پروانه سلحشوری: در انتخابات مجلس بعدی ثبتنام نمیکنم
پروانه سلحشوری از اعتراضات سراسری آبان خونین ۹۸، تحت عنوان «رویداد» یاد میکند تا جمعیت کثیرِ خارج از بدنهی قدرت، فراموش کند که ریشهی اعتراضات برحق فرودستان در چه بود. زنانی که امثال سلحشوریْ خود را سکاندار فراکسیونی به نام آنان میداند، سالهاست که نمایندهای جز خون و شرافت خود ندارند. نمایندگی چه کسانی؟ ….
—————————————————
پروانه سلحشوری، عضو فراکسیون زنان مجلس با اعلام اینکه «نتوانستم در شرایط موجود، وجدان خود را برای شرکت در انتخابات، قانع کنم» گفت: «به دلیل نادیده گرفتن نظر و خواست مردم در مجلس، رویهی نامناسب نظارت استصوابی و رویدادهای آبانماه در انتخابات مجلس بعدی ثبتنام نمیکنم».
برای رسانههای جریان مسلط و بازتابدهندگان «اصلاحپذیری» حاکمیتِ جنایت در چهل سال گذشته، یک خبر دیگر نیز واجد اهمیت بود: ثبتنام قالیباف در انتخابات مجلس.
صحبت پروانه سلحشوری از وجود «وجدان» و عدم استقلال مجلس ما را با سطوح دغدغهمندی زنان «ضد زن» فراکسیون زنان و توان چانهزنی آنان در قانونگذاری و بررسی نابرابریهای سیستماتیک جنسیتیْ روبهرو میسازد.
زمانی که کودک همسری از آمار فاجعهآمیز ۱۵ سال به ۸ سال هم تقلیل پیدا کرد، در روزهایی که رشد فزایندهی خشونت علیه زنان در دو گزارهی «نهاد مقدس خانواده» و «جامعه» در پیوند با افزایش خودسوزی زنان ایلام و کردستان قرار گرفت، طی روزهایی که سرنوشت «ویدا موحد» و «دختران خیابان انقلاب» تا صحبت از حق برابر ورود به ورزشگاه و «سحر خدایاری»ها مصادف با مرگ و زندان شد، وجدان مواجب بگیر زنان مجلسْ آزرده نمیشد؟
پروانه سلحشوری از اعتراضات سراسری آبان خونین ۹۸، تحت عنوان «رویداد» یاد میکند تا جمعیت کثیرِ خارج از بدنهی قدرت، فراموش کند که ریشهی اعتراضات برحق فرودستان در چه بود. زنانی که امثال سلحشوریْ خود را سکاندار فراکسیونی به نام آنان میداند، سالهاست که نمایندهای جز خون و شرافت خود ندارند. نمایندگی چه کسانی؟ مادامی که ابتداییترین صورت برگزاری تجمعات روز جهانی کارگر و روز جهانی زنان با ردیف پروندهسازیهای امنیتی، احکام چند ده سالهی زندان و «دشمن نامیدن» آنان همراه است، جایگاه حقوقبگیری او و دیگر همکارانشْ روایتگر نمایندگی ذیالنفعان و حافظین وضعیت موجود بوده است.
خبرگزاریهای وابسته، طوری از عدم شرکت سلحشوری و ثبتنام قالیبافْ تولید محتوا کردند که گویی حرکت اولی در دفاع از اعتراضات مردمی و اعلام حضور دومی بر پایهی جهالت است! خیر. هر دو طیف به یک میزان دشمن مردمند. اگر مدیریت رانتی و فساد غیر قابل بازگشت قالیباف در مقام شهرداری تهران را به فرماندهی نظامی او در سرکوب خونین اعتراضات دانشجویان در ۱۸ تیر ۷۸ اتصال دهیم، خواهیم دید که خدمت به مردم (بخوانید سرکوب صد در صدی بیچیزان) در دستور کار این و آن است.
حافظ منافع ایدئولوژیک و نظامی حاکمیت جمهوری اسلامیْ احتیاج به نماینده نیز دارد. این نمایندگان گاه در منصب فرمانداری و ریاستجمهوری و گاه قوای سرکوبگر سربازان گمنام و مجلسْ آماده به سرکوب تودهاند.
عضو تشخیص مصلحت نظام، کاندیدای مجلس آتی میشود و یکی از اعضای فراکسیون زنان مجلس در انتخابات آتی شرکت نمیکند. اینها نه به معنای پایان ناکارآمدی پارلمانیسم در سیاستورزی جمهوری اسلامی و نه ایستادگی علیه خوانش مسلط نهاد «بیت» و در راس آن علی خامنهای است.
نگاهی به بازنگری مفاد قانون اساسی از سال ۱۳۶۸ به بعد و درج «حدود آن را رهبر تعیین میکند» در پانوشت هر اصل مکتوبی، آیا نمایانگر مترسک بودن نمایندگان مجلس نبوده است؟
به موازات خونهای ریخته شده، بیاطلاعی از وضعیت بازداشت شدگان و مشتهای گره کردهی دانشجویان در عناد با سیاستهای فقیرسازی جهانی و اتحاد خلقهای تحت ستم، چپاولگران مسند و کرسیهای مجلس، به تزریق بودجه جهت کاندیداتوری در مجلس و پروپگاندهای نام آشنا مشغولند. سرخی خون جانباختگان و خیزشی که هرگز از حرکت باز نخواهد ایستاد، پیشتر، یک صدا مرگ هر دو جناح حاکمیت را اعلام کرده است. حالا دو گزاره بیشتر در میان نیست: «تداوم جنگ قدرت همیشگی سرکوبگر و حمایت از چیدمان طبقاتی خود» و «مقاومت جمعیت فاقد سرمایه علیه ارتجاعی هزار سر».
پس به پیش!
اصلاحطلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا
متن از گروه نویسندگان سرخط
https://t.me/SarKhatism
—————————————————–
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.