رمضی بارود: موضع متحد برای فلسطین، قطع رابطه اعراب و مسلمانها با واشنگتن است
واشنگتن و تل آویو روی این واقعیت حساب میکنند که عصبانیت از «معامله قرن» در میان اعراب و مسلمانها بالاخره ازبین میرود، درست به همانگونه که پس از آنکه ترامپ اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل برسمیت شناخت، و سفارت کشورش را در ماه مه ۲۰۱۸ به آنجا منتقل کرد. اگر اعراب و مسلمانها دوباره، و برای یکبار دیگر فلسطین را ناامید کنند، خلق فلسطین خود را در این جنگ نابرابر تنها میبینند، و چاره ای جز ادامه مقاومت ندارند. ….
———————————————————-
اگر اعراب و مسلمانها در واقع، جهت مقابله با دسیسههای آمریکا و اسرائیل صادق هستند، آنها باید فراتر از این الگوی خاموش سیاستهای غیرعملی بروند. این به تنهایی کافی نیست که حیله جنگی واشنگتن را رد کرد و اقدامات اسرائیل را محکوم نمود. آنها باید شهامت کافی داشته باشند که بیانیههایشان را به استراژی واقعی، و متحد تبدیل کنند و استراتژی خود را با تمام وسایلی که در اختیار دارند به عمل تبدیل سازند. کشورهای عرب دارای اهرمهای اقتصادی و سیاسی گسترده ای در واشنگتن و در سراسر جهان هستند. اگر از این اهرمها در دفاع از فلسطین و خلق آن استفاده نشود، پس چه ارزشی دارند؟ واشنگتن و تل آویو روی این واقعیت حساب میکنند که عصبانیت از «معامله قرن» در میان اعراب و مسلمانها بالاخره ازبین میرود، درست به همانگونه که پس از آنکه ترامپ اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل برسمیت شناخت، و سفارت کشورش را در ماه مه ۲۰۱۸ به آنجا منتقل کرد. اگر اعراب و مسلمانها دوباره، و برای یکبار دیگر فلسطین را ناامید کنند، خلق فلسطین خود را در این جنگ نابرابر تنها میبینند، و چاره ای جز ادامه مقاومت ندارند. وزمانیکه فلسطینیها برخیزند، که مطمئنا برمیخیزند، خیزش آنها نه فقط اسرائیل بلکه کل کشورهای منطقه و جهان را به چالش میکشد که برای سالیان طولانی اجازه داده اند اشغال اسرائیل بدون به چالش ادامه یابد.
موضع متحد برای فلسطین، قطع رابطه اعراب و مسلمانها با واشنگتن است
نوشته: رمضی بارود- سایت تله سور
برگردان: آمادور نویدی
قطع رابطه با واشنگتن: اعراب و مسلمانان باید برای فلسطین موضعی متحد بگیرند
اگر اعراب و مسلمانها دوباره، و برای یکبار دیگر فلسطین را ناامید کنند، خلق فلسطین خود را در این جنگ نابرابر تنها میبینند، و چاره ای جز ادامه مقاومت ندارند.
مذاکره جهت «حل اختلاف بین فلسطین و اسرائیل»، حداقل بنابر سبکی که تاکنون از دولتهای پی در پی آمریکا انتظارش میرفت، منجر به شکست شده است. فلسطینیها و متحدانش اکنون باید مسیر کاملا جدیدی پیدا کنند که با مداخله واشنگتن روبرو نگردد.
آسان است که همه گناهان را به گردن دولت کنونی آمریکا بیاندازیم، و شخصیت قلابی ژرالد کوشنر، داماد رئیس جمهور را به عنوان کسی جابزنیم که به تنهایی هر شانس واقعی جهت برقراری یک صلح عادلانه بین فلطسین و اسرائیل را ازبین برده است.
اما واقعیت، از تصوری که به آسانی شکل میگیرد، بسیار متفاوت است.
«روند صلح» مورد حمایت آمریکا از آخرین مذاکرات در سال ۲۰۱۴ تاکنون ثابت مانده است. سالها قبل از اعلام «نقشه خاورمیانه» دونالد ترامپ در ۲۸ ژانویه ۲۰۲۰، اسرائیل همه توانش را بکارگرفت تا مطمئن شود که فلسطینیها هرگز نتوانند دارای کشوری شوند که متعلق به خودشان باشد.
