|
______________________________________________________________
2008-05-09
اسماییل وفایغمایی، شاعر عشق و آزادی
م. ساقی
در اين روزگاران
كه نان شريران
ز خون دل خلق خيس است و دامان خلقان
ز اشكی كه ريزد به سوگ شهيدان،
تو زيبائی ای ميهن من!
تو زیبائی ای میهن من...
راستش، مدتهاست که تصمیم گرفته بودم به گوشه ای از زندگی و شعرهای اسماییل وفا یغمایی بپردازم ولی، دستم بقلم نمی رفت تا اینکه امروز بعد از اینکه از خواب برخاستم، شوق نوشتن در من فزونی گرفت و با ذوق و شوقی که در زمان سرودن شعر هم بسراغم می آید، شروع بنوشتن کردم و بسیار خرسندم که به این خواسته ی درونیم که مدتهاست به آن می اندیشم، پاسخ می گویم.
پرداختن به آثار و نوشته های اسماییل وفایغمایی به چندعلت کار ساده ای نیست. چرا که او در این حدود چهار دهه از عمر پربار ادبی خودش، هم بسیار سروده و نوشته و پژوهش کرده است، و هم اینکه در کنه هر بیت از اشعار کلاسیک و یا اشعار امروزی اش، خاطره ها و گفتنی های بسیار نهفته است، که این مهم ترین چیزی است که بایستی در آرامش، فرصت و زمانی مناسب به آن پرداخته شود.
اسماییل وفایغمایی، شاعر آزادیخواه و لاییک مقیم فرانسه، در پنجاه و پنج سال پیش در دشت کویر در روستای گرمه از توابع خور و بیابانک در یک خانواده ی فرهنگ پرور چشم بجهان گشود، و دوران کودکی و نوجوانی خود را در شهرهایی چون مشهد، دشت کویر، سیستان و بلوچستان و یزد واصفهان گذراند... 1
او یکی از سرآمدترین شاعران پرشور و انقلابی ِ معاصر است که، اشعار زیبا و انقلابی اش، بسیاری از هنردوستان را در خودشان محصور کرده است. با اشعار و صدای جادویی اش سالهاست که روزگار می گذرانم و شعله ی امیدی که، در من زبانه می کشد، حرارت خود را وامدار اشعار او و دیگر شاعران مردمی و مبارزی است که از فنا شدن عشق و امید و زندگی در نکبت بارترین و سیاه ترین دوره ی تاریخ ایران زمین جلوگیری کرده اند و با گذشتن از هست و نیست خود، برای برقراری آزادی و مردمسالاری و برابری، با آزادی ستیزان به مقابله برخاستند:
نومیدی نمی تواند، تمام ملتی را بکشد
در نهایت
(در غماورترین غروب غربت این را می سرایم)
...در نهایت
در ضربان قلب مشترک
در آنسوی دیوارهای ویران
جلادان به زانو در خواهند آمد...2
برای پرداختن دقیق به زندگی ی هنری – سیاسی ِ اسماییل وفایغمایی، لازم می بینم، گذری کوتاه بر اعمال و رفتاربنیانگذار جمهوری اسلامی، یعنی خمینی و اسلام انسان ستیزش بپردازم، چرا که زندگی وفایغمایی، درست در همین نقطه از تاریخ، دچار دگرگونی گشت و این واقعیت هنوز هم ادامه دارد...
با اشعار او، حدود بیست و پنج سال پیش آشنا شدم، انقلاب سیاه ِ سیاسی– مذهبی ِ خمینی به پیروزی رسیده بود و بسیاری از مبارزان راه آزادی از گروهها و سازمانها و احزاب مختلف، یا برخاک افتاده بودند و یا زندانی و مخفی، و یا اینکه برای زنده نگه داشتن آتش مبارزه، بناگزیر، خود را با سختی فراوان، به کوهها و بیابانهای کردستان و عراق و دیگر کشورها رسانده بودند.
در سال 1357، رژیم، این جنازه ی رو دست مانده ی مردم ایران، برای سرکوب هرچه بیشتر مردم، بلافاصله، آزادیها را با بگیر و ببندهای گسترده، به میخ کشید و بعد با از پای درآوردن بسیاری از مخالفان و به بند کشیدن بسیاری دیگر، علنا راه را بر دیگر رقبای سیاسی خود زیر نام اسلام ناب محمدی، با بوق و کرنا و مردم فریبی ذاتی ویژه ی خود که، ریشه در هزار و چهارصد سال استثمار و بنده پروری اسلام داشت، بست و سد کرد، و با سینه ی دیوار گذاشتن آرمانها و آرزوها و خواسته های مردم ِ مات و مبهوت ایران، هست و نیست آنان را ببازی گرفت.
جنگ ایران و عراق باعث شد که خمینی و رژیم نا انسانی و پس مانده ی او، خسارتهای جبران ناپذیری بر کشور ما تحمیل شود که، آوارگی چهار میلیون ایرانی، یکی از آن هزاران است، رژیم خمینی بیشترین سود را از نبود ایرانیان مخالف حکومتش، بویژه آنان که او و رژیم تبهکار او را نمی پذیرفتند، به جیب زد.
خمینی، تا جایی که می توانست مردم را به چوبه ی دار و تخت شکنجه بست و با هزاران درد و بلای دیگر از قبیل اعتیاد و سنگسار و خودسوزی و خودفروشی و... به نابودی کشاند و یا از سرزمین آباء و اجدادی چندین و چند هزار ساله شان دور کرد... و یا اینکه آنها را با نامهای کذایی همچون مرتد، دست نشاندگان شرق و غرب، مزدوران صهیونیزم، منافق، جیره خوراران استعمار و...، به جرم خیانت و بهانه های واهی دیگر... محکوم به مرگ نمود، بخاک انداخت و به تعقیب آنان کمر بست که، وفایغمایی نیز یکی از آن میلیونها ایرانی قربانی می باشد که، به خاطر مخالفتش با مرام و و عقیده ی خمینی و نظام ریاکار او، به مقابله برخاست، تحت تعقیب قرار گرفت و برای ادامه ی این مبارزه، بهمراه سایر یارانش، ایران را ترک کرد.
در آن سالها (هزارو سیصد و شصت تا اوایل سال هفتاد دو)، آنهایی که در ایران بودند، می دانند که از اینترنت و کانالهای تلوزیونی ایرانی ِ خارج کشور که در حال حاضر تعداد آنها روزبروز رو به افزایش است، خبری نبود و رسانه های داخل ایران، به علت حربه ی جنگ خانمانسوز امپریالیستی – ارتجاعی که، به پرکردن جیب دلالان و اسلحه سازان آمریکایی و اروپایی ختم شد و حاکمیت ِ نکبت بار سی ساله خمینیان و خامنه ایان را تثبیت کرد، بشدت سرکوب و سانسور می شدند و شاعران، نویسندگان و هنرمندان ِ مردمی و آزاده ی ایرانی، سلسله وار، با داشتن هر مرام و اندیشه ای قتل عام و سرکوب و روانه کشورهای بیگانه می گردیدند. در آنزمان تنها رادیوهایی که صدای آنها در ایران شنیده می شد، می توان به رادیو آمریکا، اسراییل، بی بی سی، فرانسه، مونته کارلو، مسکو و مجاهد و شاید چند رادیوی ِ دیگر که من از وجود آنها بی اطلاع بودم اشاره کرد که، آخرین ِ آنها، یعنی رادیوی مجاهد، تنها رادیوی سیاسی فعالی بود که با پخش اخبار و برنامه های متنوع ِ سیاسی- فرهنگی و اجتماعی، مورد خشم و غضب حاکمان تهران قرار داشت، هر چند صدای آن از لابلای پارازیتها در شهری که من در آن ساکن بودم، به سختی شنیده می شد ولی، آن رادیوی ِ یکی دو ساعته، رژیم ملایان را دچار سرگیجه و وحشت عجیبی کرده بود و حاکمان تهران از ترسشان، شب و روز، خورد و خوراک و آرامش نداشتند.
