواد مخدر دنیا، یعنی افغانستان قرار گرفته است، هر چهقدر هم که برای مسئله مصرف مواد مخدر در جامعه نگران باشیم باز کم است.
۶۳ درصد معتادان در کشور ما، متاهل هستند و اعتیاد بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر هزار و یک آسیب اجتماعی دیگر مانند کودک آزاری، همسرآزاری، زندانیشدن افراد، طلاق، فقر و… اثرگذار است. معضل سیاه اعتیاد مانند خورهای بهجان تمام اقشار و طبقات اجتماعی افتاده است بهحدی که آمار اعتیاد در بین زنان در یک دوره چهار ساله دوبرابر افزایش یافته و آمار زنان معتاد از ۲/۵ درصد به ۲/۹ درصد رسیده است. کار بهجایی رسیده که در کشور روزی ۱۰ نفر در اثر اعتیاد جان خود را از دست میدهند. برای درک بهتر معضل اعتیاد فقط استناد بهچند آمار کمی کافی نیست، هر روز که میگذرد معضل اعتیاد صورتکهای جدیدی بهخود میگیرد و پیچیدگی ماجرا بیش از پیش میشود. این روزها روانگردانها و مواد مخدر صنعتی رواج زیادی پیدا کرده است که این تغییر الگوی مصرف، مشکلات مصرف مواد مخدر در کشور را بیشتر و پیچیدهتر کرده است. این مواد بهدلیل ماهیتی که دارند بیشتر از سوی جوانان مورد استفاده قرار میگیرند و کسانی که در دام آن میافتند، خیلی دیر متوجه میشوند که اعتیاد دامنشان را گرفته است. ادامه این ماجرا بهاین ختم میشود که سن اعتیاد در جامعه پایین میآید و مسئولان دائم در اظهارنظرهایشان از رواج مواد در مدارس و دانشگاهها خبر میدهند. این تنها توصیف کوچکی از وضعیت اعتیاد در کشور ما بود، این ماجرا سر درازی دارد که در حوصله این گزارش نمیگنجد اما بعد از این همه حرف و حدیث، پرسشی که مطرح میشود این است که حالا چه باید کرد؟
تا این جا گزارش آرمان اشکالی ندارد هر چند که بیش از ۲۰ سال است آمار اعتیاد با همه هشدارهای کارشناسان و افزایش جمعیت، همچنان ثابت مانده است شاید یک معجزه «اسلامی و الهی» است نمایشها و هنرهایی که تنها از عهده سران و مقامات حکومت اسلامی و ارگانهای مسئولش بر میآید. برای مثال، در رابطه با بیکاری آمار میدهند که اگر هنگام آمارگیری فرد برای چند روزی هم کار کند شاغل بهحساب میآید. و زنان خانهدار و دانشجویان و سربازان نیز بیکار بهحساب نمیآید بنابراین آمار بیکاری در ایران، همواره پایین اعلام میگردد. یا هنگام تعیین حداقل دستمزدهای کارگران، بانک مرکزی تورم را بسیار پایین و غیرواقعی اعلام میکند تا بگویند دستمزد کارگران متناسب با تورم تعیین شده است. بههمین دلیل، دستمزد کارگران ایران دستکم یک سوم پایینتر از مخارج واقعی آنان است و این دستمزدهای ناچیز بههیچوجه زندگی آنها و خانوادههایشان را تامین نمیکند. این مسئله و بیکاری و فقر هم سبب شدهاند که آسیبهای اجتماعی مانند خودکشی، تنفروشی، طلاق، بزهکاری، اعتیاد، فرار از خانه، کودک خیایانی و غیره بهسرعت از مرزهای معمولی بگذرند و بهمراحل هشداردهنده و خطرناکی برسند. البته این نوع هنرها در نزد سران و مقامات و ارگانهای حکومت اسلامی، خدادادی و بیکران و پایانناپذیر است.
اما اگر بهبحث ترک اعتیاد توسط مداحان برگردیم. بحث ساده در این مورد این است که برای مبارزه با مواد مخدر در جامعه چهار نوع هدف و اقدام کلی اهمیت اصلی دارند: ۱- تامین زندگی شهروندان بهویژه جوانان؛ ۲- درمان معتادان که قربانی هستند. ۳- فرهنگ سازی در جامعه. ۴- قوانین سختی علیه باندها و توزیعکنندگان کلان مواد مخدر وضع کرد نه این که معتادان، یعنی این قربانیان باندهای مافیایی سودجو و تبهکار را زندانی و شکنجه و اعدام کرد.
هدف حمایت از معتادان نخست بهاین معنی است که مراکز ترک اعتیاد گسترش یابد و از نظر پزشکی حرفهای و انسانی عمل کند. دوم این که طرحی عملی و وسیع در رابطه با اشتغال و کم کردن بیکاری و بیمه مکفی برای همه بیکاران کشور وضع گردد. سوم این که آگاهگری و روشنگری وسیعی در را با به مضرات و خطرات ویرانگر اعتیاد در سطح کشور بهویژه در رسانهها، مدارس، رادیو، تلویزیون صورت گیرد تا شهروندان برای مقابله با این معضل خانمانسوز آشنا گردند.
اما در حکومت اسلامی ایران، این قربانیان بهجای این که از این حمایتها برخوردار گردد دستگیر و شکنجه و زندانی و اعدام میشوند. بهعبارت دیگر، قربانی را قربانی میکنند و با عوامل اصلی و پیشگیری اصلی آن نیز کاری ندارند. شاید یک دلیل مهم در گسترش اعتیاد در جامعه ایران، این است که اغلب باندهای تبهکار و شبکههای مافیایی توزیعکننده مواد مخدر در دست ارگانها سرکوب و عناصر نزدیک بهمقامات حکومتی هستند.
بدین ترتیب حکومت اسلامی ایران، بازار جدید و پررونقی بر محاحان باز کرده است. یعنی اکنون آخوندها و مداحان دستبهدست هم دادها ند تا هرچه بیشتر این قربانیان را پریشان کنند و شستشوی مغزی دهند.
سال ۱۳۹۴، مدیرکل دفتر امور فرهنگی و پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر، از آموزش بیش از ۱۳ هزار نفر از روحانیون و مداحان کشور در امر «پیشگیری» اولیه از اعتیاد خبر داد. عارف وهابزاده، در این رابطه گفته است: در راستای بهرهگیری مناسب از ظرفیت روحانیون و مداحان کشور در جهت پیشگیری اولیه از اعتیاد بالاخص برای قشر نوجوان و جوان، اداره کل فرهنگی و پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر با همکاری سازمان تبلیغات اسلامی در سال گذشته(۹۳) و پنج ماهه سال جاری(۹۴)، اقدام بهآموزش بیش از ۱۳ هزار نفر از گروه هدف مذکور نمود تا بتواند از این پتانسیل تاثیرگذار در راستای پیشگیری از اعتیاد اقشار مختلف جامعه بالاخص نوجوانان و جوانان کشور استفاده کند. او با بیان اینکه محتوای آموزشهای ارائه شده بیشتر نگاهی بهراهکارهای دینی و علمی پیشگیری از مصرف مواد مخدر دارد، گفت: ستاد در سال جاری نیز تفاهم نامهای را با سازمان تبلیغات اسلامی منعقد کرد تا این اقدام ادامه داشته باشد که در این زمینه بستههای آموزشی مناسبی تهیه شده و در اختیار آنها قرار خواهد گرفت.
رییس اداره هیات مذهی و مداحان سازمان تبلیغات اسلامی با اشاره بهشناسایی بیش از ۴۸ هزار مداح، گفت: ۵۱ آموزشگاه مداحی بهصورت خصوصی و با مجوز سازمان تبلیغات اسلامی در کشور فعال هستند که ۴ آموزشگاه در تهران است.