نه تنها مقامات اسرائیلی آشکارا از تمایل خود جهت ضمیمه کردن غیرقانونی اکثرسرزمینهای اشغالی صحبت میکنند، بلکه دولت اسرائیل گامهای بزرگی برداشته است تا اطمینان حاصل کند که گسترش شهرکهای غیرقانونی یهودی نشین ادامه یابد.
فرد باید از نظر سیاسی کودن و از نظر اخلاقی کور باشد تا تصور کند که دولت اسرائیل، در هر مقطعی از گذشته، به اندازه سرسوزنی علاقمند به صلح عادلانه بوده و به حداقل مقداری از کرامت انسانی، آزادی، و عدالت برای خلق فلسطین متعهد شده باشد.
اما با این وجود، همه در این بازی سهیم بوده اند. اسرائیل مدعیست و شکایت میکند که در صلح هیچ شریکی ندارد، درحالیکه همزمان با اشغال نظامی و توسعه رژیم استعماری خود تجاوز میکند؛ محمود عباس رئیس جمهور تشکیلات خودگردان فلسطین پیوسته تهدیدات توخالی میکند، که درنهایت منجر به هیچ چیزی نمیشود؛ آمریکاییها به هردوطرف اصرار میکنند که بر سر میز «مذاکره بدون قیدوشرط» برگردند، درحالیکه سالیانه ۸/۳ میلیارد دلار جهت کمکهای نظامی و اقتصادی به اسرائیل هدیه میدهد. سازمان ملل و اتحادیه اروپا از روند سیاسی قابل پیشبینی پیروی میکنند که «معتدل» تر از نوع آمریکایی بنظر میرسد، اما بازهم نمیتوانند گام مهمی بردارند که مانع اسرائیل از نقض بیشتر قوانین بین المللی شوند.
درهمین اثنی، اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی، که شاید از متحدان استوار و پایدار فلسطین باشند، تا اندازه زیادی نسبت به بقیه طرفهای درگیر در حاشیه باقیمانده اند. اعلامیههایی که هر از گاهی در پشتیبانی از فلسطینیها و محکوم کردن اشغال اسرائیل صادر میکنند، قابل پیشبینی و بیفایده است. بغیر از عباس و مقام او، مردم عادی فلسطین برای حمایتهای توخالی که به واقعیت نمی یپوندند، هیچ ارزشی قائل نیستند. این الگوی منحرف بنوعی خودش را برای سالها حفظ کرده است، بخشی بدین دلیل که مناسب همه بجز خلق فلسطین است- کسانیکه البته، انقیاد و تحقیر آنها توسط اسرائیل بدون مانع ادامه دارد.
درحال حاضر، دو جریان مختلف جهت تعریف موقعیت فلسطین پس از دوران«معامله قرن» مبارزه میکنند:
نخست، اسرائیل و آمریکا، که علاقمندند «طرح خاورمیانه» را به اقدامی سریع و برگشتناپذیر تبدیل کنند. آنها مشتاق آنند که شهرکهای غیرقانونی کرانه باختری و جلگه اردن (تقریبا ۳۰درصد کُل اندازه کرانه باختری) را ضمیمه کنند. بعلاوه، واشنگتن دوست دارد که تلاشهای پُرزحمت و مخفیانه اش باهدف عادی سازی روابط بین اعراب و اسرائیل دیده شود که به توافقهای واقعی و، سرانجام روابط دیپلماتیک کامل تبدیل گردد.
دوم، دولت خودگردان فلسطین، اتحادیه اروپا، سازمان ملل، اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی میخواهند که «معامله قرن» شکست بخورد، اما انها نقشه جایگزینی جهت ادامه کار خود ندارند. آنها بر احترام به قوانین بین المللی اصرار میورزند و پشتیبانان سرسخت الگوی تشکیل دو دولت هستند که امکانپذیر نیست، درضمن، آنها استراتژی واقعی ندارند، چه رسد به یک مکانیسم فشار یا طرز کار اجرایی که این امر اتفاق بیفتد.
کمپ حامی تشکیلات خودگردان مملو از تضادهایی است که کمتر از اعتبار آشکار عباس نیستند- که از «مقاومت مردمی» حرف میزند، درحالیکه در همکاری با اسرائیل، هرگونه تلاش جهت به چالش کشیدن اشغال اسرائیل را سرکوب میکند.
