«به استقبال بهار»، شعر از محمود طوقی
بادهای بومی
از تغییر فصل خبرهای خوش می آورند
و کارگران هفت تپه و مس سرچشمه
با دستمال های پر از امید
بر سفره هفت سین شان می نشینند ….
—————————————————————–
به استقبال بهار
با خیزرانی بدست
گله های پراکنده ابرهای سیاه را می راند
از آسمان شهر
بهار
و لچک سفیدش را بر گردن لک لک های مهاجر می بندد
با زنبیلی پر از شکوفه های هلو
از خیابان های خلوت می گذرد
و زیبایی زنانه اش را
در عطر هوا منتشر می کند
شعبده ای ست
میان دریا و علف
تا باد کشتی های بی بادبان را بساحل امن بیاورد
و پنجره های بسته
بروی مسافران بندرهای محصور گشوده شود
بادهای بومی
از تغییر فصل خبرهای خوش می آورند
و کارگران هفت تپه و مس سرچشمه
با دستمال های پر از امید
بر سفره هفت سین شان می نشینند
عطر خوش بهار
از در و دار و دیوار می گذرد
وهوای یا مقلب القلوب
در رگ های زمین جوانه می زند
——————————————————
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.