چه اندازه هزینه برای سرعقل آمدن دولت و حاکمان جمهوری اسلامی کافیست؟ این شرایط نیازمند تغییر است!
وظیفه همه نیروهای مترقی و آزادیخواه و عالت جو حکم میکند تا در این شرایط با تمام امکانات و توان و دانش خود به یاری مردم بشتابند و در کنار آنان ضمن کمک به ایجاد شرایط برای رهایی از این ویروس کشنده؛ آنان را برای داشتن زندگی درخور و شایسته پس از کرونا یاری دهند. ….
———————————————————–
چه اندازه هزینه برای سرعقل آمدن دولت و حاکمان جمهوری اسلامی کافیست؟
این شرایط نیازمند تغییر است!
حتی سرمایه داری هم برای بقا، گاهی نیاز دارد عقلانیت را با اخلاق گره می زند وگرنه دلبستگی به این چرخه تولید ارزش و انباشت، در حالیکه کشور و جهان در تب اپیدمی کرونا میسوزد و سرفه های خشک دمادم بازار بورس را هم دچار التهاب کرده است و بازار آزاد را در صورت تداومش به تنگی نفس خواهد انداخت، جمهوری اسلامی حتی قادر به پذیرش این تاکتیک بورژوایی هم نیست.
احمقانه ترین روشی است که ممکن است دولت مدافع “منافع” و حافظ سرمایه بکارگیرد، همین فرار از قرنطینه و سر باز زدن از وظایف ناشی از اجرای آن در قبال مردمی است که او سال ها به فریب و نیرنگ خود را نماینده ، قیم و ولایت بلاشرط آنها جازده است.
حکمرانان جمهوری اسلامی در سر دوراهی جنگ قدرت و بقا قرار گرفتهاند. اما ظاهرا به این نتیجه نرسیده اند که دیگر پیروی از شعار ” از این ستون، به آن ستون فرج است” کاربرد ندارد ! آنها نمیخواهند درک کنند که ویروس کرونای جدید، تحت تاثیر اراده جابرانه متکی بر زندان و شکنجه از کار نخواهد افتاد! که ویروس کرونا آن کارگری نیست که ماه ها حقوقش را نپردازند و چون به اعتراض درآید با باتوم و زنجیر به جانش افتند و راهی زندانش کنند، که ویروس کرونا و تاثیرات کشنده و آمار قربانیانش را نمیتوان با حجاب اسلامی مخفی کرد! که کرونا آن دانشجوی حق طلبی نیست تا او را برای دفاع از پدر و مادر کارگرش به ۱۸ سال حبس محکوم کرد! که کرونا دین اجباری و ایدئولوژی قرون وسطایی را نمیشناسد و تن به حکمرانیاش نمیدهد! که کرونا آن نویسنده و روزنامه نگار، وکیل مردمی، معلم آگاه و استاد دانشمند دانشگاه و زنان شرافتمند طالب رفع تبعیض نیست که به راحتی و با حکم قاضی نادان و ظالمی بتوان از زندگی و حقوق اجتماعی محروم اش کرد.
و با کمال تاسف این ویروس بنا به طبیعت خود از بیدفاعترین انسانها قربانی میگیرد. از همان کارگران و زحمتکشانی که این جمهوری جهل وخرافه ونوکر نئولیبرالیسم؛ امنیت شغلی آنان را بازستانده و قرارداد های موقت را به آنان تحمیل کردهاست و نه تنها امکان پسانداز از محل درآمد را برایشان ایجاد نکرده، بل که چنان به سرکوب دستمزدهایشان دست زدهاست تا سفره آنان هیچگاه بیش از دوسه وعده غدایی را درخود نداشتهباشد. کرونا این را هم نمی فهمدکه دستفروشان پیر و جوان و کودکان کار قوت لایموت خود را در خیابان پیدا میکردند وحالا حتی اگر بخواهند به کار ادامه دهند؛ نیز متقاضی و خریداری برای اجناس آنها وجود ندارد. کرونا بر اثر بیکفایتی، خودخواهی و قدرت طلبی و همچنین جنون سود و ثروت حاکمان جمهوری اسلامی در روندی شتاب گیر میرود که آمار قربانیان خود را روز افزون کند.
سران جمهوری اسلامی از فقیه قدرتطلب تا رییس جمهور تشنه آخرین سکوی قدرت و سرداران سپاهی سفله سرمایه مالی و میلیتاریستی، گویا دچار توهمات و خرافات خود ساخته به دنبال اعجازی پیامبرانه برای گذر از این بحران های تو در تو هستند. آنان چشم امید بر مناسبات قدرت در جهان بسته اند. آنها گمان میکنند در چنین شرایط اپیدمیک و جهان گستری کرونا این بار نیز ممکن است اریایان سرمایهداری برتر و امپریالیستها برای حفظ منافع خود در منطقه و کسب جواز حضور در بازارهای داخلی ایران؛ هرگاه ممکن است چراغ سبز لجنی و پر رنگی را به جمهوری اسلامی بنمایانند و از این طریق در کار مزمزه کردن دریافت وام از صندوق بین الملی پول هستند. جمهوری اسلامی زبونانه از عربده کشیهایی که پیش از این فاجعه علیه امریکا سرمیداد و با اروپا و چین و روسیه نرد عشق میباخت آنچنان سرخورده شده است که حتی دیگر مصلحت نمی داند تا علیه این بیعدالتی آشکار تحریم امریکایی علیه مردم در این شرایط به سازمان ملل شکایت برد، به افکار عمومی مردم جهان مراجعه کند و از آنان برای رفع این تحریم های ظالمانه یاری طلبد!