من علاوه بر آثار شاعران کلاسیک و دوران مشروطیت، سروده های شاعران انقلابی و مردمی، همچون نیمایوشیج، نعمت آزرم، احمد شاملو و سهراب سپهری، اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، نادرنادرپور، ژاله ی اصفهانی و ... را زیاد می خواندم ولی شعرهای محکم و حماسی اسماییل وفا، برایم از جایگاه ویژه ای برخوردار بودند. جالب آنجاست که بدانید، من در گذشته بدون اینکه نام سراینده ی این شعرها را بدانم، با اشتیاق و علاقه ی فراوان آنها را از رادیو گوش و همزمان بروی نوار کاست ضبط می کردم و بعد از حفظ کردن کامل آنها، نوار را پاک و برای روز دیگر، و ضبط کردن شعرهای جدید، آماده می کردم. این شعرها را برای دوستان بسیار نزدیک، بو یژه استاد گرامی ام در ایران که از بردن نامش خودداری می نمایم، با غرور و شادی و عشق تمام می خواندم و مورد تشویق آنها قرار می گرفتم. خوشبختانه، در سال گذشته توانستم با آقای یغمایی گفتگو نمایم و دریافتم که، سراینده ی آن شعرهای زیبا، خود ایشان بوده اند.
شعر او، صدای در گلو خفه شده ی صدها هزار مرد و زن اعدام شده و زندانی است، شعر او ناله های جانسوزشکنجه شدگانی است که هنوز بعد از سی سال تحمل بند و زنجیرو تیغ و درفش، به خمینی" نه " می گویند، آنهایی که بر آیین و مرام ایرانی ستیز و ضد انسانی او تف می کنند و درمقابل ولایت فقیه و وارثان برجا مانده از او، نه تنها سر خم نمی کنند بلکه، مانند میلیونها هموطن دیگر به مبارزه و مخالفت با او و رژیم سیاه و ویرانگرش از پای ننشسته و نخواهند نشست.
با اینکه بسیاری از آثار آقای یغمایی در دسترسم نیست و تنها برخی از آنها را در گذشته، از رادیوی صدای مجاهد، در سالهایی که او با قلم خود، پابپای رزمندگان ارتش آزادیبخش ملی ایران، با رژیم سراپا جهل و بیخردی مبارزه می کرد، شنیده بودم. در آنزمان من نوجوانی بیش نبودم و مانند زمان کنونی، تمامی آزادیخواهانی را که علیه دستاربندان روحانی نمای بیخرد مبارزه می کردند، عاشقانه می ستودم و برایم تفاوتی نداشت که، آن مبارزِ آزادیخواه، دارای چه عقیده و مرام و مذهبی است و به چه حزب و سازمان و یا گروهی وابستگی سیاسی دارد.
ناگفته نماند، اسماییل وفا و رزمندگان ارتشی که از آن سخن رفت، از جنگ و خونریزی بیزار هستند ولی، مبارزه ی مسلحانه، انتخابی بود که، شخص خمینی، بیش از هر کس ِ دیگر، پیش پای آنان نهاد. که وی بارها در نوشته ها و سروده هایش به آن اشاره کرده است. 3
من در آن زمان تلاش می کردم مانند او سروده های انقلابی بسرایم و هنوز برخی از سروده هایش که با صدای خودش در رادیو خوانده می شد، در خاطرم مانده است:
باز می آئیم، باز می آئیم چون امواج ِ خون ِ سرخ ِ پرتوفان ِ بیدار ِ شهیدان / باز می آئیم از خشم سترگ ِ خلق ایران
باز می آئیم، باز می آئیم،
باز مي آئيم از زندان و از زنجير/ باز مي آئيم از ژرفای دار و گور و تخت ِ خونچكان ِ دخمه ی تعزير/ باز می آئيم چونان جنگلی از آذرخش و شير... 4
و یا
دجال بد سرشت/ دیدی که سرنوشت/ بر دفترت جنایتت ای رذل نابکار/
قانون فتح و عدالت/
چسان نوشت...
و در جای دیگر:
وای از آنروز که طوفان گران برخیزد
خلق من یکسره از مرد و جوان برخیزد...
با شنیدن اینگونه شعرها و سروده ها، از تنها رادیویی که به سمت ایران امید می پراکند، تشویق می شدم و با خرسندی غیر قابل توصیف، تلاش می کردم تا دراولین فرصت احساسات درونیم را بروی کاغذ بیاورم و به سهم خود به عنوان یک ایرانی آزاده و آزادیخواه، آنها را بگوش دیگران برسانم و تحت تأثیرهمین شعرها و سروده ها، شوق نوشتن در من افزونتر می شد، برای نمونه هنوز یادم هست در آنزمان چنین سرودم :
ارتش خلق براه است/ تا شود خلق رها / تا بمیرد ستم و استثمار/
سالیانی بگذشت/ دیدی ای خلق/ که بر ما چه گذشت/
صبر کردیم بسی/ تا مسیحا نفسی/ بدمد چون خورشید/ و ز بند وزنجیر وظلمت/ برهاند مارا
و هم اکنون یارا / ارتش خلق براه است/ تا شود خلق رها / تا بمیرد ستم استثمار. 5
و چند سروده ی دیگر...
وفایغمایی، شاعری است که عید نوروز و فصل زیبای بهار در شعرش، جایگاه ویژه ای دارند. او تا آنجایی که من می دانم بیش از بیست شعر و سروده در وصف بهار سروده است، و هر کدام از آنها، زیبایی ویژه خود را دارند:
نوروز نو شکفت فلک را به نوبهار
نقشی نوین به چرخش پرگارها گذشت...
و یا
آمد بهار و زاهد مسکین به حیرت است
از گل که پیش چشم جهان بی حجاب شد
و
گذشت دور زمستان رسيد دولت گل
به
جای بانگ مؤذن ز اوج گلدسته
6
وی تا کنون بیش از شصت سرود، و ترانه- سرودهای انقلابی ِ بسیاری تقدیم فرهنگ ایران زمین کرده است، رمان دوجلدی خوابگرد، هفت جلد قصه کوتاه، دو قصه ی کوتاه ضبط شده بر روی کاست، هفت کاست پر شده از اشعار خود و دیگران و بیست دفتر شعر که چاپ، و وارد بازار شده اند، و بیش از بیست کتاب و نوشته های پژوهشی زیادی در زمینه ی تاریخ و شعر و... چاپ و منتشر کرده و یا در دست انتشار دارد. لازم به ذکر است، صدای زیبا و دلنشینی هم دارد، هنگامی که، شعرها و سروده های خود و دیگران را دکلمه می کند،خستگی از روح و غبار را از چهره می زداید.
