تغییر چهره حاشیه: کوچ اجباری «طبقه متوسط» / متین شاهد
هفت دهک درآمدی بدون حمایتهای دولتی توان تامین هزینه زندگی را ندارد و ۲۳ تا ۴۰ درصد جمعیت ۸۰ میلیون نفری ایران زیر خط فقر است. تورم و افزایش قیمتها، «طبقه متوسط» را فقیرتر کرده و اکنون این طبقه ناچار شده که از جمله در اجارهبها صرفهجویی کند و سکونت در مناطق حاشیهنشین را انتخاب کند. حرکت طبقه متوسط به مناطق حاشیهای، تصویر کلاسیک حاشیهنشینی را دستخوش تغییر کرده است. ….
—————————————————————
تصویری از محله هرندی در جنوب شرق تهران که حاشیهای در دل شهر به شمار میرود.
تغییر چهره حاشیه: کوچ اجباری «طبقه متوسط»
متین شاهد
این رقمها برآورد مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی از وضعیت اقتصادی خانوار در سال ۱۳۹۷ است؛ پیش از آنکه نرخ رسمی تورم به بیش از ۴۰ درصد برسد. رشد نرخ تورم که رقم غیررسمی و واقعی آن، به ویژه در گروه کالاهای ضروری بیش از ۵۰ درصد گزارش میشود، در کنار کاهش مداوم ارزش برابری ریال سطح واقعی درآمد خانوار را در سالهای گذشته کاهش داده و کسری بودجه را بر خانوادهها تحمیل کرده است.
راهکار خانوادهها برای جبران کسری بودجه، در شرایطی که مشاغل موجود نیز از دست میروند و امکان یافتن درآمد جایگزین کمتر و کمتر میشود، کاهش هزینهها بوده است.
برپایه گزارش منابع دولتی سهم تفریح و آموزش از سبد هزینه کمتر شده، خانوادهها به مصرف مواد غذایی «کم ارزشتر» روی آوردهاند، کمتر پوشاک میخرند، از رفتن به پزشک پرهیز میکنند. «صرفهجویی» در آن بخش از هزینهها که «غیرضروری» خوانده میشود اما پاسخگوی پیشروی قیمت کالا و خدمات نیست و مسکن نیز در فهرست اقلامی که باید هزینه آن را کاهش داد، قرار گرفته است. اجارهنشینها از خانههای بزرگتر به واحدهای کوچکتر و از مناطق برخوردارتر به کمبرخوردار و ارزانتر کوچ میکنند تا ترکیب و بافت جمعیتی این مناطق تغییر کند و حاشیهنشینی تعریف و شکل تازهای به خود بگیرد.
از هر دو نفر یکی فقیر است
سهم مسکن از سبد هزینه خانوارها تا سال ۱۳۹۷ نزدیک به یک سوم (۳۳,۹) درصد بود. مرکز آمار میانگین اجاره مسکن در این سال را یک میلیون و ۲۶۸ هزار تومان گزارش کرد. اگر همین ارقام مرکز آمار که با واقعیت فاصله دارد را مبناء قرار دهیم، نرخ تورم اجاره مسکن در پایان سه ماهه نخست سال ۱۳۹۸، ۲۷ درصد اعلام شد[i]. این بدان معنا است که میانگین اجاره بهاء در بهار ۹۸ خانوارها به صورت میانگین ۳۴۲ هزار تومان بیشتر برای اجاره پرداخت کردند. این رقم برای پایان سال قبل ۳۱,۶ درصد گزارش شد[ii] که به معنای رسیدن میانگین اجاره بها به یک میلیون و ۶۶۸ هزار تومان است.
میانگین اجاره بهاء در سال گذشته از میانگین درآمد دهک اول و دوم بیشتر و تنها حدود ۳۰۰ هزار تومان از میانگین درآمد دهک سوم بیشتر است.