بی تردید دوران وحشتزای شیوع کرونای جدید نیز به سرخواهد رسید و علیرغم قربانیان فراوانی که از این مردم ستمدیده خواه گرفت، از جهان رخت برخواهد بست و آنگاه مردم جهان و از جمله مردم سرزمینمان ایران دیگر سکوت نخواهندکرد. آنان به تجربه دریافتهاند که خرافه و جهل دشمن آگاهی و علم و دانش اند و حاکمان نوکر سرمایه مروجان جهل و خرافه برای حفظ شرایط مناسب استثمار و بهره کشی از زحمتکشان.
علم و دانش بشری در این مقطع تاریخی پاسخ روشنی به این جمهوری خرافه پرور ضد مردمی خواهد داد. دانش بشری از پی نبرد هزاران ساله با خرافه پروری با وجود چنین پدیدهی بیولوژیکی این بار به یاری ستمدیدگان تاریخ خواهد شتافت. مردم پس از قربانی هزاران نفر از همنوعان خود در ایران درخواهند یافت که جهل و خرافه چگونه قرنها خوشبختی را از آنان ستانده است و خرافه پروران در قامت روحانیون فضل و فتوا فروش اما بی دانش چه کلاه گشادی را طی قرون متمادی بر سر انان گذاشته اند!
کار دشمنی با مردم و سود پرستی آزمندانه و غارت منابع ملی متعلق به مردم و رواج تبعیض و نابرابری و انسان کشی و آزادی ستیزی در آینده پس از کرونا دوامی نخواهد آورد. چه اندازه هزینه برای سرعقل آمدن دولت و حاکمان جمهوری اسلامی کافیست؟ این شرایط نیازمند تغییر است!
همهی آزادیخواهان و عدالت طلبان و دوستداران رهایی بشریت از هر قید و بند جهل و خرافه؛ وظیفه ای بزرگ وسنگینی بر دوش دارند. در چنین شرایطی باید دانسته باشند که سیر حوادث سال های اخیر به ویژه آبان ۱۳۹۸ نشان داد مردم در پی یافتن راه نجات از استبداد و بی عدالتی هزاران کشته دادهاند و هزاران زندانی اسیر شکنجه گاههای رژیم جمهوری اسلامی شدهاند. این رژیم تحت هیچ شرایطی تا کنون حاضر به پذیرش حقوق مردم شرافتمند ایران به ویژه کارگران و زحمتکشان نشدهاست و درعین حال این مردم به تجربه دریافتهاند که جمهوری اسلامی کمترین تعهد و پایبندی حتی به قانون اساسی که در آن بمیزان مشخصی حقوق به رسمیت شناخته شده است؛ ندارد و در چنین موقعیتی که بیماری هولناک زندگی اجتماعی آنان را به خطر جدی انداخته و دمادم از آنان قربانی میگیرد؛ رژیم حاضر به اصلاح رفتار خود و رفع محدودیت های جدی برای اعمال اراده مردم نیست. کارگران و زحمتکشان دریافتهاند در شرایط هجوم بلایای طبیعی، سیل و زلزله و بیماری واگیر دار این رژیم نتوانسته و نخواسته است وظایف قانونی خود در قبال آنها انجام دهد و از آن بدتر از مشارکت دادن خود آنان در تعیین شرنوشت خود، جلوگیری به عمل آورده است .
وظیفه همه نیروهای مترقی و آزادیخواه و عدالت جو حکم میکند تا در این شرایط با تمام امکانات و توان و دانش خود به یاری مردم بشتابند و در کنار آنان ضمن کمک به ایجاد شرایط برای رهایی از این ویروس کشنده؛ آنان را برای داشتن زندگی درخور و شایسته پس از کرونا یاری دهند.
در این روزها، الگوها و نمونههای مردم مداری بسیاری را مشاهده کردهایم. پزشکان و پرستاران و کادرِ درمانی که جانبرکف در دفاع از جان مردم از هیچ کوششی فروگذار نکردهاند. جامعه شناسان، اقتصاددانان، وکلا، نویسندگان، هنرمندان و بیش از همه روشنفکران و فعالان سیاسی و اجتماعی و مدنی، نقشی برجستهای چون پزشکان در همگامی مردم برای نجات آنها از زندگی در شرایط استبدادی و بیعدالتی حاکم دارند. بکوشیم تا دست در دست هم برای انجام این وظیفه سترگ در کنار مردمان رنج کشدیده و ستمدیده خود باشیم.
منبع: وبسایت راهکار سوسیالیستی
https://www.s-rahkar.org
—————————————————-
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.