نمونه کامل از تضادهای این کمپ اینستکه فقط دو روز پس از آنکه اتحادیه عرب بیانیه اش را در رد «معامله قرن» صادر کرد، رئیس شورای حاکمیت سودان، عبدلفتاح البرهان، با نخست وزیر راستگرای اسرائیل، بنیامین نتانیاهو در اوگاندا دیدار نمود. برهان امیدوارست که بنفع واشنگتن رابطه اش را با اسرائیل عادی کند.
نمونه دیگر در رفتار خود عباس منعکس شده است، که در تاریخ ۱ فوریه، ۲۰۲۰ اعلام کرد که همه تماسها با اسرائیل را قطع میکند، ازجمله باصطلاح همآهنگی امنیتی، ستون اصلی توافق اسلو، که عملا نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطین را در خدمت به اشغال اسرائیل استخدام میکند. این اولین بار نیست که عباس به این جلیقه نجات متوسل شده است، اما هرگز به قول خود عمل نکرده است. ما دلیلی نمیبینیم تا باورکنیم که اینبار با گذشته فرق دارد.
جناح مبارزه زنان فلسطینی در اعتراض به باصطلاح نقشه صلح «معامله قرن»
با نمونههایی که در بالا ذکر شد، امید کمی وجود دارد که کمپ حامی تشکیلات خودگردان واقعا در ساختار سیاسی کنونی بتواند «معامله قرن» را شکست دهد.
بیانیههای نهایی حاصل از نشست اتحادیه عرب در قاهره و سازمان همکاری اسلامی در جده، بترتیب در ۱ و ۳ فوریه، تکرار کنفرانسهای متعدد گذشته است، جاییکه وعده و وعیدها داده و محکومیتها شروع میشود، اما هیچ پیگیری یا هیچ اقدامی صورت نمیگیرد.
اگر اعراب و مسلمانها در واقع، جهت مقابله با دسیسههای آمریکا و اسرائیل صادق هستند، آنها باید فراتر از این الگوی خاموش سیاستهای غیرعملی بروند. این به تنهایی کافی نیست که حیله جنگی واشنگتن را رد کرد و اقدامات اسرائیل را محکوم نمود. آنها باید شهامت کافی داشته باشند که بیانیههایشان را به استراژی واقعی، و متحد تبدیل کنند و استراتژی خود را با تمام وسایلی که در اختیار دارند به عمل تبدیل سازند.
کشورهای عرب دارای اهرمهای اقتصادی و سیاسی گسترده ای در واشنگتن و در سراسر جهان هستند. اگر ازاین اهرمها در دفاع از فلسطین و خلق آن استفاده نشود، پس چه ارزشی دارند؟
واشنگتن و تل آویو روی این واقعیت حساب میکنند که عصبانیت از «معامله قرن» در میان اعراب و مسلمانها بالاخره ازبین میرود، درست به همانگونه که پس از آنکه ترامپ اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل برسمیت شناخت، و سفارت کشورش را در ماه مه ۲۰۱۸ به آنجا منتقل کرد.
اگر اعراب و مسلمانها دوباره، و برای یکبار دیگر فلسطین را ناامید کنند، خلق فلسطین خود را در این جنگ نابرابر تنها میبینند، و چاره ای جز ادامه مقاومت ندارند. وزمانیکه فلسطینیها برخیزند، که مطمئنا برمیخیزند، خیزش آنها نه فقط اسرائیل بلکه کُل کشورهای منطقه و جهان را به چالش میکشد که برای سالیان طولانی اجازه داده اند اشغال اسرائیل بدون به چالش ادامه یابد.
———————–
درباره نویسنده:
دکتر رمضی بارود، روزنامه نگار و سردبیر تاریخچه فلسطین- شرح وقایع فلسطین است. او مؤلف پنج کتاب است. آخرین کتاب او با عنوان: «این زنجیرها شکسته خواهند شد: داستانهای مبارزه ومقابله فلطسینیها در زندانهای اسرائیل است»(انتشارات کلاریتی، آتلانتا). دکتر بارود عضو پژوهشگر ارشد غیرمستقر مرکز برای امور اسلام و جهانی، در دانشگاه زعیم استانبول است.
برگردانده شده از: سایت تله سور
Breaking with Washington: Arabs and Muslims Must Take a United Stance for Palestine
——————————————————
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.