نهادهای حکومتی ایران سه دهک نخست را «فقیر» و «کمدرآمد» میدانند که «باید تحت حمایت قرار بگیرد». این تعریف اما در دو سال گذشته دستخوش تغییر شده است. داوود سوری، پژوهشگر فقر در ایران خرداد ۱۳۹۸ گفته بود: پیشبینی میشود در سال ۹۸ پنج دهک اول، معادل نیمی از جمعیت ایران، زیر خط فقر برود. یعنی از هر دو نفر یک نفر فقیر است.[iii]
میانگین اجاره بهاء بر مبنای رقم برآورد شده تنها ۵۵۶ هزار تومان از مجموع میانگین هزینه دهک چهارم و ۸۱۴ هزار تومان از میانگین هزینه دهک پنجم بیشتر بود. حتی اگر افزایش حدود ۱۵درصدی دستمزد و حقوق در سال ۹۸ را در نظر بگیریم، بازهم اجاره بها شتابانتر رشد کرده و سهم بیشتری از سبد هزینه خانوار را به خود اختصاص داده است.
تغییر الگوی حاشیهنشینی
محمدرضا محبوبفر، پژوهشگر انجمن آمایش سرزمین در ایران از دو برابر شدن جمعیت حاشیهنشین و تغییر الگوی حاشیهنشینی خبر داده است. به گفته او در فاصله ۱۳۹۷ تا امسال ۱۹ میلیون نفر به جمعیت «حاشیهنشین و بد مسکن» افزوده شده است [iv].
پیش از این عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی سابق آمار جمعیت حاشیهنشین و بد مسکن را ۱۹ میلیون نفر اعلام کرده بود که از این میزان ۱۱ میلیون ساکن «بافتهای فرسوده» و هشت میلیون نفر ساکن مناطق حاشیه بودند [v].
محبوبفر اما گفته: «الگوی استقرار حاشیهنشینی در کشور تغییراتی یافته است به این صورت که بخشی از حاشیهنشینها که قبلا در مراکز شهرها دیده میشدند و در بافتهای فرسوده و مستهلک شهری بودند با تکمیل ظرفیت بافتهای فرسوده شهری به خط و خطوط مرزی کشیده شدهاند».
تابستان ۷۱۳۹، هنگامی که اجاره بهاء متاثر از تکانه تحریمها و کاهش ارزش ریال افزایش یافت، فعالان بازار مسکن از افزایش تقاضا مسکن در مناطق ارزانتر خبر دادند. حسامالدین عقبایی، نائب رئیس اتحادیه مشاوران املاک تهران گفت: تقاضا برای واحدهای کوچکتر در مناطق جنوب شهر افزایش یافته است[vi]. وحید شقاقی، مدرس اقتصاد در دانشگاه هم گفت: خانوارها با درآمد کمتر ناچارند که واحدهای مسکونی کوچکتر و با کیفیت پائینتری اجاره کنند.[vii] پیروز حناچی، شهردار تهران آذر ۹۸ گفته بود که جمعیت سکونتگاههای حاشیهای تهران ۱۸ درصد رشد داشته است. اردشیر گراوند، جامعه شناس، اما از دو برابر شدن جمعیت سکونتگاههای غیررسمی در فاصله سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۸ پرده برداشت[viii].