او شاعر با احساس و محجوبی است که از سنین نوجوانی، خانه و کاشانه، پدر و مادر و سرزمین آباء و اجدادی را، تا روز مرگ ظالمان و جشن آزادی ایران زمین ترک کرده است و مبارزه را بقول خودش، تا روز ی که دفتر بسته شود، به روزمرگی ترجیح می دهد. او در دوری از میهن، مادر مهربان خود را که، سالیان سال چشم انتظار دیدار او بوده است، برای همیشه از دست می دهد مادری که، جمهوری سفلگان، یکی دیگر از فرزندانش، بنام "علی امیرکبیر یغمایی" را پیش روی
او و همسرش در ایران، به علت هواداری از مجاهدین به جوخه اعدام سپرد:
ما تجربه کردیم شب دربدری را
و اندر گذر دربدری بی سحری را
...هم بر سر بازار برادر به سر دار
هم خاموشی شمع سرای پدری را
در اشک نهان گشتن ِآن مادرِ چون آب
هجران گرانسنگ غم بی پسری را ... 8
و در جایی دیگر، غم جانسوز فقدان مادر خویش را چنین می سراید:
در سوگ تو/ حیران در میان محرابها / اندوهم را باز هم بر دامان خیال تو باید بگریم/ آنجا که هنوز هم پناهگاه من است/ آنجا که بی هیچ معنایی برای اشک خود/ ترا با تمام بارانهای جهان/ ترا / به خاطر تو/ می گریم... *
همانطوریکه می دانید، تاریخ سرزمین ما از دیرباز، مملو از فداکاری ها و از خودگذشتگی ها بوده است که، تاریخ معاصر نیز از آن مستثنی نیست، بهمین خاطر، زمانی که این شاعر پاکباز و شوریده سر، هنوز عضوی از خانواده ی ارتش آزادیبخش ملی بوده است، فروتنی و عشق بدون چشمداشت خود و همرزمانش را برای رهایی وطن اینگونه سروده است:
در برق و باد هستی ما را چه غم ز غربت
صد کهکشان بچرخش در ژرف سینه ی ماست
یک سکه نیست ما را در دستهای عریان
گنج بزرگ هستی کمتر دفینه ی ماست...9
اگر چه او بیش از سی سال از عمر خود را در غربت و آوارگی سپری کرده است ولی، مانند دیگر ایرانیان دور مانده از میهن، دل در گروی معشوق دارد و عاشق ایران و زیباییهای آن مرز و بوم پهناوراست، و پایداری و ماندگاری آنرا آرزو می کند:
... تو پایدار بمان ای تمامت ایران
که بی تمامت تو ناتمام ایران است 10
مرا ای باد شبگیران ببر تا سرزمین من
که تا یک لحظه برخیزد غم از قلب غمین من*
به تمامی آزادیخواهان و مبارزان راه آزادی عشق می ورزد، دوستشان دارد و از زبان همه آنها بویژه آنهایی که دیگر در بین ما نیستند به غداره بندان مذهبی حاکم می تازد:
میروید ای رفتگان! در بادها از یادها
یادهاتان نیز خواهد گشت پاک از بادها...
... برکشیده قلعه های جورتان سر
تا به عرش
بر تر ازقصر ثمود و کاخهای عادها...11
در زمانی که نیروهای امریکایی و انگلیسی، برای هدفهای شوم و پلید خود، پشت مرزها ی میهنمان کمین کرده بودند، از تمامی ایرانیان با هر اندیشه و مرامی، کنار گذاشتن اختلافات و تضادها را خواستار شد، چرا که بر این اعتقاد بوده و هست که، ایرانزمین را بایستی از گزند هر دیّاری به هر قیمتی در امان داشت.
تضادها را کنار بگذاریم! / میرزا کوچک و حیدرخان؟
/
سرای قاضی محمد را کسی می شناسد؟
/ کردها و کوههایشان
کجایند؟
ولرها و دشتها و تنگه هایشان؟
/ ترکمنها و قشقائی ها
و عربهای نیشکرستان؟
بوشهری ها و دلواری ها؟
/ شیران سیستان و
بلوچستان؟
/
یا جائی را که مصدق به عصایش تکیه می داد؟
پادگان کلنل پسیان کجاست و افسران خراسان؟
/
کامیونها و قطارها دارند می آیند
می خواهم به آنها بگویم
... و بر فراز سر آنها اره ها و تبرها پرواز کنان!
/
وکسانی که کلاهشان را پائین کشیده اند.
12
اسماییل وفا یغمایی شاعر آزاده ای است که نه به خدای ساخته و پرداخته رهبران ادیان مختلف باج و خراج می دهد و نه سر تسلیم در مقابل احزاب غیرمذهبی فرو می آورد. او شاعری آزاده و راستین است، خودسانسوری را کنار می گذارد، و پرده از نیرنگ و ستم آنها بر می دارد:
و آخرين پيامبر
در سن پنجاه و دو سه سالگى
در سن كنونى راقم اين سطور-!!-
با «عايشه» نه ساله ازدواج كرد
و بهانه به دست گمراهان داد...
و یا
... مى توان به راستى زمزمه كرد:
حرفهاى« ميلوان جيلاس» و« مدود اف» كاستلر»و«جورج ارول»»
و« ريچارد رايت» و« سيلونه» و«آندره ژيد»
و
آندره مالرو» و«استفن كرين»و« سولژنيتسين»
و
چند خروار معترض و بريده ديگر از مزدوران بورژوازى!! واقعى است..
13
بطور کلی، سه واژه ی آزادی، آرامش و شعر، زندگی او را در بر می گیرند ولی، در رأس همه ی آنها، آزادی را نخستین و مهمترین آرمان بشری می پندارد و آنرا عاشقانه به ستایش می نشیند، فراتر از دلداده ای که، معشوق خویش را آرزو می کند و بنده ای که، آفریدگارش را می جوید و می ستاید:
زيبائی تو!
زيبایی ای آزادي
حتی زيباتر از معشوق من
- آفرینه ای که در روشنای پوست تناش محو شوم
تا تاريكی و تنهائي خود را وانهم
و
ترانهای روشن جستجو كنم ...
14
او شاعر خستگی ناپذیری است که شور و امید و عشق، بر یأس و نومیدی در بیشترین ذرات شعرش، گاه آشکار و گاه نیمه آشکار خودنمایی می کند. در حقیقت زیبایی شعر او نیز نیرو و مایه ی خود را از سر پرشور او برای رسیدن به سایه سار و سرچشمه ی آرزوهایش، یعنی همان آزادی و دموکراسی وام می گیرد :
بتازیم ! رفیق/ که سرنوشت ما تاختن است / در جنگلهای توفان و برق
...
و راههای ناشناس
... پیش از آنکه در خم راه از پای افتیم / دو بال از شانه هامان خواهد روئید / و
پرواز خواهیم کرد
فراتر از خستگی و خاک...
15
و یا:
آید آن لحظه که در هر گذری بعد فراق
همه کس رقص کنان دست نگاری گیرد
آید آن لحظه که از آینه در هر خانه
هر کسی باز به امید غباری گیرد... *
و از غم و تنهایی می نویسد که، گاه، بر روح لطیف و احساس شاعرانه ی او سایه می پراکند، از دلتنگی هایش، و رنجی که انسان از بدو تولد تا روز آخرعمر، از دست آن خلاصی ندارد، رنجی که هر از گاهی به سراغمان می آید و از آن گریزی نیست:
نه با مهر دیگر درودی به صبحی
نه با ماه دیکر سلامی به شامی
خموش است دیگر مرا آنچه بینم
نیاید، نخیزد، نروید پیامی *
ولی، دیری نمی پاید که دوباره با خود به مهربانی می پردازد، عشق می ورزد و از موهبتهای زندگی خود را محروم نمی سازد:
سر می زند دو باره خورشید مهربانی
در پرده های صبحی زرتاب و پرنیانی
طی می شود خلایق فصل فراق و فرقت
در می رسد به شادی ایام همزبانی 16
اسماییل وفا یغمایی تاکنون بیش از هزار غزل سروده است که بعلت پراکندگی آنها،خود من هنوز همه ی آنها نخوانده ام .او در گفتگویی ابراز داشت، دفتری از اشعارش که حاصل سالها تلاش او بوده است را، متاسفانه، در عراق گم کرده است. او علاوه بر سرودن شعرهای کلاسیک، با مهارت تمام، اشعار پرمغز زیادی به سبک های نیمایی، سپید دارد که به جرأت می توان گفت بسیاری از آنها در زبان فارسی بی نظیرند و نقد دقیق آنها، گفتگوی جداگانه با خود شاعر را می طلبد که، امیدوارم در فرصتی مناسب انجام شود:
كاليپتوس ها تشنه اند
در دهان من برگورهاى كشتگان برف مي بارد
ساعت ها
تاريك ميشوند
و قطره قطره فرومى چكم در ژرفاى جهان...
