کارگران
کودکان
زنان هنر
و ادبیات
لطیفه
تصاویر
کامپیوتر
سایت های دیگر
کلیپ و صدا
مکانی برای احزاب
اخبار روز از پیک ایران
خلاصه اخبار رادیو فردا
خارجی
سلامت
و بهداشت
آرشیو
صفحه
نخست
______________________________________________________________
کودکان
اجاره كودكان كار خيابانی با ۱۰۰ هزار تومان
خبرگزاری مهر
جمعه ۲۲ اسفند ۱۳۸۲
پژوهش های صورت گرفته بيانگر اين امر است كه تعداد قابل توجهی از كودكان كار
خيابانی به دليل نياز مالی شديد خانواده با مبلغ كمتر از ۱۰۰ هزار تومان در سال به
باندهای مافيايی كودكان كار اجاره داده می شوند.
عضو انجمن حمايت از حقوق كودكان در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری مهر با بيان
اين مطلب گفت: اگر چه اكثر اين كودكان اجير شده خانواده هايشان هستند اما برخی نيز
توسط باندهای قاچاق از خانواده ها به قيمت های ناچيز سالانه ۱۰۰ هزار تومان اجاره
شده و مورد بهره كشی از سوی افراد سودجو قرار می گيرند، در حاليكه اين باندها از
طريق بهره كشی از اين كودكان سود كلانی به جيب می زنند. ۶۴ درصد كودكان خيابانی از
بيماريهای قلبی رنج می برند دكتر فاطمه قاسم زاده با بيان اينكه تحقيق انجام شده بر
روی ۵۸۵ كودك كار و خيابانی در گروه سنی بين ۶ تا ۱۸ سال بيانگر وضعيت وخيم سلامت
جسمی و روحی و روانی اين كودكان است، اظهار داشت: ۸۰ درصد اين كودكان دچار كاهش قد،
۸۶ درصد كاهش وزن، ۷۷ درصد بيماريهای دهان و دندان، ۷۳ درصد بيماريهای چشم ، ۶۱
درصد بيماريهای دستگاه تنفسی، ۶۴ درصد بيماريهای قلبی ، ۶۰ درصد بيماريهای گوش و
حلق و بينی، ۸۲ درصد بيماريهای پوست و ۶۰ درصد دارای بيماريهای دستگاه گوارشی
هستند.
وی با بيان اينكه ۵۶ درصد اين كودكان بی سواد هستند ، اظهار داشت: ۳۲ درصد دچار
مشكل كمبود حافظه، ۳۰ درصد مشكلات يادگيری، ۶۱ درصد كمبود خفيف ذهنی، ۲۱ درصد كمبود
كنجكاوی، ۶۴ درصد كمبود شناخت محيط، ۶۱ درصد دارای مشكلات گفتاری هستند. عضو هيات
علمی دانشگاه تهران با بيان اينكه جمع آوری اين كودكان از خيابانها به تنهايی هيچ
مشكلی را حل نمی كند، تصريح كرد: تا زمانيكه مستمری و كمك هزينه ای به خانواده اين
كودكان پرداخت نشده و يا برای يكی از والدين شغل مناسب ايجاد نشود همچنان خانواده
ها به كار اين كودكان نياز خواهند داشت و از اين نان خورهای كوچك به عنوان يكی از
نان آوران اصلی خانه بهره كشی خواهند كرد.
نتايج يک بررسي درباره کودک آزاری
2/17/2004
تريبون فمينيستي ايران:
جلسه دفاعيه پايان نامه دوره پزشکي عمومي سحر سجادي روز يک شنبه ساعت 10 در در مرکز
طبي کودکان بيمارستان امام خميني برگزار شد. عنوان پايان نامه " بررسي موارد کودک
آزاري جسمي در مراجعان درمانگاه کودکان شهيد اسماعيلي از سال 75 تا سال 80"و اساتيد
راهنماي آن آقايان دکتر بهروز باوريان و دکتر بهروز جليلي بودند .
در ابتداي جلسه سحر انگيزه اش از انتخاب اين موضوع را بيان کرد و گفت احساس مي کند
کودک آزاري از مواردي است که جامعه پزشکي مي تواند کاري براي پيشگيري و مهار آن
انجام دهد . بعد از آن او به توضيح تعاريف مختلفي که از کودک آزاري در کتب پزشکي
وجود دارد پرداخته و درباره عوامل خطر ( عامل کودک آزاري ، کودک و محيط ) صحبت کرده
و تاريخچه اي کوتاه درباره کودک آزاري و نحوه برخورد با آن در کشورهاي ديگر را بيان
کرد .
