نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران – خارج کشور: در آستانه ۸ مارس امسال همگام با سایر جنبشهای اجتماعی، پیش بسوی افقی نوین!
امروز جنبش زنان و جنبش زنان کارگر در مسیری حرکت میکند که هر چند با موانع جدی و سرکوب روبرو است اما در مبارزه خود بدون هیچ توهم به نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی نوک حمله مبارزاتی خودرا متوجه تغییرات ساختاری نظام نموده است. ….
————————————————————-
در آستانه ۸ مارس امسال همگام با سایر جنبشهای اجتماعی، پیش بسوی افقی نوین!
امسال در شرایطی به استقبال سالگرد ۸ مارس روز جهانی زن میرویم، که زنان در ایران هنوز تحت حاکمیت حکومت فاشیستی جمهوری اسلامی قرار دارند. ارتجاع اسلامی با بکار بردن قوانین متحجر قرون وسطائی ضد زن بیشترین تبعیض جنسی و طبقاتی را بر زنان روا داشته و آنها را از نظر اقتصادی- سیاسی و اجتماعی در موقعیت درجه دوم قرار داده است. جمهوری اسلامی در همان آغاز کار، دوران سرکوب همه جانبه در جامعه را با تعرض به حقوق زنان آغاز کرد و به مدت بیش از چهار دهه هر یورشی به موقعیت زنان را پیش درآمد سرکوبهای همه جانبه تری در جامعه قرار داده است.
امروز نمی توان از روز جهانی زن سخن به میان آورد بدون آنکه به زنان کارگر نپرداخت. آنچه اهمیت این روز را برجسته میکند و گرامی میدارد مبارزات صدها زن کارگر کارگاه های نساجی نیویورک، روز ۸ مارس ۱۸۷۵ بود که در اعتراض به دستمزدهای پائین، ساعات کار طولانی، شرایط غیر انسانی کار و نداشتن حق رای، دست به اعتصاب زدند، در یک نبرد طبقاتی و خونین خواستها و مطالبات خود را به بورژوازی تحمیل نمودند و از یُمن این مبارزات بود که این روز به نام ۸ مارس روز جهانی زن نامیده شد.
از ۸ مارس سال گذشته تا امسال توده های کارگر و زحمتکش که حداکثر جامعه را تشکیل میدهند در اثر گرانی سر سام آور و تورم کمر شکن با فقر و تنگدستی دست و پنجه نرم میکنند. بر متن بیکاری گسترده و فقدان امنیت اجتماعی و سرکوبهای شدید که امکان متشکل شدن را سلب نموده، تهیدستی و فقر گریبان شمار روز افزونی از زنان را گرفته است. بر پایه این بی حقوقی های گسترده، زنان در معرض آسیب های اجتماعی اند. پدیده هائی به نام “زنان خیابان خواب” و “کارتن خواب” ، ” دختران فراری” گسترش یافته اند، تن فروشی و تجارت سکس و صدور زنان به کشورهای همسایه فزونی یافته است. آمار جنایتهای ناموسی و خشونتهای خانگی بالاتر رفته، خودکشی و خودسوزی زنان جوان سر تیتر هر روزرسانه های خبری است.
اپیدمی کرونا که در اثر بی توجهی حاکمان سرمایه، تا کنون جان هزاران انسان را گرفته، سبب بیکاری در سطح وسیع شده و بر تعداد بیخانمانان و گرسنگان افزوده، همراه با آن با تهی شدن سفره تهیدستان، زنان خانواده با این معضل روبرواند که چگونه مسئله معیشت خانواده را سامان دهند، این نابسامانی های اقتصادی بر خشونتهای خانگی افزوده، و هر روز اولین قربانیان خود را از زنان و کودکان میگیرد. این شرایط کرونایی سبب شده که زنان سرپرست خانواده که درصد قابل توجهی را هم شامل میشوند و در متروها به دستفروشی مشغول بودند دیگر قادر به ادامه کسب و کار خود نبوده و از نظر معیشتی بشدت در مضیقه بوده و آسیب دیده اند. بخش دیگری از زنان ، که خطر تجمع را با وجود کرونا به جان خریده اند زنان معلم نهضت سواد آموزی اند که اعتراضات گسترده ای را سازمان دادند؛ و بارها در سطح تهران و در برابر مجلس و بطور متداوم در سطح شهرستانها مانند یزد اجتماعات اعتراضی را به پا کرده اند و بدون اینکه پاسخی بگیرند هنوز در بلا تکلیفی بسر میبرند. بخش دیگر، زنان سرپرست خانواده (عمدتاً به علت کشته شدن همسران کولبرشان) برای سیر کردن شکم فرزندانشان محکوم به کولبری در سرمای زمستان کوهستان ها هستند، که نشان از فاجعه ای بزرگ و ماهیت جنایت بار چنین رژیم ضد زن است که به جای تآمین معاش این انسان ها آنها را به چنین حقارت و مشقتی وادار می کند.
