بهرام رحمانی: سال ۱۳۹۸ را سال سرنگونی نام‌گذاری کنیم!

اگر گروه داعش در غرب دست به ترور می‌زند و حکومت اسلامی ایران نیز در غرب مخالفین خود را ترور می‌کند و هم حکومت اسلامی ایران، عرسبستان و ترکیه، همواره گروه‌های اسلامی و مساجد را تقویت می‌کند که از یک سو مکان‌های مشخصی برای عضوگیری گروه‌های اسلامی و هم برای گرفتن آرای مسلمانان،  تلاش می‌کنند و هم عملا زمینه را برای فعالیت‌های راسیستی و فاشیستی هموار می‌سازند. ترورهای نیوزلند، فرانسه، بلژیک، افغانستان، عراق و غیره به لحاط ایدئولوژیکی و سیاسی تفاوتی با هم ندارند و تنها مکان‌های وقوع آن‌ها متفاوت است. بنابراین، سر هیولای تروریسم و جنگ و خشونت و استثمار در سینه انواع و اقسام و مدل حکومت‌های سرمایه‌داری قرار دارد بنابراین، برای این که سر این هیولا قطع گردد پیش شرط آن سرنگونی حکومت‌های سرمایه‌داری و برقراری یک سیستم مدرن آزاد و برابر و عالانه و مرفه جهانی است! ….

——————————————————-

سال ۱۳۹۸ را سال سرنگونی نام‌گذاری کنیم!

بهرام رحمانی
bahram.rehmani@gmail.com

امیدوارم همه رفقا، سال ۱۳۹۸، به خوبی و خوشی و هدفمند آغاز کرده باشند. بی‌‌گمان در سال جدید، بیش از سال گذشته مشغله و هدف اصلی‌مان را در جهت سرنگونی کلیت حکومت اسلامی ایران و برپایی یک جامعه آزاد، برابر، عادلانه و انسانی قرار خواهیم داد.
حکومت اسلامی ایران، علاوه بر همه بحران‌هایش، به معنای واقعی یک حکومت جهل و جنایت، زندان و شکنجه، ترور اعدام و به شدت پول‌پرست و استثمارگر است. کدام کشور غنی و یا فقیر جهان را سراع داریم که کارگر برای گرفتن دستمزد ناچیز کار شاق و سختی که انجام داده است دست به اعتراض و اعتصاب بزند و با سرکوب وحشیانه نیروهای تا دندان مسلح حکومتی و زندان و شکنجه آن مواجعه شود؟ کدام حکومت جهان را سراغ دارید که کودکان را اعدام کند؟ کدام نقط جهان را می شناسید که به‌طور سیستماتیک زنان سرکوب شوند؟ کدام حکومت را سراغ دارید که به‌خاطر رابطه دوستی و عشقی دختر و پسر، زن ومرد، آن‌ها را دستگیر و زندانی کند؛ شلاق بزند و یا سنگسار نماید؟ آیا خبری مبنی بر این که جوانان به دلیل جشن تولد و فارغ‌التحصیلی دور هم جمع شوند مرتکب «جرم» شده‌اند و باید شلاق بخورند؟ کدام حکومت را می شناسید که با شادی و موسقی خشک و خالی مردم خصومت و دشمنی بورزد؟ کدام حکومت سانسورچی را می‌شناسید که به نویسندگانش مملکت، حتی اجازه ندهد حتی یک نشست فرهنگی، شعرخوانی و داستان‌خوانی برگزار کنند؟ و صدها سئوال بزرگ و کوچک دیگر …
به این ترتیب حکومت اسلامی ایران، از حکومت‌های نادر و استثنایی سرمایه‌داری جهانی هم‌چون حکومت فاشیستی هیتلر است. این حکومت شرم بشریت است بنابراین، سال ۱۳۹۸ در ۴۱ سالگی حکومت اسلامی را سال سرنگونی نا‌گذاری کنیم و در این راستا، طرح و نقش عمل جدی و شفافی برای این سرنگونی و جایگزینی آن داشته باشیم.

به‌نظرم اولین مسئله‌ای که در روز نوروز امسال بیش از همه نه تنها در روژآوا، بلکه در منطقه و جهان جلب توجه کرد سقوط آخرین سنگر «خلافت اسلامی‌‌(داعش) این هیولای تروریستی اسلامی به دست نیروهای مدافع خلق روژآوا و سوریه دموکراتیک بود.
با سقوط داعش، فیلم‌هایی در رسانه‌ها و شبکه های اجتماعی منتشر شده است که واقعا دیدنی و رشک‌برانگیز است. یگان‌های مدافع خلق روژآوا و سوریه دموکراتیک پس از تسخیر آخرین سنگر داعش در باغوز سوریه در مرزهای سوریه و عراق، جشن نوروز را با رقص و پایکوبی و در گرمای آتش شعله‌هایی که برافروخته‌اند جشن گرفتند.

