مریوان و سنندج: وقتی سوگواری صحنۀ جدال طبقاتی میشود!
سرمایهداری چنان حدی از خشونت و استثمار و نفرت را به درون مناسبات بشر حُقنه کردهاست که در واکنش به این همه از خودبیگانگی، گاه انسانها تنها راه مبارزه با این حد از کثافت و رذالت را فقط در تبلیغ «صلحطلبی» و «دوری جستن از خشونت» و «از خودگذشتگی» و دوستی و مودت میبینند. بدیهی است کسی که در دنیای امروز شیفتۀ طبیعت و عواطف انسانی و صلح است، یعنی هنوز به مناسبات و روابط ضدانسانی نظام حاکم تن نداده است ….
——————————————-
مریوان و سنندج: وقتی سوگواری صحنۀ جدال طبقاتی میشود!
مرگ مشکوک چهار فعال محیط زیست مریوانی در سوم شهریور ۹۷ غوغایی در میان کردهای مریوان و روستاها و شهرهای به پا کرد؛ اما جمعیت فشردۀ هزاران معترض در مراسم خاکسپاری و بزرگداشت کشتهشدگان، با شعارهای خود مراسم سوگواری را به یک نمایش سیاسی کوبنده و کیفرخواستی علیه حکومت سرمایهداری مرکزی بدل کردند.
جمهوری اسلامی که هرگونه فعالیت مستقل از مدار تنگ خود را در مناطقی مانند کردستان با مشت آهنین پاسخ میدهد، رد پایش این بار نیز در ماجرای مرگ فعالین زیست محیطی مریوانی پیداست؛ همین بس که وزارت اطلاعات سالها اعضای «انجمن سبز چیا» در مریوان را که یک گروه زیست محیطی قانونی و مجوزدار است، احضار و مورد اذیت و آزار قرار میداده است که آخرین موردش درست یک ماه پیش از این اتفاق، ربودن یکی از اعضای این انجمن به نام آرمان غفوری بود که تا این لحظه اطلاعی از محل حبس او در دست نیست.
در هفتۀ گذشته تناقضات بین اطلاعیههای مقامات محلی و ادعای مقامات و خبرگزاریهای رسمی دربارۀ علت آتشسوزی شبهۀ عامدانه بودن این کشتار را دامن زد. اما در نتیجه تفاوتی نمیکند چرا که مرگ این فعالین چه با برنامهریزی قبلی بوده باشد و چه به صورت پیشبینی نشده، بیتردید هیچ چیزِ «طبیعی» و «اتفاقی» نه در آتشسوزیهای سریالی ناشی از بمبارانهای سپاه در مناطق جنگلی (به اسم مبارزه با گروههای «تروریست») و نه در انفجار مینهای دوران جنگ وجود ندارد.
دفاع از محیط زیست و جنگ اجتنابناپذیر در جبهۀ ضدسرمایهداری
با آنکه انسان خود جزوی از طبیعت است و حیاتش بدون آب و خاک و هوای سالم دوام نمیآورد، اما نظام سرمایهداری با تخریب روزافزون و بحران محیط زیست چنان عجین شده که حل دومی بدون انحلال اولی امکانپذیر نیست. اینجاست که دفاع از محیط زیست، تمامی فعالین این حوزه را بالقوه وارد رویارویی با دستگاه سرمایهداری میکند؛ چون درگیر شدن با دستاندازیهای شرکتهای خصوصی به منابع طبیعی و از آن سو پشتیبانی دولت از این تخریب سیستماتیک و «قوانینش»، فعالین این حوزه را دیر یا زود و خواهی نخواهی در تقابل با «مالکیت خصوصی» قرار میدهد.
تحمیل توسعهنیافتگی به کردستان از سوی حکومت مرکزی و از طرفی دههها سابقه و سنت مبارزۀ سوسیالیستی و پیوندهای جمعی قوی در بین ساکنین روستاها و شهرهای کردنشین باعث شده که فعالیت در حوزهای مثل «محیط زیست»، برخلاف بسیاری از جاها یک فعالیت بیخطر از سر تفنن و بهانهای برای گرفتن بودجه و نصب سردر برای اِنجیاوهای بیخاصیت و صوری نباشد؛ بلکه یک نیاز ضروری باشد که با فعالیت و سازماندهی محلی از پایین همراه میشود. کارنامۀ فعالین محیط زیست مریوان شاهد زندۀ این ادعاست:
۱- مقاومت تهاجمی و سازمانیافتۀ مردم محلی در مقال دپو، تخلیه، دفن و سوزاندن زبالهها از طرف شهرداری مریوان و فشار برای احداث کارخانۀ بازیافت زباله
۲- افشاگری و سازماندهی کارزارهای محلی برای محفاظت از منابع طبیعی (مانند مقابله با سد داریان)
۳- سازماندهی و اقدام مستقیم برای محفاظت از منابع طبیعی (که آموزش و سازماندهی کمیتههای روستایی برای «اطفای حریق» جنگلها مهمترینِ آن بودهاست).
