به سایت لج ور خوش آمدید

LAJVAR

 

کارگران    کودکان     زنان    هنر و ادبیات     لطیفه    تصاویر     کامپیوتر     سایت های دیگر

اخبار روز از پیک ایران     خلاصه اخبار رادیو فردا    خارجی     آرشیو      صفحه نخست

 ______________________________________________________________

 

شصت هزار کودک کارگر در افغانستان

 

بی بی سی

مرضيه عديل، در کابل

 

وقتی در خيابانهای کابل و شهرهای دیگر افغانستان قدم می گذاری صدا های کودکانی بگوش می رسد که مشغول دست فروشی و يا کارهای جزء در بازارند.

این کودکان مجبورند از فروشندگی گرفته تا کارهای جسمی را متحمل شوند تا مخارج سنگین زندگی را یکجا با بزرگان خانواده هايشان تهیه کنند.

چندی پیش درسفری که به ولسوالی بگرام ولایت پروان داشتم متوجه شدم که تقریبا همه دختران به سن وسال مکتب ازصبح تا شام درکارگاه های قالین بافی مشغول کارند.

 

قالين بافی بجای مکتب

ازمادری در آنجا پرسیدم آیا دختران شما به مکتب درس می خوانند گفت "نه".

پرسیدم: "چرا؟"

گفت" "بخاطریکه قالین می بافند".

پرسیدم: "چرا قالین می بافند؟"

گفت: "از مجبوریت؛ از روز بد. اگر آنها کار نکنند ما چه بخوریم." و در ادامه گفت: "کودکانم پشت شان کپ (خمیده ) شده؛ سرفه می کنند و رنگشان روزبه روز زرد شده می رود. تنها روزهای جمعه کار نمی کنند که آنهم درسرو بدن شویی، ناخن گرفتن و مو اصلاح کردن و آوردن خس وخاشاک برای سوخت می گذرد."

پرسیم: "آنها چند ساعتی درروزکار می کنند؟"

گفت: "بعد ازنماز صبح يعنی پیش ازآفتاب برآمد تا شام کارمی کنند.

 

کار برای تضمين آينده

شماری ازکودکان نه فقط بخاطر ضعف اقتصاد خانواده هايشان بلکه برای آموختن حرفه و ایجاد تضمینی برای آینده شان مجبوربکار می شوند. معمولا این کودکان به شاگردی نشانده می شوند.

حمید کودک چهارده ساله و حمید کودک دوازده ساله که دریک دکان فلز کاری مشغول کار بودند گفتند که روزانه بعد از ساعات مکتب و پیش از مکتب رفتن به دکان می آیند و کار می کنند.

آنها گفتند که خانواده هايشان برای یاد گرفتن حرفه ای آنها را به شاگردی نشانده اند و به پولی که آ نها از اين راه بدست می آورند نیازمند نیستند .

این کودکان گفتند که تفریحی ندارند و روزهای تعطیلشان را درخانه می گذارنند .

اما در این میان کودکان کارگر روی جاده ها وضعیت بدتری دارند. آنها تمام روز را درزیر آفتاب و یا ریزش برف و باران به شام می رسانند.

 

شصت هزار کودک مشغول کار

براساس آماريکه ازسوی صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد (يونيسف) منتشر شده گفته شده است که تعداد این کودکان در افغانستان به شصت هزار تن می رسد.

شماری از موسسات ملی و بین المللی درافغانستان برای حمایت از این نان آوران کوچک برنامه هاي دارند.

بطورمثال موسسه "آشیانه" درسه ولایت کابل، بلخ و پروان مراکزی دارد که بیش از ده هزار کودک را تحت آموزش وحمایت قرار داده است .

دراین مراکز کودکان کارگر قسمتی از ساعات روز را به آموختن حرفه های مختلف مثل ترمیم وسایل برقی، نجاری، خیاطی، رسامی وغیره می گذرانند.

درشعبه موسیقی و رسامی موسسه "آشیانه" کابل با شماری از کودکان صحبت می کنم.

درآنجا کودکان (دختران و پسران) ازهشت تا دوازده سال نواختن آلات موسیقی و ترانه خوانی را می آموختند.