1210

اسکات موریسون، نخست وزیر استرالیا، با احضار سفیر ترکیه، رسما به اظهارات تند رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه رسما اعتراض کرده است.
اردوغان این اظهارات را در پی حمله مرگ‌بار به دو مسجد در شهر کرایست‌چرچ نیوزیلند بیان کرد.
او در راه‌پیمایی بزرگ‌داشت نبرد گالیپولی در جنگ جهانی اول گفت که هر کس با افکار ضداسلامی وارد ترکیه شود، «همانند اجدادش با تابوت از این کشور پس فرستاده می‌شود.»
اشاره اردوغان به نبرد گالیپولی در جریان جنگ جهانی اول است که در آن هزاران استرالیایی و نیوزیلندی در میان کشته‌شدگان این نبرد با عثمانی‌ها بودند.
این اظهارات اردوغان، خشم نخست وزیراسترالیا را به‌همراه داشت و باعث شد که به سفیر ترکیه در این کشور رسما اعتراض کند.
نخست وزیر استرالیا، هم‌چنین گفته است که توصیه‌های مربوط به سفر استرالیایی‌ها به ترکیه بازنگری می‌شود.
قرار است در پایان ماه مارس ۲۰۱۹، جاری انتخابات محلی در ترکیه برگزار شود. موریسون گفته که در چنین زمان حساسی، بیان کردن چنین موضوعاتی در جریان تبلیغات انتخاباتی قابل قبول نیست.
اردوغان پیشتر از سوی نیوزیلند به‌دلیل نشان دادن فیلم حمله به مساجد شهر کرایست‌چرج در جریان راه‌پیمایی های انتخاباتی مورد انتقاد قرار گرفته بود.
درحمله و تیراندازی به دو مسجد در شهر کرایست‌چرچ نیوزیلند ۵۰ نفر کشته و شمار دیگری زخمی شده‌اند. اکثر قربانیان این حمله مهاجران خارجی هستند.
مایک بوش، فرمانده پلیس نیوزیلند گفته است که در حمله و تیراندازی در دو مسجد در شهر کرایست‌چرچ ۴۹ نفر کشته و شمار دیگری زخمی شده‌اند. اکثر قربانیان این حمله مهاجران خارجی هستند.
حمله به مساجد کرایست چرچ روز جمعه و هم‌زمان با ساعات اقامه نماز جمعه صورت گرفت.
جاسیندا آردرن، نخست وزیر نیوزیلند این حادثه را «حمله تروریستی با برنامه‌ریزی قبلی» خوانده و گفته است امروز، یکی از سیاه‌ترین روزها در تاریخ کشورش است.
این تیراندازی‌ها مرگ‌بارترین حادثه در تاریخ این کشورخوانده شده است.
فرمانده پلیس نیوزیلند گفته سه مرد و یک زن به ظن ارتباط با این حمله بازداشت شده‌اند. گفته می‌شود یکی از بازداشت‌شدگان شهروند استرالیاست.
فرمانده پلیس نیوزیلند هم‌چنین از کشف وسایل انفجاری دست‌ساز از خودروهای مظنونان خبر داده است. پلیس از همه مساجد در سراسر نیوزیلند خواسته است تا درهای خود را ببندند.
انگیزه مهاجمان و وابستگی سازمانی احتمالی آنان هنوز مشخص نیست اما اسکات موریسون، نخست وزیر استرالیا گفته است که این حمله توسط کسانی «با گرایش‌های راست افراطی» صورت گرفته است. او گفته است که یکی از مهاجمان بیانیه‌ای را در رسانه‌های اجتماعی منتشر و در آن از برتری نژادی و نفرت از مهاجران دفاع کرده بود.
نخست وزیر استرالیا، گفته است که مهاجمان تحت تاثیر افکار کسانی مانند اسلوالد موزلی، رهبر فاشیست‌های بریتانیا در دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ و اندرس بریویک، عامل کشتار جمعی در نروژ قرار داشتند. به‌گفته موریسون، مهاجمان دو سال را صرف برنامه‌ریزی این حمله تروریستی کرده بودند.
به گفته شاهدان عینی، فردی که به مسجد نور حمله کرده بود، جلیقه ضدگلوله به تن داشت و با یک مسلسل وارد مسجد نور شد و به سمت حاضران در مسجد شلیک کرد.
در تصاویر منتشر شده در فیس‌بوک به وسیله یکی از مظنونان، فردی دیده می‌شود که با یک سلاح نیمه خودکار وارد مسجد می‌شود و پس از شلیک به حاضران، بسیاری از آنان نقش زمین می‌شوند.
پلیس گفته در تلاش است تا این تصاویر را از شبکه‌های اجتماعی حذف کند.
جزییاتی از ملیت کسانی که در این حملات کشته و یا زخمی شده‌اند، منتشر شده است.
دیپلمات‌های بنگلادش در نیوزیلند گفته‌اند که دو نفر از شهروندان این کشور کشته و یک نفر مفقود شده است.
کمیساریای عالی هند گفته که تصور می‌شود شماری از شهروندان هندی در این حملات جان خود را از دست داده باشند، هر چند تعداد دقیق آن ها هنوز مشخص نشده است.
اندونزی گفته که شش تن از شهروندانش در زمان حملات، در داخل یکی از مساجد بودند که سه نفر از آن‌ها موفق به فرار می‌شوند.
سفیرافغانستان در استرالیا در توییتی اعلام کرد که یک شهروند افغانستان هم دراین حملات کشته شده است.

در میان موضع‌گیری‌های مختلف در رابطه با کشتار نیوزلند، موضع رجب طیب اردوغان از همه جالب‌تر است. اسکات موریسون، نخست وزیر استرالیا، با احضار سفیر ترکیه، رسما به اظهارات تند رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه رسما اعتراض کرده است.
اردوغان در راه‌پیمایی بزرگ‌داشت نبرد گالیپولی در جنگ جهانی اول گفت که هر کس با افکار ضد اسلامی وارد ترکیه شود، «همانند اجدادش با تابوت از این کشور پس فرستاده می‌شود.»
اشاره اردوغان به نبرد گالیپولی در جریان جنگ جهانی اول است که در آن هزاران استرالیایی و نیوزیلندی در میان کشته‌شدگان این نبرد با عثمانی‌ها بودند.
این اظهارات اردوغان، خشم نخست وزیراسترالیا را به‌همراه داشت و باعث شد که به سفیر ترکیه در این کشور رسما اعتراض کند. نخست وزیر استرالیا، هم‌چنین گفته است که توصیه‌های مربوط به سفر استرالیایی‌ها به ترکیه بازنگری می‌شود.

