به سایت لَج‌وَرخوش آمدید

LAJVAR

 

 

کارگران کودکان زنان هنر و ادبیات خارجی بهداشت و درمان لطیفه تصاویر کامپیوتر کلیپ و صدا سایت های دیگر خانه احزاب اخبار پیک ایران سایت بی طرف آرشیو صفحه نخست
اسامی قربانیان کشتار  زندانیان سیاسی در سال 67

 ______________________________________________________________

2009-04-29

 

اعلامیه کمیته مرکزی سازمان کارگران انقلابی ایرانی (راه کارگر)

به مناسبت اول ماه مه

 

زنده باد اول ماه مه، روز همبستگی جهانی کارگران

 

کارگران همه کشورها، روز اول ماه مه  را به عنوان روز همبستگی جهانی خود گرامی می دارند. برای کارگران ایران هم، این روز، روز همبستگی و  تجدید عهد با همرزمان خود در کشور و کارگران دیگر کشورها است. اما مبارزه کارگران در ایران تحت حاکمیت استبداد دینی و سلطه خشن سرمایه داری، مبارزه ای است سخت و دشوار. حتی برگزاری ساده و مستقل مراسم اول ماه مه ، با مشکلات شدیدی روبرو است. گرامی داشت روز اول ماه مه ، فرصتی است تا به بررسی وضعیت کنونی طبقه کارگر و مشکلات پیشاروی جنبش کارگری پرداخته شود.

واقعیت این است که مبارزات کارگران کشور در سال گذشته، در برابر تهاجمات گوناگون کارفرمایان و دولت حامی سرمایه داری، مبارزه ای تدافعی اما با قدرت بوده است. رژیم جمهوری اسلامی که "مبارزه با امپریالیسم" را به چماقی برای سرکوب دموکراسی و بهانه ای برای امتیازگیری در سطح منطقه ای تبدیل کرده است، نسخه های نولیبرالی نهادهای اقتصادی مورد حمایت امپریالیسم را مو به مو به اجرا گذاشته  که در ترکیب با سایر سیاست های فاجعه بار رژیم و فساد و دزدی نهادهای دولتی ،عوارض خانه خراب کنی  برای کارگران و زحمتکشان به همراه داشته است و مقاومت کارگران در برابر عواقب این سیاست های نولیبرالی و خصوصی سازی ها را به صورت  لجام گسیخته ای سرکوب کرده  و از هیچ کمکی به کارفرمایان دریغ نورزیده است. در این راستا همه جناح های رژیم و حتی برخی از نیروهای اپوزیسیون که مدافع حاکمیت سرمایه داری و سیاست های نولیبرالی در کشور هستند، یار و هم دست رژیم بوده و علیه کارگران و برای در هم شکستن مقاومتشان نسخه پیچی می کنند. درچنین شرایطی، با رشد و گسترش بحران اقتصادی جهانی و تأثیرات مخرب آن بر اقتصاد کشور، و سیاست های نولیبرالی دولت اسلامی، وضعیت زندگی کارگران و زحمتکشان بیش از پیش به وخامت گرائیده؛ تورم لجام گسیخته بر زندگی کارگران تأثیرات مخربی بر جای گذاشته؛ مشکل مسکن گلوی کارگران و زحمتکشان را بیش از گذشته فشرده؛ دستمزدهای کنونی کفاف زندگی بخور و نمیر را نیز نداده؛ اخراج ها، امکان تأمین هزینه های اندک  کنونی را نیز از میان برده و با ورشکستگی بسیاری از واحد های تولیدی، قدرت کارگران برای دفاع از حق کار، نیز پائین آمده است. و این وضعیت در سال جاری تشدید هم خواهد شد

 اما کارگران و زحمتکشان کشور، در برابر تعرض لجام گسیخته ی کارفرمایان و  نهادهای سرکوب دولتی ساکت ننشسته اند. آن ها هر جا که امکانی برایشان وجود داشته، مبارزه ی متشکلی را سازمان داده، به این سیاست های خانه ویران کن اعتراض نموده و از حقوق خود دفاع کرده اند.

 کارگران و زحمتکشان که در نتیجه سیاست های نولیبرالی بسیاری از دستآوردهای خود را درخطر می دیدند و یا مجبور بودند تعرض لجام گسیخته حامیان سرمایه را در هم بشکنند، روی خواست های مشخصی متمرکز شده اند. مبارزه برای دریافت حقوق عقب افتاده، که میلیون ها نفر کارگر در سال گذشته حقوق ماهیانه شان را دریافت نکرده اند، برای افزایش دستمزدها، برای جلوگیری از موج اخراج ها، برای رسمی کردن قرارداد های موقت و قرارداد  کارگران پیمانی که ٨٠ درصد کارگران ایران با این نوع قراردادها مشغول به کار هستند، برای برابری حقوق زنان با مردان در ازای کار یکسان، برای آزادی همکاران زندانی و دیگر زندانیان سیاسی، برای تعطیلی روز اول ماه مه  و برای ایجاد تشکیلات مستقل کارگری، در بسیاری از واحد های تولیدی و خدماتی از جمله ی این خواست ها بوده است.