بهگزارش خبرگزاری مهر، ابراهیم غلامرضایی رییس اداره هیات مذهبی و مداحان سازمان تبلیغات اسلامی در رابطه با تعداد مداحان کل کشور که از سوی سازمان تبلیغات اسلامی شناسایی و ثبت شدهاند گفت: تعداد مداحان کل کشور که از سوی سازمان تبلیغات اسلامی شناسایی شده ۴۸ هزار و ۶۴ نفر است.
او افزود: از تعداد مداحان کل کشور ۵ هزار و ۵۹۵ نفر در تهران فعالیت می کنند، اما این افراد کسانی هستند که توسط کانون مداحان شناسایی شده و به طرق مختلف در برخی آزمونها شرکت کرده و میان مردم دارای وجههای هستند.
غلامرضایی با اشاره بهاینکه کانون مداحان تا کنون در دو دوره انتخابات خود را برگزار کرده است یادآور شد: نخستین دوره انتخابات کانون مداحان در سال ۱۳۸۵ در سراسر استانها و شهرستانهای کشور برگزار شد و دومین دوره آن بهمن ماه ۱۳۸۹ در ۳۲۰ شهرستان صورت گرفت.
او تصریح کرد: سومین دوره انتخابات کانون مداحان قرار است اوایل خرداد ماه برگزار شود. مدیر اداره هیئات مذهبی و مداحان با اشاره بهآمار آموزشگاههای مداحان در کل کشور گفت: آموزشگاههای کل کشور ۵۱ مورد است که این آموزشگاههای مداحی بهصورت تخصصی – خصوصی هستند که با مجوز و زیر پوشش سازمان تبلیغات فعالیت میکنند و تمام مباحث مداحی را ارائه میکنند.
غلامرضایی، با تاکید بر اینکه در برخی استانها چون یزد تعداد آموزشگاه مداحی قابل توجه است بهچند نمونه از استانها و تعداد آموزشگاههای مداحی دارای مجوز اشاره کرد. برای مثال تعداد این آموزشگاهها در تهران ۴ مورد، در آذربایجان شرقی یک مورد، در اصفهان پنج مورد، در چهارمحال بختیاری یک مورد، خراسان رضوی سه مورد، سمنان پنج مورد، سیستان و بلوچستان سه مورد، کرمان سه مورد، گلستان سه مورد، مازندران یک مورد، مرکزی یک مورد و یزد ۲۱ مورد هستند.
مدیر اداره هیات مذهبی و مداحان تصریح کرد: بیتردید در تهران و بسیاری از استانها برنامه تدریس مداحی در حسینه ها و مساجد به صورت خودجوش وجود دارد اما تعداد ثبت شده که با مجوز سازمان تبلیغات فعالیت میکنند در تهران همین چهار مورد است.
البته مداحان، جایگاه ویژه و مهمی در نزد خامنهای دارند نقش اصلی آنها، تبلیغ مداوم اسلام و حکومت اسلامی و در راس همه خامنهای و اطرافیان اوست. مداحان، همچنین نقش شستشوی مغزی جوانان را بهعهده دارند و دائما خرافات مذهبی بهحدی در ذهن آنها فعال نگه دارند که این جوانان کورکورانه اوامر و سیاستها حکومت را بپذیرند.
«مداحها اتاق فکر دارند»، این را روحالله بهمنی از مریدان «عبدالرضا هلالی» و از طیف مداحان جوانی که زمانی بهاحمدینژاد خیلی نزدیک بودند، به «خبرآنلاین» گفته است. اگر چه نگفته است اعضای این اتاق فکر چه کسانی هستند و این که طیف مداحان سیاسی معروف چه نقش و حضوری در این اتاق فکر دارند؛ گر چه اخبار و شواهد حاکی از این است که مداحان سیاسی مشهور تا کنون مسیر خود را رفتهاند و چندان تابع خانه یا کانون مداحان نیستند. اگر چه رییس کانون مداحان و مدیرعامل خانه مداحان وجود چنین اتاق فکری را تایید میکند اما آنطور که از صحبتهایش پیداست، این نهادها نقش نظارتی چندانی به ویژه درباره مداحان ندارند.
روزنامه شرق در مهر ۱۳۹۵، در گزارشی نوشته است: «این نهادها نقش نظارتی چندانی، بهویژه درباره مداحان مشهور سیاسی ندارند و برعکس، آنها را از هرگونه نقدی مبرا میدانند. این در حالی است که «محسن طاهری»، رییس سابق خانه مداحان، پیش از این گفته بود: «ارضی و حدادیان برای خودشان تشکیلات دارند. با ما خیلی مشورت نمیکنند و همه را در جریان تصمیمی که میخواهند بگیرند، نمیگذارند. لیدرهای آنها هم مشخص و شناخته شده و یکسری افراد سیاسی هستند. خود آقای حدادیان سالهاست با آقای ابوترابی ارتباط نزدیک دارد و بهطیف این آقایان نزدیک است. آقای ارضی و دوستان دیگر هم کسانی دارند که مسائل سیاسی را قطعا با آنها بهمشورت میگذارند.»
«محسن طاهری» در پاسخ بهاین که آیا وجود اتاق فکر را تایید میکند به «شرق» گفت: «در زمان ما یک چیزهایی تحت این عنوان وجود داشت اما مربوط بهگذشته است و من درباره الان خبری ندارم.»
روحالله بهمنی، به خبر آنلاین گفته است: «گاهی مداحان جمع میشوند، صحبتهایی میکنند ولی این که یک نفر از بالا بهطور دیکتاتوری دستور دهد و بگوید همه این کار را کنند، خیر اینطوری نیست. اگر هم حرفی زده بشود، یک اتاق فکر تشکیل میشود، همه نظراتشان را میدهند و در نهایت بر اساس خردجمعی تصمیم میگیرند.» او با بیان این که «مداحان شاخص در همه ایران فکر نمیکنم بیش از ۱۰ تا ۱۵ نفر باشند»، گفته است: «یعنی رده یکهایی که جلسات و مستمعان قوی دارند. جمع کردن اینها هم خیلی کار سختی نیست یا از طریق جلسات مستمر با هم در ارتباط اند یا اگر امکان حضور در جلسات هم نباشد، مسائل مهم جامعه را نیز با هم مطرح میکنند. همیشه سعی کردیم تصمیمگیریهای درست را انجام دهیم.» او با اشاره بهاین که «مداحان جوان هم عضو این اتاق فکر هستند»، گفته است: «این طور نیست که مثلا فقط مداحانی که بهبیت رهبری دعوت میشوند، عضو اتاق فکر باشند. اکثر آقایان که جلسات بزرگ و قوی و تاثیرگذار در کشور دارند، در اتاق فکر حضور پیدا میکنند. در جلسات ما، در حد بضاعت سعی میشود که فرامین حضرت آقا رعایت شود.»
اشاره «بهمنی»، بهاتاق فکر مداحان در شرایطی است که «هاشمزادههریسی» نماینده مجلس خبرگان، در نقد عملکرد مداحان، با اشاره بهاین که مداح مجتهد نیست، بهعصر ایران گفت: «نباید مردم را تکفیر کنیم. یک روز بهاین بگوییم شمر، فردا بهآن یکی بگوییم، عمر سعد. اینها ظلم بهامام حسین است. شمرها را زیاد نکنیم. بیایید دوستان امام حسین را زیاد کنیم. اگر همین منوال پیش برود، چیزی برای امام حسین باقی نمیماند. نباید عزاداری امام را با گناه و زشتی آمیخته کنیم.»
حجتالاسلام والمسلمین محمدمهدی افتخاری، نماینده مردم فومن و عضو مجمع نمایندگان روحانی مجلس هم بهایسنا گفت: «مداحان و ذاکران اگر واقعا پیرو مقام معظم رهبری هستند، باید به جای طرح مسائل سیاسی و آمیخته به خودخواهیها و منیتها، بصیرتآگاهی کنند. خداینکرده اگر فضاهای عبادی و هیاتهای عزاداری، به سخنان سیاسی تهی از عبودیت اختصاص یافت، کل نظام ضرر میکند.»