این سخنان کسی‌ست که سال‌هاست تلاش می‌کند حاکمیت ترکیه را به حاکمیت دوران عثمانی برگرداند و در واقع به‌دنبال برقراری نئوعثمانی در ترکیه است. کسی که کارنامه سیاهی در خشونت‌طلبی، جنگ‌طلبی و افکار فاشیست اسلامی دارد. کسی که مرزهایش را به رفت و آمد تروریست داعش باز گذاشت و در مقابل نفت آن را ارزان خرید و گران فروخت و هر گونه امکانات برای این گروه تروریست مهیا کرد.
اردوغان، به‌خصوص پس از کودتای ساختگی و رفراندوم تغییر قانون اساسی و حذف پست نخست وزیری با هدف این که رییس جمهوری همه کاره باشد ده‌ها هزار انسان را از کار برکنار و یا زندانی کرده است.
گفته می‌شود پس از کودتا، حدود ۵۵ هزار و ۹۲۷ نفر بازداشت و بیش از ۱۳۸ هزار و ۱۴۸ نفر از کار خود اخراج شده‌اند. این موضوع در حالی است که فتح‌الله گولن نه تنها دست داشتن خود در کودتای نافرجام را تکذیب کرده، بلکه همیشه عنوان کرده که کودتا نقشه اردوغان برای قبضه قدرت و حذف مخالفان سیاسی خود بوده است. گولن، رهبر «جنبش خدمت» زمانی متحد نزدیک رجب طیب اردوغان بود. گولن پانزده سال است که در ایالت پنسلوانیای آمریکا زندگی می‌کند. ترکیه در پنجاه سال گذشته، ۵ کودتای نظامی را به‌خود دیده و کودتای اخیر، نخستین کودتایی بود که به شکست انجامید؛ شکست کودتاگران آن‌قدر سریع رخ داد که به سوژه طنز کاربران اجتماعی تبدیل شد و حتی بسیاری بر این گمانه، هنوز پافشاری می‌کنند که عامل اصلی کودتا و سازمان‌ده پشت پرده آن، خود دولت اردوغان است.
به این ترتبب، صرف‌نظر از این‌که کودتاگران دقیقا چه کسانی بودند و اهداف آن‌ها چه بود، با نگاهی به تحولات ترکیه در یک سال پس از کودتا در این واقعیت شکی نیست که کودتای نافرجام نقطه عطفی در تاریخ سیاسی ترکیه است.
«سیلوپی» ، شهری با ۸۰ هزار جمعیت در جنوب شرقی ترکیه، با کم‌تر از ۱۵ کیلومتر فاصله از مرزهای عراق و سوریه قرار دارد. بین دسامبر ۲۰۱۵ و ژانویه ۲۰۱۶، نیروهای امنیتی ترک با شدت به مردم و پیکارگران حزب کارگران کرد ترکیه‌(پ ک ک)، جنبشی که خواهان یک کنفدراسیون دموکراتیک و خودگردانی مناطق دارای اکثریت کرد است، حمله می‌کنند. نبردها به‌صورت محرمانه جریان دارد و غالبا آتش‌باری به‌شدت دنبال می‌شود. ارتباط «سیلوپی» مانند بسیاری از شهرهای دیگر، به‌مدت ۳۷ روز با نقاط دیگر قطع بوده است.
در سراسر ترکیه، به‌طور پی درپی سوء‌قصدهایی علیه نیروهای انتظامی در بسیاری از شهرها، از جمله استانبول و آنکارا انجام و موجب تشدید سرکوب می‌شود که انتقام‌جویی‌های تازه‌ای را بر می‌انگیزد. در تاریخ ۱۰ ژوئن، یک سازمان رادیکال مخالف پ‌ک‌ک به‌نام «بازهای آزادی کردستان» مسئولیت انفجار یک خودروی حاوی مواد منفجره علیه نیروهای پلیس را در استانبول پذیرفت. چند روز پیش از آن، دولت قانونی را به‌تصویب رسانده بود که لغو مصونیت برخی از نمایندگان پارلمان را به‌منظور به سکوت واداشتن ۵۹ نماینده حزب دموکراتیک خلق‌ها امکان‌پذیر می‌ساخت.
در آن صبح بهاری فضا در «سیلوپی» تنش‌آمیز است. گذر پی درپی خودروهای ضدگلوله پلیس ترکیه و بالگردهایی که در آسمان چرخ می‌زنند یادآور تداوم جنگ بود. صف‌هایی در برابر دو مامور میرزا بنویس تشکیل شده که با صندلی‌های تاشو و ماشین تحریر به آن‌جا آمده‌اند. آن‌ها در آن زمان بیش از اوقات عادی کار دارند. مردم برای پرکردن پرسش نامه‌هایی درمورد تخریب خانه خود، نوشتن نامه‌ای به مدیر زندان یا اعلام یک مرگ به آن‌ها مراجعه می‌کنند.
درهمه شهرهایی که در کردستان ترکیه، برخی خبرنگاران موفق به دیدار از آن‌ها دیدار شده‌اند، گواهی می‌دهند که همه جا مانند سلوپی است.
روند صلح بین مقامات ترکیه و پ ک ک، که در سال ۲۰۰۹ آغاز شد و به درگیری‌هایی که از سال ۱۹۸۴ بیش از ۴۰ هزار کشته به جا گذاشت پایان داد، دیگر وجود ندارد. به‌نظر رییس جمهوری رجب طیب اردوغان، که در ۲۴ ماه مه ۲۰۱۶ منصوب شد «دیگر هیچ گفتگویی با پ‌ک‌ک امکان ندارد.»  و تاکید شده است به واژه‌هایی چون«پاکسازی»، «تصفیه» و «پیروزی کامل.»!
در بهار سال ۲۰۱۳، گفتگوها منجر به عقب‌نشینی گریلاهای پ‌ک‌ک به سوی ارتفاعات کوه قندیل شد.
تنش در حین نبرد کوبانی، که در آن کردهای سوری در برابر تجاوز و جنگ گروه حکومت اسلامی‌(داعش) قرار گرفتند بالاگرفت. در شهرهای کرد، در تظاهرات بسیاری دولت ترکیه، متهم به تبانی با داعش بود، اعتراضات وسیعی شکل گرفت. در ۲۰ ژوئیه ۲۰۱۵، سوء‌قصدی منسوب به داعش موجب کشته‌شدن سی و شش تن و مجروح شدن حدود صدتن از جوانان سوسیالیست ترکیه شد که در مرکز فرهنگی «سوروچ» نزدیک به مرز سوریه گرد آمده بودند و قصد رفتن به کوبانی را برای بازسازی آن داشتند. شمار تظاهرکنندگان دوچندان شد؛ دو روز پس از این سوء‌قصد، پ‌ک‌ک دولت ترکیه را به هم‌دستی با جهادگرایان متهم کرد و دو پلیس را در «جیلان پیتار» در جنوب، نزدیک مرز سوریه کشته شد. این امر موجب شد که مقامات ترکیه «جنگ علیه تروریسم» را اعلام کنند که هدف آن درعین حال داعش و پ‌ک‌ک بود اما بیش‌تر علیه نیروهای کرد روژآوا و پ‌ک‌ک بود تا داعش.
از ماه سپتامبر ۲۰۱۵، مناطق اصلی کردنشین ناظر شورش‌هایی بوده‌اند که بیش از پیش شدت یافته است. در «سیلوپی» درآغاز ماه دسامبر گروه‌های جنبش جوانان انقلابی (YDG-H) ابتدا به کندن سنگر در خیابان‌ها پرداختند و موانعی «برای محافظت دربرابر پلیس ترک» ایجاد کردند و خودگردانی شهر را اعلام نمودند. شبه‌نظامیان جوان، به زودی جای خود را به پیکارگران کارآزموده‌ای دادند. ده‌ها هزار سرباز پیاده نظام ترکیه با تمام ساز برگ‌های نظامی و با حمایت نیروی هوایی به مردم کردستان یورش آوردند. تمام منطقه مملو از خودروهای زرهی و بالگردها شدند. در همه جا محاصره‌هایی به‌صورت دایمی برقرارشد تا راه برای سرکوب باز شود. فرهت انجو نماینده عضو حزب دموکراتیک خلق‌ها گفته است: «حکومت نظامی و منع رفت و آمد به دستگاهی برای تخریب شهرها بدل شده است.» اکثریت از شهرداران وابسته به حزب دموکراتیک خلق ها بازداشت شده‌اند. برای مثال، خانم امینه اسمر که به اتهام «تحریک به شورش مسلحانه علیه دولت» زندانی شده است.
بسیاری از ساکنان جنوب شرقی ترکیه به این باور رسیده‌اند که اردوغان با داعش ارتباط دارد و حتی در مورد ایجاد مانع در راه مطالبات کردها با این سازمان به توافقی دست یافته است. سوء‌قصد انجام شده در اکتبر ۲۰۱۵، در زمان گردهمایی حزب دموکراتیک خلق‌ها در آنکارا، که موجب کشته شدن ۹۷ تن شد بدون آن که مرتکبان آن شناسایی یا بازداشت شوند، به این بدگمانی دامن زد. تعقیب و بازداشت دو روزنامه‌نگار روزنامه جمهوریت که در پی انتشار ویدیویی که نشان می‌داد نیروهای مخفی ترک به اسلام‌گرایان سوری‌ اسلحه تحویل می‌دهند، آن‌ها را به اتهام «افشای اسرار حکومت» زندانی و محکوم کرد.
جان دوندار، سردبیر به ۵ سال و ۱۰ ماه و رئیس دفتر آنکارای روزنامه، اردم گول به ۵ سال زندان محکوم شدند. آن‌ها پس از سه ماه به حکم دادگاه قانون اساسی، تا زمان برگزاری دادگاه تجدید نظر، آزاد شدند. جان دوندار از یک سوئ‌قصد مسلحانه در مقابل دادگستری جان سالم بهدر برد. وی هم اکنون در آلمان زندگی می‌کند.