کاوه حاج علی اکبری مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران، شهریور ۱۳۹۸ از «بحرانی شدن حاشیهنشینی» در پایتخت خبر داد و گفتبه دلیل مسکننایابی در تهران جمعیت در سکونتگاههای اطراف تهران رشد قابل توجهی داشته است.[ix]
روزنامه تعادل ۲۳ اردیبهشت امسال از «فقر آپارتمان نقلی در جنوب تهران» خبر داد و نوشت: «یکی ازعلل عمده نایاب شدن فایلهای اجاره آپارتمانهای کوچک متراژ، تقاضای بسیار زیاد برای رهن و اجاره این دسته از واحدهای مسکونی در ارزانترین محلههای تهران به شمار میرود، چه آنکه طی دو سال گذشته، در پی جهشهای قیمتی مسکن و در پی آن افزایش اجارهبها، شاهد کوچ مستاجران از مناطق شمالی و میانی پایتخت به مناطق جنوبی و حاشیهای و حتی شهرها و شهرکهای اطراف تهران بودیم».[x]
وضعیت در سایر مناطق هم تفاوتی با تهران نداشت. در گیلان، کرمان و کرمانشاه گزارشهایی مبنی بر «چادرنشینی حاشیهنشینها» منتشر شد و مسئولان شهری از افزایش جمعیت و تراکم جمعیتی در مناطق «جنوب» و «حاشیهنشین» خبر دادند.[xi]
در ایلام که از جمله استانهای با نرخ اجاره پایین است، یکسال پس از تکانه ارزی و تحریمها اعلام شد؛ یک چهارم جمعیت در مناطق حاشیه سکونت دارند. آمار کارشناسان اما بیش از دو برابر رقم اعلام شده از سوی مقامهای دولتی بود. معاون سیاسی استاندار ایلام جمعیت حاشیهنشین را ۴۰ هزار نفر اعلام کرد و غیردولتیها از سکونت ۹۰ هزار نفر در مناطق حاشیهنشین و بافتهای فرسوده شهری خبر دادند.[xii]
در رشت تقاضا برای اجاره «مسکن مهر» افزایش بیسابقهای یافت. محمد توانایان ، مشاور املاک در منطقه «حمیدیان» این شهر گفت: از سال گذشته که اجاره ها بالا رفتند خیلی ها از مناطق دیگر به حمیدیان آمدند. از جمله ساکنان محلههایی چون گلسار و معلم که در رشت شهرهاند به «شمال شهر». علی حامی احمدی، رئیس اتحادیه مشاوران املاک رشت هم از خروج کارگران و کمدرآمدها از مناطق ارزان درون شهر به حاشیه خبر داد:
«امسال تابستان مستاجرین به بیرون و حاشیه شهر و محلات ضعیف روی آوردهاند و اکثر این افراد خانوادههای کارمندی و کارگری هستند که توان افزایش ودیعه برای ماندن در خیابانهای اصلی رشت را ندارند. متأسفانه در گیلان شاهد روند افزایشی تعداد مستأجران هستیم که این دلیلی بر کم بودن سطح درآمدی مردم است. افزایش و جهشی که در قیمتها اتفاق افتاده، بسیاری از افراد را مجبور به زندگی در اطراف شهرها کرده است».[xiii]
در رشت افزایش نرخ اجاره بها اقشار کمدرآمد را به محلههای حاشیه و خارج از شهر رهنمون کرده است. شکل تازهای از حاشیهنشینی که با تصویر سنتی همخوانی ندارد.
در کرمانشاه معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری کل استان از سکونت یک سوم جمعیت شهری در مناطق حاشیه و بافتهای فرسوده خبر داد.[xiv] زلزله و ناتوانی دولت در تامین مسکن و بازسازی واحدهای تخریب شده، قیمت مسکن و نرخ اجاره و به تبع آن شمار حاشیهنشینان در این استان را بیشتر کرد.
در استان آذربایجان غربی از زبان مسئولان دولتی بیان شد که ۴۰ درصد جمعیت شهری در مناطق حاشیه سکونت دارند. مقامهای دولتی البته در باره جمعیت ساکن در این مناطق اختلاف نظر داشتند. فرماندار ارومیه از سکونت ۲۵۰ هزار نفر در مناطق حاشیه خبر داد و مدیرکل امور اجتماعی استانداری آذربایجانغربی گفت: ۳۴۰ هزار نفر در «سکونتگاههای غیررسمی» سکونت دارند.[xv]
وضعیت در استانهای خراسان رضوی، سیستان و بلوچستان و خوزستان که از کانونهای اصلی حاشیهنشینی به شمار میآیند ناگوارتر بود. یک سوم جمعیت مشهد در حاشیه شهر و سکونتگاههای غیررسمی زندگی میکند[xvi]. در خوزستان نزدیک به یک چهارم جمعیت حاشیهنشین است[xvii] و در سیستان و بلوچستان جمعیت حاشیهنشین برخی شهرها از جمعیت مرکز پیشی گرفته است. در زابل ۴۵ درصد جمعیت ساکن سکونتگاههای غیررسمی است و در چابهار ۱۰۰ هزار نفری، ۷۰ هزار نفر در حاشیه زندگی میکنند.[xviii] اصفهان هم از افزایش جمعیت حاشیهنشین در امان نمانده است. مهر ۱۳۹۸ عضو کمیسیون اجتماعی شورای شهر اصفهان از شناسایی ۵۰۰ هزار نفر حاشیهنشین در هشت سکونتگاه غیررسمی خبر داد[xix].
