کارگران
کودکان
زنان هنر
و ادبیات
لطیفه
تصاویر
کامپیوتر
سایت های دیگر
کلیپ و صدا
مکانی برای احزاب
اخبار روز از پیک ایران
اخبار سایت بی
طرف
اخبار رادیو فردا
خارجی
آرشیو
صفحه نخست
______________________________________________________________
2007-04-02
گزارشی از جلسه 18 مارس پاریس به مناسبت روز جهانی زن
به مناسبت 8 مارس، روز جهانی زن، جلسه ای در پاریس توسط کمیته دفاع از آزادی برگزار شد.
- ابتدا خانم مریم یوسفی، اداره کننده ی جلسه، متنی در باره ی فجایع دارفور می خواند. در قتل و عامی که این روزها در برابر چشمان ما و در بی توجهی جهانیان رخ می دهد، زنان و کودکان قربانیان اصلی را تشکیل می دهند. تاکنون نزدیک به سیصدهزار نفر کشته شده اند. تعداد بی شماری از زنان هر روز مورد تجاوز قرار می گیرند. عاملان اصلی این تجاوزات میلیسیای عرب جنجاوید با هم کاری، حمایت و تبانی مقامات دولتی و نظامی سودانی هستند. در این رابطه، توصیه های سازمان عفو بین الملل برای پشتیبانی از مردم دارفور به آگاهی حاضرین رسانده می شود.
- سپس، از خانم پوران بازرگان، که در همان روزها در گذشت، به عنوان زن مبارز و فعال جنبش زنان (در کمیته ضد سنگسار) یاد می شود.
- سخنرانی اول توسط خانم برنیس دوبوا (Bernice Dubois) به زبان فرانسه انجام می گیرد. برنیس دوبوا تا سال 2006 دبیر کل انجمن زنان موسوم به لابی اروپایی زنان (CLEF) است. او یکی از فعالان پرسابقه و پرکار جنبش زنان فرانسه است. خانم دوبوا در اغلب کنگره های بین المللی زنان (کوپنهاگ، نایروبی و پکن) شرکت کرده و در کمیسیون های بین المللی چون سازمان ملل عضویت داشته است.
موضوع بحث برنیس دوبوا جایگاه لائیسیته در مبارزه ی زنان برای رهایی و برابر حقوقی است. او به توضیح و تشریح مضمون لائیسیته می پردازد و بر این نکته ی تآکید می ورزد که لائیسیته، با جدا کردن حوزه ی دولت از امور دین، نه تنها شرایط آزادی و همزیستی همگان را فراهم می آورد، جه آنان که باور به دین دارند و چه آنان که بی دین یا آگنوستیک هستند... بلکه، به خصوص، تضمینی برای زنان در مبارزه با ینیادگرایی دینی است. لائیسیته می تواند سلاحی در دست زنان باشد، به ویژه در آن جا دین سالاری حکومت می کند. سلاحی که به کمک آن زنان می توانند برای رهایی خود (émancipation) مبارزه کنند. رهایی از قیمومیت مذهبی و قوانین شرعی... که زن را موجود فرودست، نابرابر با مردان و غیر حاکم بر خود می کنند.
در قسمت دوم برنامه، خانم مهستی شاهرخی به شیوه ای نمایشی بخشهایی از کتاب تازه ی خود، مجموعه جمهوری سکوت را به فارسی برای تماشاگران خواند و سپس پس از هر بخش همان قطعه به فرانسه به زبان فرانسه برای حاضران که اکثراً فرانسوی بودند به شیوه ای نمایشی توسط چهار هنرمند فرانسوی بازخوانی شد
اولین بخش برنامه، قطعه کوتاهی به نام "چراغ نامه" بود که نظرگاه نویسنده را در مورد نوشته و کار خود نشان می داد. این بخش توسط ژان لویی ویتراک بازخوانی شد. ژان لویی ویتراک بازیگر تئاتر و سینما و تلویزیون بوده است و در سینما در برابر بازیگرانی چون کاترین دونوو و ژولیت بینوش ایفای نقش کرده است.
سپس اجرای بخش بلند و تأثیرگذار "زخمهای زیبا" توسط خانمها بود. شارلوت رنو و مارتین لوریگه، به تناوب نقشهای زیبا کاظمی و زنی با کابوسهایش یا نجواها و دردهای نویسنده را ایفا کردند. مارتین لوریگه با حداقل پانزده سال سابقه ی بازیگری حرفه ای در تئاتر و سپس روزنامه نگاری هنگام بازی صحنه های شکنجه زیبا کاظمی تماشاگران را بسیار متأثر کرد. این بخش با استقبال بسیاری مواجه شد.