انتقادهایی از این دست البته تازگی ندارد اما بهاحتمال زیاد اشارهای است بهسخنرانی اخیر حاجمنصور ارضی، مداح مشهور که شب سوم محرم در مسجد ارگ در حین مداحی گفت: «بمیرند آنهایی که هر غلطی که بخواهند بر زبان جاری میکنند. از بس که حروم خوردند، این حرفها را میزنند. الان هم میخواهند شب تاسوعا جوانها را بکشانند، میدان کربلا را ول کنید بیایید میدون بازی. نقشهها زیاده شما مردم باید بیدار بشید. شما هر کدام اعتراض کنید، یواشیواش میفهمند. دنبال درگیری هستند، اگر حزبالله خشمش بگیره، همشون رو نابود میکنه.»
حاج «منصور ارضی»، اما همچنان همان انتقادات را ادامه میدهد تا جایی که چهارشنبه مصادف با روز سوم ماه محرم، در حسینیه لباسفروشان هم گفته است: «آنها که بهدروغ میگویند آبروی عزاداری برای امام حسین علیهالسلام آبروی امام حسین علیهالسلام نیست، آبروی اسلام نیست، حتی آبروی جمهوری اسلامی ایران نیست، بلکه آبروی ما این است که تیم ملی بازی کند حالا شب عاشورا و تاسوعا باشد یا شبی دیگر! بعد هم میگویند این فیفا است که موافقت نمیکند و ما را محروم میکند. خب سئوال من این است اگر خدا شما را از عزاداری برای امام حسین علیهالسلام محروم کنند چه میکنید؟ پس تنها راه آبروداری، بیداری مردم و فعالیتهای خود مردم است. چه اشکالی دارد مردم در بین خود اطلاعرسانی کنند و از این فضاهای مجازی استفاده کنند؟ کمی از این وقت خود را در این فضاها صرف دین و امام حسین کنیم، وای از آن روز که حزبالله خشمگین شود و بخواهند برخورد کند. آن وقت است که نمیتوان جلوی سیل مردم را گرفت، بعد میگویند یک عدهای تحریک کردند، خب وقتی شما کاری از دستتان برنمیآید، مردم وارد عمل میشوند. وقتی که نمایندگان مختلف در این مجامع حق شما و ایران را میخورند و صدای شما درنمیآید چرا میخواهید با فعالیت مردم در این زمینه مقابله کنید؟ یک روز هم بهخاطر امام حسین علیهالسلام زمان بازی را عوض کنید.»
با این حال «روحالله بهمنی»، در دفاع از حاجمنصور ارضی گفته است: «الحمدالله رب العامین سبقه حاجآقا مشخص است. حالا شاید یک مقدار لحن حاجآقا تند باشد اما در ته قلبشان خیرخواهی و صلاح و دلسوزی است. فکر نمیکنم حاجآقا ارضی خارج از خط و مشی و فرامین مقام معظم رهبری حرکت کند، بعضی موقعها شاید شخص خاصی را مدنظر داشته باشد و یک صحبتهایی کند. بالاخره حاجآقا هم دارد فضای جامعه را رصد میکند و اینطور نیست که بدون تحقیق و بدون فکر حرفی بزند. حاج آقا بهواسطه حضور در مجامع عمومی و افراد مختلف که سیاسیون هم جزء این قشر هستند، حتما یک مسائلی را میبیند که درباره آن مسائل صحبت میکند. صحبتهای او بهنظرم من دلسوزانه است. البته مقداری شاید لحن حاجآقا تند باشد اما ته قلب او همیشه خیرخواهی بوده است.»
این در حالی است که انتقاد از برخی بدعتهای مداحی انتقاد برخی آیتاللهها را بههمراه داشته است. سال گذشته «آیتالله مکارمشیرازی» در آستانه عزاداریهای ماه محرم در انتقاد از وضعیت مداحی گفته بود: «باید مراقب بود، این مجالس و محافل عزاداری بهدست نااهلان و ناصالحان نیفتد چون همان گونه که برکات این مجالس عظیم است، خطراتش هم عظیم است بهگونهای که گاهی با اشعار خود میتوانند افراد را گمراه کرده و بدترین بهانه را بهدست دشمنان بدهند.» او با بیان این که مشکل مداحان بهوسیله مداحان اصلاح میشود، یادآور شده بود: «عدهای تابع خط قرمز نیستند و میگویند ما باید مشتری جمع کنیم و مجالس ما مملو از جمعیت باشد. البته در مجلس بانوان هم این مسئله بیشتر است و بالاخره شما و ما مسئولیت داریم. بیاییم این آب زلال عزاداری امام حسین(ع) را جاری کنیم و برای تحقق این امر، مداحان پیشکسوت باید برنامه داشته باشند.»
نایب رییس مجلس، اخیرا اگرچه میگوید مداحان هم مانند سایر اقشار جامعه حق اظهارنظر درباره مسائل سیاسی روز را دارند و حتی ارائه لیست جداگانه مداحان در انتخابات را بلامانع میداند، اما معتقد است ورود مداحان بهمسائل سیاسی که پیوند مستقیم با کسب قدرت دارد، ممکن است از میزان تاثیرگذاری آنها بکاهد.
بهگزارش خانه ملت، مداحان در سالهای اخیر نقش پررنگ و جنجالی در مسائل سیاسی روز داشتهاند. نقشی که مخالفان و موافقانی دارد. عدهای بر این باورند که منبر، ذات مذهبی دارد و استفاده سیاسی از آن، سوءاستفاده از عرق و ارادت مذهبی پامنبریهاست ولی برخی دیگر معتقدند نمیتوان سیاست را از مدح و مرثیهگویی برای ائمه جدا کرد و بهاعتقاد آنان، این دو رابطهای تنگاتنگ با یکدیگر دارند. علی مطهری اما رویکرد میانهای دارد. او ضمن آنکه میگوید نمیتوان حق ورود بهمسائل سیاسی را از مداحان سلب کرد، معتقد است «مداحان نباید ابزار دست گروههای سیاسی واقع شوند.»
نایب رییس مجلس، حتی بهمداحان حق استفاده از نفوذ خود بهمنظور تغییر نگاه سیاسی طرفدارانشان را نیز میدهد و حتی حق ارائه لیست مجزا برای انتخابات را.
طیفی از مداحان، همچون «بهمنی» زمانی به «احمدینژاد» بسیار نزدیک بودند اما «بهمنی» گفته است: «این که حالا مداحان یا رجال سیاسی یک روزی از کسی حمایت کردند دلیل ندارد تا آخر عمرشان ملزم بهحمایت از او باشند. حالا یک سری آقایان یک تصمیمگیریها و نظراتی داشتند که این هم بهخودشان مربوط است که چرا زمانی از آقای احمدینژاد حمایت کردند و بعد حمایت نکردند یا چند دسته شدند.»