روزنامه همشهری نیز در آغاز خرداد به نقل از رئیس اتحادیه مشاوران املاک شیراز گزارش کرد: مستاجرانی که در شیراز توان پرداخت رهن و اجاره بالا را ندارند به شهر زرقان مراجعه میکنند، چرا که وجود آپارتمانهای زیاد مسکن مهر که با قیمت مناسبی هم عرضه میشود و فاصلهاش تا شیراز نیز بسیار کوتاه است باعث استقبال مردم شده است[xx].
پرت شدن از میانه به حاشیه
حاشیهنشینی در ایران عمری دراز دارد و در دورههای زمانی مختلف جمعیت حاشیهنشین متاثر از جنگ، شرایط اقتصادی، خشکسالی و … زیادتر شده است. آنطور که در نسبت با سال ۱۳۵۷ تا ۳۰ برابر افزایش یافته است. تصویر غالب حاشیهنشینی در این سالها بیکاران، کارگران ساده و فصلی، دستفروشان، مهاجران و …بوده و خواستهها و مطالبات ساکنان این مناطق در بیشتر مواقع در نگاه طبقه متوسط شهری «کمارزش» و «بیاهمیت» جلوه کرده و نادیده گرفته شده است.
دی ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ دو نمونه از شورش حاشیه است که از زبان برخی تحلیلگران حتی با دیده تحقیر نگریسته شد و در عمل نیز پیوندی با طبقه متوسط شهری نیافت. سالها پیش نیز شورش حاشیهنشینان در مشهد، قزوین، شیراز، زنجان و … در سکوت و با خشونت سرکوب شد.
حالا اما بخش زیادی از جمعیتی که خود را «طبقه متوسط» بازنمایی میکند و مطالبات و رفتار سیاسی و اجتماعیاش مطابق با خواستهای این طبقه و گاه نیز همسو با حاکمیت بوده، به ناچار و متاثر از وضعیت اقتصادی تحمیلی به حاشیه رانده شده و بخشی از حاشیهنشینان کلاسیک را جاکن و به خارج از محدوده شهری روانه کرده است تا تصویری جدید از حاشیهنشینی و حاشیهنشینان نمایان سازد. بهگونهای که ابوالفضل ابوترابی، نماینده نجفآباد در دوره دهم مجلس شورای اسلامی گفته: تعریف حاشیهنشینی با آنچه که در ذهن همه وجود دارد، متفاوت است و برخی از مناطق حاشیهنشین به خدمات شهری، اینترنت و … دسترسی دارند.
پدیدهای که جامعهشناسان در ایران آن را «حاشیهنشینی دست دوم» میخوانند، به این معنا که ساکنان مناطق مرفهتر و برخوردارتر به دلیل کاهش سطح واقعی درآمد و افزایش اجارهبهاء ناچارند به مناطق ارزانتر و حاشیهای نقل مکان کنند.
در انتظار انفجار
سیاستهای فقیرسازی در سالهای گذشته به دو خیزش انجامید. خیزش نخست دی ۱۳۹۶ و دیگری آبان ۱۳۹۸ که با خشونت سرکوب شد دو نمونه متاخر از شورش حاشیه است که هم تحلیلگران وابسته به حکومت و هم حکومت را نگران کرده است. آنطور که به دنبال این دو خیزش سیاستگذاران شهری و امنیتی خواستار «توجه بیشتر» به حاشیه برای پیشگری از اعتراض و شورشهای احتمالی بعدی شدند.
حکومت اما نه تنها گامی برای برآوردن مطالبات حاشیهنشینان کلاسیک و سنتی که در برخی مناطق از حداقلها نیز محروماند برنداشته بلکه با اصرار بر سیاستهای خصوصیسازی و آزادسازی قیمتها، جمعیت بیشتری را فقیر میکند تا جایی که به روایت مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی هفت دهک نخست برای تامین هزینه زندگی با مشکل روبرو است.