در بخش دوم، مهستی شاهرخی و مرد جوانتر، جیلداس برتولو قطعات متنوعی را خواندند که بعضی از قطعات طنز قوی و گزنده ای داشت که باعث شد حاضران فضای تلخ و پر از شکنجه و مرگ زیبا کاظمی را برای لحظاتی فراموش کنند. بخش دوم با شعر "جمهوی سنگسار" به پایان رسید.
در بخش نهایی برنامه مهستی شاهرخی اجرای "جمهوری قلم" بود که در واقع اعتراضی است علیه سانسور موجود در درون ایران. او از حاضران در جلسه خواست که در بازی شرکت کنند و در برابر اوامر مربوط به چاپ و نشر به او جواب بدهند و همین فضای زنده و شادی را در انتهای برنامه به وجود آورد. پایان برنامه اجرای "جمهوری قلم" توسط ژان لویی ویتراک به فرانسه بود. "جمهوری سنگسار" و "جمهوری قلم" شناخت دقیق و گویایی از آنچه در ایران امروز می گذرد به فرانسویان و ایرانیان مهاجر می داد و گویایی و وضوح کلمات صریح و پوست کنده ی مهستی شاهرخی به همراه اجرایی نمایشی او و بازیگرانش به بسیاری از سئوالات پاسخ می داد. برنیس دوبوا درباره ی کار مهستی شاهرخی گفت" "این فوق العاده است! مهستی همه ی آن چیزهایی که ما فمینیستها به شکل مقاله و پژوهش می خواهیم بگوییم را با شعر و نمایش به زیبایی برایمان تصویر کرد. به این می گویند خلاقیت!" یک خانم ایرانی هم گفت:" من هیچ با کار مهستی شاهرخی آشنا نبودم ولی کارش خیلی قوی است و در عرض سه ربع هم ما را گریاند و هم ما را خنداند." خودش ساده است و خودمانی. از او می پرسم برنامه ی آینده اش چه زمانی خواهد بود؟ با صمیمیت غریبی می گوید: "نمی خواهم تبدیل به روضه خوان دوره گرد شوم بنابر این زود به زود برنامه اجرا نمی کنیم حالا رفت تا.... بیشتر دوست دارم بنویسم." از برنامه مهستی شاهرخی و همراهان فرانسوی اش بسیار استقبال شد.
پس از تنفس در بخش سوم برنامه، سخنرانی خانم مهناز زير عنوان "جنبش زنان و جریان اصلاحات در ایران: مروری بر یک تجربه ارائه شد.
خلاصهی سخنرانی خانم مهناز متین
مهناز متین پس از مروری کوتاه بر پیشزمینههای جریان اصلاحات در ایران پس از پایان گرفتن جنگ ایران و عراق، به بررسی تحولاتی پرداخت که در فكر و عمل زنان اصلاحطلب به تدريج به وجود آمد.
نشریاتی که نقطهنظرات زنان اصلاحطلب اسلامی را بازتاب میدهند، توسط زنان متعلق به طبقات حاکم و مؤمنین و معتقدین به نظام جمهوری اسلامی یکی پس از دیگری از سال ١٣٧٠ شروع به کار کردند. بررسى این نشریات که در عین حال بررسی نظرات و عملکردهای این زنان نیز هست، تحولاتی را در چند زمینه نشان میدهد. اگر در ابتدا، قوانین تبعیضآمیز تنها ناشی از تفسیر غلط از قرآن و فقه اسلامی تلقی میشد، امروز از ناخوانایی بخشی از احکام با مبانی جامعهی مدرن نیز صحبت به میان میآید. بر اين مبنا، رفع تبعیض از زنان، نیازمند به كنار گذشتن این بخش از احکام دینی است كه با مقتضيات روز تناسب ندارد. بسيارى از پایهگذاران این نشریات که در آغاز نگاهی منفی به مقولهی "فمینیسم" داشتند، آن را پديده اى "غربی" مىخواندند و ابزارى براى اعمال نفوذ قدرتهای امپرياليستى در صدور الگوهای استعماری به کشورهای جهان سوم، امروز خود را فمینیست میدانند. شمارى از قوانین تبعیضآمیزى كه پيشتر از سوى آن ها توجيه يا ناديده گرفته مىشد، امروز کم و بیش مورد توجه قرار گرفته است (نظیر قانون ارث، شهادت، حجاب و...).