برخي از نتايج حاصل از بررسي او بدين شرح است :
- پسر بچه ها 73 درصد و دختر بچه ها 27 درصد از کودکان آزار ديده ( فقط آزار جسمي )
را شامل مي شوند .
- ميانگين سني کودکان آزار ديده 7 سال بوده ، که 23 درصد آنها از خانواده هاي تک
فرزند و 51 درصد از خانواده هاي دو فرزندي بوده اند .
- همه کودکان مورد بررسي با پدر و مادر خود زندگي مي کرده اند به غير از چهار مورد
.
ميانگين سني مادران اين کودکان 33 سال و پدران 40 سال بوده است
- عامل آزار کودک به ترتيب عبارت بوده اند از : پدر ( 48 درصد ) ، مادر ( 31 درصد )
، پدر و مادر ( 17 درصد ) و ناظم ( 3 درصد ) و بنابراين کليشه هايي که درباره ي
نامادري آزاردهنده وجود دارد در مورد اين بچه ها اصلا مصداق نداشته و آزار دهنده
اغلب خود پدر و مادر بوده اند .
- 90 درصد از مادران کودکان آزارديده خانه دار بوده اند .
صحبت هاي سحر با نشان دادن نقاشي يک کودک آزارديده پايان يافت .
در پايان جلسه دکتر باوريان و دکتر جليلي درباره مشکلات و موانع بر سر راه برخورد
با کودک آزاري در ايران و تجربيات خود در مواجه با موارد کودک آزاري صحبت کردند.
کودکانیکه از سر فقر به خيابانها رانده می شوند
پديده کودکان خيابانی محصول افزايش مهاجرت،
گسترش حاشيهنشينی و صنعتی شدن جوامع در شهرهای بزرگ است و تهران نيز از
اين قاعده مستثنی نيست. کودکان خيابانی بشدت در معرض آسيبهای اخلاقی و
جسمانی هستند و در بسياری موارد توسط گروههای سازمانيافته جذب کارهای
خلافکارانه میشوند.
سيد هادی صدرايی :
گروه اجتماعی، روزنامه اعتماد
تهران پايتخت کشور ما هر روز شاهد رفت و آمد کودکان خيابانی است . پسران و
دختران کوچکی که فال حافظ، آدامسهای خارجی و شاخههای گل در دست دارند
با لباسهای مندرس به طرف مردم میروند و برای فروش اجناس خود التماس
میکنند. براساس آمارها بيش از ۲۰ هزار کودک خيابانی ميهمان چهارراهها و
خيابانهای شهر تهران هستند و هر روز دهها کودک به جمع آنان افزوده میشود.
پديده کودکان خيابانی محصول افزايش مهاجرت، گسترش حاشيهنشينی و صنعتی
شدن جوامع در شهرهای بزرگ است و تهران نيز از اين قاعده مستثنی نيست.
کودکان خيابانی بشدت در معرض آسيبهای اخلاقی و جسمانی هستند و در بسياری
موارد توسط گروههای سازمانيافته جذب کارهای خلافکارانه میشوند. براساس
تحقيقی که سازمان بهزيستی در سال ۸۰ انجام داده،۸۷درصد کودکان خيابانی
فاقد شغل هستند و در ميان ۱۳ درصد باقيمانده عمدهترين مشاغل کودکان خيابانی
تکدیگری، پاک کردن شيشه اتومبيل، گلفروشی، روزنامه فروشی و وزنکشی ذکر
شده است. در سال ۷۷ هياتی متشکل از دادگستری، بهزيستی، استانداری، نيروی
انتظامی و دادگاه اطفال گردهم آمدند و با توافقنامهيی خانههای سبز و
ريحانه را بنا نهادند. براين اساساس قرار شد کودکان خيابانی پس از جمعآوری
و طبقهبندی و پيش از تعيين تکليف در خانههای سبز نگهداری شوند،اما پس از
مدتی سازمانهای امضا کننده توافق به وظايف خود عمل نکردند و هر کدام از
مسوؤوليت خود طفره رفتند، در واقع کودکان خيابانی موجودات بدی بودند که
کسی پذيرای آنها نبود. کودکان خيابانی محصول نابسامانیهای خانواده،جامعه و
مدارس هستند در واقع کودکان بیسرپرست و بد سرپرستی را که دارای
خانوادههای غير مسوؤول و يا بیپناه هستند و در جستوجوی وسيله بقای زندگی
در شهرهای بزرگ به خيابانها میآيند کودکان خيابانی می نامند. کودکان
خيابانی از راه گدايی و کارهای غيرقانونی،مجرمانه و ناپسند مثل توزيع مواد
مخدر يا دزدیهای کوچک امرار معاش میکنند و با اين کار بتدريج حرفهيی تر
میشوند. دختران خيابانی در سنين پايينتر از گدايی و مشاغل کاذب شروع
میکنند و همراه با رشد سنی در معرض سوءاستفادههای جنسی قرار میگيرند.
