سعید کیوان: جنایت نامحسوس و حربهی بازی با اعداد جهت اعمال فشار روانی مضاعف بر رضا شهابی!
بیگمان این معادله به گونهای تنظیم شده است که از طرفی جنایت محسوس آسیبرساندن جسمی و فیزیکی به رضا را پوشش میدهد، از طرف دیگر «جنایت نامحسوس» فشار مضاعف و خردکننده بر روح و روان وی و خانواده را شامل میشود و از دیگر سو تلاش دارد تا با تغییر مداوم تاریخ آزادی رضا شهابی، تلاشهای افراد و تشکلهای مختلف جهت آزادی او را دچار ابهام، سردرگمی و بعضاً اختلاف درونی و اجرایی کند و نتیجتاً فضای یأس، سرخوردگی و اختلاف را بر این تلاشها حاکم کند. ….
———————————————
مدتی است که از اعتصاب غذای پنجاهروزهی رضا شهابی میگذرد اما هرروز عوارض این اعتصاب غذا بیشتر نمایان میشود؛ ابتدا به دفعات دچار خونریزی بینی میشد و سوزش معده بسیار آزاردهنده بود، کلیهها دچار نارسایی شده بود و تمام بدن متورم میشد، پوستاش ملتهب شده و دانههای ریز قرمزرنگ سراسر بدن را پوشانده بود، سردرد امانش را بریده بود، دکتر زندان این اواخر تشخیص داده که عفونت کلیه را فراگرفته و علاوه بر آن احتمال مشکل پروستات نیز بسیار زیاد است، درد پایش به حدی است که راه رفتن کوتاه نیز معضلی است و… به همهی اینها باید مشکل قدیمی کمر و گردن را اضافه کرد، همان عارضهای که در سال ۱۳۸۹ و هنگام بازداشت وحشیانه و به سبب فشار شدید عاملان بازداشت بر مهرههای کمر و گردناش حادث شد و منجر به دو عمل جراحی سنگین شد و پس از عمل دوم بود که بنا بر تشخیص صریح پزشکی قانونی و به جهت تکمیل درمان (استراحت مطلق در بستر، فیزیوتراپی، معاینهی دورهای و مرتب پزشک معالج و…) چند ماهی در مرخصی پزشکی به سر برد؛ مدتزمانی که حالا سیستم قضایی آنرا «غیبت ناموجه» تشخیص داده و برای آن جریمه تعیین کرده است! همین چندهفته قبل بود که پس از پیگیریهای فراوان خانواده و دستور مؤکد پزشک معالج، رضا را جهت انجام عکسبرداری «اِم.آر.آی» از نواحی مذکور به بیمارستان منتقل کردند اما با گذشت روزها از آماده شدن نتیجه هنوز خبری از ملاقات با پزشک و بررسی نتایج این عکسبرداری نیست و لابد همسر رضا باید هفتهها به این در و آن در بزند تا شاید آقایان راضی شوند و دستور انتقال به بیمارستان را صادر کنند و آنهم با قل و زنجیر، گویا یک جانی و قاتل زنجیرهای را جابهجا میکنند و اصلاً انگار نه انگار رضا با پای خود و جهت گذراندن روزهای پایانی محکومیت صادرشده توسط «دادگاه حافظ منافع سیستم سرمایهسالار» به زندان مراجعه کرد.
هدف اصلی این نوشتهی کوتاه در کنار توصیف مختصر شرایط جسمانی و فیزیکی این کارگر زندانی و عضو هیأتمدیرهی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، تشریح حربهای است که سیستم قضایی-امنیتی قصد دارد با آن روح و روان رضا شهابی و خانوادهاش را بیش از پیش آزار دهد و با جنونی سادیستی و با تغییر مداوم اعداد نشاندهندهی تاریخ آزادی و روزهای باقیمانده از دوران محکومیت کذایی رضا شهابی، علاوه برجنایت محسوسی که از لحاظ فیزیکی و جسمانی به او وارد کرده و میکند، از دیگرسو پروژهی «جنایت نامحسوس» روانی زجرآوری را در دستور کارش قرار داده تا به زعم خودشان تیر خلاص را بر پیکر رضا شهابی وارد کنند! ابتدا و هنگام مراجعت رضا به زندان به وی گفته شد نامهی آزادی او روی پرونده است و پس از طی مراحل اداری، به زودی آزاد میشود. سپس ادعا شد که سه ماه از محکومیت باقی مانده است و پس از گذشت این ۳ ماه آزاد خواهد شد.
