به سایت لج ور خوش آمدید

LAJVAR

 

کارگران    کودکان     زنان    هنر و ادبیات     لطیفه    تصاویر     کامپیوتر     سایت های دیگر

اخبار روز از پیک ایران     خلاصه اخبار رادیو فردا    خارجی     آرشیو      صفحه نخست

 ______________________________________________________________

 

انجمن صنفي روزنامه‌نگاران در بوته‌ي نقد
 

حسین اکبری 

انجمن صنفي روزنامه‌نگاران از معدود سنديكاهاي كشور به‌شمار مي‌آيد كه هميشه در كانون توجه داخلي و خارجي قرار دارد.
روزنامه‌ي شرق ص 12 ستون اصناف
مزروعي: "مشكل اصلي ما صنفي است، بسياري از روزنامه‌نگاران به‌صورت انفرادي با كارفرما قرارداد امضا مي‌كنند؛ در صورتي كه اگر اين قراردادها از كانال انجمن‌منعقد شود، پي‌گيري مطالبات هم در دسترس‌تر خواهد بود."
مزروعي: "انجمن، شناسنامه‌هاي كار را براي تمام اعضاي خود صادر كرده است، اما اين‌كه كارفرماها به چه شكلي با آن برخورد كنند به‌نظر آنان بستگي دارد."
مزروعي: "دفاتر شهرستان‌ها را فعال خواهيم كرد و به بحث آموزش نيز توجه بيش‌تري خواهد شد. به‌طور كلي در تلاشيم تا انجمن را توسعه دهيم."
مزروعي در مورد آينده‌ي روزنامه‌نگاران و آينده‌ي كاري آنان در صورت تهديد مطبوعات مي‌گويد: "اتفاق خاصي كه آينده‌ي كاري روزنامه‌نگاران را تهديد كند؛ صورت نخواهد گرفت. درواقع بحث آزادي مطبوعات بيش‌تر سياسي است تا صنفي، به‌همين دليل گمان نمي‌رود كه مشكلي براي روزنامه‌نگاران پيش آيد."
در صفحه‌ي 12 شنبه 19 شهريور 84 روزنامه‌ي شرق ويژه‌ي اصناف، با تيتر "كمك به سياسي‌ها" مطالبي از آقاي مزروعي رييس انجمن‌صنفي روزنامه‌نگاران، پيرامون ارزيابي عمل‌كرد اين انجمن نقل شده است كه با اين عبارت به نقل از شرق آغاز مي‌شود "انجمن صنفي روزنامه‌نگاران از معدود سنديكاهاي كشور به‌شمار مي‌آيد كه ..."
بي‌اختيار به ياد نمايشگاه مطبوعات و بازديد از غرفه‌ي انجمن‌صنفي روزنامه‌نگاران افتادم، روزي كه به‌ديدن نمايشگاه رفتيم غير از يك چهره‌ي آشناي اهل قلم و خانم فراهاني كه بعداً مفتخر به آشنايي با ايشان شدم، آن‌چه مشاهده كردم چند تصوير دردآلود از گزيده‌هاي ژورناليستي بر ديواره‌هاي چند ضلعي نمايشگاه بود. پس از آشنايي با خانم روزنامه‌نگار، اجازه خواستم نظرات خود را از ديدن نمايشگاه به اطلاع‌ايشان برسانم و ايشان و ديگر حاضرين با حوصله به اظهارات من گوش سپردند. گفتم در بدو ورود به نمايشگاه، به‌عنوان انجمن‌صنفي روزنامه‌نگاران انتظار داشتم روي هر يك از ديوارهاي چند ضلعي اين‌مكان، شاهد گزارشات يكسال فعاليت‌هاي انجمن در عرصه‌هاي مختلف باشم.
معمولاً در ارايه‌ي گزارش يك تشكل صنفي به عموم مردم، آن‌چه دنبال مي‌شود نشان دادن چگونگي، حد و ميزان فعاليت آن تشكل صنفي است، تا از اين طريق تشكل برگزار كننده‌ي نمايش‌گاه بتواند به جذب بيش‌تر اعضا بپردازد و دوم اين‌كه به جامعه نشان دهد كه اعضاي تشكيل دهنده‌ي آن تشكل، چه مشكلات و مسايلي در حوزه‌ي كاري خود دارند.
اشاره كردم كه انتظار من اين بود، كه مثلاً كميسيون‌هاي مختلف، گزارش عملكرد سالانه‌ي خود را ارايه دهند. كمسيون حقوقي گزارش كند، كه تا چه ميزان توانسته است به دفاع حقوقي از اعضا در محاكم حقوقي، اعم‌از وزارت كار، وزارت ارشاد و يا هر مجمع ديگر بپردازد؟ كميسيون تبليغات در جهت پيش‌برد وظايفش منطبق بر اساسنامه‌ي انجمن، تا چه پايه توانسته است كار تبليغي انجام دهد؟ و نمونه‌هاي موِثر آن كدام است؟
كميسيون تشكيلات، وظايف درون تشكيلاتي انجمن صنفي را چه‌گونه طراحي و اجرا مي‌كند؟
كميسيون آموزش چه مباحثي را پيرامون نقش تشكل صنفي در بهبود شرايط زندگي و كار اعضا مدنظر داشته است و در اين رابطه چه كرده است؟
