دستمزد زیر خط فقر کارگران و مالیات بر درآمد نا عادلانه
محافظهکارترین محاسبات اخیر نشان میدهد که نرخ سبد معاش حداقلی تا انتهای سال، ۸ میلیون تومان را پشت سر گذاشته است؛ در این شرایط، چرا کارگر، کارمند یا معلمی که نصف سبد معیشت درآمد دارد یا به عبارتی با دستمزد دریافتی خود فقط قادر به تامین نیمی از هزینههای زندگیست، باید به دولت مالیات بپردازد؟! آیا این عادلانه است؟! ….
—————————————————-
دستمزد زیر خط فقر کارگران و مالیات بر درآمد نا عادلانه
بیعدالتی در چیدمانِ «مالیات بر درآمد»
به گزارش خبرنگار ایلنا… در بحثِ «مالیات بر درآمد» باید یک اصل کلی حاکم باشد؛ هرکه بامش بیش، برفش بیشتر؛ به عبارت دیگر، آنهایی که درآمدهای هنگفت دارند و حقوقهای کلان از بیتالمال میگیرند باید بیش از بقیه مالیات بپردازند و گروههایی از مزدبگیران که با سختی بسیار، کار و امرار معاش میکنند و شرایط شغلیشان آمیخته با خطرات بسیار است به گونهای که دستمزد دریافتی هیچ تناسبی با خطرات و دشواریهای کار ندارد، باید از پرداخت مالیات به دولت، معاف باشند. اما به نظر میرسد این اصول بدیهی و غیرقابل انکار که بر مبنای اصول اولیهی عدالت است، در چیدمان مالیات بر درآمد ۱۴۰۰ هیچ جایگاهی ندارد.
از یک طرف، گروههای پردرآمدی مانند قضات و اعضای هیات علمی دانشگاهها براساس مندرجات تبصره ۱۲ لایحه بودجه، از پرداخت مالیات معاف هستند. البته یازدهم اسفند، محمد باقر قالیباف بعد از اینکه رفع معافیت مالیاتی قضات و هیات علمیها در صحن مجلس به حد نصاب لازم نرسید و رای نیاورد، اعلام کرد “این گروهها از پرداخت مالیات معاف نیستند بلکه قرار است فقط ده درصد مالیات بپردازند”. ده درصد مالیات حتی اگر عملیاتی شود، برای گروههایی که ماهانه بیش از بیست یا حتی سی میلیون تومان درآمد دارند، همان معنای معافیت مالیاتی را میدهد؛ چراکه این تخفیف بزرگ در قیاس با میزان مالیات پرداختی سایر گروهها، تقریباً به معنای صفر و معافیت مطلق مالیاتی است…
با تصویب افزایش ۳۹ درصدی حداقل مزد در ۱۴۰۰، ناعادلانه بودنِ سقف معافیت ۴ میلیون تومانیِ مالیات بر درآمد، بیشتر نمود پیدا میکند. با افزایش ۳۹ درصدی پایه مزد و همه مزایای مزدی، دریافتی کارگران حداقلبگیر به حدود ۴ میلیون تومان خواهد رسید. کارگر حداقلبگیر با یک یا دو فرزند، حدود ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان حقوق ماهانه خواهد داشت. حال چنین کارگری که برای افزایش دستمزدش، ساعتها چانهزنی و مذاکره صورت گرفته و هنوز نمیتواند با این دستمزد نیمی از هزینههای یک زندگی شایسته را تامین کند، باید ماهی ده درصد برای هرچه بیشتر از ۴ میلیون میگیرد، مالیات بدهد.
همه چیز به نفع یک درصدیها!
فرض کنیم یک کارگر معدن یا کارگر کورههای ذوب با ساعتها کار سخت و ایستادن در محیطهای پرخطر که هر آن، احتمال بیماری یا حتی مرگ مفاجا وجود دارد، ماهی ۴ میلیون و۱۰۰ هزار تومان حقوق بگیرد. این کارگر مشمول پرداخت مالیات ده درصدی است یعنی ده هزار تومان از ۱۰۰ هزار تومان را باید پای مالیات بپردازد؛ هر ده هزار تومان حقوق این کارگر، محصول عرق ریختنهای بسیار و تحمل مصائب فراوان است؛ چرا دولت از چنین فردی با این مختصات، مالیات میگیرد و مالکان خانههای لاکچری و آپارتمانهای لوکس شمال شهر، از پرداخت مالیات معاف هستند؟!…
اتحاد سراسری بازنشستگان ایران
https://t.me/etehadesarasari
—————————————————-
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.