پس از آن طی چرخش ۱۸۰ درجهای به او گفته شد که دادستانی روزهای مرخصی استعلاجیاش را نامعتبر دانسته و جریمهی آن ۹۶۸ روز حبس اضافه است! پس از آن بود که رضا در اعتراض به این شرایط دست به اعتصاب غذا زد و پس از ۵۰ روز بنابر خواست تشکلها و افراد مختلف و بنابر قول صریح و مؤکد مسئولان قضایی-امنیتی مبنی بر برآوردن خواستههای وی، اعتصاب خود را شکست، اما نه تنها این قولها عملی نشد بلکه به ابزار فشار روحی و روانی تبدیل شد. اکنون بیش از ۳ هفته از باقیماندهی دوران سهماههی محکومیت رضا شهابی –بنابر ادعای سیستم قضایی– میگذرد اما نه تنها وی آزاد نشده است، بلکه چندروز قبل در صورت وضعیتی که از بخش اجرای احکام زندان دریافت کرد، معلوم نبود که به چه دلیل و بر اساس کدام منطق تاریخ آزادی قطعیاش ۱۸ دیماه ۱۳۹۶ ذکر شده بود، تاریخی که به شکلی چندباره با ادعاهای سابق سیستم قضایی در تناقض آشکار بود. رضا شهابی که دریافته بود سیستم قضایی-امنیتی با تغییر مداوم تاریخ آزادیاش و با بازی سادیستی اعداد قصد آزار مضاعف روانی او را دارد، دومرتبه و همین چندروز قبل صورت وضعیت جدیدی از بخش اجرای احکام گرفت و اینبار نیز تاریخ آزادی و عدد روزهای باقیماندهی حبس دچار تغییرات شگرفی شد؛ در آخرین صورت وضعیت قید شده که مدتی است حکم پیشین رضا شهابی تمام شده است و او اکنون در حال سپری کردن محکومیت یکسالهی دیگری است که سیستم در خلال دوران حبس و به دلایل کاملاً واهی برای او ساخته و پرداخته است و ضمناً عدد ۸۸۷ روز نیز به عنوان غیبت به کلکسیون اعداد اضافه شده است. سیستم قضایی-امنیتی از چه روش و معادلهای برای تعیین تاریخ آزادی رضا و به دست آوردن روزهای غیبت کذایی وی استفاده میکند که نتیجهی آن هربار تغییری فاحش میکند؟
بیگمان این معادله به گونهای تنظیم شده است که از طرفی جنایت محسوس آسیبرساندن جسمی و فیزیکی به رضا را پوشش میدهد، از طرف دیگر «جنایت نامحسوس» فشار مضاعف و خردکننده بر روح و روان وی و خانواده را شامل میشود و از دیگر سو تلاش دارد تا با تغییر مداوم تاریخ آزادی رضا شهابی، تلاشهای افراد و تشکلهای مختلف جهت آزادی او را دچار ابهام، سردرگمی و بعضاً اختلاف درونی و اجرایی کند و نتیجتاً فضای یأس، سرخوردگی و اختلاف را بر این تلاشها حاکم کند. اما تمام فعالان و تشکلهایی که در سالهای گذشته صدای اعتراض رضا شهابی بوده و به هر شکل ممکن نسبت به شرایط این کارگر زندانی معترض بوده و خواستار آزادی فوری او بوده اند، وظیفه دارند با شناخت این رویه و حربهی سیستم حاکم، همچون گذشته و چه بسا بیش از پیش، تمام تلاش و امکاناتشان را معطوف به آزادی فوری و بدون قید و شرط رضا شهابی کنند و تا آزادی قطعی وی تمام امکانات و ظرفیتشان را در این راه به کار گیرند.
سعید کیوان
۱۰ آذرماه ۱۳۹۶
——————————————————–
«ارسالی به کمیته دفاع از رضا شهابی جهت انتشار»
k.d.shahabi@gmail.com
@shahabidefah
https://t.me/komitedefashahabi
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.