کارشناسان انگيزه فرار کودکان خيابانی را چنين برمیشمارند که در برخی
خانوادهها معمولاص به علل سنتی کودکآزاری وجود دارد. تعداد زياد بچهها در
خانواده و امکانات محدود، کتک زدن و آزار و اذيت سبب میشود تا با سر رسيدن
آستانه تحمل کودک گريز از خانه آغاز شود. پديده فرار کودکان از خانه به
دلايل تربيتی و نيز شرايط آسانتر برای خروج از محل زندگی در مورد پسران
بيش از دختران مشاهده میشود. اگر اين کودکان به محص فرار از خانه در شهر
مقصد آشنايی نداشته باشند از شانس کمتری برای سالم بازگشتن به خانه
برخوردارند. اما تنها دليل فرار کردن کودک، خانواده نيست. گاه تلويزيون به
عنوان يک محرک شرايط محل زندگی و گاه مدرسه عامل تحريک است و گريز از
مدرسه گريز از خانه را به دنبال خواهدداشت. مسلماص پديده کودکان خيابانی
نشانه جابهجايی جمعيت از مناطق محروم به توسعه يافته است.چون اين
کودکان نيمی از انقلاب صنعتی و تحولات اجتماعی به خانوادههايشان رسيده از
فرط فشار و به دليل کمبود امکانات خدماتی و رفاهی به سمت شهرها آمدهاند.
در بحث مهاجرت ،جمعيتی که از جامعه محرومتر به شهر میآيد بايد بتواند
تطبيق پذيری بين رفتار و الگوهای شهری پيدا کند و زمانی که اين اتفاق
نيفتد محصول آن افزايش ناهنجاریهای اجتماعی و به دنبال آن افزايش کودکان
خيابانی است. همچنين پديده کودکان خيابانی نتيجه سياستهای اقتصادی
تورمزايی است که از پايان دهه ۶۰ آغاز شد و هماکنون نيز ادامه دارد. در
واقع کافی نبودن درآمد خانوادههای شهری موجبات ايجاد و تکثير کودکان
خيابانی طی دهههای ۷۰ و ۸۰ را فراهم آورده و دولت بايد حساسيت بيشتری در
اين زمينه داشته باشد. روزانه ۲۰ تا ۲۵ کودک خيابانی وارد تهران میشوند و
بيشترين فراوانی اين کودکان مربوط به استانهای خراسان،کرمانشاه ،کردستان
و لرستان است. يکی از راهحل های معضلات کودکان خيابانی برنامهريزی
درازمدت کوشش برای توزيع عادلانه درآمد و ايجاد نهادهای مردمی حمايت از
حقوق کودکان است. همچنين سازمانهايی مطمئن جهت ساماندهی کودکان خيابانی
و نيز تربيت و حمايت از بچههای بیپناه و بد سرپرست بايد ايجاد شود. ولی از
آموزش و پرورش میتوان به عنوان مهمترين نهاد در اين زمينه نام برد. از
سوی ديگر اگر میخواهيم در آينده مجرمان کمتر و خشونت کمتری را شاهد باشيم
از هم اکنون بايد قربانيان خشونت را ساماندهی کنيم. هزينههای اندک امروز
میتواند از هزينههای گزاف آينده در حوزه عمومی جلوگيری کند چرا که اين
کودکان فردا افراد خطرناکی خواهندشد که همين اعمال را با ديگران انجام
خواهند داد. از سويی آموزش و پرورش به عنوان مهمترين نهاد در اين زمينه
است و میتواند نقش مهمی را ايفا کند. آنها میتوانند براحتی آثار داغ و
گرسنگی و آزار را تشخيص و گزارش دهند و مددکارها با شناسايی خانوادههای
کجرفتار،فرزندان اين خانوادهها را به مقامات صالح،پليس يا شعبههای
بهزيستی معرفی کنند. کودکان خيابانی ،حاصل فقر اجتماعی هستند برخی
خانوادهها به علت نداشتن هزينه مخارج فرزندانشان آنها را وادار به کار
میکنند و اکنون در فصل سرمای زمستان کودکان در گوشه و کنار پايتخت ايران
بسيار فراوانند که شب را به صبح میگذرانند و درد و رنج سرما را به دوش
میکشند. براستی در کشوری چون ايران وجود چنين کودکانی قابل فهم است .
البته بايد به يک نکته توجه کرد که هيچ راهحلی برای ساماندهی اين
کودکان وجود ندارد و تنها شناخت کودکان خيابانی و پی بردن به وجود و علل
افزايش آنها است.