...تو رفته اى!
در بامداد بى پايان شب
[لبالب
كيسه هاي خرد شده ى آينه و اشک]
به قلب وارونه ى خويش مي انديشم
و دقيقه اى كه شاخسار شعله ور را
به صاعقه ى يخ و سكوت بدل ساخت...
و یا
به صداى مردم دل بسته ام
ناقوسى كه گل سرخ را برسينه ى آسمان سنجاق می کند
دستى كه دريا ها و پيانو ها را در قلبم مى نوازد
و لبريز فتيله و چخماق است
درنگ ميكنم
هنوز در دهانم دريا آواز ميخواند
و درقلبم باران مى بارد...
و در جای دیگر:
در هر واژه قاتلى مى خندد
و بلاهت با بيضه هاى بنفش پرافتخارش مي رقصد،
در این جاست كه مي ايستم در
تمامت فريادم
با معرفتى چون ستاره اى دنباله دار
روياروى اقيانوس سرد باد
و در
ژرفناى شب پرشهوت...
17
شعر او شعر ستمدیدگان و سرکوب شدگان، قربانیان و فدا شدگان دستگاه ارتجاعی – استعماری معاصر است، شعر او مشت کوبنده ی مبارزانی است که سرنگونی حاکمیت دیکتاتوری اسلامی آل خمینی را فریاد کرده، می کنند.
شعر او درد و رنج، خروش و خشم، شادی و شور، اشک و آه، خنده و نور و زیبایی و غرور را در خود دارد، شعر او مشت گره کرده ی خلقی است که دیر یا زود طومار شیادان و روحانیان ریایی را در هم خواهد پیچاند و دودمان اهریمنی دژخیمان برجامانده از خمینی را برباد خواهد داد.
شعر او بهاران همزیستی و صلح و آرامش را در جامعه ای باز و آزاد نوید می دهد.
شعر او زندگی و پایندگی و سرفرازی و بالندگی است.
آری شعر او، رزم و فداکاری مبارزان، اشک یتیمان، بغض له شده ی پدران و مادران ِ داغدار، و خشم فرو خفته ی مردم ایران است.
برای پرداختن به اشعار او، بایستی، با اندیشه ی او، با واژه ها و زبان شعری او آشنا و دوست شد. چرا که در کُنه هر بیت و مصرع و قطعه ی آنها، داستان و رازی نهفته است.
با شعر زیبایی از دفتر "نیایش نهانی مرتدان" که حدود یکسال و نیم از سرایش آن می گذرد، این نوشته را بپایان می برم.
باشد که دوستداران ادب و فرهنگ ایران زمین، قدر این شاعر پرتوان، و آثار ارزشمندش را بشناسند، و فرونتی و تواضع او را ستوده و ارج نهند.
«می خواهم انقلاب شوی ای سرزمین من»
می خواهم انقلاب شوی ای سرزمین من
می خواهم دوباره
آواز خیابانها و رقص رهگذران و ارتعاش پاها را
می خواهم دوباره
برخاستن ملتی را برای ملتی
خروشیدن ملتی را برای ملتی
جنگیدن ملتی را برای ملتی
نو شدن و زیباشدن ملتی کهن ریشه را
که زشتیها و کهنگی ها را به زانو در می آورد
و اعجاز خلقی را که خدای خود می شود
تا بر زمین خود آفتاب و آسمان خود را بنا کند
می خواهم انقلاب شوی ای سرزمین من
حتی اگر در نخستین روز آزادی
جسد بیجانی باشم در میان کشتگان بی نام
یا سنگ گور من
نخستین سنگی باشد
که برای بنای نخستین خانه ی محرومان
از جا کنده می شود.
مجموعه تلاشهای فرهنگی، ادبی و پژوهشی وی در پایان این نوشتار آمده است.
زبانش سرخ تر، سرش سبزتر و دلش شاد تر و دولتش پایدار باد.
....................................................................................................................
زیرنویسها:
1. شرح احوالات و بخشی از آثار و زندگی اسماییل وفایغمایی
http://esmailvafa3.blogspot.com/2007/09/blog-post_01.html
2. دفتر نیایش نهانی مرتدان ( تا خورشید برآید و ناقوسها) ص31
3. مجموعه ی سی سرود سرخ (نفرين به جنگ و آنكه براوفروخت نار جنگ)
http://www.talieh-sepidedaman.com/Books/Sisorod.htm
و گفتگو با م. ساقی (قسمت سوم)
4. برای مطالعه ی تعدادی از آنها را می توانید به این آدرس مراجعه نمایید:
http://esmailvafapomes.blogspot.com/2007/09/blog-post_12.html
5. یادم هست در همان حال و هوا بود که روزی چند سروده از او و شعری در هجو علی خامنه ای سروده شده بود را در کاستی فراهم آورده بودم و با شوق به آنها گوش می دادم و بر عکس همیشه که بعد از چند بارخواندن و یا حفظ کردن، فراموش کردم که آنها را پاک نمایم تا دست کسی به آنها نرسد، و این کاست اشتباها توسط کاست هایی از چند خواننده مانند داریوش و شاهرخ و ... توسط یکی از نزدیکان به امانت برده شده بود که آن دوستان نیز آن شعرها را با کنجکاوی و دقت، گوش داده بودند و غیر مستقیم، از طریق یکی از دوستان به من رساندند که، مواظبت خودم باشم و آنه هم در این رابطه به کسی چیزی نخواهند گفت.
«توضیح از نویسنده»
6. این شنگ شهر آشوب ص 59
- همانجا ص 87
تابلوهای بهاری شماره ی سه
http://esmailvafapomes.blogspot.com/2008/03/blog-post_19.html
7. از مجموعه ی عشق اگر نفسی...با صدای شاعر
http://www.talieh-sepidedaman.com/Voice.htm
8. این شنگ شهرآشوب.(ص 46)
شامگاهی زمینی(ص 46)
9. در ستایش از ارتش آزادیبخش ملی ایران
10. از مجموعه شعر منتشر شده نیایش نهانی مرتدان
(کتیبه ای بر دیوار تاریک ترین شب، سی ام/ اوت/ دوهزار و شش)
http://esmailvafapomes.blogspot.com/
*- این شنگ شهر آشوب ص 126
11. در رسالت کبوتر و سیب (تمامیت ارضی، ص 81)
گزيده شعرهاازفوريه 2005تاژوئن 2006))
23.05.2006
12. خطابه متناقض ومغموم ومه آلود اول ماه مه
13. شعر زیبای تمامت ایران
http://www.talieh-sepidedaman.com/Poems/Topaydar.htm
14. ای آزادی، نهم زوییه دو هزارو سه میلادی
http://esmailvafapomes.blogspot.com/2008/04/blog-post_11.html
15. ترانه پیرانه شاد تاختن، اول آوریل دوهزار و هشت میلادی
*- این شنگ شهر آشوب ص 84
*- همانجا ص 151
16. این شهر شنگ آشوب ص 118
همان دفتر ص 146- این غزل به صورت یک ترانه با صدای خانم مرضیه و آهنگی از محمد شمس اجرا شده است.