برخی از گواهی ها نیز حاکی از حضور جهادگرایان در کنار نیروهای دولتی در هنگام نبرد است. عبدالکریم اف‌، ساکن شهر «سور» که مردانی را در سالن خانه خود در حال نماز خواندن غافل‌گیر کرده می‌گوید: «آن‌ها ترکی صحبت نمی‌کردند. شاید آذری حرف می‌زدند. ریش‌های بلند داشتند و به افراد داعش شبیه بودند.» او پس از گریختن از خانه خود به‌خاطر عدم تحمل گاز اشک‌آوری که فضا را اشباع کرده بود، برای جستجوی مدارک هویت خود به خانه بازگشته بود.
شماری از ناظران و دیپلمات‌ها از سهولت گذر داوطلبان جهادی، و کامیون‌های حامل نفت قاچاق از مرز سوریه انتقاد کرده‌اند. افزون براین، نیروهای ویژه پلیس (POH) و ژاندارمری (JOH) که در عملیات شرکت کرده‌اند، به شهادت نوشته‌ها و شعارهایی که با امضای خود بر دیوار شهرها به جا گذاشته‌اند، مواضعی نژادپرستانه و جنسیتی دارند. شعارهائی از این نوع را در «سیلوپی» می‌توان خواند: «ترکیه عزیز من، به نام خدا، ما ترا پاک خواهیم کرد؛ ما نیروهای ویژه ژاندارمری هستیم، آمده‌ایم که شمارا به جهنم بفرستیم!» یا در خرابه های شهر «سیزر» می‌توان این فراخوان به تجاوز به زنان کرد را دید: «نوبت ما است که به شما درس بدهیم! نیروهای ویژه پلیس»؛ «دخترها، ما این‌جاییم، شما کجائید؟ نیروهای ویژه ژاندارمری.»
بنابر اطلاعات به‌دست آمده در محل از روزنامه‌نگاران محلی و نمایندگان حزب دموکراتیک خلق‌ها، این احتمال نیز بسیار زیاد است که «جیتم»، سرویس اطلاعاتی و ضد تروریسم ژاندارمری از نو سازمان‌دهی شده باشد، در حالی که تصور می‌شد که منحل شده است. این گروه مخفی، که از سلول‌هایی متشکل از ژاندارم‌ها، نظامیان و اعضای گروه فاشیستی «گرگ های خاکستری»‌ سازمان‌دهی شده، در سال‌های دهه ۱۹۹۰، کشتارهای زیادی در مناطق کردنشین انجام داد. این سازمان حضور خود را با این نوشته بردیوارهای شهر «سور» اعلام کرده است: «گرگ‌ها در پی بوی خون هستند. برخود بلرزید!»
محمت علی آقجا، که در سال ۱۹۸۱ به پاپ ژان پل دوم تیراندازی کرد، عضو آن بود. «گرگ‌های خاکستری» که هم‌چنان فعالند، ابایی از کارهای خشونت‌آمیز ندارند و می‌کوشند در محافل سیاسی رخنه کنند.
اکنون حزب فاشیست حرکت ملی با حزب عدالت و توسعه اردوغان دولت ائتلافی تشکیل داده‌اند. حزب حرکت ملی، عمواره جاده صاف کن کودتاها در ترکیه بوده است.
روش‌های به کار گرفته شده علیه غیرنظامیان کرد، همان روش‌های بیست سال پیش است و گروه‌هایی که خود را وابسته به «جیتم» معرفی می‌کنند حضوری فعال و مداوم در شبکه‌های اجتماعی دارند. آن‌ها عکس‌هایی از پیکارگران کرد که با خمپاره تکه پاره شده یا با بنزین سوزانده شده‌اند را منتشر می‌کنند. بدن زنان موضوعی ویژه برای بغض و کینه‌ورزی آنان است.
بنیاد حقوق بشر ترکیه (TIHV) هم تا به‌حال از ۳۰۰ تا ۴۰۰ کشته و ۶۰۰ هزار آواره خبر داده است. از پایان ژانویه ۲۰۱۶، عفو بین‌الملل دولت ترکیه را متهم کرده که تهاجم آن «زندگی نزدیک به ۲۰۰ هزار تن» را به‌خطر انداخته و آن را «مجازات جمعی» می‌داند. در «سور» – شهر قدیمی و مستحکم دیاربکر که پایتخت کردستان ترکیه محسوب می‌شود -، نیمه غربی شهر از سکنه خالی شده است. این شهر که ۷۰ درصد آن تخریب شده، به دشواری قابل دسترسی است. اول آوریل ۲۰۱۶، در فردای سوء‌قصدی که به بهای جان ۷ پلیس تمام شد و کمی پیش از استعفا، نخست وزیر احمد داوود اوغلو تحت حفاظت شدید نیروی انتظامی به این شهر رفت. او برنامه بازسازی موردنظر رییس جمهوری اردوغان را برای مناطق ویران شده ستود و بانگ برآورد: «ما از سور شهری مانند «تولِد» خواهیم ساخت.» همراهان دست چین شده به کف زدن پرداختند. دورتر از آن‌جا، خدمت‌کاران جوان رستوران حیرت‌زده در برابر پرده تلویزیون ایستاده بودند. این شهر و زندگی آنان بود که با فریاد پیروزی وعده با خاک یک‌سان شدن آن داده می‌شد.
هنگامی که سخنرانی‌ها به پایان رسید و حاضران پراکنده شدند، ساکنان دیاربکر زندگی روزمره دشوار خود را؛ کنترل در هر چهارراه، هنگامی که می‌توانند به خانه‌هایشان بازگردند، از سر گرفتند. غفور اس، استاد ادبیات با آن که طبعی آرام دارد، با ناراحتی گفته است: «این‌جا به‌صورت یک منطقه اشغالی درآمده است!» او هر روز صبح، از پاسگاه‌های پلیس در ورودی «سور» می‌گذرد تا به کلاس خود در یکی از دو مدرسه‌ای که نسوخته است برود. هر روز، او ناگزیر است با بالاتنه لخت تن به جستجوی پلیس بدهد و به پرسش‌های همان پلیس‌هایی که او را می‌شناسند پاسخ گوید. او به قدر کافی امکانات دارد تا در شهری مدرن راحت زندگی کند و با پیشینه حرفه‌ای ۱۰ ساله حتی می‌تواند تقاضای انتقال بدهد، اما از این کار خودداری می‌کند: «من این کودکان را رها نخواهم کرد. سور اکنون فقیرترین ناحیه دیاربکر است. آن‌ها همان امتحان دانش‌آموزان دیگر ترکیه را می‌گذرانند، اما روی خانه‌های دیگران بمب نمی‌افتد. برابری بین ترک‌های غرب کشور و کرد ها در نظام آموزشی کجاست؟ همه این کودکان می‌توانند مهندس شوند، تنها باید فرصت این کار را به آنان داد.» این استاد به نسلی تعلق دارد که آزار و اذیت‌های پلیس، زمانی که در خیابان کردی حرف می‌زد را تجربه کرده و دیده که پدربزرگ‌هایش از بیمارستان رانده می‌شدند زیرا نمی‌توانستند ترکی صحبت کنند. امروز، او مانند همه ساکنان کردستان ترکیه باز گرفتار محدودیت‌ها شده است.
چندین ماه پس از رفع محاصره، کم نیستند کسانی که برای جستجوی لوازم شخصی به خانه‌های ویران شده خود برگشتند، در آن‌جا بقایای جسدهایی را یافتند. در میان ستم‌گری‌های اعمال شده در مدت ۷۹ روز قطع ارتباط کامل، «زیر زمین‌ها» به‌طور ویژه برذهن ها نقش بسته است.
نیروهای ترک راه را بر کمک رسانی می‌بستند و می‌گذاشتند که مجروحان یکی پس از دیگری از پا درآیند. در پایان «عملیات ضد تروریستی»، تنها چیزی که به وفور یافت می‌شد جسدهای ذغال شده از جمله کودکان بود. نزدیکان قربانیان برای شناسایی جسد آن‌ها می‌باید نمونه «دی ان ای» ارایه می‌کردند. آن‌ها با کیسه های پلاستیک حاوی «پنج کیلو استخوان و گوشت سوخته» بازمی‌گشتند. این را یک نوجوان ۱۷ ساله ناباورانه درباره پدرش می‌گوید.
انجمن «همبستگی روژاوا» که از گردهمایی همه داوطلبان سراسر کردستان ترکیه که مایل به کمک به مردم روژاوا‌(کردستان سوریه) هستند تشکیل شده، در کوبانی خیلی فعال بوده است.
فرید ب، که انفجار خمپاره نیمی از چهره‌اش را از بین برده، برای اعضای انجمن نخستین «جنگ کثیف» در سال‌های دهه ۱۹۹۰ بین ارتش و نیروهای کرد را حکایت می‌کند. او سال‌های زیادی را به‌خاطر وابستگی به پ‌ک‌ک در زندان به‌سربرده و در آن‌جا دهه‌ا کتاب تاریخ درباره انقلاب فرانسه خوانده است: «من نمی‌دانم که انقلاب فرانسه یک انقلاب مردمی بود یا انقلاب بورژوازی. اما ما، در کردستان فهمیده‌ایم که می‌باید انقلاب را اصلاح کرد! دموکراسی کردستان فمینیست، زیست محیطی و برپایه خودگردانی محلی است. به این خاطر است که آن‌ها جسدهای مرده از شکنجه زنان ما را در خیابان‌ها برزمین می‌کشند، محیط زیست ما را نابود می‌کنند و شهردارهای‌مان را بازداشت می‌نمایند.»
در تاریکی تیراندازی ها، این جنگ جدید و مجازات های جمعی آن مردم را مستاصل کرده و چاله بین کردستان و بقیه ترکیه را بازهم ژرف‌تر می‌کند.

