شیلی از اقتصاد رؤیایی تا فاجعه‌!

اکنون بیش از یک‌سال است که، جنبش‌های نوین اجتماعی با طراحی شورش‌ها و فعالیت‌های رادیکال، با هدف خنثی‌سازی اصلاحات مبتنی بر بازار آزاد که در چهل سال اخیر انجام شده بود را نشانه گرفته و مسیر “پیشرفت” ویرانگر شیلی را تغییر داده‌اند.‌ سندیکاهای کارگری سوسیالیستی عملا کمر اقتصاد نولیبرال شیلی را در هم کوبیده‌اند. ….

———————————————-

6084
عکس از آرشیو

شیلی از اقتصاد رؤیایی تا فاجعه‌!

بعد از کودتای خونین نظامی توسط پینوشه مزدور سرمایه‌های جهانی، بویژه آمریکا، برای سال‌ها شیلی با تکیه بر یک مدل بی‌سابقه از توسعه اقتصادی پایدار، در آمریکای لاتین به الگویی بدل شد. برخلاف عوام‌گرایی و عوام‌فریبی، دستور‌العمل اقتصادی شیلی در ۴۵ سال گذشته حفظ حرمت مالکیت خصوصی و آزادی سرمایه‌دار بود.

به‌رغم این‌که اقتصاد شیلی هرگز سوسیالیستی نبود، اما هر گونه دولتی کردن را در دوران حکومت کوتاه‌مدت سالوادور آلنده، کودتاگران در مرزبندی با آن، عبارت “معجزه شیلی” که توسط اقتصاددان نولیبرال میلتون فریدمن برای توصیف تغییر جهت اقتصاد شیلی در دهه ۱۹۸۰ از سوسیالیسم به اقتصاد بازار آزاد استفاده نمودند.

پروپاگاندای تحلیل‌گران اقتصاد نولیبرال حتی، با ارزیابی از رشد چشمگیر شیلی در دهه‌های اخیر معجزه شیلی را تایید کردند همان‌هایی که مدام جوایز نوبل دریافت می‌کنند. بیست سال پیش، توهم چنان به اوج رسیده بود که به نظر می‌رسید شیلی در راه ورود به لیگ کشورهای پیشرفته جهان بود و به‌عنوان یکی از ثروت‌مندترین کشورهای جهان در آینده شناخته می‌شود. با این حال، هیچ انقلاب دیگری رخ نداد و انتقال سیاسی از این دست به آن دست، توسط دولت‌های بورژوایی “معجزه شیلی” را برملا نموده است منتقدین نولیبرال آن‌را عدول از اصول بازار آزاد اعلام می‌کنند، که دیگر دست‌ نیافتنی است! دیگر بهانه‌ی سالوادور آلنده‌ای هم وجود ندارد که “معجزه” را احیا کرد.

اکنون بیش از یک‌سال است که، جنبش‌های نوین اجتماعی با طراحی شورش‌ها و فعالیت‌های رادیکال، با هدف خنثی‌سازی اصلاحات مبتنی بر بازار آزاد که در چهل سال اخیر انجام شده بود را نشانه گرفته و مسیر “پیشرفت” ویرانگر شیلی را تغییر داده‌اند.‌ سندیکاهای کارگری سوسیالیستی عملا کمر اقتصاد نولیبرال شیلی را در هم کوبیده‌اند. شاخص‌های بین‌المللی، فاجعه اقتصاد شیلی در یک دهه گذشته را چنین توضیح می‌دهند:
شاخص آزادی اقتصادی (وال‌استریت‌ژورنال) نشان می‌دهد که شیلی از جایگاه هشتم در سال ۲۰۰۸ به رتبه بیستم در سال ۲۰۱۷، در قاره آمریکای لاتین سقوط کرده است. اما در ادامه توضیح نمی‌دهد که سرمایه‌ی جهانی برای فشردن گلوی طبقه‌ی کارگر و مطالبه‌گری آنان، دست به جابجایی و انتقال سرمایه زده است.

شاخص درک فساد مالی (شفافیت بین‌الملل) برآورد کرده که شیلی از جایگاه بیست و سوم در سال ۲۰۰۸ به بیست و ششم در سال ۲۰۲۰ عقب‌رفت کرده است.

طرح دولت کنونی، اجرای سیاست اقتصادی بر مبنای طرح “کینزی” است. سیاست مالی دولت برای جبران کسری بودجه با تکیه بر افزایش هزینه‌ها و بدهی‌های عمومی، مقدمه‌ای‌ست برای افزایش مالیات خانوارهای کارگری و اقشار میانه در این کشور است. عواملی چون فساد در بخش عمومی، تنظیمات خودسرانه نهادی، دستکاری در پول و اعتبار، افزایش مالیات‌ها و درگیری‌های اجتماعی و گسترش مبارزه‌ی طبقاتی، موضوع سلب مالکیت خصوصی را به میدان اصلی مبارزه وارد کرده است، چنین روندی بحران شیلی را بیش از پیش تعمیق خواهد کرد.

سرانجام این‌که، بایستی گفت؛ مدل توسعه شیلی (۱۹۷۷-۲۰۱۳) دیگر پاسخ الگوی “توسعه جذاب و مناسبی” برای سایر کشورهای آمریکای لاتین نیست. این بحران مولود طرح اقتصادی ویران‌گر میلتون فریدمن، طراح بازار آزاد خودتنظیم، یار غار هنری کیسنجر، و نقش سرمایه‌های بی‌مکان و فشاری است که بر طبقه‌ی کارگر شیلی وارد می‌شود، تا تسلیم این فراز “کار ارزان، کارگر خاموش” گردد.

کمیته فعالین کارگرى – سوسیالیستى
https://t.me/kkfsf

————————————————————-

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.