در دفاع از اعتراضات مردم علیه حکومت های سرمایه داری و نئولیبرالیسم
انحصارات و به طور کلی مؤسسات سرمایه داری و دولت های حامی آنان منابع انرژی، معادن، مخازن، جنگل ها، دریاها وغیره را غارت می کنند. کارخانه ها، شرکت ها، مراکز تولیدی، آموزشی و درمانی زیر نام خصوصی سازی به حراج می گذارند و سپس ورشکسته می کنند. گرچه خود را مدافع سرمایه گذاری صنعتی می نامند ولی با افزایش سرمایه های مالی روند سودآوری ِ کم خطر تر و به صرفه تر را به سمت تجارت، سودا گری و تنزیل خواری هدایت می نمایند. ….
———————————————————
در دفاع از اعتراضات مردم علیه حکومت های سرمایه داری و نئولیبرالیسم
نئولیبرالیسم سرنوشت محتوم روند تاریخی سرمایه داری نیست. نئولیبرالیسم پاسخ نظام سرمایه داری برای این دوره مشخص از سرمایه داری است که می خواهد کاهش نرخ عمومی سود سرمایه (یا به عبارت دیگر گرایش نزولی سودآوری سرمایه) را با کاهش هزینه های زندگی توده های کارگر و زحمتکش جبران نماید. به همین دلیل با مقررات زدایی می کوشد بیش از پیش جامعه را به زیر فرمان بلامنازع خود درآورد و با کاهش ارزش نیروی کار (به عبارت دیگر با کاهش مزدهای حقیقی) و افزایش نرخ استثمار بیشترین سود را از استثمار طبقه کارگر کسب نماید. سرمایه داری، بویژه با سیاست نئولیبرالیسم، علاوه بر کاهش سطح مزدهای حقیقی و از پرداخت به موقع دستمزد ها طفره می رود و با قطع منابع مالی برای هزینه های آموزشی، درمانی و عمرانی و رفاهی، سطح معیشت عمومی جامعه را تنزل می دهد. در واقع هر هزینه ای که رابطه ای با معیشت و رفاه توده های زحمتکش داشته باشد را به شدت تقلیل می دهد یا کاملا قطع می نماید و اکثریت جمعیت جامعه که کارگران و زحمتکشان می باشند را به فلاکت می کشانند تا از کاهش سود آوری خود که روندی تاریخی در تکامل این شیوۀ تولیدی است جلو گیری نمایند. کاهش سود آوری سرمایه یکی از مهم ترین علل بحران های نظام سرمایه داری است و بحران تولید، بحران مبادله و تجارت و بحران مالی به نوبۀ خود بر کاهش سود آوری سرمایه یا نرخ عمومی سود اثر می گذارند. نئولیبرالیسم یکی از روندها و روش هائی است که سرمایه داری، بویژه سرمایۀ انحصاری و نظام های سیاسی مدافع آن برای مقابله با بحران و یا کاهش اثرات آن بر انباشت سرمایه و دارائی سرمایه داران بزرگ به کار می گیرند.
انحصارات و به طور کلی مؤسسات سرمایه داری و دولت های حامی آنان منابع انرژی، معادن، مخازن، جنگل ها، دریاها وغیره را غارت می کنند. کارخانه ها، شرکت ها، مراکز تولیدی، آموزشی و درمانی زیر نام خصوصی سازی به حراج می گذارند و سپس ورشکسته می کنند. گرچه خود را مدافع سرمایه گذاری صنعتی می نامند ولی با افزایش سرمایه های مالی روند سودآوری ِ کم خطر تر و به صرفه تر را به سمت تجارت، سودا گری و تنزیل خواری هدایت می نمایند.
این گونه است که سرمایه داری های حاکم توده های زحمتکش را فقیرتر و مرگ تدریجی را بر جامعه مستولی می کنند. این منادیان فقر و مرگ برای کنترل جامعه و مسدود کردن مجاری اعتراض و خشم توده ها که نتیجه محتوم این شکل از حکمرانی بر مردم است را با تشدید سرکوب ها و میلیتاریزه کردن جامعه، ادامه حیات دیکتاتوریِ خود را تضمین می کنند. اما غافل از آنکه استبداد، غارتگری و سرکوب آزادی ها در طول تاریخ هرگز متضمن تداوم حیات نبوده است.
نمودهای تحمل ناپذیری و انفجار خشم توده های سرکوب شده هم اکنون بخش زیادی از کشورهای جهان را فراگرفته است. اعتراضات توده های مردم در نقاطی از جهان فوران کرده است که در همان جاها مستبد ترین حکومت ها حاکم هستند. مردم معترض پندارهای واهی ِ حاکمانی را که به قهر دولتی و تقویت برج و بارو و دستگاه عظیم بوروکراسی و نظامی اتکا کرده اند، به یاس مبدل می سازند و کارگران و زحمتکشان متحد، متشکل و آگاه همیشه پیروز خواهند بود.
گروه اتحاد بازنشستگان
Telegram (https://t.me/GEtehadbazneshastegan)
—————————————————–
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.