امیر جواهری لنگرودی: آیا سپاهیان پاسدار و عوامل بسیج، دانش پزشکی و اجرایی مقابله با ویروس بیماری کرونا را داشتند، ملت بی خبر بود؟!
با توجه به اینکه سپاه در این سالها همیشه پنهانی و از پشت پرده، به شکلی فراقانونی، همچون دولتی در سایه اهدافش را پیش برده، وقتی یکی از فرماندهان سپاه مدعیست: «سپاه آمادۀ همکاری همهجانبه با دستگاههای اجرایی برای کنترل این ویروس در سطح استان گیلان است». بعید نیست بدون اعلام علنی دست به کنترل و در اختیار گرفتن استان زده باشد. ….
————————————————-
آیا سپاهیان پاسدار و عوامل بسیج، دانش پزشکی و اجرایی مقابله با ویروس بیماری کرونا را داشتند، ملت بی خبر بود؟!
امیر جواهری لنگرودی
درحالیکه کمبود امکانات برای مقابله و مهار شیوع ویروس کرونا در استان گیلان منجر به بروز فاجعه و اعلام وضعیت قرمز در شهرستانها شده، مردم و جوانان با همیاری هم برخواسته تا کمکاری دولت را جبران و به یاری همنوعان خود بشتابند. تشکیل کانونهای خودگردان با خودمدیریتی مردمی برای تهیۀ امکانات و پول برای خرید ماسک و گان و … در لنگرود، از نمونههای موفق و زبانزد این کارهاست. همچنین دخالتگری مردمی در بستن ورودی شهرها، کمکرسانی به بیمارستانها از دیگر فعالیتهای مردمی جوانان گیلان در این روزهاست. در حالیکه بسیج هم در حرکاتی نمایشی و بیتأثیر سعی در مصادرۀ این تلاشها به نام خود دارد، مردم مشخصاً صف و کمکهای خود را از آن نهاد وابسته به سپاه که در سالهای گذشته جز غارت و سرکوب مردم کاری نداشته، جدا میکنند.
خبرها را که دنبال میکردم در تیتر “خبرگزاری تسنیم”، نزدیک به سپاه پاسداران، این خبر جلب نظر میکند: «فرماندۀ لشکر عملیاتی ۱۶ سپاه استان گیلان گفت: سپاه آمادۀ همکاری همهجانبه با دستگاههای اجرایی برای کنترل این ویروس در سطح استان گیلان است». سرهنگ پاسدار بهروز دولتی گفته: «نیروهای لشکر عملیاتی سپاه گیلان دارای توانمندی لازم برای کمک بیشتر به کادر درمانی استان و جلوگیری از شیوع کرونا هستند و هماهنگیهای لازم برای همکاری نیروهای لشکر عملیاتی سپاه گیلان با کادر درمانی بیمارستان رسول اکرم رشت در حال انجام است».
این مقام نظامی سپاه با بیان اینکه نیروهای سپاه آمادۀ فعالیت و کمک به کادر درمانی بیمارستان رسول اکرم برای مبارزه با ویروس کرونا هستند گفت: «این موضوع پس از جمعبندی و موافقت نمایندۀ وزارت بهداشت و درمان در استان گیلان عملی میشود». (۱)ایضاً در تاریخ دیگری، فرماندۀ سپاه گیلان هر پایگاه بسیج را یک پایگاه سلامت دانست و گفت: «ریشهکنی ویروس کرونا نیازمند کارجهادی تمام فعالان و دلسوزان جامعه است. خبرگزاری تسنیم رشت، از قول سردارمحمد عبداللهپور در نشست مشترک با محوریت اجرای طرح بسیج ملی مبارزه با کرونا در دانشگاه علوم پزشکی گیلان با اشاره به اینکه سلامتی نقش مهمی در پویایی ونشاط جامعه ایفا میکند،نوشت: «سپاه با بسیج تمام امکانات و ظرفیتهای خود برای مقابله با گسترش ویروس کرونا در جامعه آمادگی دارد». وی مدعی شده: «۲۰ روز کار جهادی برای ریشهکنی ویروس کرونا زمان نیاز است و تمام فعالان و دلسوزان کشور باید توان خود را در این حوزه معطوف کنند». (۲)
با توجه به این دو خبر و ادعاهای فرماندهان سپاه باید پرسید: «سپاه کجای کاراست؟ آیا سپاه میخواهد درشرایط گیجی وغیبت آپارات دولت، به جلو خیز بردارد و به بهانۀ رشد ویروس کرونا، ادارۀ سیاسی کل استان را برعهده گیرد؟!» نخستین نتیجهای که از اخبار فوقالذکر برمیآید این است که: «سپاه ورود میکند وصرفاً خدمات لجستیکی ارائه میدهد».
