به‌مناسبت روز جهانی مبارزه با کار کودک

طی آخرین آمارهای رسمی سازمان جهانی کار، حداقل ۲۰۰ میلیون کودک در سرتاسر جهان مجبور به کار هستند و ۱۲۰ میلیون نفر از آن‌ها در کارهای بسیار خطرناک و دشوار مشغول‌اند. ….

————————————————————————-

4666

به‌مناسبت روز جهانی مبارزه با کار کودک

طی آخرین آمارهای رسمی سازمان جهانی کار، حداقل ۲۰۰ میلیون کودک در سرتاسر جهان مجبور به کار هستند و ۱۲۰ میلیون نفر از آن‌ها در کارهای بسیار خطرناک و دشوار مشغول‌اند. در این میان، حداقل ‌۷۳ میلیون نفر از این جمعیت ۱۲۰ میلیونی _که به کارهای بسیار خطرناک اشتغال دارند را کودکان زیر ۱۰ سال تشکیل می‌دهند. کارهای خطرناک به مجموعه کارهایی گفته می‌شود که سلامت و رشد کودکان را در معرض خطرات جبران‌ناپذیر قرار می‌دهد:
کار جنسی، بردگی، کار در شرایط دشوار مانند کار در مراکز زباله، معدن‌ها، کارگاه‌هایی که در آن از مواد شیمیایی خطرناک استفاده می‌شود و … از این دسته‌اند.

بدون شک آمارهای واقعی بسیار بیشتر است، چرا که چنین آمارهای در دستی، متکی بر آمارهایی رسمی است که دولت‌ها به سازمان جهانی کار اعلام می‌کنند.
سینه‌چاکان سرمایه‌داری مدعی هستند که این آمار در مقایسه با دهه‌های گذشته کمتر شده است و این را نشانه‌ای از بهبود می‌دانند. اما چنین رویکرد رفرمیستی و ارتجاعی، تنها نکبتی که سرمایه‌داری به بشریت تحمیل می‌کند را عادی‌سازی می‌کند.

نکته‌ی محذوف این روند این‌است که کودکانِ کارگر، «انسان»‌ هستند و نه «اعداد».
این جمعیت ۲۰۰ میلیون نفری، ۲۰۰ میلیون انسانی هستند که به تحمل رنجی «روزانه» محکوم‌اند، حق کودکی آن‌ها دزدیده می‌شود، به مشکلات سلامت دچار می‌شوند و عمرشان و دوران کودکی‌شان در مزرعه‌ها، کارگاه‌های زیرزمینی، معادن، خیابان‌ها، مراکز فروش کار جنسی و … تلف می‌شود.

مرتجعانی که با لبخند از بهبودْ حرف می‌زنند، برای یک نصف روز حتی حاضر نیستند تا در شرایطی که کودکان _در اقصی نقاط جهان_ به کار مشغولند، حاضر شوند، اما وقیحانه حرف از بهبود وضعیت را به‌میان می‌آورند.
ذکر این نکته ضروری است که به‌سیاق گذشته، مقامات جمهوری اسلامی، مصرانه خواهان آن هستند که کودکان کار را غیر ایرانی معرفی کنند تا جمهوری اسلامی و سیاست‌های اقتصادی و ضدکارگری‌اش را تطهیر کنند.
نخست باید گفت که این فرافکنی، چیزی از مسئولیت حاکمیت در قبال حمایت از کودکان _بدون توجه به ملیت‌شان_ کم نمی‌کند و در مرحله‌ی بعد، چنین گزاره‌های نژادی و «فاشیعیستی»، به‌مثابه سرپوشی بر تبعیض سیستماتیکی هستند که طی چهار دهه‌ی اخیر، علیه افغانستانی‌ها اعمال شده است.

آمار کودکان بیرون از مدرسه و محروم از تحصیل، افشا کننده‌ی همین حقیقت است. دلیل اصلی خروج کودکان از مدرسه، کار کردن است و ۲ تا ۳ میلیون کودک محروم از تحصیل، به معنای آمار میلیونی کودکان کار است.
این وضعیت از تبعات سیاست‌های نئولیبرالی است که مردم را فقیر‌تر می‌کند و نهادهای مسئول در جمهوری اسلامی گاهی به اسم ساماندهی کودکان کار، اقدام به اجرای طرح‌های امنیتی می‌کنند که آن‌هم چیزی جز بازداشت کودکان کارگر و خیابانی نیست.
———————

«متن از گروه نویسندگان #سرخط »
https://t.me/SarKhatism

————————————————————-

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.