کولبر اورامان: کولبران و استقلال طبقاتی زحمتکشان (٧)
سال گذشته درست در چنین روزی بود که از معیشت و کرامت لگد مال شده ی کولبران نوشتم. امسال نیز آش همان بود و کاسه همان. موج بهره جویی سیاسی_ایدئولوژیک خرده بورژوازی از کولبران در کنار استثمارشان به دست عمدتا سرمایه داران کردستان و کشتار روزمره توسط استبداد حاکم همچنان به پیش می راند. تمام تلاش روشنفکران و هنرمندان خرده بورژوا ایجاد اغتشاش در مرزهای طبقاتی و سواری گرفتن از گرده ی زحمتکشان است تا جایی که رسانه هایی به نام کولبر ایجاد شده و سالهاست که موج سواری می کنند. ….
———————————————————–
کولبران و استقلال طبقاتی زحمتکشان (٧)
کولبر اورامان
سال گذشته درست در چنین روزی بود که از معیشت و کرامت لگد مال شده ی کولبران نوشتم. امسال نیز آش همان بود و کاسه همان. موج بهره جویی سیاسی_ایدئولوژیک خرده بورژوازی از کولبران در کنار استثمارشان به دست عمدتا سرمایه داران کردستان و کشتار روزمره توسط استبداد حاکم همچنان به پیش می راند. تمام تلاش روشنفکران و هنرمندان خرده بورژوا ایجاد اغتشاش در مرزهای طبقاتی و سواری گرفتن از گرده ی زحمتکشان است تا جایی که رسانه هایی به نام کولبر ایجاد شده و سالهاست که موج سواری می کنند.
پارسال نوشتم: “شعار نه به کولبری، نه به هتک حرمت انسان، نه به استثمار انسان به دست انسان، جای خود را به شعار نه به کشتار کولبران داد. البته که علیه کشتار کولبران باید ایستاد، همانگونه که علیه نفس وجودی این پدیده ی حقارت بار، همانگونه که علیه بهره کشی از انسان کولبر باید قدم علم کرد. دفاع از کرامت کولبر و مبارزه برای پایان بخشیدن به این فلاکت، جای خود را به نمایش تبلیغاتی ذلت انسان و باز تولید نظم حاکم داد. عرق شرمی که باید برچهره بنشیند و خشمی که باید در مشتها گره شود، جای خود را به سوژه شدن کولبران در آثار هنربندان دون مایه داد.” شکی در این نیست که جز سوسیالیسم و جنبش طبقه ی کارگر هیچ نیرویی به طور واقعی مخالف کولبری نیست. چرا که با از میان رفتن کولبری نه تنها یکی از منابع سود سرمایه داری تجاری در دو سوی مرزهای کردستان از بین می رود٬ بلکه رسانه ها و هنرمندان و روشنفکرانی که از سفره ی کولبران تغذیه می کنند و اسم و رسمی برای خود برپا کرده اند نیز نقش بر آب خواهند شد. تا نفس پدیده ی کولبری و بهره برداری های فکری و فرهنگی از آن برجای باشد فرصت طلبان دست از سر این قشر زحمتکش برنخواهند داشت.
مهم نیست که فرصت طلبان امروزی در گذشته چه موضعی داشته اند. آگاهی چیزی نیست که به همان شکل حفظ شود و به صورت خطی رشد کند. تاریخ مبارزات طبقاتی در جهان نشان داده است که حتی انقلابی ترین افراد و جریانات نیز می توانند سر یک تندپیچ راه کج کرده و به دشمنان کارگران بپیوندند. تاریخ جنبش طبقه ی کارگر مملو از تجدید نظرهای رنگارنگ نادمین از سوسیالیسم است. کارگران این نادمین را نه به اعتبار گذشته شان که با ارزیابی اعمال امروزشان قضاوت می کنند. کارگران نادمین امروز را نه با ادعاها و شعارهای بی محتوایشان٬ بلکه با سکوت های معناداری که در برابر دشمنان طبقاتی پرولتاریا پیشه کرده اند قضاوت می کنند. کارگران به صدایی برای بیدار شدن و دیدن واقعیات نیاز دارند٬ حتی اگر زمخت و خشدار باشد. نه لالایی هایی برای به خواب رفتن و در تاریکی غرق شدن. کولبران یا کاری شایسته انسان امروزی می خواهند یا بیمه بیکاری مکفی. کولبران از گرسنگی کشیدن و افتخار هم ملیتی هایشان به گرسنه بودن آنها بیذارند. برای فرزندان کولبران تفاوت چندانی ندارد که پول کیف و کتاب امسال شان را باج خواهی کدام نیرو به یغما می برد. کولبران رفاه می خواهند آزادی. کولبران از مردن در برف و سرما بیذارند٬ آنها یک زندگانی بهتر می خواهند و خورشید تابناکی که برف های ستم را آب کند. مرگ کولبران در برف٬ به رمز بورژوازی کرد برای فرصت طلبی و سهم خواهی تبدیل شده است. اما کارگران و کولبران کردستان رمز رهایی بخش خودشان یعنی مبارزه و استقلال طبقاتی زحمتکشان را در افق دارند. پس آنگونه که بامداد شاعر گفت: ای جویندگان حقیقت و شیفتگان عدالت٬ تا فرا رسیدن چنین طلوع و چنین رستاخیز سرخی٬ خورشید واقعیت را بجنبانید.
(بخشی از شعر با چشم ها٬ احمد شاملو)
افسوس!
آفتاب
مفهومِ بیدریغِ عدالت بود و
آنان به عدل شیفته بودند و
اکنون
با آفتابگونهیی
آنان را
اینگونه
دل
فریفته بودند!
ای کاش میتوانستم
خونِ رگانِ خود را
من
قطره
قطره
قطره
بگریم
تا باورم کنند.
ای کاش میتوانستم
یک لحظه میتوانستم ای کاش ــ
بر شانههای خود بنشانم
این خلقِ بیشمار را،
گردِ حبابِ خاک بگردانم
تا با دو چشمِ خویش ببینند که خورشیدِشان کجاست
و باورم کنند.
ای کاش
میتوانستم!
متن ارسالی به #سرخط
https://t.me/SarKhatism
—————————————————–
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.