میتوان انتظار داشت پیامدهای کرونا که موجب از دست رفتن مشاغل موجود، افزایش نقدینگی و به تبع آن نرخ تورم میشود و تداوم رکود اقتصادی کسر بیشتری از جمعیت را به زیر خط فقر ببرد و از سکونتگاه کنونی جا کن و روانه مناطق حاشیه و «جنوبی» کند.
جا کن شدن طبقه متوسط که در تحولات اجتماعی و سیاسی ایران بیش از آنکه در جبهه فقرا و تهیدستان قرار بگیرد مدافع نظم موجود بوده به صورت فیزیکی این طبقه را به حاشیه میراند؛ جایی که در نگاه برنامهریزان و سیاستمداران تنها به وقت انتخابات یا برای نمایش اقتدار سرکوب با اهمیت جلوه میکند. این جابجایی اجباری اگر با درک تغییر جایگاه طبقاتی همراه شود میتواند پیوند میان گروهی که پیشتر خود را در «میانه» میدید و به حاشیه راندهشدگان سنتی و کلاسیک بیشتر و اثرگذاری شورش و اعتراضهای «حاشیه» که در این سالها پررنگتر شده را بیشتر کند. چه بسا که بخشی از جمعیت تازه حاشیهنشین شده ممکن است تا به حال شغلش را از دست داده باشد و یا در آینده بیکار شود.
————————
[i] نگاه کنید به گزارش مرکز آمار از شاخص اجاره بهاء
[ii] نگاه کنید به گزارش تجارت نیوز، ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹
[iii] نگاه کنید به گفتوگوی داوود سوری با هفتهنامه تجارت فردا، ۱۸ خرداد ۱۳۹۸
[iv] نگاه کنید به رادیو زمانه؛ ۷,۲ میلیون نفر در حاشیه گورستانها زندگی میکنند
[v] نگاه کنید به اقتصاد آنلاین: ۱۹ میلیون نفر بدمسکن در کشور داریم
[vi] نگاه کنید به رادیو زمانه: افزایش نرخ اجاره کمدرآمدها را حاشیهنشین کرد
[vii] نگاه کنید به رادیو زمانه: افزایش گرایش به خانههای کوچک در تهران و مصائب اجارهنشینی: اجاره بیشتر، خانه کوچکتر
[viii] نگاه کنید به روزنامه ایران: پدیده جدیدی به نام حاشیه نشینی دست دوم
[ix] نگاه کنید به اعتماد آنلاین: انتقال ناگریز برخی از شاغلین به حاشیه تهران
[x] نگاه کنید به روزنامه تعادل: فقر فایل اجاره آپارتمان نقلی در جنوب تهران
[xi] نگاه کنید به رادیو زمانه: مستاجران در کرمان و کرمانشاه به چادرنشینی روی آوردند
[xii] نگاه کنید به همشهری آنلاین: یک چهارم جمعیت ایلام حاشیهنشین است
[xiii] نگاه کنید به مرور: مستاجران رشتی از پسیخان تا خمام به دنبال خانه
[xiv] نگاه کنید به روزنامه سپهر: ۳۵ درصد جمعیت کرمانشاه حاشیهنشین هستند
[xv] نگاه کنید به روزنامه همشهری: افزایش خاموش جمعیت در حاشیه ارومیه
[xvi] نگاه کنید به روزنامه عصر اقتصاد: ۳۰ درصد جمعیت مشهد در حاشیه شهر زندگی میکنند
[xvii] نگاه کنید به رادیو زمانه: چرا کرونا در خوزستان «خطرناکتر» است؟
[xviii] نگاه کنید به ایسنا: حاشیهنشینی در زاهدان بحرانی است ، ایرنا: فرماندار: ۴۵ درصد جمعیت شهر زابل حاشیه نشین هستند و همینطور ساماندهی مناطق حاشیهنشین چابهار در حال انجام است
[xix] نگاه کنید به خبرگزاری مهر: ۸ منطقه حاشیهنشین با نیم میلیون جمعیت در اصفهان شناسایی شده است
[xx] نگاه کنید به همشهری آنلاین: کوچ اجباری مستاجران به حاشیه شهرها
—————–
منبع: رادیوزمانه
https://www.radiozamaneh.com
—————————————————————–
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.