17. بر اقیانوس سرد باد
http://esmailvafapomes.blogspot.com/2007/09/blog-post_05.html
1387.02.09 خورشیدی
28.04.2008 میلادی
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کتابشناسی و آثار اسماعیل وفا یغمایی
در این بررسی مقالات و مصاحبه ها و بررسی ها ی مندرج در سایتهای اینترنتی درج نشده است
شعر
سفر انسان (شعر بلند)انتشارات انستيتو تكنولوژي مشهد، 1357
ميعاد باحنيف (شعربلند)انتشارات سازمان مجاهدين خلق ايران 1358
ما بيشمارانيم (گزيده شــعرهاي سالهاي 1354 تا 1361)انتشارات كتاب طالقاني 1362
حصار (مجـموعة شـعر) انتشارات كتاب طالقاني 1363
در امتداد نام مريم )مجموعةشــــعر (انتشارات كتاب طالقاني 1364
چهارفصل در طبيعتسوم (شامل چــهار دفتر شعر)
منظومهها: پيش ازتيرباران، ترانهيي پشت دريچــــه هاي تاريك كه عشق اگر نفسي، انتشارات كتاب طالقاني، 1364
سي سرود سرخ (مجــموعــة سـي شعرحماسي)انتشارات كتاب طالقاني، 1365
مزمورهاي زميني(مجموعةشعر ) انتــشارات كـتاب طـالقاني، 1368
شامگاهي زميني(مجموعةشعر) انتشارات ايران كتاب، 1375
منظومة مباركة خاتميه (منظومهاي درطنزسياسي) انتشارات ايران كتاب1377
در ستايش رزمنده ارتش آزادي (مجموعه شعر) انتشارات ايران كتاب بهار 1379
ماه و سازدهنى كوچك (منظومه)1381 انتشارات بی بى
جادوگر عاشق (مجموعه شعر)1381 انتشارات بی بى
اين شنگ شهرآشوب (مجوعه منتخب صد و پنجاه غزل) 1383 انتشارات بی بى
نيايش نوئل(مجموعه شعر) 1383 انتشارات بی بى
بر اقیانوس سرد باد (منظومه شعر) 1384 انتشارات بی بی
در رسالت کبوتر و سیب (مجموعه شعر) 1385انتشارات بی بی
نیایش نهانی مرتدان (مجموعه شعر) 1386 .انتشارات بی بی
سرود و ترانه (مجموعه)
هم آواز بامجاهدين (مجــموعهاي از تــــرانهها و سرودهــا همراه با آثاري از مجاهدين شهيد مسعودعدل و ابوالفضل رستگار) انتشــارات انجمن دانشجويان مسلمان مشهد به كوشش مجاهد شهيد ابوالقاسم مهريزي زاده 1358
سـرودهاي رهــايي (مجــموعــهاي از ترانهها و سرودها) انتشارات انجمن دانشجويان مسلمان مشهد، به كوشش مجاهد شهيد ابوالقاسم مهريزي زاده 1358
سرودهاي انقلابي (مجــموعةپانــزده سرود) انتشارات نهضتآزادي درخارج كشور، 1356
شعر (كاست و سي ـ دي)
ميعاد با حنيف، منظومه اي به ياد محمد حنيف نژاد، با همخواني خانم ثريا همت آزاد، انتشارات سازمان مجاهدين خلق ايران، 1358
شطحیات شباب (مجموعه غزل) 1363
در امتداد نام مريم، با همكاري محمد سيدي كاشاني انتسارات سازمان مجاهدين خلق ايران 1364
عاشقانه هاي غربت، انجمن پناهندگان سوئد 1373، به صورت سي ـ دي با نام ميهني هاي عاشقانه 1381
برگياز سفرنامة كولي، انجمن پناهندگان سوئد، 1373، به صورت سي ـ دي با نام سفرنامة كولي 1381
عاشــقانـه هاي اندوه )غزل ( انجمن پناهندگان سوئد 1373
كه عشق اگر نفسي، 1374
ماه و ساز دهنيكوچك اجراي اول 1373 اجراي دوم 1377
نُت هاي خاموش، 1376
مزمورهاي زميني ، انتخابي از شعرهــاي مجموعة مزمــورهاي زميني، اجرا و انتشار اول 1372 انجمن پناهندگان سوئد، اجرا و انتشار دوم 1378
ترانه هاي گمشدة سند باد، (مجموعهاي از شعرهاي دريائي) 1378
غزلها ،انتخابي از غــزلــهاي سالهاي 1365 تا, 1375 اجرا و انتشار 1378
جادوگر عاشق (مجموعهاي به زبانهاي پارسي و فرانسه، ترجمه اشعار به فرانسه هـ ـ م، بازخواني شعرها به فرانسه خانم كارين گيدان، اجرا و موزيك گذاري با تلاش دكتر حميد رضا طاهر زاده، 1380
شعرهاى ديگران (كاست)
سرودهاي فلسطين، ترجمهاي از سرودهاي مبارزان فلسطيني، با همكاري محمد سيدي كاشاني انتشارات سازمان مجاهدين خلق ايران 1359
سرودهاي كردستان ترجمه اي از سرودهاي مبارزاتي كردستان 1360
خيام نيشابور )دربارة زندگي و شـعر خيام) با همــكاري دكتر حمــيدرضا طاهرزاده و مـازيار ايـزدپناه در اجـرا و موسيقي متن انتشارات ايران زمين در اروپا و آمريكا تير1373
حافظ شيراز ( غزلهاي حافظ) باهمكاري دكتر حميدرضا طاهرزاده و مازيار ايزدپناه در اجــرا وموسيقي متن انتشارات ايران زمين در اروپا و آمريكا تير 1373
غزلهاي ماتيلده ، انتخابيازشعرهاي عاشقانه پابلونرودا شاعر بزرگ شيلي 1375
ترانه هاي لوركا، انتخابي ازشعرهاي فدريكوگارسيا لوركا شاعر بزرگ اسپانيا، با ترجمه دكتر زهره ايزدي 1375
آي آدمها، انتخابي ازشعرهاي نيمايوشيج 1375
طلوع ، انتخابي ازشعرهاي اُكتاويوپاز شاعر بزرگ مكزيك (كاست شمارة يك) باترجمه دكتر زهره ايزدي 1377
آزادي، انتخابي از شعرهاي پـُلالوار شاعر فرانسوي و سرگئي يسنين شاعر روسي 1377
گندم سرخ ، انتخابي از شعرهاي اُكتاويوپاز (كاست شماره دو) با ترجمه دكتر زهره ايزدي 1378
سايه هاي خيال، انتخابي از غزلهاي فروغي بسطامي و يغــما جندقي 1378
ماه بالاي سر آبادي است، انتخابي از شعرهاي سهراب سپهري اجرا و انتشار 1378 انتشارات ايرانزمين در اروپا و امريكا
پشت ديوار پلكها ، انتخابي ازشـعرهـاي مجاهدشهيد مهدي حسين پور )بهداد) اجرا و انتشار انتشارات ايرانزمين در اروپا و امريكا1378
سرودهاي آذرخش، انتخابي از شعرهاي فدائي شهيد سعيد سلطان پور 1379
درپرده هاي شب، انتخابي ازشعرهاي فريدالدين عطار نيشابوري با همكاري و ساز دكتر حميد رضا طاهر زاده 1379
قصه كوتاه
مانور، نشرية راه آزادي شمارة 19 و 20 آذر و دي1365
سربازها، نشرية راه آزادي شمارة 24 مهر 1365
مترسك، نشرية اتحادية انجمنهاي دانشجويان مسلمان درخارج كشور،شمارة 123 10ديماه 66