کارگران مبارز ایران  برای تحقق این خواست ها که عمومأ خواست های بی واسطه شان هست، همواره با مخالفت کارفرمایان، سرمایه داران و سرکوب نهادهای دولت دینی حافظ نظام سرمایه داری روبرو بوده  و مجبور شده اند اشکال گوناگون مبارزاتی را بکار گیرند.علاوه بر اعتصاب، که گاه شکل اصلی مبارزه را تشکیل می داده است، سازماندهی تجمعات اعتراضی، راه پیمایی ها به همراه خانواده ها، ایجاد راه بندان ها ، گاه با آتش زدن لاستیک،  در برابر کارخانجات ، جاده ها و اتوبان ها، اشکال حرکت های اعتراضی شان بوده است. اما علاوه بر بکارگیری این اشکال اعتراضی که بیان خشم کارگران بوده ، سازماندهی تجمعات اعتراضی د ر برابر وزارت کار، اداره تأمین اجتماعی، فرمانداری ها و استانداری ها و یا در برابر مجلس شورای اسلامی نیز از دیگر اشکال اعتراضی و مبارزاتی بوده است.

درست است که این اعتراضات و اعتصابات کارگری با  سرکوب خشن نهادهای دولتی روبروشده است و در سال گذشته فعالین بسیاری از جنبش کارگری دستگیر و زندانی شده اند، اما دستآورد مهم جنبش کارگری، جا باز کردن ایده ی ضرورت ایجاد تشکل کارگری در میان کارگران و بخش پیشروان جنبش کارگری است. پس از تشکیل سندیدکای شرکت واحد تهران و حومه، کارگران مبارز شرکت نیشکر هفت تپه شوش هم سندیکای خود را بوجود آوردند. آن ها  به خوبی دریافته اند که بدون ایجاد تشکیلات مستقل کارگری، یعنی تشکیلاتی مستقل از دولت حافظ نظم سرمایه داری و بنابراین مستقل از نفوذ سرمایه داران، امکان حفظ دستاوردهای تاکنونی و گسترش این دستأوردها وجود نخواهد داشت.

 بر این واقعیت نیز باید انگشت گذاشت که مشکل کارگران کشور، مشکلی در سطح این یا آن واحد تولیدی و خدماتی نیست. این مشکل به کل اقتصاد کشور و سیاست حاکم بر عرصه های اقتصادی و مالی مربوط می شود. بنابراین کارگران برای درگیر شدن با وضعیت موجود، برای مقابله با تعرضات کارفرمایان و دولت، برای حفظ دستأوردهای تاکنونی و برای جلوگیری از خرابتر شدن وضعیت زندگی شان، راهی ندارند جز این که به سوی ایجاد اتحادیه های سراسری کارگری حرکت کننداما  این اقدام مهم و اساسی، امری نیست که از بالا و توسط بخشی از پیشروان کارگری و یا با فراخوان این یا آن  جمع ایجاد شود. شکل گیری تشکل های کارگری مستقل می بایست از واحدهای اقتصادی آغاز شود. اما ایجاد اتحادیه، سندیکا و یا هر نام دیگری که بر تشکلات مستقل و صنفی کارگری گذاشته شود، در یک واحد تولیدی و یا خدماتی، که بر پایه خواست های بیواسطه شکل می گیرد، تنها می تواند بخش کوچکی از ظرفیت مبارزاتی کارگران را بسیج کند.

اولین مشکلی که کارگران ایران برای تشکیل اتحادیه و یا تشکل مستقل  کارگری با آن روبرو هستند، این است که نزدیک به ٥٠ درصد واحدهای تولیدی و خدماتی کشور در زمره واحدهای کوچک قرار دارند که بین ١٠ تا ٤٩ کارگر در آن ها مشغول به کار هستند. طبق آمار سال ١٣٨٠ تعداد چنین واحدهایی ٨ هزار و چهارصد عدد بوده است. روشن است در چنین واحدهای کوچکی هر نوع تلاش کارگران پیشرو برای ایجاد تشکل با برخورد فوری کارفرمایان روبرو شده و اخراج آن ها ، امری حتمی خواهد بود. از این رو، تلاش برای متشکل کردن این بخش از کارگران که نزدیک به دویست هزار کارگر را در بر می گیرد، می بایست در خارج از واحد های اقتصادی انجام گیرد. از این رو توجه به شیوه های مختلف ارتباطات میان پیشروان کارگری واحدهای کوچک اقتصادی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این ارتباطات می تواند گاه در پاتوق های  کارگری برای همفکری  میان پیشروان کارگری واحدهای گوناگون و ایجاد هم آهنگی حول خواست های بیواسطه ی مورد قبول کارگران واحدهای مختلف، انجام گیرد.