سال ۱۳۸۴، نامهای با امضای ۱۰۴ مداح کشور که نامهای آشنایی همچون حاجمنصور ارضی، سعید حدادیان، عبدالرضا هلالی و محمود کریمی در آن بهچشم میخورد، منتشر شد. این نامه در واقعبیانیهای بود که مداحان در روزهای مانده تا انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری منتشر کردند و نامزد مورد حمایت خود را «بسیجی ولایی دکتر «محمود احمدینژاد» اعلام کردند. «احمدینژاد» البته تا قبل از سال ۸۴ هم نام آشنا و البته محبوبی برای مداحان مشهور و هیأتهای مذهبی تهران بود. شهردار وقت تهران پای ثابت جلسههای هیاتها در مناسبتهای مذهبی مختلف بود. یک روز در مسجد ارک و پای مداحی حاجمنصور ارضی، روز دیگر در مهدیه امام حسن مجتبی(ع) و هیأت حاجسعید حدادیان. رابطه خوب احمدینژاد شهردار با هیاتهای تهران، البته به همین حضورها ختم نمیشد. بعدها دولت اول «احمدینژاد» حتی بهدولت مداحان هم مشهور شد و از نقش «منصور ارضی» در روی کار آمدن «احمدینژاد» سخن گفته شد. با این حال «بهمنی» درباره اثرپذیری «احمدینژاد» از مداحان هم گفته است: «آقای احمدینژاد یک جریانی بود، رایهایش متاثر از ارتباطش با حاجآقای منصور ارضی نبود. مگر یک مداح چهقدر میتواند رأی برای یک نامزد ریاستجمهوری جمع کند. البته حمایت دوستان مداح هم کمتأثیر نبود. آقای احمدینژاد روی یک سری شعائر و حساسیتهای مردم دست گذاشت و صحبتهایی کرد که گفتمان امام خمینی و انقلاب بود. مردم بهخاطر همین بهسمت احمدینژاد کشیده شدند. در واقع صحبتهایی کرد و وعدههایی بهمردم داد که مطمئنا در ذائقه مردم خوشایند آمد که بهاو رای دادند.»
اما بعد از انتشار تصویر چک بانک شهر و طرح نام مداح معروف، «سعید حدادیان» دیروز بهفارس گفته است: «برای اطلاع آنهایی که این شایعه را دستبهدست میکنند، باید بگویم در حال حاضر، کل موجودی بنده در بانک تجارت حدود ششمیلیون و ۵۰۰ هزار تومان و در بانک ملی ایران هم یکمیلیون و ۸۰۰ هزار تومان است. بنده از سال ۱۳۷۲ تاکنون، برای مداحی در دستگاه امام حسین(ع) نه صحبتی از پول کردهام و نه پولی بابت این امر گرفتهام»
«بهمنی»، ولی در دفاع از حمایتهای قالیباف گفته است، تنها کسی که در این سالها بهمداحان کمک کرده، «قالیباف» بوده است. او درباره کمکهایی هم که دولتها و نهادها به مداحان میکنند، گفته است: «بهطور مثال زمان آقای احمدینژاد یک مداح را پیدا نمیکنید که آقای احمدینژاد هزار تومان بهاو کمک کرده باشد. زمان آقای روحانی و زمان آقای خاتمی هم همینطور.» «بهمنی» اما در این میان از «قالیباف» به شدت تشکر کرده و درباره کمک هشت میلیارد تومانی شهردار تهران گفته است: «من خودم از آقای قالیباف تشکر میکنم. اگر بههیاتهای مذهبی کمک کردند. آقای قالیباف فقط بههیاتهای مذهبی کمک نمیکنند؛ او در کارهای فرهنگی و جهادی پرچمدار است اما هشت میلیارد تومان پول زیادی نیست. فقط در تهران حدود ۱۰۰ هزار هیات مذهبی هست که جریانساز هستند. در هر کدام از این هیاتها صد نفر بیایند و اگر برای ارتقای تفکر آنها هزینه شود، امر مبارکی است. کمکهای آقای قالیباف نیز در حد اقلام موردنیاز از قبیل سنج و زنجیر و روغن و برنج و… است؛ البته بههیاتهایی که ثبت سازمان تبلیغات اسلامی هستند.»
در تصاویر زیر حضور لاتها و کلاهمخملیها در راهپیمایی بعد از نمازجمعه، در تاریخ شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۵ – ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۶ است.
عباس حیدرزاده عضو هیات مدیره کانون شاعران و مداحان قم گفت که بهمداحان این شهر، مدرک لیسانس اعطا خواهد شد. بهگزارش خبرگزاری مهر، حیدرزاده با تاکید بر افزایش سطح علمی و دانش مداحان گفت: «مداحان قم با همکاری جامعه المصطفی مدرک تحصیلی لیسانس در زمینه مداحی میگیرند».
برپایه این گزارش، حیدرزاده شامگاه پنجشنبه ۲۴ نوامبر ۲۰۱۶، در چهارمین گردهمایی کنگره شعر عاشورایی که در سالن همایشهای بینالمللی دفتر تبلیغات اسلامی برگزار شد، با تاکید بر اینکه اگر سواد مداح و شاعر پایین باشد تحقق اهداف و رسالتها امکانپذیر نیست، گفت: « بنابراین آموزش و ارتقای سطح علمی این عزیزان در اولویت است».
او در ادامه اظهار داشت: «هماهنگیهای لازم با جامعه المصطفی برای معرفی مداحان و شاعران برای تحصیل و اخذ مدرک لیسانس مربوط بهمداحی و شاعر صورت گرفته است».
داستان لاتی در جامعه ایران، بهحدی جا خوش کرده است که حتی برخی هنرپیشه مانند «امین حیایی» با افتخار می گویند: «مردم نقش لاتها را دوست دارند»! آیا واقعا مردم ایران، لاتها را دوست دارند؟
روزنامه هفت صبح نوشت، بازی تیپیک امین حیایی با شمایل یک لات با موهای فرفری و راهرفتن پرانتزیاش در نقشهای بسیاری بارها تکرار شده است. تیپی که با فیلم سینمایی کما شروع شد و در فیلمها و سریالهای بسیاری ادامه پیدا کرد. با اینحال مردم هنوز او را در چنین نقشهایی میپسندند و دوستش دارند. آخرین نقش او با جزییات تکراری مربوط بهسریال نوروزی «خوب، بد، زشت» است. جوانی که مدتی در زندان بوده و خانواده از دست او عاصی هستند اما دلباخته خانم دکتری میشود و تلاش میکند خود را تغییر دهد تا بهایدهآل دختر مورد علاقه اش نزدیک شود. با او درباره نقشهای تکراریاش بهخصوص کاراکتر بهادر در این سریال و همکاری اش با منوچهر هادی گفتگو کردیم.
مشابه نقش بهادر را پیش تر از شما دیده بودیم. جذابیت کاراکتر بهادر چه بود که آن را قبول کردید؟
- بهادر آدمی است که روی مسائلی مثل ناموسپرستی و حق و ناحقی خیلی حساسیت دارد؛ حتی بعضی وقتها این حساسیت بهجایی میرسد که او شر میشود و دعوا میکند. این مشخصه البته از نظر تماشاگر وجه مثبتی دارد و نمیشود گفت نقش منفی است. حتی در کلانتری سکانسی داشتیم که به بهادر میگویند کسی را که زدهای جیببری حرفهای است اما این وظیفه تو نیست که با او درگیر شوی، باید بهکلانتری اطلاع بدهی.
این نقش یادآور کاراکترهای شما در «کما»، «مهمان»، «اخراجیها»، «ساخت ایران»، «شیش و بش» و … بود. از نظر خودتان تفاوت «خوب، بد، زشت» با آن نقشها چیست؟
بهنظر خودتان چرا پیشنهادهایی که بهشما میشود غالبا از یک جنس است؟
- چرا این نقشها را مردم دوست داشتهاند و در سینما و تلویزیون جواب داده. حتی در صحبتهایی که مردم با من میکنند بیشتر از این نقشها خوششان آمده و تحت تاثیر قرار گرفتهاند. با کاراکترهای اخراجیها، مهمان و … مردم واقعا ارتباط برقرار کردهاند، چون اگر دزد هم بوده، دزدی است که بهخاطر خصوصیاتش کسی از آن بدش نیامده. مردم من را بهسمت این کارها سوق میدهند.
خودتان چطور؟ سوا از شباهت پیشنهادات و علاقه مردم، شخصا تمایل دارید بهسمت چنین نقشهایی بروید؟
- خودم دوست دارم کارهایم متفاوت باشد. برای همین سال گذشته در چند کار متفاوت از هم بازی کردم. در فیلم «مرواریدهای خلیج فارس» نقش یک کاپیتان را داشتم. فیلم «خانوم» تینا پاکروان، «آتیش بازی» بهمن گودرزی و سریال «بر فراز آسمان» محمدرضا آهنج هر کدام ویژگیهای خاص خود را داشتند و بههم شبیه نبودند.