اما پرسش اساسی این است: با توجه به تجربه و شناختی که نسبت به کارکرد سپاه است؛ و مقابله و مهار بحران شیوع ویروس کرونا که نیازمند کارشناسی و عملیات درمانی دارد، چرا باید سپاه در میانۀ ماجراباشد؟ در استان گیلان جای نهادها و سازمانهای متخصص کجاست؟ از سازمانهای بهداشت و درمان تا خدمات شهری و همکاری سازمانها وادارهجات یا مسئولین استانی، چه حرف جدی داریم به مردم منتقل کنیم که حالا سپاه و بسیج بخواهند همۀ جنبههای کار را به قبضۀ خود درآورند؟ جز این است که از متشکلشدن مردم و جوانان برای همیاری خودگردان در مهار و مقابله با کرونا در شهرها که مانند آتشفشانی زیر پای نظام است، هراسانند؟!
تجربۀ دخالت سپاه پاسداران، نه تنها دراستان گیلان، بلکه در جای جای کشور، بر پایۀ ادعای فرماندهی سپاه، «کارجهادی تمام عیار» را در بحرانهایی مانند زمینلرزه و سیل از پیش دیدیم که جز سوء استفاده و مقاطعهکاری برای پول گرفتن از دولت ناکارآمدی که همۀ امکان و اختیارش در ید قدرت سپاه است، نبوده و نیست.
آنچه در مسیر رشد و گسترش ویروس کرونا ـ بعد از پیشرفتش در قم و گسترش آن در بخش وسیعی از استانهای کشور از جمله در دو بخش شرق و غرب و مرکزاستان گیلان، شهر رشت رخ مینماید ـ نشان داد چنانچه کادر درمانی کشور اعم از پزشکان و پرستاران و بهیاران و… بخواهند از کار درمانی انصراف بدهند، چه فاجعهای در کشور رخ خواهد داد؟ حضور و سلامت یکایک آنها در جایگاه اجراییشان، بسیار مهم، مفید و ارزشمند است. و باید حفظ و حراست از آنان در اولویت باشد، و امکانات و تجهیزات کافی و لازم برایشان تهیه شود. در حالیکه در روزهای گذشته حوزههای علمیه کشور را تعطیل کردند. اقامۀ نماز جماعت در کل کشور لغو شده است. جلسات شورای نگهبان و مجلس خبرگان ، در میان سه قوه ، دولت تعطیل، حتی مجلس شورای اسلامی هم بدون بازپرداختن به لایحۀ بودجۀ سال آینده؛ تعطیل شد. حضرات مجلس نشین، پس از اینکه به شکل انحصاری از امکانات محدود آزمایش و تشخیص ابتلا به ویروس کرونا استفاده کردند، جانشان را برداشتند و فرار از تهران را در دستور کار خود قراردادهاند. و تنها قوه قضائیه است که در این شرایط خود را تعطیل نکرده ومشغول فیش برداری وهمچنان درحال صدوراحکام فوق بشری است. این دوسوی ماجرا را که در برابرهم قراردهیم تازه میفهمیم، نبود بعضیها در کشور نه تنها احساس نمیگردد بلکه نبودنشان کلی ازهزینههای کشور را هم کم خواهد کرد.
اما دراین میان سپاه پاسداران کجای کاراست؟
با توجه به اینکه سپاه در این سالها همیشه پنهانی و از پشت پرده، به شکلی فراقانونی، همچون دولتی در سایه اهدافش را پیش برده، وقتی یکی از فرماندهان سپاه مدعیست: «سپاه آمادۀ همکاری همهجانبه با دستگاههای اجرایی برای کنترل این ویروس در سطح استان گیلان است». بعید نیست بدون اعلام علنی دست به کنترل و در اختیار گرفتن استان زده باشد.
