خسرو صادقی بروجنی: قرار است صورت مسئله پاک شود؟
در حال حاضر بنا بر آمار به طور متوسط از هر چهار ازدواج در تهران یک مورد و به طور متوسط در کشور از هر شش ازدواج یک مورد آن به طلاق میانجامد. آمارها درباره این بحران اجتماعی چه میگویند و چه دلایلی سبب بروز آن شده است؟ ….
رشد چشمگیر آمار طلاق نسبت به ازدواج طی یک دهه اخیر به یک بحران اجتماعی تبدیل شده است و فقط از منظر فردی و مورد مشخص هر زوج نمیتوان آن را تحلیل کرد. افزایش آمار طلاق در جامعه به حدی است که بنا به تصمیم مدیرکل اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور، آمار طلاق با این استدلال که «به اندازه کافی بیان شده است و ارائه آمار صرف دردی را دوا نمیکند» در آینده اعلام نمیشود. اما این آسیب اجتماعی بیش از آن که نیازمند کتمان از مجرای عدم اعلام آمار باشد، نیازمند تحلیل مناسب و ریشهیابی دقیق است وگرنه عدم اعلام آمار آن، همچون هر آسیب و بحران اجتماعی دیگر، فقط پاک کردن صورت مسئله است.
فهم درست جامعه نیازمند فهم صحیح تحولات درون خانواده، به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی است. جامعه ایران طی سه دهه اخیر تحولات زیادی را تجربه کرده و این تحولات بر نهاد خانواده نیز بیتأثیر نبودهاند.
از آن جمله میتوان به افزایش چشمگیر «طلاق» و جداییهای زناشویی در قالب رسمی و غیررسمی (طلاق عاطفی) اشاره کرد. آسیبشناسی پدیده طلاق به عنوان یکی از مصادیق آسیبهای اجتماعی که معلول تغییر شرایط جامعه و مناسبات اجتماعی – اقتصادی است میتواند در درک بیشتر تغییرات نهاد خانواده و جامعه ایران راهگشا باشد.
مسأله «طلاق» دارای جنبههای گوناگونی است: از یک جهت، پدیدهای حقوقی است که در قانون مدنی بررسی میشود و از جهت دیگر، پدیدهای اقتصادی است، به این معنا که هم میتواند «خانواده» را به عنوان یک واحد اقتصادی برپای دارد و هم به این معنا که یک عامل اقتصادی مانند «مقدار درآمد خانواده» و به طور کلی، «فقر» موجب از هم گسیختگی خانواده میشود.
طلاق از سویی یک پدیده روانشناختی است، چراکه میتواند معلول سلامت روانی زوجین باشد و از طرف دیگر بر تعادل روانی اعضای خانواده تأثیر میگذارد. همچنین یک پدیده جمعیتی است، چون بر ترکیب جمعیتی و ساختار آن اثر میگذارد. افزایش کمی طلاق در جامعه نشانگر اجتماعی بودن این پدیده است به این معنا که علل و زمینههای اجتماعی موجود و به طور کلی، ساختار جامعه میتواند سبب از هم گسیختگی خانواده شود.
مطالعات مختلف نشان میدهند که روند افزایش طلاق در نیم قرن اخیر یک روند جهانی است و معلول تغییرات اقتصادی، جمعیتی، حقوقی، ارزشی و فرهنگی است. در این راستا جامعه ایرانی نیز در دو دهه اخیر به رغم تمام سیاستگذاریهای اجتماعی و برنامهریزیهای فرهنگی به سمتی در حال حرکت است که روزبهروز بر تعداد طلاقهایش افزوده میشود. ادامه مقاله را در اینجا بخوانید:
http://lajvar.se/pdf/Divorce.pdf
و یا
http://www.khosrosadeghy.com/wp-content/uploads/2017/08/Divorce.pdf
——————————————————-
منبع:
http://www.khosrosadeghy.com
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.