اما وضعیت در واحدهای تولیدی یا خدماتی بزرگ، به گونه ی دیگری است. ایجاد اتحادیه یا تشکل های مستقل کارگری در چنین واحدهایی گام بزرگی برای دفاع از حقوق کارگران است. شاید این تشکل های صنفی در ابتدا نتوانند کار زیادی از پیش برند. اما تنها موجودیت شان که  نشانه وحدت و یک پارچگی کارگری است، به خودآگاهی کارگران کمک زیادی خواهد کرد. با این حال تشکل موجود در یک واحد تولیدی، نمی تواند تمامی ظرفیت های مبارزاتی کارگران را بسیج کند. از این رو اگر

اتحادیه ها و یا تشکلات مستقل کارگری واحدهای یک رشته صنعتی که در واحدهای گوناگون متشکل شده اند و مشکلات مشابهی دارند، از همدیگر فعالانه دفاع کرده  و به سمت وحدت و هماهنگی پیش روند، قدرت مقاومت شان را بشدت افزایش خواهند داد. گام بعدی که می تواند بر این  قدرت مقاومت بیافزاید، آن خواهد بود که تشکل های اتحادیه ای رشته های گوناگون در شهرهای گوناگون، فعالیت های خود را همآهنگ ساخته و خواست های محوری کارگران رشته تولیدی و یا خدماتی خود را فرموله کرده و به دفاع از آن بپیردازند؛ این امر در ابتدای امر، کار آسانی نخواهد بود. اما در صورت شکل گیری تشکل های صنفی پایدار در رشته های هم سان، امری غیرقابل دستیابی نیز نباید قلمداد شود.

سازماندهی مقاومت کارگران متشکل، قطعأ می تواند از دایره یک رشته ی صنعتی نیز فراتر رفته و  تشکلات مستقل صنفی کارگری رشته های گوناگون تولیدی و یا خدماتی  در یک شهرک  صنعتی و یا یک شهر و یا یک استان را هم آهنگ سازد. هم اکنون در کشور، مجمتع های صنعتی و شهرک های صنعتی زیادی وجود دارند که در صورتی که اتحادیه ها یا تشکل های کارگری رشته های گوناگون تولیدی و خدماتی مستقر در این شهرک ها، حول مسائلی که بیان کننده خواست و مشکلات عمومی کارگران منطقه باشد، هم آهنگی ایجاد کنند، می توانند نیروی متحد کارگری را برای مقاومت و مبارزه سازمان داده و تعرض کارفرمایان و نهادهای سرکوب دولتی را در هم بشکنند.

ایجاد چنین هم آهنگی هایی، چه در سطح رشته های تولیدی و خدماتی واحد، چه در سطح شهری و یا مجتمع های صنعتی، زمینه را برای ایجاد اتحادیه های سراسری رشته های گوناگون، و در نهایت  متحد شدن این اتحادیه ها و ایجاد اتحادیه متحد وسراسری کارگران کشور فراهم خواهد کرد. در چنین حالتی امکان سازماندهی پرقدرت اعتراضات کارگری در سطح کلان بوجود خواهد آمد. آن وقت کارگران می توانند بصورت متحد و یک پارچه در برابر اتحاد سراسری کارفرمایان و دولت دینی حامی شان، وارد عمل شده و قدرت چانه زنی شان به شدت بالا خواهد رفت. این تجربه ای است که کارگران بسیاری از کشورها آن را از سر گذارنده اند و اکنون به صورت تنی واحد از خواست های مبارزاتی  خود دفاع می کنند. کارگران ایران در این زمینه، چیزی کم ندارند. روشن است که چنین حرکتی در زیر سرکوب خشن استبداد دینی حافظ نظم سرمایه داری، کاری بس دشوار است، اما ناممکن نیست.

 در این راهپیمایی پرسنگلاخ،  همبستگی کارگران با مبارزات  زنان، خلق های تحت ستم، دانشجویان و جوانان و تمامی آن هایی که از یک زندگی انسانی دفاع می کنند، امری است که بر قدرت جنبش کارگری و دیگر جنبش ها خواهد افزود و چنین حمایت های دوجانبه و چند جانبه ای، تیغ تیز سرکوب را کند تر خواهد کرد.

حمایت های بی دریغ تشکل های کارگری کارگران دیگر کشورها، و مجامع بین المللی دفاع از حقوق کارگران، که در سال گذشته نمونه های باارزش و قابل ستایشی از آن در دفاع از کارگران شرکت واحد و یا کارگران نیشکر هفت تپه، و یا اعتراض به زندانی شدن پیشروان کارگری را شاهد بوده ایم، نیز بر قدرت جنبش کارگری کشور و امکانات آن خواهد افزود.

در آستانه اول ماه،

یک بار دیگر حمایت و همبستگی خود با مبارزات  خستگی ناپذیر کارگران کشور در این مسیر پرسنگلاخ و سخت و دشوار را اعلام می داریم. وظیفه ی خود و تمامی سازمان ها و نیروهای مدافع جنبش کارگری می دانیم که با تمام قدرت از مبارزه کارگران حمایت کنند.

 

پیروزباد رزم پرشکوه کارگران در راه ایجاد تشکل مستقل و سراسری کارگری

گرامی باد اول ماه مه روز همبستگی کارگران همه کشورها

زنده باد آزادی

زنده باد سوسیالیسم

 

کمیته مرکزی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)

ششم اردیبهشت ماه ١٣٨٨