دریافت (دانلود) و نگاهی به شعر و اندیشه ی نانام در واپسین دفتر او “واژیسم”
“از همان اسم کتاب و طراحیاش میفهمی که با کتابی متعارف روبهرو نیستی. اشعار عمودیاند. از هرنظر که فکر کنی. چه به لحاظ فرم، و به کار گیری شکل واژهها، و استفاده از نشانهها و دفرمه کردن کلمات و به کار گیری عبارتها و واژههای “ممنوعه”ای که عالیجنابان هوادار ادبیات را به داد و بیداد میکشاند؛ و چه به لحاظ شکستن صریح و قاطع بسیاری از باورها در جهان هستی، در جهان سیاسی، در جهان دینی و در جهان شعر و شاعری.” ….
————————————————————–
جهت دریافت کتاب شعر “واژیسم” به لینک زیر مراجعه کنید:
http://www.lajvar.se/wp-content/2020/05/vazhiam.pdf
————————————————————–
معرفی کتاب:
“واژیسم”، گزینهی کار (نانام)
ناشر: نشر آفتاب
پیمان حسینی
اخیرا نشر آفتاب کتاب تازهای از نانام به اسم “واژیسم” به چاپ رسانده است. این کتاب که در ۱۰۸ صفحه منتشر شده گزینهای است از شعرهای این شاعر. از نانام تاکنون ۵ دفتر شعر (از جمله یک سایت-کتاب و همچنین کتابی که در آن اشعار وی در یک کیسه خرید پلاستیکی در اختیار علاقمندان به کارهایش قرار گرفته) چاپ شده است. نانام در همهی دفترهایش گونهای خاص از دیدن و نوشتن را در معرض دید میگذارد با این همه “واژیسم” به باور من دربرگیرنده ی موجزترین، عمیق ترین و اعتراض آمیز ترین کارهای این شاعر است.
مهین میلانی نویسنده و منتقد ادبی ساکن کانادا در معرفی این کتاب مینویسد:
“از همان اسم کتاب و طراحیاش میفهمی که با کتابی متعارف روبهرو نیستی. اشعار عمودیاند. از هرنظر که فکر کنی. چه به لحاظ فرم، و به کار گیری شکل واژهها، و استفاده از نشانهها و دفرمه کردن کلمات و به کار گیری عبارتها و واژههای “ممنوعه”ای که عالیجنابان هوادار ادبیات را به داد و بیداد میکشاند؛ و چه به لحاظ شکستن صریح و قاطع بسیاری از باورها در جهان هستی، در جهان سیاسی، در جهان دینی و در جهان شعر و شاعری.”
ادامه نقد مهین میلانی را در لینک زیر بخوانید:
http://www.aghalliat.com
از دیگر نقدها بر این کتاب باید به مطلب مهرداد شریفی در شهروند تورونتو اشاره کرد. وی مینویسد:
“کارهای نانام، چه آنها که در وجه عمدهی خود تمثیلیاند، چه آنها که ارتجالی و چه آنها که استدلالی، به طرز مفرطی موشکافانه و دقیقند- گویی شاعر وسواس دارد که در هر لحظه فرق بین ایدهها و واقعیات را به ما گوشزد کند و میان آنها مرز بکشد. او سویههای نکبت بار و حتا اهریمنی تاریخ را در زندگی هر روزه ما میبیند و به همان سان که گذشته و حال را مردود میشمارد (”سگ وفادار من بود واقعیت/ که هار شد/ نشستهام / تپانچهای در دست / و مرورش میکنم”) هر آیندهای را نیز که تنها بخواهد آینده باشد و به دگرگونی رادیکال نیانجامد رد میکند ( “کهنهی تاریخ را باید عوض کرد”).”
ادامه نقد مهرداد شریفی را در لینک زیر بخوانید:
https://shahrvand.com
علی نگهبان رمان نویس و تئوری پرداز ادبی، کتاب را اینگونه تجزیه و تحلیل می کند:
“در هر متنی، بهویژه در شعر، خواه سنتی یا مدرن یا غیر آن، گویندهای داریم که در زبان میآفریند یا خراب میکند یا به تعریف و توصیف میپردازد. اما در کارهای نانام چنین نیست. در این کارها، گویی با پرسشی و پژوهشی اساسی سروکار داریم که شیوهی پاسخ به آن هنوز کشف نشده است. اینجا پرسش این نیست که کی هستیم، از کجا آمدهایم یا به کجا میرویم- بلکه این است که چرا چنین هستیم، یا از آنهم فراتر، چرا هستیم.”