میبینیم که سینمای امروز ایران نیز همانند سینمای دوران پهلوی، از نقش و منافع لاتها نسبت بهحاکمیت غافل نبوده و آن را همچنان در همه عرصههای هنری، سیاسی و اجتماعی تبلیغ و ترویج میکند.
خبرگزاری فرارو، نوشت: همایش بزرگداشت شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) با عنوان عطر یاس با حضور حداد عادل، نماینده مجلس شورای اسلامی، مهرداد بذر پاش، نماینده مجلس شورای اسلامی و مهدی چمران، رییس شورای شهر تهران، دوشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۴، در سالن همایشهای حسینیه شهدا، توسط جمعیت آبادگران ایران اسلامی برگزار شد. از نکات جالب توجه ان حضور گسترده کلاه مخملیها در این همایش بود.
تصاویر خبرگزاریهای میزان و فارس را در ادامه میبینید.
خبرگزاری آمریکایی «رویترز» (Reuters) در گزارشی بهتاثیر حضور مداحان ایرانی در جنگ در سوریه پرداخته است.
رویترز، مداحانی که بهسوریه رفتهاند را اینگونه توصیف کرده است: «مداحانی عمدتا نزدیک بهآیتالله علی خامنهای رهبر حکومت اسلامی ایران که بارها تصاویرشان با لباسهای نظامی در شبکههای اجتماعی منتشر شده است».
این خبرگزاری در کنایهای طعنهآمیز، مداحی را جایگزینی برای تخلیه هیجان جوانان مثل خوانندگی رپ و پاپ دانسته و مداحان را پیرو سبکهای موسیقی غربی معرفی کرده است.
در این گزارش آمده است: «صدای مردی که صورتی پوشیده از ریش دارد و بهگردنش چفیهای رنگی انداخته، بلند شد، در حالی که شعری دینی را میخواند. اطراف او ایرانیهایی تجمع کرده بودند که سینه میزدند و بسیاری از آنها شور گرفته بودند».
رویترز میافزاید: «مداح مشهور ایرانی، در میان داوطلبان جنگ در سوریه، سرودهاش را میخواند. ویدیوی این مراسم ماه ژانویه در شبکههای اجتماعی منتشر شد که نشان از نقش سیاسی رو بهافزایش مداحانی دارد که مورد احترام تندروها در ایران هستند».
رویترز، با اشاره بهنقش برجستهای در افزایش شور و انگیزه برای حضور نظامی در سوریه، مینویسد: «این مداح که عکسهایش هنگام حضور در جنگ سوریه با لباس نظامی منتشر شده در حالی دور بدنش را تیرهای مسلسل بسته بود، در ویدیویی که در اینترنت منتشر شده میگوید: بهسوریه رفتم تا از جنگجویان قدردانی کنم. آنها کاری انجام میدهند که ما نمیتوانیم آن را انجام دهیم».
این خبرگزاری، خاطرنشان کرده که دستکم شش مداح مشهور بهسوریه سفر کردهاند. عکسها و فیلمهای ویدیویی آنها نیز در این سفرها در سایتها و شبکههای اجتماعی منتشر شده است.
رویترز، درباره مداحان با حکومت، چنین نوشته است: «آنها بارها در حضور علی خامنهای رهبر حکومت اسلامی ایرانی و قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس مداحی کرده اند. همچنین عکسهایی با محمود احمدینژاد رییس جمهوری پیشین ایران دارند که از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۳ حکومت کرد؛ دورهای که شاهد شکوفایی مداحیها در ایران بود».
رویترز، با اشاره بهنام «حمیدرضا علیمی» از مداحان مشهور، نوشته که: «وی در ویدیویی که سال ۲۰۱۳ منتشر شده، در جمع اعضای بسیج میگوید که سفارت ایران، ترتیب یکی از سفرهایش را بهسوریه داده است».
این خبرگزاری افزود: «عکسهای منتشره در اینترنت، علیمی را در لباس نظامی نشان میدهد که بهیک مسلسل کلاشنیکف اشاره میکند. همچنین در عکسی دیگر در حالی دیده میشود که در مقابل عکس حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان ایستاده است. حزبالله بهشکلی علنی در کنار نیروهای دولتی سوریه میجنگد».
رویترز در پایان این گزارش، نقش مداحان را همچون مداحیها در جریان جنگ ایران و عراق دانسته و نوشته است: «آنها آن هنگام دعوت بهآزادسازی مزارهای شیعیان در عراق از سیطره صدام حسین میکردند. مداحان امروز اما تشکیلاتیتر فعالیت میکنند».
محمد فراهانی، رییس سازمان بسیج مداحان، میگوید که مداحان زیادی، خواهان رفتن بهسوریه بودهاند و برای اعزام آنها بهاین کشور جنگزده با سپاه قدس هماهنگی شده است.
بهگفته فراهانی مداحان ایرانی در سوریه برنامههای متعددی را برای نیروهای شیعه مدافع بشار اسد، از جمله در آرامگاه مورد احترام شیعیان، از جمله آرامگاه خواهر و دختر حسین ابن علی، امام سوم شیعیان اجرا کردهاند.
رdیس بسیج مداحان میگوید: «طبیعتا حضور مداحان شاخص در عرصه عملیات مدافعین حرم، یک خداقوت و ایجاد انگیزه برای این عزیزان خواهد بود و در افزایش روحیه توان رزمی این عزیزان در مبارزه، ایستادگی و جهاد علیه تکفیریها تاثیر مثبتی خواهد داشت».
صادق آهنگران فرماندهان سپاه را در حضور رهبر ایران بهگریه انداخت. شاید تصور اینکه در جلسه فرماندهان نظامی کشوری با بالاترین مقام آن کشور یک سرتیپ آواز بخواند و چند سرلشگر گریه کنند دشوار باشد، اما در ایران چنین تصویری نادر نیست.
حدود دو ماه پیش بود که صادق آهنگران خواند: «جبهه یاران رهبر را ببین، قاسم و عباس و اکبر را ببین، پاسدارانی سلیمانینشان…» و فرماندهان سپاه را در حضور رهبر ایران بهگریه انداخت.
آغاز این چنینی جلسه عالیترین فرماندهان نظامی ایران و آیتالله خامنهای نشانه اهمیت نوحه و مداحی بهعنوان یک قالب فرهنگی، تبلیغی و سیاسی در حکومت اسلامی است.
علیرضا اخوان، از مداحانی که به سوریه رفتهاند
مداحان ایرانی که بهسوریه میروند، چیزی بیش از آهنگ مذهبی خواندن و بههیجان آوردن سربازان باشد.
علی خامنهای فروردین سال جاری در ملاقاتی با مداحان گفت: «اینکه مداحان برای مدافعان حرم میخوانند بسیار با ارزش است، در این شکی نیست. در کنار این، یک کار مهمتری هست و آن تقویت باورهای جوانان است. دشمن دارد علیه باور به اسلام، باور بهکارآمدی نظام اسلامی و باور بهامکان تداوم نظام اسلامی کار میکند».
خامنهای پیشتر گفته است: «از راه اینترنت هم میشود جواب آنها را داد، اما ما وسیلههایی داریم که این وسیلهها منحصربهفرد است. یکی از آنها همین شما هستید، یکی از آنها همین جامعه مداحند».
در جبهه سوریه، این تنها نیروهای ایرانی نیستند که برای تقویت باورهایشان از موسیقی استفاده میکنند، در آنسو گروه موسوم به دولت اسلامی(داعش) هم از آوازخوانی مذهبی در تبلیغاتش استفاده میکند.