همینکه مسئولیت فعالیتهایی مانند «اطفای حریق» را هم مردم محلی با کمترین امکانات و با آموزش و سازماندهی از پایین برعهده میگیرند، نشان میدهد که اولاً تا چه حد حکومت پای خود را از خدماتدهی در ابتداییترین حوزهها در این مناطق کنار کشیده و ثانیاً تا چه حد انجمنهای محلی و ساکنین بومی خود مستقیماً در مدیریت بحران نقش دارند (کمک مردمی به زلزلهزدگان کرمانشاه نمونۀ دیگری است) و ثالثاً اگر زمانی حکومت سرمایهداری مرکزی ساقط شود، ادارۀ شورایی شهر و روستا در این مناطق به چه سادگی میتواند انجام گیرد.
هرچند در این تردیدی نیست که فعالین مستقل حوزۀ «محیط زیست» بالقوه مبارزین حوزۀ «ضدسرمایهداری» هستند؛ اما در این هم نباید تردیدی داشت که این مبارزه ضدسرمایهداری مادامی که به یک چشمانداز و برنامۀ سیاسی مشخص پیوند نخورد، مبارزه با عوارض سرمایهداری را جایگزین مبارزه با خودِ سرمایهداری خواهد کرد و به عبارت دیگر به جای مبارزه با علتها، به سراغ معلولها خواهد رفت. همین موضوع در مورد نه فقط «افق مبارزه» ضدسرمایهداری بلکه سبک این مبارزه نیز قابل تعمیم است.
سرمایهداری چنان حدی از خشونت و استثمار و نفرت را به درون مناسبات بشر حُقنه کردهاست که در واکنش به این همه از خودبیگانگی، گاه انسانها تنها راه مبارزه با این حد از کثافت و رذالت را فقط در تبلیغ «صلحطلبی» و «دوری جستن از خشونت» و «از خودگذشتگی» و دوستی و مودت میبینند. بدیهی است کسی که در دنیای امروز شیفتۀ طبیعت و عواطف انسانی و صلح است، یعنی هنوز به مناسبات و روابط ضدانسانی نظام حاکم تن نداده است. اما در آن سو خشونت چنان در سامان و تار و پود سرمایهداری تنیده شده که به صلحآمیزترین فعالیتها هم مادام که موی دماغش شود و تهدیدی برای منافعش شود رحم نمیکند. اینجاست که میبینیم بابت مسالمتآمیزترین فعالیتها هم وادار به پرداخت چنان هزینههای سنگینی میشویم که با جزئی از آن میتوانیم ریشۀ این نظام زایندۀ خشونت و نابودکنندۀ کارگران و محیط زیست را از دم بزنیم.
دخالت تحسینبرانگیز فعالین و پیشروان سوسیالیست مریوان و سنندج با بالابردن پلاکاردهای سرخ و نشان دادن این واقعیت که دفاع از محیط زیست نه یک شعار خنثی که یک مطالبۀ اقتصادی و سیاسی است و برای دفاع از محیط زیست باید وارد مبارزه با خود سرمایهداری شد، چنان بهموقع و برجسته و تأثیرگذار بود که میتواند به الگویی برای موقعیتهای مشابه تبدیل شود؛ چون قطعاً این مسئولیت بر دوش سوسیالیستهاست که در تمام حوزههای مبارزه- از محیط زیست تا زنان و اقلیتهای تحت ستم و غیره- حضور دخالتگرانه داشته باشند و این جبههها را یک به یک نه فقط از دست عناصر و رهبران سازشکار و ترسان از تحول انقلابی بگیرند، بلکه با پیش رو گذاشتن شعار و برنامۀ سیاسی بتوانند مبارزین بالقوه در این جبهۀ پراکندۀ ضدسرمایهداری را (از زنان و اقلیتهای تحت ستم و فعالین محیط زیست و…) به زیر این بیرق جمع و در نبرد نهایی سازماندهی کنند.
نمونهای از شعارهای اعتراضی مریوان:
نان کار آزادی / محیط زیست سالم
چیمانه وی یه کگرتن، تاکی کوشتن و گرتن
چه میخواهیم اتحاد، تا کی دستگیری و کشتن
ئاسایشی زورداران، چه و سانه وه ی هه ژاران
راحتی زورداران ، سرکوب نداران
خیابان خروشاوه، کریکاریک سوتاوه
خیابان خروشیده است ، کارگری سوخته است
هیزی سپای پاسداران، تاوان باره تاوان بار
نیروی سپاه پاسداران ، مقصر است مقصر
هەر ئێستا درۆشمی خەڵکی مەریوان
هم اینک شعار مردم مریوان
هێزی سووپای پاسداران تاوان بارە تاوان بار
نیروی سپاه پاسدارانمقصر است مقصر
بژی خەڵکی شۆرشگێری مەریوان
زنده باد خلق انقلابی مریوان
خیابان خرۆشاوە٫ خوێنی دڵمان ڕژاوە
خیابان خروشیده است خون دلمان ریخته است
کمیته عمل سازمانده کارگری – ۱۰ شهریور ۱۳۹۷
https://ksazmandeh.wordpress.com
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.