بلبل خوش آواز،نشرية اتحادية انجمنهاي دانشجويان مسلمان درخارج كشور شماره20 آذر66
شهر بي لبخند، نشــريه راه آزادي شماره 27و 28 شهريـــور و مهر1366
سرباز مرده، نشريه راه آزادي شماره31 ارديبهشت67
سفر دهم ازسفرنامه ابن ابيحوقل، نشريهراه آزادي 32 اسفند67
جام، نشريه راه آزادي دوره دوم شماره 5 آبان 68
دجال، نشريه راه آزادي دوره دوم شماره 5 شهريور68
اتاق توضيحات، نشريه راه آزادي دوره دوم شماره 5 شهريور68
تنها تو بايد برخيزي، نشريه راه آزادي شماره 4 فروردين1369
شبي كه ماه مكعب شد،ماهنامه انديشه وهنر شماره 1زمستان72
مسافر، نشريه ايران زمين, شماره 5
قصه كوتاه )كاست(
شهر بي لبخند، انجمنهاي دانشجويان هوادارمجاهديندراروپا و آمريكا زمستان66
مقالات ادبى
گذري برحوزه هنر و ادبيات ارتجاع، نشريه مجاهد شماره 227
محتوا و كاركردهاي اصلي هنر در رژيم خميني، نشريه مجـــاهد شماره 228 سخني مكرر درباره مسئوليت، نشريه مجاهد ، شماره229
دجاليت در هنر، نشريه مجاهد شماره 15
در باره جايگاه شعر بهــداد، نشريه اتحاديه انجمنهاي دانشجويان مسلمان درخارج كشور، شماره 158
آيههاي شيطاني و تصويرخميني در آن، ماهنامه شورا،دوره دوم شماره 6
فرهنگ ايران و فرهنگ آخوندي، ماهنامه شورا دوره دوم شماره7
وجه حماسي غزلهاي حافظ، ماهنامه شورا دوره دوم شماره 8
نوروز جشن آفرينش، نشريه راه آزادي، شماره31 فروردين66
راز قطره باران برگل سرخ، ماهنامه شورا، دوره دوم شماره 18
نقطه مركزي دريك شعر، نشريه مجاهد شماره 479 19بهمن 1378
سرودهاي اينانا و حرفي درباب كهنه و نو ( قسمتاول) نشريه مجاهد شماره 486، 23فروردين 1379
سرودهاياينانا و حرفي در باب كهنه و نو (قسمت دوم ) نشريه مجاهد شماره 13,489 ارديبهشت 1379
برخي غمهاي شعروغمهاي شاعران ، نشريه مجاهد شماره 491، 20 ارديبهشت 1379
نوشته هاي پراكنده
يادي زهمرهان به سر تازيانه،سخنراني درمراسم بزرگداشت دكتر غلامحسين ساعدي درآلمان،كلن،انتشاردرماهنامة شورا شماره 15
نسيم شمال، ماهنامة شورا شمارة47
كمال الملك،ماهنامة شورا شمارة 49
اندر احوالات لشكريان حضرت امام ، راه آزادي شمارة 32
سلام آقا شيره، ماهنامه شورا دوره دوم شماره9
تداعيها، (1)راه آزادي شماره 21 و 22
تداعيها ، (2)راه آزادي شماره 4 دوره جديد
تداعيها، (3)راه آزادي شماره 5 دوره جديد
جلوه واعظان، راه آزادي شماره 25
زني كه شنيدني ست نشريه ايران زمين شماره 15
شعر و مبارزه، شعر و طبيعت وعشق، سخنراني در پاريس و هلند(آمستردام) درج درنشريه ايران زمين شماره 54
مرگ غزاله، (ياداشتي در فقدان غزاله عليزاده) نشريه ايران زمين شماره 96
يك سال پس از شكست سكوت، نشريه شورا دوره دوم شماره 14
به ياد آينده،(در بزرگداشت اسماعيل شاهرودي)نشريه ايران زمين شماره 119
سيم چهارم سه تار، (به ياد مشتاق)نشريه ايران زمين شماره 120
آباد باش اي ايران، (يــادي از عـباس يميني شريف و شـعر او( نشريهايران زمين شماره123
در زيبايي چشمهاي ماده گوساله، (ياديازسرگئي يسنين،شاعر روسي و شعراو) نشريه ايران زمين شماره 125
شاعران و مخاطبان شاعران،(متن سخنراني در لندن وپاريس ) درج درنشريه ايران زمين شماره 128
شعر، زندگان و مردگان، (سخنرانيدر پاريس) درج در نشريه ايران زمين شماره 130
ماه بانوي شعر كهن ايران (در باره مهستي گنجوي و شعر او) نشريه ايران زمين شماره 137
كاروان شاعران مهاجرويك تجربه تاريخي ،نشريه ايران زمين شماره140
هزار دقيقه از تاريخ ايران، (مصاحبه)نشريه ايران زمين شماره142
برجـها، مشعلها و پلــها، (سـخنراني در پاريس ولندن)،نشرية مجاهد،شماره 378
بوسه برچهره و نه سنگگور، (ياديديگرازغزالهعليزاده)نشريه مجاهد شماره 381
پيش در آمديك شعربهاري وخيالاتآخر زمستان، نشريه مجاهد شماره382
مبارزه فرهنگي ولي كدام مبارزه فرهنگي، ( سخنراني در پاريس، لندن، كلن، هامبورگ، آمستردام و بروكسل ) نشريه مجاهدشماره 389
از ساحل سي تيرتا كرانه آزادي، ويژه نامه شورا تير 77 نشريه مجاهد شماره 403
فرهنگ ملي و مجاهدين (مصاحبه )نشريهمجاهد شماره 405
نورهاي بامدادان( سخنراني در دنهاق )نشريه مجاهد شماره 477
خطوطي از طرح سيماي يك ملت(سخنراني درپاريس )نشريه مجاهد شماره 480
آنها كه دردرون كلمه آزادي زندهاند، (سخنراني در رم، ايتاليا)نشريه مجاهد 485
نگاهي به گذشته و اشارهاي به هزارسال مبارزه فرهنگي، (سلسله مقالات تحقيقي درمورد تاريخ و فرهنگ ايران(نشريه نبردخلق اول بهمن 1378 شماره 176 به بعد
يكتضاد ويك پاسخ تاريخي، (سخنراني در پاريس و لندن) نشريه مجاهد شماره499
تكهاي از مهتاب و يك قطره اشك،(سخنرانيدربزرگداشت احمد شاملو) نشريه مجاهد شماره 505
دراداي احترام به فريدون مشيري ويادي از قبليها، نشريه مجاهد شماره550
ساعدي پيشينه گرانقدر فرهنگي، نشريه مجاهدشماره 553
تاريخ (كاست)
هزار دقيقه از تاريخ ايران، سرياول، مجموعه 9 ساعت نوار كاست)برنامه1تا 48)آغازتاريخ ايران تا پاياندوران اشكانيان، انتشارات راديوايرانزمين1375
هزار دقيقه از تاريخ ايران سري دوم مجموعه 12ساعت نوار كاست (برنامه 48 تا 100) از آغاز تاپايان دوران ساسانيان انتشارات راديو ايران زمين1377
سرودها، ترانهها، ترانه ـ سرودها
چهار خرداد (سرود) آهنگ و تنظيم از استاد عليتجويدي، گروه كر راديو و تلويزيون اجرا درتهران با مديريت محمد سيدي كاشاني 1358