رجب طیب اردوغان، در لشکرکشی به روژآوا، سرانجام به آرزویش رسید و کانتون عفرین در کردستان سوریه را اشغال کرد. آرزوئی که به قیمت جان صدها تن از مردم عفرین و آواره‌شدن صدها هزار انسان بی‌گناه برآورده شد. در آن روزها، با نزدیک‌ترشدن نیروهای ترکیه و گروه‌های تروریستی همراه آن هم‌چون «ارتش آزاد سوریه» به شهر عفرین ، ۲۰۰ هزار تن از ساکنان آن گریخته‌اند. به‌گفته دیده‌بان حقوق بشر سوریه، شمار قربانیان غیرنظامی در حملات ترکیه و شبه‌نظامیان ارتش آزاد سوریه به عفرین به ۲۸۱ تن،‌ از جمله ۴۳ کودک و ۲۸ زن رسیده است. سازمان ملل و صندوق کودکان ملل متحد‌(یونیسف) نسبت به افزایش قربانیان غیرنظامی،‌ به‌ویژه کودکان هشدار داده‌ بودند.
رجب طیب اردوغان آن‌چنان از کشتار مردم عفرین، سرمست شده که در مقابل قطع‌نامه پارلمان اروپا که از آنکارا خواسته بود تا به عملیات نظامی «شاخه زیتون» پایان دهد، گفته است: «ما این حرف‌ها را از این گوش می‌‌گیریم و از آن گوش در می‌کنیم.»