مبسوط ترین نقد بر “واژیسم” اما متعلق به ملیحهی تیره گل از منتقدان شاخص ادبی ایرانی در خارج از کشور است که در تارنمای زمانه منتشر شده است. تیره گل مینویسد:
“شعر نانام را با هیچ «ایسم»، «تعریف»، «تئوری» و نظام زیبائیشناختیای نمیتوان سنجید. چرا که ذات وجودیی آن شورشی است علیه ایسمها، قراردادها، تعریفها و تئوریهای بستهبندی شده، از هر نوع و دستهی آن؛ تئوریهائی که، اکثراً، و به ویژه برای ما ایرانیان، کارکردی نداشتهاند به جز اقتداء به حکم مجتهد.
در آوردگاه نانام، طیف وسیعی از بنمایهها به چشم میخورد: از برنامههای تکراری و مبتذل تلویزیون (از شباهت دیروز و امروز و فردای زمان ما) گرفته تا «تاریخ» به خط «میخی»؛ از «انقلاب و اعتصاب» گرفته تا «دانشجوی خط امام افشا کن! افشا کن!»؛ از «استالین» و «چنگیز» و «آیخمن» (افسر اس اس و مسئول اردوگاههای مرگ در دورهی هیتلر گرفته تا رابطهی «پاپ» و «واتیکان» با «جنگ»؛ از «ویزا» و «پاسپورت» و «اوراق هویت» و «مُهرِ» ورود به تبعیدگاه گرفته تا «کاخ سفید»؛ از انبوهیی «بردگان» دیروزی و امروزی گرفته تا ستم تاریخی به «زن»؛ از تفاوتهای عاطفیی «زن» و «مرد» گرفته تا تفاوت شعر «شاملو» با شعر خود؛ از نقبی کوتاه به «نُه سالگی» و «سی سالگی»ی خود گرفته تا «مرگ» و «تنهائی» و پرسشهای هستی شناختی. و شگفتا که زخمهای فردی و قومی و نوعیی شاعر، و بازتاب دردمندانهی او نسبت به انگیزههای هر یک، در ایجازی ستایشبرانگیز و در کوتاهترین شکل ممکن بر صفحهی کتاب نشستهاند.”
تیره گل نقد بلند خود را این گونه به پایان می رساند:
“و چنین است که در مجموعه شعرهای نانام (حتا شعرهای آکنده از واژگان «سه کاف»)، شاعری را میبینم با ذهنیتی دردآشنا، خشمگین، و در تقلای رهائی، که یک سوی او- چونان پروانهای زخمی- خود را به در و دیوار زمین و زمان میکوبد؛ یک سوی او- چونان ببری خشمگین در قفس- میغرد و ناتوان از گذر از میلهها، به زندانبانهای معلوم/ نامعلوم خود چنگ و دندان نشان میدهد؛ و یک سوی او- چونان عقابی دورپرواز- رهائی را تجربه میکند. و بدین سان است که شعر نانام با سخن مولانا جلالالدین محمد بلخی در گوش من همنوا میشود:
به قدم چو آفتابم، به خرابهها بتابم
بگریزم از عمارت، سخن خراب گویم.
ادامه نقد ملیحهی تیره گل را در لینک زیر بخوانید:
https://www.radiozamaneh.com
——————
صفحهی «واژیسم» در تارنمای نشر آفتاب
——————
چند نمونه از کارهای نانام در “واژیسم”:
و ط ن !
میشود هم از سکوت سر رفت و به روی میز ریخت
نگفتهها
نکردهها
بیمارستانی بیتخت
ایستاده
لخت
سکوتی که خود را قی میکند
۳۲ حرف
۷۲ واژه
۸۰ میلیون هیچ !
۲.
شعر دقیقن در ثانیه ۵۹ام اتفاق میافتد.
بار و بندیلش را بسته است و میداند که رفته است.
در ثانیهای که ۵۹ بار مرده است
مرگ
تنها یک بار اتفاق میافتد.
۳.
دندانم به منافع طبقاتیاش آگاهی یافت؛
جویدن را تئوریزه کرد و به دریدن رسید:
آدولف هیتلر بیگناهه!
دندانپزشکم گیج شد؛
اگر میکشید به دموکراسی ضربه میخورد
و اگر نمیکشید به من.
۴.
گلو رگهایی دارد همریشه با طناب :
بعضیها از درون خفه میشوند.
————————————————————–
جهت دریافت کتاب شعر “واژیسم” به لینک زیر مراجعه کنید:
http://www.lajvar.se/wp-content/2020/05/vazhiam.pdf
————————————————————–
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.