جهاد (سرود) هنگ وتنظيم ازفريدون ناصري،اجراتوسط گروه كر راديو و تلويزيون اجرا درتهران با مديريت محمد سيدي كاشاني 1358
ايران زمين(سرود)آهنگ ازمحمد سيدي كاشاني تنظيم ازف ـ شهبازيان، گروهكر راديو وتلويزيون، اجرادر تهران با مديريت محمد سيدي كاشاني 1358تنظيم مجدد از شاپور باستانسير، بااجراي خانم مرضيه
شهادت (سرود) آهنگ و تنظيمازمحمد شمس،اجرا با تك خواني شوريده و همكاري گروه كر،تهران،با مديريتمحمد سيدي كاشاني 1358
ميليشيا (سرود) آهنگ و تنظيم از محمد شمس، اجرا با تكخواني رشيد وطنپرست و همكاري گروه كر،تهران با مديريت محمدسيدي كاشاني 1358
كوه (سرود) آهنگ وتنظيم از ح ـ يوسف زماني با تك خواني رشيد وطن پرست وهمكاري گروه كر،تهران،با مديريت محمد سيدي كاشاني 1358
بخوان اي همسفر با من (ترانه) آهنگ و تنظيم از محمد شمس، با تك خواني شوريده وهمكاري گروه كر،تهران با مديريت محمد سيديكاشاني 1358
فردا روشن است (ترانه)آهنگ و تنظيم از ك ـ روشن روان، با تك خواني شوريده و همكاري گروه كر تالار رودكي،تهران با مديريت محمد سيدي كاشاني 1358
مستضعفين (سرود) آهنگ محمد سيديكاشاني،با تك خواني قره باغي وهمكاريگروه كُر تالار رودكي، تهران،با مديريت محمد سيدي كاشاني 1358
كارگر (سرود) آهنگ محمدسيدي كاشاني، تنظيم فرهاد فخرالديني اجرا توسط گروه كُر تالار رودكي، تهران، با مديريت محمدسيدي كاشاني 1358
خروش بهمن (سرود) آهنگ و تنظيم از ك ـ روشنروان، اجرا توسط گروه كر تالار رودكي تهران، بامديريت محمد سيدي كاشاني1358
مجاهد پير(سرود درسوگ روحاني مبارز و آزاديخواه سيد محمود طالقاني) اجرا توسط گروه كُر تالار رودكي، تهران، با مديريت محمدسيدي كاشاني 1358
عاشورا (ترانهـ سرود) اجراتوسط گروه كُر تالار رودكي، تهران با مديريت محمد سيدي كاشاني 1358
آزادي (سرود) آهنگ ازكارل اُرف آهنگ ساز بزرگ آلماني بر اساسقطعه آغازين«كارمينا بورانا» بانظارت ف ـ ناصري، اجراتوسط گروه كُر بزرگ تالار رودكي، تهران، بامديريتمحمد سيديكاشاني 1359
نبرد (سرود) آهنگ وتنظيم از محمد شمس،با تك خواني رشيد وطن پرست و همكاري گروه كر، تهران، با مديريت محمد سيدي كاشاني، تهران، 1359
ستاره خونين (ترانه) آهنگوتنظيم محمدكيانينژاد با تكخواني رحيميان، تهران، با مديريت محمد سيدي كاشاني 1359 ،تنظيم واجراي دوم توسطكاميارايزدپناه ، آمريكا،1362
زحمتكشان (سرود) آهنگ و تنظيم ازكـ روشن روان با همكاري گروه بزرگ كرتالاررودكي، تهران، با مديريتمحمد سيدي كاشاني 1360
اين است ره رزمم (سرود) براساس آهنگ«هذاهودربي»از سرودهاي فلسطيني،تنظيموآهنگازنـ مشايخي، اجرا باهمكاري گروه كُروين«اتريش»، با مديريت محمد سيدي كاشاني 1360
توفان (سرود) براساسآهنگ يكياز سرودهاي فلسطيني،تنظيم آهنگ ن ـ مشايخي، با همكاري گروهكُر وين«اتريش» با مديريت محمد سيديكاشاني 1360
اتحاد خلقها (سرود) با الهام از يكيازشعرهاي شاعرو روزنامهنگار شهيد،كريمپور شيرازي، آهنك از ن ـ مشايخي،اجرا با همكاري گروه كر وين «اتريش» 1360، تنظيم واجراي دوم از محمد شمس با مديريت محمد سيدي كاشاني پاريس 1368
فرمان موسي (سرود)آهنگ و تنظيم از ش ـ روحاني، با همكاري گروه كروين« اتريش» با مديريت محمد سيدي كاشاني 1361
اميد ما (ترانه) با الهام از يكي از شعرهاي منوچهر شيباني،آهنگ ازمحمد شمس،اجرا از گروه كاميار به سرپرستي كاميار ايزد پناه آمريكا 1363
رسيده سحر(ترانه) آهنگ وتنظيم وتكخوانيازكاميارايزدپناه آمريكا1363
گل توفان (سرود) آهنگ و تنظيم از محمد شمس،با تك خواني خانم افسانه خدا بنده لو و گروه كروين «اتريش»،با مديريت محمد سيدي كاشاني 1363
قهرمانان در زنجير (سرود) آهنگ و تنظيم از ش ـ روحاني اجرا توسط گروه كروين« اتريش»با مديريت محمدسيدي كاشاني1363
ســي خــرداد (سرود) آهنگ و تنظيم محمدشمس با همكاري گروه كروين «اتريش» با مديريت محمد سيدي كاشاني 1363
بــهار مــجاهــدين (ترانه) آهنگ وتنظيم و تــك خواني از دكتر حميدرضا طاهرزاده 1364 لــندن
وقت قيام شد (ترانه) آهنگ و اجر اتوسط گروه كامياربه سرپرستي كاميار ايزدپناه پاريس 1364
مــــرگ بــركــف (ســرود) آهنگ ازسعيد اطلس اجرا توسط گروه هنري عارف، پــاريس1364
ز چه شادي؟ (ترانه) آهنگ و تنظيم و تكخواني ازدكترحميدرضا طاهرزاده پاريس1365
آزادي اي خجسته آزادي(ترانه) با الهام از يكي از شعرهاي ملك الشعراي بهار،آهنگ و اجرا ازگروه كاميار به سرپرستي كاميار ايزدپناه آمريكا 1365
روزي برسد (ترانه)آهنگ و اجرا توسط گروه كاميار به سرپرستي كاميار ايزدپناه آمريكا 1365
گل مياريد مرا(ترانه)آهنگ و تنظيم و اجرا از دكترحميدرضا طاهرزاده ، آمريكا، 1365
تا آخرين گلوله (سرود) آهنگ وتنظيم از محمد شمس اجرا توسط گروه كر، با مديريت محمد سيدي كاشاني پاريس 1365
صلح (ترانه ـ سرود) آهنگ و تنظيم از محمد شمس با تك خواني سعادت صادقي و همكاري گروه كر، با مديريت محمد سيدي كاشاني . پاريس 1365
فرمان مسعود (سرود) آهنگ و تنظيم از محمد شمس،اجرا توسط گروه كر، بامديريت محمد سيدي كاشاني، پاريس 1365
كاروان نوبهار (ترانه ـ سرود) آهنگ و تنظيم از محمد شمس،با تك خواني دكتر حميد رضا طاهرزاده، با مديريت محمد سيدي كاشاني، پاريس 1365
بهار بزرگ (ترانه ـ سرود) آهنگ وتنظيم از محمد شمساجرا توسط اركستر سمفونيك وين باتكخوانيدكتر حميدرضا طاهرزاده با مديريت محمد سيدي كاشاني، وين و پاريس 1366