مهناز متين در ادامهى سخنرانى خود، سير حركت فمینیستهای سکولار را مورد بررسى قرار داد که در طول ١٥ سال گذشته، در پیکار دموکراتیک و نبرد میان جامعهی مدنی و دولت حضور داشتهاند. آن ها كه در آغاز با نشریات زنان اصلاحطلب اسلامی کم و بیش همکاری مىكردند، رفته رفته نشریات و رسانههایی مستقل خود را به وجود آوردند و به طرح مسائل و مباحثی پرداختند که مسقيماً از برابرى حقوق زن و مرد جانبداری میکند. هرچند پارهای از این زنان، از نظر سیاسی به جریان اصلاحطلب نزدیکیهایی داشتهاند، اما مباحث فمینیستیشان با آنچه در نشریات زنان اسلامی و اصلاحطلب طرح میشود، متفاوت است. این زنان نه تنها اکراهی نداشته اند که خود را فمینیست بدانند، بلکه خود را جزئی از جنبش جهانی فمینیستی میدانند و خواستههای شان با خواستههای بسیاری از فمینیستهائی که در دههای پیشين، در آمریکا و اروپا و کشورهای دیگر به مبارزه با نظام پدرسالار برخاستند، مشابه است. امروز فعالیت این زنان دیگر به نشر مجله و کتاب محدود نیست. آنها محفل و گروه هم تشکیل میدهند؛ روز جهانی زن را گرامى مىدارند و پس از وقفهای چند ساله، در فضای عمومی و خیابانها برگزار میکنند. اقدامات دیگری نيز از سوی آنها به مرحلهى اجراء گذاشته شده است كه چشمگيرترين آن، كارزار يك میليون امضاء است.
مهناز متين در بخش پایانی صحبت خود به بررسى دیدگاههایی پرداخت که فعاليتهاى يكى دو سال گذشتهى فمينيستهای سكولار را متأثر کرده است. او خاطرنشان كرد كه در طول پانزده سال گذشته، فمينيستهاى سكولار توانستند در پيكار ميان جامعهی مدنى و دولت تأثيرات مثبتى بگذراند و تناقض ميان قوانين ایران و برابرى حقوقی زن و مرد را که خواست بسیاری از زنان است، بيش از پيش آشكار نمايند. این تناقضات در عین حال نشانگر ناخوانائی حکومت دینی با خواستهای بسیاری از اقشار جامعه بوده است. تأثیرگذاری فمینیستهای سکولار بر حرکتهای اخیر اما کمتر بروز دارد. به عنوان مثال در کلیات طرح کارزار یک میلیون امضاء آمده است كه تغيير در قوانین در جهت برابری حقوقی زن و مرد، "ضدیتی با اسلام" ندارد. این در حالیست که در جامعهی ما، یکی از مهمترین سرچشمههای تبعیض میان زن و مرد، درهمآمیزی احکام دینی و قوانین مدنی بوده است. دین به عنوان امری خصوصی البته از حقوق اولیهی آحاد هر جامعهی آزاد و دموکراتیکی محسوب میشود. اما خواست جدائی دین از دولت هم یکی از خواستههای واقعی و اساسی پیکار دموکراتیک در ایران بوده و هست. پيش كشيدن بحث عدم ضدیت خواستهای زنان با "مبانی اسلام"، لاجرم جنبش زنان را دچار تناقضی خواهد کرد که از مشروطيت به بعد گريبان بخش مهمی از تجددخواهان ایرانی را گرفته است؛ تجددخواهانی که که خواستهاند اثبات کنند مبانی مدرنیته با اصول و آموزههای اسلام ناخوانا نیست.
مهناز متين در نتيجهگيرى از بحث خود تأكيد كرد كه پیریزی جامعهای مدرن، نیازمند قوانین عرفی و غیردینی است؛ هرچند که الزاماً دینستیزی را به همراه ندارد. اما تجربه چند قرن مبارزه برای آزادی، دموکراسی و حقوق انسانی نشان داده تا زمانی که دین مبنای تعیین قوانین و مناسبات میان افراد جامعه باشد، حقوق همهی انسانها (با تفاوتهاى اعتقادى، دينى، قومى، طبقاتى و به ويژه جنسيتى) به رسمیت شناخته نخواهد شد.
در این برنامه دختران جوان هنرمند آثار خود را به نمایش گذاشتند
کمیته دفاع از آزادی ها paris@sedaye-ma.net