اما در برابر این تبعیضها و نابرابریها زنان هم ساکت ننشسته اند، صدای اعتراض آنها رساتر شده است. آنها در کنار و گوشه این دیار ستم زده مقاومت و مبارزه فردی و جمعی را به اشکال گوناگون و با سر سختی ادامه میدهند. در زندانها جنایتکاران جمهوری اسلامی را با مقاومت و استقامت خود مستاصل نموده اند. رژیم در طول اعتصابات و اعتراضات کارگری با فریادِ زنان کارگر نیشکر هفت تپه روبرو شد، به میدان آمدن زنان کارگر و خانواده های کارگری زنگ خطری برای رژیم است، که اعتراض زنان از اعتراضات در جمع های کوچک و یا پراکنده صدها قدم بجلو رانده شده و امروز در متن یک جنبش واقعی و اجتماعی که زنان نصف جمعیت آن را تشکیل میدهند، سازمان می یابند. یک بخش از طبقه امان در قامت زنان بازنشسته مبارز در کنار هم طبقه ای های مرد در خیابانها برعلیه نابرابریها و بهبود معیشت خود فریاد میزنند و رژیم را به چالش می کشند، یک بخش در زندانها همصدا و همسو با مبارزات بیرون در مقابل سرکوبگران به مقاومت و مبارزه میپردازند.
جنبش نوپای زنان با خیزشهای دیماه ٩۶ و آبانماه ٩۸، با اعتراضات و اعتصابات کارگری بوِیژه هفت تپه، فولاد اهواز، و هپکو و امروز حرکت درخشان و سراسری بازنشستگان در بیشتر شهرهای ایران به یک حرکت فراگیر اجتماعی در جهت بر آوردن هدفهای خود یعنی تامین برابری، رفاه و آزادی برای توده زنان تبدیل شده است.
امروز جنبش زنان و جنبش زنان کارگر در مسیری حرکت میکند که هر چند با موانع جدی و سرکوب روبرو است اما در مبارزه خود بدون هیچ توهم به نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی نوک حمله مبارزاتی خودرا متوجه تغییرات ساختاری نظام نموده است. چالش مبارزاتی حاکم در عرصه های مختلف از خیابان گرفته تا زندانها، دانشگاهها ، مدارس (معلمان) و بیمارستانها (پرستاران) توده زنان تحت ستم را در سطح وسیعی به میدان آورده است. امروز جنبش کارگری و جنبش زنان به این واقف هستند بدون اتکاء به حرکت توده ایی حتی توان حفظ دستاوردهایی که تا کنون برای آن مبارزه نموده و بهای سنگینی هم پرداخته اند بدست نخواهد آمد.
از این رو مبارزه متشکل این طبقه قدرت آنچنان تغییر و تحولی را دارد که دیگر جنبشهای اجتماعی و اقشار تحت ستم از آن بهره مند گردند. بهمین دلیل، اتحاد جنبش زنان با کارگران در هر عرصه از مبارزه اجتماعی یک ضرورت تاریخی است. مطالبات رفاهی و اقتصادی زنان مانند حق اشتغال و متحقق نمودن آن، بیمه های اجتماعی، دستمزد برابر در ازای کار برابر، امنیت شغلی و پایان دادن به کارهای نیمه وقت، مقاطعه کاری و قراردادهای سفید امضاء و دست یابی به آزادیهای سیاسی و اجتماعی، و در نهایت خلاصی از هر ستم جنسیتی و طبقاتی بدون متشکل شدن زنان و مردان کارگر و تعرض به مناسبات سرمایه داری و لغو مالکیت خصوصی قابل تحقق نیست.
بر این مبنا است، که امروز مبارزات جنبش کارگری و بویژه جنبش زنان کارگر با اتحاد و اجتماعی شدن بسویی میرود تا افقی را برای خود تعریف کند که نه فقط آزادی و برابری برای خود بلکه برای کل جامعه را بهمراه داشته باشد.
گرامی باد هشت مارس روز جهانی زن!
پیش بسوی ایجاد تشکلهای مستقل زنان!
سرنگون باد نظام سرمایه داری زن ستیز !
۲۴ فوریه ۲۰۲۱ –۶ اسفند ۱۳٩٩
نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران – خارج کشور
—————————————————–
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.