داعش بیش از هر چیزی با تصاویر خشن سر بریدن و کشتار تداعی میشود. اما عضوگیری دهها هزار نفر از کشورهای مختلف فقط با پخش تصاویر سر بریدن ممکن نشده است. سرودهای مذهبی دسته جمعی(نشید) یک عنصر ثابت تبلیغات داعش هستند و اعضای این گروه در مواردی دستهجمعی از این سرودها میخوانند.
هنریک گراترود، محقق مطالعات جنگ در کینگز کالج لندن، در مقالهای بهبررسی نشیدهای داعش پرداخته و میگوید که این سرودها با نمادپردازی ساده و آشنا و تکرار پیام بهطور موزون، مخاطبان را به نحو موثری درگیر میکنند.
در این سرودهای مذهبی از ضعف و تحقیر کشورهای مسلمان در جهان امروز گفته میشود و «جهاد» بهعنوان راه حل پایان دادن به این وضعیت معرفی میشود.
ستایش جنگجویان و کشتهشدگان، با القاب مجاهدین و شهدا، تم غالب نشیدها هستند.
هنریک گراترود میگوید که مهمترین دلیل موفقیت نشیدهای داعش در جذب عدهای از مخاطبان این است که روی موضوعات محدودی که اقبال بالایی میان مسلمانان دارند متمرکز میشوند. او جایگاه کانونی جنگ و مبارزه در نشید را(در مقابل مسایل سیاسی دیگر و سایر ابعاد زندگی در قلمرو داعش) دلیل دیگر موفقیت نشید در بسیج نیروهای داعش میداند.
سعید حدادیان در سوریه
او میگوید که تصویر ساده از مبارزه خیر و شر یا حق و باطلی که در نشیدهای داعش است پیام آن را قدرتمند میکند.
با وجود شباهتهای ظاهری که بین مداحیهای ایرانی و نشیدهای داعش وجود دارد، نباید دشمنی و رقابتهای آنها و فرقهگرایی شیعه و سنی را نادیده گرفت.
اختلافی که بیان آن بهیک تم اصلی نوحههای سالهای اخیر تبدیل شده، تا جایی که ترجیع بند یک قطعه «داعش برو بمیر که ما حیدر رو داریم» است.
نوحهها و مداحیهای ایرانی عموما سیاسی هستند و حتی گاه به مسایل جزئی روز واکنش نشان میدهند. مثلا در پاسخ بهادعاهایی که راجع بهدستمزد چند میلیونی برای اعزام بهسوریه مطرح شد، رضا نریمانی قطعهای با ترجیع بند «عشق قیمت نداره» خواند که در آن از زبان کودکی که پدرش در جنگ کشته شده میگوید که جنگیدن و کشته شدن ارزش پول ندارد و «عشق» دلیل بهجنگ رفتن است.
«مدافعان حرم» و «حاج قاسم سلیمانی»، جایگاه ویژهای در نوحههای سالهای اخیر دارند. پیشتر مداحان درباره «شهدا» و «رزمندگان اسلام» در گذشته و دوران جنگ با عراق میخواندند، اما با آغاز جنگ داخلی سوریه و درگیری فزاینده ایران در آن، جنگی واقعی در جریان است و کشتگانی در حال حاضر وجود دارند که بهموضوع شعر مداحان بدل شوند.
در حالی که واقعیت روزمره ایران هرچه بیشتر از گذشته آرمانی ترسیم شده در مداحیها فاصله میگیرد، جنگ داخلی سوریه به احیای مضامین نوحههای دوران جنگ کمک کرده است.
مداحان ایرانی از فداکاری و ساده زیستی میخوانند، اما اخبار روزمره ایران پر از اتهامات فساد چند هزار میلیاردی است، از مدیران ارشد دولتی گرفته تا محمدباقر قالیباف، شهرداری که خود روزی سردار جنگ بود، همه درگیر اتهاماتی هستند که ربطی به سادهزیستی ندارند.
بهاین ترتیب جنگ داخلی سوریه، فرصتی برای بازسازی ایدئولوژیک مداحی بهعنوان بخشی از تبلیغات رسمی حکومت اسلامی بوده است و مداحانی که بهدمشق میروند سنگرها را در تهران، نه در برابر داعش، که مقابل فرهنگ مغایر با فرهنگ رسمی محکم میکنند.
همانطوری که خامنهای از مداحان خواسته است، آنها کاری بیش از خواندن میکنند. جز سلاح بهدست گرفتن مداحانی چون سعید حدادیان در سوریه و محمود کریمی در تهران، دلایل دیگری برای جدی گرفتن مداحان وجود دارد.
بعد از تشکیلات هیات رزمندگان اسلام، حالا سازمان بسیج مداحان هم بهراه افتاده و قرار بوده که از مهر ماه امسال دانشکده مداحی ۴۰ دانشجو بپذیرد. گزارشهایی از دستمزد چند میلیون تومانی برای یک شب نوحهخوانی منتشر شده و مداحان گروهی هستند که سالانه جلسههای دیدار ویژه با رهبر ایران دارند.
در حالی که امامان جمعه و دیگر روحانیون تبلیغات رسمی حکومت را بهسبک قدیم پیش میبرند، مداحان مدام در کار خود نوآوری میکنند و با بهره گرفتن از رسانههای جدید به دنبال مخاطبان جوان و گستردهای هستند.
همه اینها، یعنی آن که مداحان به گروه قدرتمندی بدل شدهاند که در شکل دادن بهایدئولوژی حکومت اسلامی نقش ویژهای دارند.
در تقابل چندجانبه میان عربستان سعودی و ایران در منطقه، مقامهای رسمی نمیتوانند تهدید بهاشغال نظامی عربستان سعودی و انضمام مکه به خاک ایران بکنند، اما یک مداح به راحتی میخواند: «شمشیر عجم منتظر رخصت جنگ است/مکه بشود مرکز ایران چه قشنگ است».
در نوحهای دیگر گفته میشود: «مکه در قبضه نا اهلان است… جهل دین شان دین یزید است اینان/قبلهشان کاخ سفید است اینان».
گسترشی که مایه رضایت خامنهای است: «سنت مداحی در بین جامعه ما خوشبختانه رواج پیدا کرده است، قبلها بود، اما محدود بود؛ امروز این سفره، گسترده شده است؛ این میدان، باز شده است».
چندی پیش شبکه «بسیج مداحان»، نوشته بود: «رهبر معظم انقلاب در گفتوگوی مختصر با حاج ماشالله عابدی تاییدات و تذکراتی داده بودند که در خور توجه است. بههمین مناسبت و برای تشریح بیشتر همین موضوع و برای ایجاد زمینه و مقدمه ای برای ورود بهماه محرم سراغ حاج آقای عابدی رفتیم تا بیشتر از نظرات معظم اله برایمان بگوید که متن این گفتوگو پیش و روی شماست.
بسیج مداحان: حاج آقا بهعنوان مقدمه بفرمائید چندمین بار است محضر رهبر معظم انقلاب مداحی میکنید و این بار چه تفاوتی با دفعات گذشته داشت؟
عابدی: الحمدالله دفعات متعددی نصیبمان شده است، محضر مقام معظم رهبری رسیدهایم و نوحه و ذکر مصیبتی داشتیم و بعد از مراسم خدمت ایشان رسیدیم و ایشان هم معمولا لطف و محبت دارند.
این بار که محضر حضرت آقا رسیدیم و بین نماز ظهر و عصر ذکر مصیبتی خواندیم بعد از نماز عصر که خدمتشان رسیدیم خیلی بیشتر از دفعات پیش محبت کردند، آغوششان را باز کردند و ما را در بغل گرفتند و خیلی محبت کردند و فرمودند «از اول تا آخر خیلی خوب بود، نوحه هم خیلی خوب بود، نوحه باید این چنین باشد نه مثل بعضی از نوحهها که رقص آور است». یکی از نزدیکان هم نقل کردند که حضرت آقا فرمودند سعی شود از این مداحیها استفاده شود، خیلی بههر جهت ابراز محبت کردند و لطف داشتند.