نامي بر پرچم ايران (قطعة سرودي براي نمايشنامه «چه با يد كرد؟» آهنگ و تنظيم ازمحمد شمس اجرا توسطگروهكُردرتأترپاريس، با مديريتمحمد سيديكاشاني1366
تفنگ (سرود) آهنگ از سعيداطلس، تنظيم ازمحمدشمس، با تك خواني محمدتقدسي اجرا توسط اركستر سمفونيك پاريس با مديريت محمد سيدي كاشاني 1366
نوروزي (ترانه) آهنگ و تنظيم از محمد شمس با تك خواني دكتر حميدرضا طاهرزاده پاريس، با مديريت محمدسيديكاشاني 1366
ارتش دلاوران (ترانه) آهنگ و تنظيم و تك خواني ازدكتر حميدرضا طاهرزاده 1367، استوديو صداي مجاهد قرارگاه ارتش آزاديخش ملي ايران
زمـــزمــه بـــهاري (تــرانه) آهنگ و تنظيم وتك خــوانياز دكترحـميدرضــا طــاهــرزاده1367 استوديو صــداي مــجاهد قــرارگاه ارتش آزاريبخش ملي ايران
سال نوآمد زره (ترانه) آهنگ و تنظيم وتك خواني ازدكتر حميدرضا طاهرزاده 1367 استوديو صداي مجاهد قرارگاه ارتش آزاديبخش ملي ايران
ارتش توده ها(سرود)آهنگوتنظيم ازمحمد شمس بااجراي گروه كُروين بامديريت محمد سيدي كاشاني . اتريش1367
خشم خرداد(ترانه)آهنگ و تنظيم و تك خواني از دكتر حميدرضا طاهرزاده . پاريس 1367
اي وطن آزاد مي خواهم ترا (ترانه) آهنگ وتنظيم ازمحمد شمس با تك خواني سعادت صادقي آلمان 1367
ارتش آزادي مياد (ترانه) آهنگ محمد شمس و همايون تجلي با تك خواني خانم مريمصنوبري، اجرا در استوديو صداي مجاهد قرارگاه ارتشآزاديبخشمليايران 1367
بچه ها بهار (ترانه) آهنگ و تنظيم ازهمايون تجلي، با تكخواني خانم مريم صنوبري، اجرا در استوديو صداي مجاهد قرارگاه ارتش آزاديبخشمليايران 1367
آتش جاويدان (ترانه ـ سرود) آهنگ و تنظيم و تكخواني ازدكتر حميدرضاطاهرزاده، اجرا در استوديو صداي مجاهد قرارگاه ارتش آزاديبخش ملي ايران1368
آمد بهار (ترانه) آهنگ و تنظيم دكتر حميدرضا طاهرزاده با تكخواني سعادت صادقي، آلمان 1369
آمد بهار جانها (ترانه) آهنگ و تنظيم و تك خواني از دكتر حميدرضا طاهرزاده، پاريس 1369
ايهموطنان (ترانه) براي زلزله زدگان شمال، آهنگ و تنظيم و تك خواني از دكترحميدرضا طاهرزاده، اجرا در استوديو صداي مجاهد قرارگاه ارتشآزاديبخش ملي ايران 1369
پاي مــردي به ره نه (ترانه) بــراي زلــزله زدگان شمال،آهنگ و تنظيم و تك خواني دكترحميد رضا طاهرزاده،اجرا در استوديو صداي مجاهد قرارگاه ارتشآزاديبخش ملي ايران 1369
شعله جاويدان(ترانه ـ سرود)آهنگ و تنظيم از محمد شمس با تكخواني محمد تقدسي،پاريس1369
خنده نشستروي لبا (ترانه) آهنگ و تنظيم ازهمايون تجلي با تك خواني خانم مريم صنوبري، اجرا در استوديو صدايمجاهد قرارگاه ارتش آزاديبخشملي ايران 1369
آمثل آزادي (ترانه) آهنگ و تنظيم از همايون تجلي با تك خواني خانم مريم صنوبري اجرا در استوديو صداي مجاهد قرارگاه ارتش آزاديبخش ملي ايران 1370
گل افشان (ترانه) آهنگ و تنظيم از همايون تجلي با تك خواني خانم مريم صنوبري،اجرا در استوديو صداي مجاهد قرارگاه ارتش آزاديبخشملي ايران1370
بشكف اي صبح روشن (ترانهـ سرود)، سرودي براي زنان، آهنگ و تنظيم ازهمايون تجلي با اجراي گروه كُر، اجرا در استوديو صداي مجاهد قرارگاه ارتش آزاديبخشملي ايران1370
صبح رهاي (سرود)، آهنگ و تنظيم از محمد شمس، اجرا توسط اركستر سمفونيك وين، با تك خواني محمد تقدسي و همكاري گروه كر، با مديريت محمد سيدي كاشاني، وين 1370
هجراني (ترانه) آهنگ و تنظيم ازدكترحميدرضاطاهرزاده با اجراي خانم مرضيه، پاريس 1373
صبح روشناييها (ترانه) آهنگ از دكترحميدرضا طاهرزاده، تنظيم محمد شمس، با اجراي خانم مرضيه در كنسرت قرارگاه ارتش آزاديبخشملي ايران 1373 ، اجرا در استوديو پاريس1374
بارون مي باره (ترانه) آهنگ و تنظيم از محمد شمس با اجراي خانم مرضيه، لندن 1374
سرود ارتش آزادي (آخرين نبرد) آهنگ و تنظيم از محمد شمس، با اجرايخانم مرضيه پاريس1374
شمع (ترانه) آهنگ و تنظيم از دكترحميدرضا طاهرزاده . بااجراي خانم مرضيه، پاريس 1374
كاوه ميهن «سرود زن» ( سرود) آهنگ و تنظيم از محمد شمس با اجراي خانم مرضيه، لندن1374
باغ گل (ترانه) آهنگ و تنظيم از دكتر حميدرضا طاهرزاده، با اجراي خانم مرضيه، پاريس1377
عاشقانه ميهني (ترانه) آهنگ و تنظيم ازمحمد شمس، با اجراي خانم مرضيه استوديو صداي مجاهد قرارگاه ارتش آزاديبخش ملي ايران 1378
عاشقان عيدتان مبارك باد ( ترانه) با آهنگ و اجراي دكتر حميد رضا طاهرزاده 1379
كبوتر (ترانه) آهنگ واجرا ازمنوچهر سخائي 1379
سرود ملت (سرود) براساس يكي از آهنگهاي استاد علي تجويدي، تنظيم محمد شمس، اجرا توسط گروه كر ارتش ازاديبخش ملي ايران به سر پرستي كاميار ايزد پناه 1380
ترانه ماندانا.آهنگ و اجرا توسط دکتر حمید رضا طاهر زاده 1386
نوشته هاي آماده انتشار
شعر
پرسه در باروت و خاكستر(مجموعه شعر)
ترانههاي شاد بربرهاي مهربان آينده (مجموعهشعر)
شعرهاي بهاري)انتخابي از شعرهاي بهاري(
سفرنامه ديوان شعرهاي كهن، مجموعه غزلها، قطعهها، قصيده ها، رباعي ها، ترانه ها و سرودهاي اجرا نشده و…
قصه كوتاه
مترسك (مجموعه هشت قصهكوتاه)
ضيافت شبانه (مجموعه شش قصه كوتاه)
رُمان
خوابگرد(جلد اول و دوم)
تحقيق و نوشته هاي پراكنده
در قلمرو شعر (بررسي و تحقيق) جلد اول و دوم
ببر مهربان و پرنده آبي (كندوكاو فلسفي)
در باره شاهنامه فردوسي (تحقيق)
كندوكاوي در منطق الطيرعطار
مبارزه فرهنگي ولي كدام مبارزه فرهنگي ؟
تحقيقى در باره تاريخ ایران پس از اسلام
-----------------------------------------------