مردم میپرسند: سپاه پاسداران که علیرغم اعلام لزوم قرنطینه توسط وزارت بهداشت و پزشکان و کارشناسان، همواره با آن مخالفت کرده و بطور مشخص مخالفت با اعمال قرنطینۀ قم پیشتر ازطرف سپاه بود، چگونه است که در گیلان پیشقراول کمک رسانی شده و در نشست مشترک با دانشگاه علوم پزشکی گیلان مدعیست: با بسیج تمام امکانات و ظرفیتهای برای مقابله با گسترش ویروس کرونا در جامعه آمادگی دارد طی ۲۰ روز کار جهادی ویروس کرونا را ریشهکن کند؟ اما سردار عبداللهپور که چنین ادعایی دارد، نمیگوید چگونه سپاه طی بیست (۲۰) روز کار جهادی ویروس کرونا را ریشهکن میکند؟ با اعلام حکومت نظامی؟ با سرکوب کارگران و دستفروشانی که مجبور به بیرون آمدن از خانه و کسب درآمدند، با ممانعت از تشکلهای مردمی و کمکرسانی خودگردان جوانهایی که از آنها سخت در بیمو هراسند؟
یک چیز روشن است؛ چنانچه قرنطینۀ گیلان در نتیجۀ اعلام وضعیت قرمز در شهرستانهای رشت، تالش، انزلی و لنگرود اعلام شود، سپاه و بسیج و حتی ارتش میتوانند برای محدود و ممنوع کردن رفت و آمدها و فعالیتهای مرسوم درفضای شهرها و روستاهای منطقه خود اقدام ورزند. ادعای فرماندهی سپاه مبنی بر اینکه «سپاه آمادۀ همکاری همهجانبه با دستگاههای اجرایی برای کنترل این ویروس در سطح استان گیلان است» ادعای بی معنی و دهن پرکن است که تنها مداخلهگری در کار کادر پزشکی و درمانی و ایجاد نوعی ترمز و مانع در برابر پیشروی خدمات شهری کارگروههای مستقل و مداخلهگری مردم خواهد شد.
امروز گسترش ویروس کرونا این فهم عمومی را تا اعماق جامعه گسترانده است که ضریح و مرقد، امام و امامزاده نه تنها شفا نمیدهند بلکه خود باعث و بانی بیماریاند. مردم حتی در دور افتادهترین روستاهای کشورما دریافتهاند که بدون آخوند و خواندن تلقین بر گُورها هم میشود جنازهای را دفن کرد.
امروز مردم ما به چشم خویش دیدند که همۀ سرمایههای مملکت، صرفِ خرید موشک و تسلیحات سپاه سداران برای پیشبرد جنگهای نیابتی شده تا جایی که در مواقع ضروری حتی برای پزشکان و پرستاران، که ستارگان خط مقدم سلامت کشورند و با ایستادگی و پایوری خود در صف اوّل مبارزه با کرونا هستند، ماسک و مواد ضدعفونی کافی پیدا نمیشود.
امروزآحاد جامعه ما دریافتهاند تمامی حاکمیت اسلامی، تنها عامل ورود ویروس کرونا به ایران و گسترش آن از طریق پروازهای مرتب هواپیمای ماهان به چین و از آن طریق به سراسر کشوراست. اگرسران تا بُن دندان مسلح ایران به جای چپاول و غارت کشور، بیمارستانها و مراکز درمانی و امکانات بهداشتی و درمانی کشور را مجهز می کردند امروز شاهد گسترش چنین فاجعه ضدانسانی نمیبودیم.
برای مردم بیداردل ما روشن است تا به امروز، عوامل پنهان و آشکار سپاه و بسیج و لباس شخصی با دخالت بیجای خود جلوی احیاء و تشکیل نهادهای مستقل مردم نهاد را گرفتند و مانع شدند تا آنها درسطح شهرها و روستاها و با مراجعه به مردم و مدیریت خودگردان در تهیه و تجهیز انمکانات ضروری در مواقع بحران بتوانند به همنوعان خود مدد رسانند. این نظامیان مدعی، امروز بجای آمدن به میدان بهتر است که در پادگانها و دفاتر بسیج باقی بمانند. چرا که ترس و وحشت حضورهمین نهادهای مداخلهگر که همواره سعی در حفظ وضع موجود به هر قیمتی حتی قتلعام فرزندان مردم دارند، خود مصیبت و دردسر دیگری برای مردم در بحران است.
مشکل اصلی امروز جامعه ما همچون دیروزمان در لحظۀ آفرینش بحرانها، همین مداخلهگری بیجا و زمخت عوامل سپاهی است. آنان خود دامن زنندۀ نفرت عمومیاند و هیچگاه تا به امروز نتوانستند جای خالی نگاه ملی و نیروی متخصص را پُرنمایند. چرا که آنان آتش بیار معرکه و عامل بحران عمومی جامعه بودهاند. چارۀ کار در این است که برای ایجاد اعتماد همگانی ، آقایانی که نا آمدی خود را در همه امور نشان داده اند، رها کنندوادارۀ امور کل استان وشهرها را بدون مداخلهگری بسیج و سپاه به خود مردم و فرزندان جوان جامعه واگذاراند…
چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸ برابر با ۱۱ مارس ۲۰۲۰
http://karegari.com
————-
منابع:
(1) خبرگزاری تسنیم ۱۲ اسفند ۱۳۹۸
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/12/12/2215239
(2) خبرگزاری تسنیم ۲۰ اسفند ۱۳۹۸
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/12/20/2220784
————————————————-
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.