1211

عفرین یکی از سه کانتون روژآوا است که در شمال سوریه و نزدیکی مرز این کشور با ترکیه واقع شده‌اند. بنا به گزارش رویترز، نیروهای ارتش ترکیه پس از اشغال عفرین مجسمه کاوه آهنگر، شخصیتی حماسی و اسطوره‌‌ای، را تخریب کرده و پرچم خود را در این نقطه برافراشتند. این اقدام توهین به تاریخ و فرهنگ کردها است. نیروهای کرد سوریه می‌گویند که ارتش ترکیه و متحدین وی جنایت‌های وحشتناکی را در عفرین مرتکب شده و در نتیجه حملات نظامی بیش از ۵۰ نفر در ساعات اولیه اشغال عفرین کشته و زخمی شده‌اند.
دولت ترکیه، به طور سیستماتیک کردهای کشور خود را سرکوب می کند و با اشغال نظامی عفرین و کشتار مردم کرد را با عنوان ایجاد منطقه‌ای امن در مرز سوریه و عقب راندن شبه‌نظامیان کرد توجیه می کند.
داعش را نیروهای دموکراتیک سوریه تمام کردند اما ترکیه همواره به فکر انتقام از آن‌هاست. عفرین تنها مانده است. دولت های آمریکا، روسیه، جمهوری اسلامی ایران و… دست اردوغان را برای حمله نظامی و اشغال عفرین باز گذاشتند. خودمدیریت دمکراتیک کانتون عفرین با انتشار بیانیه ای اعلام کرد که حمله به عفرین با حمایت مشترک روسیه و نیروهای بین المللی صورت گرفت و «روسیه بار دیگر جهت مطامع و منافع خود، خلق‌مان را فدا و با گشودن آسمان عفرین امکان هرگونه حمله توسط جنگنده های ترکیه را مهیا ساخت. دولت سوریه نیز در راستای منافعش، خلق‌مان را قربانی کرد. ساختارهایی چون ائتلاف بین المللی، سازمان ملل، شورای امنیت و اتحادیه اروپا نیز با سکوت‌شان و عدم اعمال فشار سیاسی در مقابل تجاوز ترکیه و چشم پوشی به کشتار غیرنظامیان عملا راه را برای تجاوز ترکیه باز کردند.»

در سالی که گذشت تروریسم حکومت اسلامی ایران، بار دیگر در اروپا فعال‌تر بود. در روزهای آخر سال ۱۳۹۷، وزارت کشور فرانسه از شورای وزیران این کشور درخواست کرده که فعالیت چهار مرکز شیعه نزدیک به ایران به‌دلیل حمایت از حماس، شاخه نظامی حزب‌الله لبنان و جهاد اسلامی و هم‌چنین تبلیغات ضد یهود متوقف شود. با امضای امانوئل مکرون، رییس جمهوری فرانسه این مراکز شیعه نزدیک به ایران غیرقانونی اعلام می‌شوند.