آن روز برای ما بسیار روز خاطرهانگیزی بود. با چند نفری غیر از پاسدارانی که محضر مقام معظم رهبری بودند با ایشان گپ و گفت صمیمی داشتیم، ایشان از بنده زاده سئوال کردند که شما هم میخوانید؟ جواب دادند که قدری میخوانیم.
بسیج مداحان: بهنظر شما آقا چه نوع مداحی را بیشتر میپسندند؟
عابدی: آقا از رفتارشان و از گفتار و توصیههایشان بر میآمد که از مداحیهای که از خط خارج شده است خیلی خوششان نمیآید، خیلی مورد پسندشان نیست. ایشان روی شعری که خوانده میشود نظر دارد. روی نوحهای که خوانده میشود ایشان نظر دارند که چه نوحهای باشد.
مداحان و شهرداری بعد از انتشار تصویر چک بانک شهر و طرح نام مداح معروف، «سعید حدادیان» دیروز بهخبرگزاری فارس گفته است: «برای اطلاع آنهایی که این شایعه را دست به دست میکنند، باید بگویم درحالحاضر، کل موجودی بنده در بانک تجارت حدود ششمیلیون و ۵۰۰ هزار تومان و در بانک ملی ایران هم یکمیلیون و ٨٠٠ هزار تومان است. بنده از سال ١٣٧٢ تاکنون، برای مداحی در دستگاه امام حسین(ع) نه صحبتی از پول کردهام و نه پولی بابت این امر». «بهمنی» ولی در دفاع از حمایتهای قالیباف گفته است تنها کسی که در این سالها به مداحان کمک کرده، «قالیباف» بوده است. او درباره کمکهایی هم که دولتها و نهادها به مداحان میکنند، گفته است: «بهطور مثال زمان آقای احمدینژاد یک مداح را پیدا نمیکنید که آقای احمدینژاد هزار تومان به او کمک کرده باشد. زمان آقای روحانی و زمان آقای خاتمی هم همینطور». «بهمنی» اما در این میان از «قالیباف» بهشدت تشکر کرده و درباره کمک هشتمیلیاردتومانی شهردار تهران گفته است: «من خودم از آقای قالیباف تشکر میکنم اگر به هیأتهای مذهبی کمک کردند. آقای قالیباف فقط به هیاتهای مذهبی کمک نمیکنند؛ او در کارهای فرهنگی و جهادی پرچمدار است اما هشت میلیارد تومان پول زیادی نیست؛ فقط در تهران حدود ١٠٠ هزار هیأت مذهبی هست که جریانساز هستند. در هر کدام از این هیأتها صد نفر بیایند و اگر برای ارتقای تفکر آنها هزینه شود، امر مبارکی است. کمکهای آقای قالیباف نیز در حد اقلام موردنیاز از قبیل سنج و زنجیر و روغن و برنج و… است؛ البته بههیاتهایی که ثبت سازمان تبلیغات اسلامی هستند». «حاجمصطفی خرسندی» رییس کانون مداحان و شاعران آیینی کل کشور: حاجآقا ارضی و آقا سعید حتما صلاح میبینند که موضع میگیرند.
آقای بهمنی، از مداحان درباره اتاق فکر در میان مداحان سخن گفته است. آیا این اتاق فکر متعلق بهخانه یا کانون مداحان است یا جمعی از مداحان اتاق فکر جداگانه دارند؟ ما چند شورای مشورتی داریم. شورای مشورتی پیر غلامان در سراسر کشور. شورای مشورتی مداحان میانسال، شورای مشورتی جوانان، شورای مشورتی بانوان، شورای مشورتی شعرا و شورای مشورتی نوگلان حسین. ۲۵ نفر از میان این شوراها، اتاق فکر حوزه ذاکرین را تشکیل میدهند. ما در سراسر کشور ۸۰ هزار مداح داریم. ۴۲۵ دفتر داریم. جدای از این، خانه مداحان هم در برخی مراکز استانها شعبه دارد. همچنین بسیج مداحان و بنیاد دعبل خزائی هم هست. کاری که در اتاق فکر انجام میشود چیست؟ کلا در این اتاق فکر نیازسنجی میشود و مباحث محتوایی و مباحثی را که بههر شکلی لازم است که درباره مشکلات ذاکرین بررسی و طرح میکنیم. اگر مشکلی باشد، رفع و رجوع میکنیم. چطور اظهارنظرهای سیاسی افراد را بررسی نمیکنید؟ اولا مداح مگر میشود خارج از مباحث سیاسی باشد منظورم موضعگیریهای جناحی است. برخی مداحان حرف خود را میزنند و امربهمعروف میکنند. اینکه یک مداحی امربهمعروف و نهیازمنکر میکند و تذکر میدهد، دلیل نمیشود که این اظهارنظر را جناحی تلقی کنیم».
لاتها یک گروه کوچک خاصی از جمعه هستند که اصولا زاییده دو بحران مهم اجتماعی، یعنی «فقدان حاکمیت قانون» از یکسو و «فقدان امنیت اقتصادی» و وجود فقر عمومی از سوی دیگر هستند.
با تشدید تضادهای طبقاتی و فقدان جنبشهای قدرتمند سیاسی-اجتماعی و عدم آزادی و برابری در تاریخ معاصر ایران، ما بارها شاهد مبرازه انقلابی مردم و معرکه گردانی مثلث حاکمیت، روحانیون و لاتها در عرصه سیاست بودهایم که نمونه بارز آن حضور لاتهای تهران بهسرکردگی شعبان جعفری معروف به «شعبان بیمخ» در جریان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بهنفع محمد رضاشاه پهلوی و علیه مصدق و نیروهای سیاسی مترقی بود.
در واقع پیش از آنکه ارتش شاهنشاهی، دولت دکتر مصدق زیر بکشد، نخست این لاتهای تهران بودند که دولت مصدق را سرنگون کردند و خانه او را بهآتشکشیدند. شعبان بیمخ سالها بعد بود که اعتراف کرد در جریان کودتا بر ضد مصدق، از آیتالله کاشانی فتوا و از شاه فرمان گرفته بود.
ورود جاهلها و لاتها بهعرصه سیاست جامعه ایران، قبل از هر چیز نشان از پوپولیستیشدن «امر سیاست» و بهحاشیه رانده شدن جنبشهای سیاسی-اجتماعی و فعالین سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه است.
در سالهای سیاه حکومت اسلامی ایران، بهویژه در دوران راست جمهوری پاسدار احمدینژاد، حتی زبان و گفتگمان سیاست نیز هرچه بهسوی «پوپولیسم سیاسی» و «لمپنیسم اجتماعی» چرخید و از حاشیه جامعه بهمرکز سیاست حاکمیت خزید و نتیجه آن بهحاشیه رفتن و محو سرمایههای اجتماعی و علمی و فرهنگی، تشدید موج فرار مغزها، بیاعتنایی بهمسایل اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه، لمپنیسم و ضدیت با علم و دانش و سیاست جهانشمول و همچنین دشمنی عمیق با هرگونه آزادی و برابری در سطوح مختلف سیاست و اجتماع بود.
در واقع ورود لمپنها و لاتها بهعرصه سیاست ایران، یک پدیده سیاسی نوظهور و گذرا نیست، بلکه یک علامت بزرگ تقلیل گرایی تام علم، هنر، فرهنگ، سیاست و حتی فضیلت و اخلاق است! به علاوه این و روزبه روز این زبان لمپنیسم از خامنهای و سران سپاه و نمایندگان مجلس و وزرای کابینه روحانی گرفته تا مداحان، امام جمعهها و لاتها اشاعه پیدا کرد.
اکنون بیش از سه سال است که دولت احمدینژاد کنار رفته اما باز هم دولت روحانی هرجا کم میآورد آن را بهدولت احمدینژاد منتسب می کند. اکنون حضور اجتماعی و سیاسی «لمپنیسم مداحان» در جامعه بر کسی پوشیده نیست. تاکنون حکومت اسلامی و ارگانهایش در مفاطع مختلف و در صورن نیاز سیاسی و اجتماعی، لاتهای کلاه مخملی یا همان «جاهل»ها را برای حمایت از خود بهصحنه آوردهاند.
