بهروز سورن: نیمه شب نوشته ها ۸۰ – گرد فراموشی بر کشتار سراسری زندانیان سیاسی ۶۷ هرگز!
چنانچه گذر زمان میتوانست بر وقایع تلخ و شیرین مردم سایه بیافکند, امروز تاریخی نداشتیم. فرمان جنایتکارانه خمینی جلاد در این سال هزاران زندانی سیاسی بی دفاع را به کام مرگ نشاند. کشتار سراسری زندانیان سیاسی در ایام تابستان ۶۷ نیز از مواردی است که فراموش شدنی نیست. بی شک میتوان واقعه را مخوفترین کشتار سیاسی – حکومتی تاریخ معاصر دانست. بسیاری از آزادشدگان دوباره دستگیر و اعدام شدند. ….
چنانچه گذر زمان میتوانست بر وقایع تلخ و شیرین مردم سایه بیافکند, امروز تاریخی نداشتیم. فرمان جنایتکارانه خمینی جلاد در این سال هزاران زندانی سیاسی بی دفاع را به کام مرگ نشاند. کشتار سراسری زندانیان سیاسی در ایام تابستان ۶۷ نیز از مواردی است که فراموش شدنی نیست. بی شک میتوان واقعه را مخوفترین کشتار سیاسی – حکومتی تاریخ معاصر دانست. بسیاری از آزادشدگان دوباره دستگیر و اعدام شدند. عطش اعدام مخالفین سیاسی چنان وجود سران حکومت اسلامی را فرا گرفته بود که با هلیکوپتر از زندان به زندان دیگر میرفتند تا مبادا فرصتی در کشتار سراسری زندانیان سیاسی از دست برود. جنایتی هولناک را رقم زدند.سیل خون راه انداختند و جرعه جرعه نوشیدند. پروژه کشتار سراسری زندانیان سیاسی و بالاخص در تهران و کرج از ۲۸ تیرماه تا پنجم مهر سال ۶۷ بطول انجامید و پیر و جوان را در زندانهای سیاسی درو کردند و فرمان حمینی جلاد را به اجرا درآوردند. بر طبق نوشته های شاهدان دیگر در برخی از شهرها از جمله اردبیل حتی یک نفر نیز زنده نماند. در شهر اصفهان که هیئت منتظری موفق به تعدیل بسیاری از احکام طولانی شده بودند, بسیاری از آزادشدگان را جمع آوری و اعدام کردند. این جنایات در تمامی شهرهای بزرگ کشورمان ادامه داشت. امروز که سه دهه از کشتار زندانیان سیاسی بدست مرگ آوران جمهوری اسلامی میگذرد, حاکمیت در تلاش است تا آثار این جنایت علیه بشریت را از میان بردارد. آرامگاه اعدام شدگان در اهواز هم اکنون کاملا تخریب شده است. طرح تبدیل زندان اوین به پارک هم سالهاست روی میز جنایتکاران رژیم است و انتقال زندانیان به زندان بزرگ تهران نیز مدتهاست که آغاز شده است.
در امتداد این تلاش ها سران جمهوری اسلامی با اختصاص بودجه ای کلان به تولید فیلم ها, کتب, سریال ها و نمایشگاهها پرداخت تا این جنایت ضد بشری و کم سابقه را از حقیقت خود تهی کند و اذهان جوانانی که در آندوران هنوز بدنیا نیامده بودند و یا دوران کودکی خود را سپری می کردند, منحرف نماید. مهر سکوت رژیم تا همین چند سال پیش ادامه یافت. کشتار و سرکوب دهه شصت و بویژه قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان سال ۶۷ گفتاری ممنوعه بود.انتشار نوار دیدار سران هیئت کشتار زندانیان سیاسی با منتظری گام بزرگی در پرده افکنی از این واقعه تاریخی و تلخ بود.
حقیقتی است که منتظری از جمله کلیدی ترین بانیان جمهوری اسلامی و اصل ولایت فقیه بود. حقیقت دیگر اینکه تا سالها خمینی جلاد و حکومت ارتجاعی آنرا در نقش نایب امام همراهی کرد و در جنایات نخستین این نظام استبدادی شریک بود اما تلاشهای واپسین او را در تعدیل جنایات و کشتار زندانیان سیاسی را با هیچ منطقی نمیتوان حاشا کرد. صرفنظر کردن از قدرت و بهره برداری از نفوذ خود برای تعدیل احکام و کند کردن ماشین و دستگاه کشتار زندانیان سیاسی نیز از تلاشهای وی و وابستگانش بود.
ا
نتشار علنی این نوار گفتگو با هیئت مرگ ۶۷ کمک بسیاری کرد تا کشتارسراسری زندانیان سیاسی در تابستان سال ۶۷ به گفتمانی عمومی و علنی تبدیل گردد. منتظری در بخشی از این نوار و رو به هیئت مرگ میگوید: بزرگترین جنایت که در جمهوری اسلامی شده و در تاریخ ما رو محکوم میکنه، به دست شما انجام شده و شما را در آینده جزو جنایتکاران در تاریخ مینویسند. منتظری بیش از آنکه نگران قربانیان این جنایت سهمناک باشد همانطور که در نوار آمده است, نگران جمهوری اسلامی بود که در حال از دست رفتن بود. حال آنکه جمهوری اسلامی بسیار پیش تر از آن و یک روز پس از استقرارش از دست رفته بود. همانروز که وابستگان رژیم پیشین بدون محاکمه تیرباران شدند و همانروز که دستجات لباس شخصی با چوب و زنجیر و سلاح سرد به تجمعات سیاسی حمله ور شدند و همانروز که شعار حزب فقط حزب الله, رهبر فقط روح الله ورد زبانشان شد.
این رویداد بعدها به ابزاری انتخاباتی منتج از شکافهای میان حکومتگران مبدل شد. حسن روحانی در فعالیتهای تبلیغی انتخاباتی خود و برای دستیابی به پست ریاست جمهوری نظام به این موضوع اشاره ای موکد کرد و گفت:
( مردم آنهایی که در طول ۳۸ سال فقط اعدام و زندان بلد بودند، را قبول ندارند وخود را در صف مردم فرض کرد! و گفت : ما آنهایی که پشت میز نشستهاند و حکم صادر کردهاند، نمیخواهیم ) اشاره او به رئیسی کاندید انتخابات ریاست جمهوری بود که از اعضای هیئت مرگ تابستان سال ۱۳۶۷ بود.
تردیدی در نیات فریبکارانه حسن روحانی وجود ندارد و اهمیت موضوع اما رسمیت یافتن این کشتار از سوی حکومتیان است. چرا که پس از موفقیت روحانی در انتخابات, جلاد پور محمدی عضو هیئت مرگ ۶۷ بعنوان مهره ای کلیدی در کابینه دولت حسن روحانی قرار گرفت. امروزه سخن از کشتار زندانیان سیاسی در دهه شصت و بویژه تابستان ۶۷ سخنی ممنوعه بشمار نمیرود. مهر سکوت حکومتیان و از جمله اصلاح طلبان که شریک قافله بودند شکسته شده است. بسیاری از مجامع حقوق بشری و رسمی بینالمللی این واقعه خونین را ثبت کرده اند و شماری از سران رژیم و اعضای هیئت مرگ بعنوان جنایت علیه بشریت از سفر به کشورهای خارجی محرومند. بر آتش این عدالتجویی بایستی دمید و یاد این عزیزان قربانی را گرامی داشت.
بهروز سورن
۱۵٫۰۸٫۲۰۱۸
———————————-
منبع: گزارشگزان
http://gozareshgar.com
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.