کریستوف کاستانر، وزیر کشور فرانسه چهارشنبه ۲۰ مارس -۲۹ اسفند با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که فعالیت چهار مرکز شیعه در این کشور متوقف می‌شود.
این چهار مرکز عبارت‌اند از: «مرکز زهرا»، «فدراسیون شیعیان فرانسه»، «حزب ضد صهیونیسم» و شبکه تلویزیونی «ماریان.»
وزیر کشور فرانسه می‌گوید این مراکز بر سر منابر، در نشریات و کتاب‌هایی که انتشار داده‌اند و همچنین در اینترنت و در مجموع از تریبون‌هایی که در اختیار داشتند جهاد مسلحانه را تبلیغ کرده‌اند.
وزیر کشور فرانسه در بیانیه‌ چهارشنبه ۲۰ مارس-۲۹ اسفند خود درباره فعالیت‌های مرکز زهرا نوشته است:
«مرکز زهرا از مبلغان جهاد مسلحانه اسلامی در بین نوجوانان و خواهان حمایت بی‌قید و شرط از حماس و جهاد اسلامی و شاخه نظامی حزب‌الله لبنان است.»
کریستوف کاستانر، در ادامه این بیانیه یادآوری کرده که اتحادیه اروپا همه این گروه‌ها را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار داده است.
بنژامین گریوو، سخنگوی دولت فرانسه در گزارشی که به شورای وزیران این کشور ارائه داده این چهار مرکز شیعه را به تبلیغات ضد یهودی نیز متهم کرده است.

1212

نهادهای امنیتی و پلیس فرانسه سه‌شنبه ۲ اکتبر-۱۰ مهر در یک عملیات ضد تروریستی با شرکت بیش از ۲۰۰ پلیس به مرکز زهرا در حومه «دونکرک» از منطقه گراند سنت واقع در شرق فرانسه حمله کردند. خانه‌های مسئولان این مرکز اسلامی مورد بازرسی قرار گرفت و ۱۱ نفر هم بازداشت شدند. سه نفر از این افراد به حمل غیرقانونی سلاح متهم شده بودند.
فردی به نام یحیی قاسمی «مرکز زهرا» را در سال ۲۰۰۹ تاسیس کرد. او از موسسان حزب ضدصهیونیست است که در انتخابات اتحادیه اروپا شرکت کرده و فهرست کاندیداهای خود را نیز ارائه داده بود. در عملیات پلیس، خانه قاسمی نیز مورد بازرسی قرار گرفت.
«مرکز زهرا» مواضعی نزدیک به ایران و حزب‌الله لبنان دارد. این مرکز علاوه بر حزب ضدصهیونیست، بارها میزبان چندین سازمان دیگر مانند فدراسیون شیعیان فرانسه بوده است.
وزارت کشور فرانسه دارایی‌های مرکز زهرا را به‌مدت شش ماه مسدود کرده بود. چنان‌چه امانوئل مکرون، رییس جمهوری فرانسه با درخواست وزارت کشور موافقت کند، پیش از آن‌که این مهلت به پایان برسد، فعالیت این مرکز همراه با چهار مرکز دیگر نزدیک به ایران غیر قانونی می‌شود.
این مراکز از جمله نهادهای نزدیک به حکومت اسلامی ایران در فرانسه است. فرانسه هم‌زمان دارایی‌ دو ایرانی، از جمله اسدالله اسدی، دیپلمات ایرانی که گفته می‌شود در تدارک حمله به گردهمایی شورای ملی مقاومت مجاهدین در فرانسه دست داشته و هم‌چنین دارایی بخش امنیت داخلی وزارت اطلاعات ایران را هم مسدود کرد.
در وب‌سایت «مرکز زهرا» آمده است که این مرکز با هدف آشنا کردن مردم به «پیام اسلام از منظر پیامبر و خانواده‌اش» فعالیت می‌کند. این مرکز کنفرانس‌ها و مراسم نماز را سازمان‌دهی می‌کند و به‌طور مرتب فیلم‌هایی از موعظه‌ها و جلسات پرسش و پاسخ با رهبران آن درباره مسائل سیاسی و مذهبی، منتشر می‌کنند. کانال یوتیوب این مرکز بیش از ۸ هزار و ۶۰۰ مشترک دارد.
در ماه مه سال ۲۰۱۶، «مرکز زهرا» با انتشار مقاله‌ای «گروه تروریستی به‌رهبری خلیفه خودخوانده، ابوبکر بغدادی»، رهبر گروه «دولت اسلامی»‌(داعش) را «پروژه سوسیال – صهیونیستی» خوانده بود.

1213

اسدالله اسدی، دیپلمات ایران در اتریش و ساکن وین، در ماه ژوئیه گذشته به دستور قضایی در نزدیکی شهر آشافنبورگ آلمان واقع در ایالت بایرن این کشور بازداشت شد.
اسدی متهم است که به‌همراه سه نفر دیگر، از جمله یک زوج بلژیکی ایرانی‌تبار، نقشه داشتند که به گردهمایی سازمان مجاهدین خلق حمله کنند. بازداشت اسدی پس از بازداشت زوج بلژیکی ـ ایرانی که از خودرو آن‌ها مواد منفجره قوی پیدا شد، صورت گرفت.
گردهمایی سالانه سازمان مجاهدین خلق با شرکت مریم رجوی، رهبر این سازمان و چند سیاست‌مدار غربی از جمله رودی جولیانی، شهردار سابق نیویورک، که وکیل شخصی رییس جمهوری آمریکا نیز هست، برگزار شده بود. روزنامه گاردین هم‌زمان گزارش داد که جوانان کثیری از اروپای شرقی و پناهندگان کشورهای مختلف نیز با خرج مجاهدین و با اتوبوس به این گردهمایی برده شدند.

