«چراغخوابی» یادآور مرگ خاموش و تدریجی بیش از ۱۵۰۰۰ بیخانمان تهران
«چراغخوابی» کارتنخوابها مختص چراغهای حسینهی ارشاد نیست و چراغ سنگفرشهای مقابل مالها، پاساژها، پارکها، زیر پلهای اتوبانها و ترهبارها را شامل میشود. ….
——————————————————
«چراغخوابی» یادآور مرگ خاموش و تدریجی بیش از ۱۵۰۰۰ بیخانمان تهران
طی ساعات گذشته، انتشار تصویر چند کارتنخواب بر روی چراغهای حسینیه ارشاد تهران، بهمثابه تکانه یا یادآوری مرگ خاموش و تدریجی بیش از ۱۵۰۰۰ بیخانمان تهران بهمیان آمده است.
گرمای اندک چراغهای قرار گرفته در زمین، به تنها گریزگاه کارتنخوابهای این محدوده جهت رساندن شبهای سرد زمستان به صبح است.
هر ساله با شروع فصل پاییز و آغاز سرما، سلب مسئولیت ساختاری سازمان شهرداری تهران با آماری مبتنی بر کسری بودجه و یا انکار مرگ کارتنخوابها هم آغاز میشود. درست در میانهی زمستان سال جاری، پس از اعلام تعطیلی بیش از ۷۰ درصد گرمخانههای تهران، سید مالک حسینی، مدیرعامل سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران گفت: «پول نداریم، برای گرمخانهها بخشی از هزینهها را از محل مسئولیتپذیری اجتماعی تأمین میکنیم و با توجه به افزایش هزینههایی که رخ داده، اگر میخواستیم بر اساس بودجه شهرداری اقدام کنیم، باید هزینههای بیشتری پرداخت میشد. خیریهها و دیگر خیرین به کمک بیایند».
البته صحبت از فقدان بودجه و کتمان چپاولها و ساختار متکی بر رانت و غارت سازمان شهرداری بر کسی پوشیده نیست. ما هنوز پاییز ۹۷ و مرگ دو کارتنخواب را مقابل درب بستهی گرمخانهی منطقه ۲۱ از یاد نبردیم. الهام فخاری، رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران پس از اعلام ارجاع این گزارش به شورای ویژهی شهرداری، مرگ این کارتنخوابها در سرمای منفی ۴ درجه را نیز منکر شد و گفت: «اینها معتاد بودند و بهخاطر سرما نمردند».
طی دو سال گذشته و خاصه سال ۹۹، حق سرپناه و بهرهمندی از آن، جای خود را به اشکال و طرق مختلف «شب را به صبح رساندن» داده است. دیگر فاجعهی گورخوابی، تن کسی را به لرزه نمیاندازد، چرا که گزارشات تصویری صرف و بیکارکرد جریان مسلط هم، این فاجعه را با عادیسازی رسانهای به عنوان پدیدهای همیشگی نمایان کرده است.
طی یک سال گذشته، پشتبام خوابی، ماشین خوابی، حمام خوابی، یخچال خوابی، دیوار خوابی و قرارگیری بر بلندای ستونهای ساختمانهای نیمهکار بهعنوان تنها گزینه پیشروی بیخانمانها قرار گرفت. رویهی «معتاد انگاری» به کارویژهی اصلی سازمان شهرداری و موسسات عریض و طویل مددکاری وابسته نیز تبدیل شد. برای این سازمان و موسسات، «معتاد» به معنای اسم رمز مشروعیتبخشی بر دور زدن وظایف و شفافیت بر سر تخصیص بودجهای خواهد بود که به نام وجود آنان بهجیب میزنند و همزمان چشم خود را بر وجود نیروهای کار روزمزد، فصلی، بیثباتکار و خانوادههایی میبنند که اجارهی پشتبام و خوابیدن در ماشینها به تنها حق سرپناه آنان تبدیل شده است.
«چراغخوابی» کارتنخوابها مختص چراغهای حسینهی ارشاد نیست و چراغ سنگفرشهای مقابل مالها، پاساژها، پارکها، زیر پلهای اتوبانها و ترهبارها را شامل میشود. در حقیقت، سلب مسئولیت همیشگی حاکمیت، دولت و سازمان شهرداری برای نام بردن سطحی از عمق فاجعهی افزایش فقر، تبعیض و شاخص فلاکت، به این «ترینها» و تنظیم رپرتاژ آگهیهای بخش اجتماعی هم نیاز دارد:
«جدیدترین مورد کارتنخوابی در سطح شهر»!
«متن از گروه نویسندگان #سرخط»
https://t.me/SarKhatism
——————————————————–
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.