اگر «شعبان بی مخ» یک آدم بدنام در ادبیات و فرهنگ سیاسی است اما اکنون هزاران شعبان بیمخ در لباس وزیر، نماینده مجلس، سردار سپاه، بسیج، لباس شخصیها، سربازان گمنام امام زمان و با دهها شکل و شمایل دیگری نه تنها در بالاترین و مهمترین ارگانهای حاکمیت، بلکه حتی در رسانها، رادیو و تلویزیون نیز حضور فعالی و رومزهای دارند. بنابراین و بههمین دلایل میتوان قاطع و محکم گفت که حکومت اسلامی ایران، حکومت لاتها و جاهلها لمپنهاست!
همچنان که شبهحکومت قبیلهای و خونخوار محمد و علی نیز همین ماهیت را داشت و خود محمد و علی نه تنها با مخالفین و حتی منتقدین خود با خشونت رفتار میکردند، بلکه به گفته خمینی آن ها همیشه شمشمیر حمل می کردند تا هرجا مخالفین خود را دیدند بلافاصله سرش را از تنتش جدا کنند. در واقع امروز ما آن اعمال وحشیانه و تکاندهندهای که از حکومت اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی، ترکیه و عراق و… گرفته تا القاعده و داعش و طالبان و بوکوحرام میبینیم همه سنتها و اعمال جنایتکارانه محمد و علی بهیادگار ماندهاند و امروز وارثان و ادامهدهندگان راه آنها، در تلاشند همین قوانین و سیاستهای دوران جاهلیت بشر محمد و علی را با زور و تجاوز و قتلعام مجددا احیا کنند. پس از مرگ محمد و خلفای راشدین و سلسله مراتب امامان و همه بازیگران عرصه سیاست و قدرت در قالب نظامهای خلافت و دربارها تا بهمن امروز بازتولید کردهاند. بهخصوص به دلیل این که دین و سرمایهداری در کسب سود و استثمار سیاسیت ها اهداف مشترک دارند در طول تاریخ بشر همواره همدیگر را تقویت کردهاند هرچند گاهی نیز در راستای تقسیم قدرت و ثروت بیشتر با همدیگر درگیری هم شده اند. هر دوی این گرایشات همچون گرایشات فاشیستی و راسیسم علیه جنبشها اجتماعی سیاسی حقطلب و آزادیخواه و برابریطلب و عدالتجو همچون جنبش کارگری، جنبش زنان، جنبش جوانان و دانشجویان، حرکتهای نویسندگان و هنرمندان مترقی و پیشرو و… هستندو بهعبارت دیگر، هرگونه سرمایهداری از سوی جنبش کارگری سویالیستی و کمونیستبی احساس خطر می کند همه گرایشات عقب مانده خود از مذهب و راسیسم و میلیتاریسم و جنگ گرفته تا رفرمیسم و دموکراسی را وارد صحنه سیاسی جوامع می کنند تا سیاست بهغایت جنایتکارانه و غیرانسانی خود، یعنی استثمار انسان از انسان و کسب سود بیشتر و در نتیجه قدرت و حاکمیت را از دست ندهد.
خمینی بنیانگذار حکومت جهل و جنایت و ترور و تجاوز اسلامی، سوءاستفاده جنسی از طفل شیرخواره را نیز مجاز دانسته و مجلس شورای اسلامی نیز قانونی را تصویب کرده است که با اتکا بهآن خواندههایی که کودکان بیسرپرست را می گیرند طبق موازین شرعی می توانند با آنها ازدواج کنند. طبق احادیث فراوان اسلامی و براساس سنت محمد پیامبر مسلمانان ازدواج با دختر بچههای ۸ و ۹ ساله مجاز است. بنابراین، از نظر قانون اساسی حکومت اسلامی و بر اساس احکام اسلامی ازدواج با دختربچهها مجاز است.
سعید طوسی، این قاری بیت رهبری، مجلس اسلامی و قاری قرآن بینالمللی حکومت، بهبیش از کودک که در کلاسهای قرآنش شرکت میکردند تجاوز کرده است و خانوادههای تنی چند از آنها شکایت کردهاند؛ اما توصیه شخص خامنهای و دفتر او و دستور دادستان تهران و صادق لاریجانی پرونده این قاری متجاوز و پدوفیل بسته شده است اما این تجاوز وحشیانه او بهکودکان در سطح وسیعی در رسانهها داخلی و بین المللی و شبکههای اجتماعی آنچنان گسترده انعکاس یافت و حکومت اسلامی و در راس همه خامنهای را بیش از پیش رسواتر کرده است.
در این هیچ نهاد دادرسی وجود ندارد و کل سیستم قضایی حکومت اسلامی ایران، خود ارگانی متجاوز و جنایت کار است به همین دلیل نیز در راس قوه قضاییه آدمکشانی چون پورمحمدی قرار دارد.
بهعلاوه سعید طوسی، آشکارا گفته است که اگر محاکمه شود و مجرم شناخته شود پای صدها تن را بهمیان خواهد کشید.
سعید طوسی، مستقیما دستپرورده و یک لات متجاوز حکومت اسلامی است که از تجاوز به کودکان نیز ابایی نداشته است. چنین پروندههایی میتواند مانند همه پروندههای اختلاس و جنایت بالاترین مقامات و آیتاللهها و نزدیکان آنها بسته شود و قربانیان نه تنها بهحق قانونی خود نرسند، بلکه حتی ممکن است تحت فشارای شدید امنیتی قرار بگیرند و سر بهنیست هم بشوند. چرا که سعید طوسی نه تنها اولین مجرم در حکومت اسلامی است و نه آخرین. بنابراین این وضعیت تا روزی که این حکومت بر جامعه ایران حاکمیت دارد ادامه خواهد یافت. چرا که مجرمین اصلی و درجه یک خامنهای و سران سه قوه، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مجلس تشخیص مصلحت، شورای نگهبان، مجلس خبرگان، سپاه، بسیج، اطلاعات، نیروی انتظامی، امام جمعهها و همه و همه بر اریکه قدرت تکیه زدهاند و فعلا قدرت کسی هم بهآنها نمیرسد. مجرمان درجه یک، مقاماتی هستند که در دهه شصت بهدختران زندانی دستور تجاوز دادند و مرتکب هزاران جنایت علیه بشریت شدند.
اکنون میتوان گفت در انقلاب ۱۳۵۷ مردم ایران نیز همانند دوران جاهلیت محمد و علی، گرایشات ملی-مذهبی که که پشت خمینی صف بسته همگی دست به دست هم دادند و با بسیج خود و لاتها و جاهلان و با اتکا بهقوانین قرون وسطایی مذهبی و با کشتار انفلابیون و فعالین چپ و سویالیسیت و سکولار و همه مخالفین خود، جامعه ایران را بهمعیارها و ارزشهای جاهلی دوران محمد برگرداندند که حضور جاهلها و «لات»های کلاه مخملی، ابا و عمامهای بسیار چمشمگیر بود بهطوری که آنها، انقلاب مردم برای نان و آزادی و برابری را بهانقلاب اسلامی و ارتجاعی و زنستیز، آزادیستیز، کودکآزار و مافیایی و آدمکش تبدیل کردند.
هماکنون لاتها و مداحها در واقع جاده صافکن حضور روحانیان و نظامیان و نور چشمیها در عرصه سیاست و قدرت حاکم هستند. قدرتی که تاکنون به گرسنگی و بیکاری اکثریت شهروندان ایران و نابودی دهها هزار انسانی و ویرانگری کشور تمام شده است!
چهارشنبه، یکم دی ۱۳۹۵- بیست و یکم دسامبر ۲۰۱۶
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.