دیدن فیلم و تصاویر جشن نوروز و پیروزی نیروهای دمکراتیک سوریه بر داعش، من شما را به این فکر می‌اندازد که یک لحظه چشم‌هایمان را ببندیم و تصور کنیم که کلیت حکومت اسلامی ایران، این حامی بزرگ جنگ، تروریسم، غارت و کشتار در منطقه پرتلاطم خاورمیانه به‌دست مردم حق‌طلب، برابری‌طلب و آزادی‌خواه ایران سرنگون شده و جشن و سرور، شور و شوقی غیرقابل توصیفی نه تنها سراسر جامعه ایران، بلکه حتی منطقه و جهان را فراگرفته است؟!
بی‌تردید داعش‌ها، حزب‌الهی‌ها، شعبی‌ها، حوثی‌ها، القاعده‌ها، اخوان‌المسلمین‌ها و… دست‌پرورده حکومت‌هایی چون حکومت اسلامی ایران، ترکیه، عربستان سعودی و حامیان منطقه‌ای و بین‌المللی آن‌هاست! بنابراین، اگر شهروندان آزاده جهان می‌خواهند به تروریسم و جنگ و خشونت خاتمه داده شود باید ریشه‌ها و بازتولیدکنندگان آن را بخشکانند. سیستم موجود سرمایه‌داری جهانی، یک سیستم بی‌رحم و ضدانسانی و ضدآزادی است از جمله برای تولید سلاح‌ها مخرب و کشتار جمعی و فروش آن‌ها نیاز به تروریسم، خشونت و جنگ دارند بنابراین، ما موظفیم این سیستم را زیر سئوال ببریم سیستمی که هم از نابرابری و تبعیض و خصومت و جنگ، و هم از بهره‌کشی انسان و استثمار شدید نیروی کار، لذت می‌برد و کسب سود می‌کند. اکنون اکثریت حکومت‌ها منطقه و جهان در جنگ‌های داخلی سوریه، یمن، عراق، افغانستان، لیبی و…، مستقیم و غیرمستقیم حضور دارند و از طریق کشتار مردم این کشورها، به‌فکر منافع سرمایه‌داری خود هستند.
برای مثال، حکومت اسلامی ایران و حکومت ترکیه رابط نزدیکی با همدیگر دارند در حالی که اکنون حکومت ترکیه مدعی است که با حکومت اسلامی ایران عملیات مشترکی علیه پ‌ک‌ک آغاز کرده‌اند اما ایران مدعی است که در این حمله شرکت ندارد. یا هر دوی این حکومت‌ها در جنگ داخلی سوریه حضور نظامی دارند: حکومت اسلامی از حکومت مرکزی سوریه دفاع می‌کند و ترکیه بر علیه آن از مخالفین حکومت سوریه دفاع می‌کند اما هر دو روابط نزدیکی دارند. این که مردم سوریه کشتار می‌شوند و سوریه نابود شده است امر هیچ‌گدام از این حکومت‌ها و حاکین منطقه‌ای و جهانی آن‌ها نیست، امر آن‌ها، حفظ منافع‌شان است.

حال حکومت‌ها و نیروها و کسانی که تئوری اسلام‌هراسی را پیش می‌کشند و یا مدعی‌اند که داعش یک جریان «غیراسلامی» است اسلام واقعی این نیست! عملا خاک به چشم جامعه می‌پاشند تا این ایدئولوژی‌های غیرانسانی به بقای خود ادامه دهند. چرا که پایه‌ها اسلام واقعی و همه مذاهب بر اساس نابرابری، تبعیض، خشونت، برده‌داری و استثمار بنا شده است. اسلام یکی از گرایشات خشونت‌طلب، زن‌ستیز، آزادی‌ستیز سیستم سرمایه‌داری است. هم‌چنان که راسیسم و فاشیسم، از گرایشات خشونت‌طلب و جاه‌طلب این سیستم است. هم‌چنان که مردسالاری ریشه عمیقی در تفکر ناسیونالیستی و اسلامی دارد. به‌علاوه این گرایشانت، منافع سرمایه‌داری را در مقابل گرایشات چپ جامعه، تامین می‌کنند.

در حال حاضر و با نگاهی به تاریخ جهان می‌بینیم که این دو گرایش سیستم سرمایه‌داری، یعنی گرایش مذهبی و فاشیستی مدافع سرسخت بقای سرمایه‌داری هستند و از این منظر برای جامعه بشری بسیار مضر و خطرناک هستند. اگر گروه داعش در غرب دست به ترور می‌زند و حکومت اسلامی ایران نیز در غرب مخالفین خود را ترور می‌کند و هم حکومت اسلامی ایران، عرسبستان و ترکیه، همواره گروه‌های اسلامی و مساجد را تقویت می‌کند که از یک سو مکان‌های مشخصی برای عضوگیری گروه‌های اسلامی و هم برای گرفتن آرای مسلمانان،  تلاش می‌کنند و هم عملا زمینه را برای فعالیت‌های راسیستی و فاشیستی هموار می‌سازند. ترورهای نیوزلند، فرانسه، بلژیک، افغانستان، عراق و غیره به لحاط ایدئولوژیکی و سیاسی تفاوتی با هم ندارند و تنها مکان‌های وقوع آن‌ها متفاوت است. بنابراین، سر هیولای تروریسم و جنگ و خشونت و استثمار در سینه انواع و اقسام و مدل حکومت‌های سرمایه‌داری قرار دارد بنابراین، برای این که سر این هیولا قطع گردد پیش شرط آن سرنگونی حکومت‌های سرمایه‌داری و برقراری یک سیستم مدرن آزاد و برابر و عالانه و مرفه جهانی است!

شنبه سوم فروردین ۱۳۹۸ – بیست و سوم مارس ۲۰۱۹

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.