دختران ترانه زیبایی خواندند درحالیکه پسران آنها را در نواختن آلات موسیقی مثل هارمونیه ، رباب ، کاسیو وطبله همرایی می کردند.

از آنها پرسیدم که مشغول چه کاريند؟

گفتند که آب، کاغذ تشناب (دستمال توالت)، روزنامه، خریطه های (کيسه های) پلاستیکی و ساجق (آدامس) می فروشند و روزانه از ده تا بیست افغانی بدست می آورند که خانواده هايشان این پول را صرف خرید غذا برای آنها می کنند.

شماری از آین کودکان درخانه های اجاره ای و شماری هم در ساختمان های نیمه ویرانه دولتی بسر می برند.

ازاین کودکان پرسیدم که آیا آنها درخانه هايشان به تلویزیون نگاه می کنند؟ گفتند که تلویزیون ندارند.

یکی از این کودکا ن گفت که خانواده های آنها مخارج چند وعده غذای ناچیز را تهیه کرده نمی تواند تلویزیون را چطورمی توانند بخرند.

درشعبه رسامی هم ده دوازده کودک از ده تا شانزده سال مشغول رسامی بودند.

طرحهای آنها بحدی زیبا بود که هر بیننده را متعجب می ساخت. در آنجا چند طرح توجهم را جلب کرد. پرسیدم که این رسم از چه کسی است؟ پسرکی گفت از فروزان.

من با فروزان چهارده ساله رسام این تابلو صحبت کردم. اوگفت که دانش آموز صنف هشتم است و سواد و رسامی را درمرکز آشیانه یاد گرفته و شامل مکتب شده است.

از او پرسیدم که کار دیگری برای پول در آوردن می کند؟ گفت: "نه درگذشته آب فروشی می کرده و حالا رسامی می کند و طرحهايش را بفروش می رساند."

فروزان از کارش خیلی راضی بود وبرای آینده اش بسیار امیدوار.

با پسرکی پانزده ساله رسام به اسم حمید الله صحبت کردم . او گفت که بخاطر ضعف اقتصادی خانواده اش نتوانسته شامل مکتب شود و درگذشته موتر شویی می کرده و حالا رسامی.

اما این کودکان فقط مجبور بکارهای سنگین نیستند بلکه زندگی آنها را خشونت، لت وکوب ، توهین و حتی کودک ربایی هم تهدید می کند.

هنگامه انوری، کمیسر حمایت از حقوق کودکان کمیسیون مستقل حقوق بشر می گوید که بزرگترین تخطی از حقوق کودکان اینست که موضوعات کودک درخطوط بعدی دستور کار دولت و موسسات کمک رسانی قرار دارد.

او اجتماع، فضای خانواده ها و مکاتب را در افغانستان طوری می خواند که درهمه جا حقوق کودکان زیر پا می شود.

خانم انوری عدم آگاهی مردم از حقوق کودکان را زمینه ساز چنین تخطی ها می داند.

او ازمردم می خواهد که کردار و برخوردشان با کودکان خودشان و کودکان اطراف شانرا مورد بازنگری قراردهند.

بعداز پایان جنگ و درگيريهای چند ساله در افغانستان اکنون کودکا ن آرام آرام فرصت آنرا می یابند که به مکتب بروند.

وزارت معارف افغانستان می گوید که با علاقمندی روز افزون خانواده ها برای شمولیت کودکان به مکاتب روبروشده اند.

غلام محمد حاجی زاده، یکی ازمسئولین وزارت معارف می گويد اگرچه محدودیت هايی در وزارت معارف افغانستان بخاطر نبود بودجه کافی وجود دارد اما علاقمندی مردم به فرا گرفتن سواد و دانش آنقدر فراوان است که آنها حتی از دورترین نقاط این کشوربه وزارت معارف مراجعه کرده و خواهان ساخت مکاتب درمناطق شان می شوند.

افزایش توجه خانواده ها به آموزش کودکان شان می تواند گامی برای بهتر شدن آینده این کودکان باشد.

این موضوع می تواند امیدواری هايی را برای رهایی کودکان از کار پرمشقت تقویت کند.