اما متاسفانه هيچ‌چيزي مشاهده نكردم. گفتم: انتظار من به‌عنوان كسي كه نسبت به فعاليت‌هاي سنديكايي شناخت و تجارب اندكي دارد اين است، كه چنانچه شما خود را يك تشكل سنديكايي مي‌دانيد، - چرا كه قبلاً خود را به مسوِولين سازمان بين‌المللي كار به‌عنوان تشكل سنديكايي معرفي كرده‌ايد - به اصول ناظر بر فعاليت‌هاي سنديكايي توجه داشته باشيد. مدتهاست كه از اين گفت‌و‌گو گذشته است و امروز درست به‌همان دلايلي كه در آن گفت‌و‌گوي كوتاه بيان كردم و به‌دليل نياز به ادامه‌ي آن گفت‌و‌گو بر آن هستم كه:
)1 به‌خاطر آن‌كه انجمن‌صنفي موجود دربرگيرنده‌ي عده‌ي قابل‌توجهي از زحمت‌كشان و مزد و حقوق‌بگيران است
)2 به‌خاطر اعتماد به وظايف‌مان در رشد و تعالي جنبش سنديكايي
)3 براي نيل به درك واحد از چگونگي فعاليت‌هاي اتحاديه‌اي
)4 براي تحقق مقاوله‌نامه‌هاي بنيادين كار و از جمله مقاوله‌نامه‌ي 97 و 87 سازمان جهاني‌كار، درباره‌ي حق آزادي تشكل و پيمان‌هاي دسته‌جمعي
)5 براي ايجاد وحدت و يك‌پارچه‌گي و همبستگي در ميان روزنامه‌نگاران
و در مجموع براي توانمند‌سازي جنبش سنديكايي - اتحاديه‌اي كشورمان نكاتي را يادآور شوم.
قبل از هر چيز معيار ما براي سنجش انجمن‌صنفي روزنامه‌نگاران يا يك تشكل صنفي سنديكايي اساسنامه‌ي اين تشكل است. در اساسنامه‌ي انجمن، مواردي قابل نقد است كه چنانچه به آن‌ها پاسخ داده نشود، رهيافت ما به سوي تفاهم پيرامون چگونگي فعاليت اتحاديه‌اي در انجمن بسيار پيچيده و مشكل خواهد شد.
در ماده‌ي يك اساسنامه‌ي انجمن آمده است، در اجراي اصل 13 قانون‌كار و به منظور حفظ حقوق و منافع مشروع و قانوني و بهبود وضع اقتصادي نويسندگان، خبرنگاران، عكاسان، گرافيست‌ها، و طراحان، كاريكاتوريست‌ها، مترجمين، ويراستاران هيات‌هاي تحريريه مطبوعات و ... انجمن صنفي روزنامه‌نگاران تشكيل مي‌شود.
ماده‌3 اساسنامه، مركز اصلي انجمن را در تهران و حوزه‌ي فعاليت آن را در سراسر كشور مي‌داند.
- توجه به‌همين دو ماده از اساسنامه‌ي انجمن صنفي جهت شروع بحث، نياز مبرمي به نگاه دقيق و بازنگري در كل انجمن را در دستور كار قرار مي‌دهد.
انجمن‌صنفي كه قادر باشد كليه‌ي اعضا موضوع ماده‌ي يك را در برگيرد، علي‌القاعده يك تشكل پايه، يعني يك واحد سنديكايي نيست؛ و قالب در نظر گرفته شده و ساختار تعريف شده در اساسنامه، بايد به‌گونه‌اي باشد تا بتواند به نيازهاي اعضا در سراسر كشور پاسخ گويد.
اگر انجمن‌صنفي روزنامه‌نگاران مي‌خواهد نقش يك تشكيلات صنفي سنديكايي را در دفاع از منافع مشروع و قانوني و بهبود شرايط زندگي براي كليه‌ي مزد و حقوق‌بگيران در رشته‌هاي پذيرفته شده در موضوع ماده‌ي يك اساسنامه، به‌عهده گيرد، قطعاً نيازمند ساختاري است كه قادر باشد اين مجموعه‌ي حداقل 9 رشته‌اي را با آن گستره‌ي وسيع در سراسر كشور سامان دهد. آيا انجمن‌صنفي از چنين ساختار و ظرفيتي برخوردار است؟
با كمي دقت هم در بررسي اساسنامه و هم با توجه به محدوديت‌هاي ناشي از مجموعه مقررات حاكم بر چگونگي تشكيل و فعاليت انجمن‌هاي صنفي درمي‌يابيم كه نه تنها در حال حاضر انجمن‌صنفي روزنامه‌نگاران فاقد اين ظرفيت است، بلكه چنانچه محدوده‌ي تنگ قوانين جاري را معيار قرار دهد و رويكردي در جهت استقرار نظام اتحاديه‌اي خود، مبتني بر مقاوله‌نامه‌اي بين‌المللي درباره‌ي حق آزادي تشكل ندشته باشد، امكان تامين ظرفيت نيز فراهم نمي‌گردد. ضمن آن‌كه بايد به آنچنان دانش سازمان‌گري و سازمان‌دهي درون تشكيلات صنفي و روابط قانونمند سنديكايي مجهز شود، كه در راستاي تحقق بخشيدن به اهداف موضوع ماده‌ي يك اساسنامه قرار گيرد.
اساسنامه‌ي يك تشكل سراسري از زحمتكشان يك مجموعه صنعت، قطعاً بايد ضمن يك مركزيت دموكراتيك برگرفته از مجمع عمومي به موارد زير توجه داشته باشد:
)1 قبل از هرچيز وجود يك كميسيون يا كميته‌ي تشكيلاتي قوي و منجسم با آيين‌نامه‌اي كاملاً پاسخ‌گو، در كنار ساير كميسيون‌ها يا كميته‌ها ضرورت دارد. در يك تشكيلات سراسري، كميسيون تشكيلات مهم‌ترين نقش را در ايجاد انضباط تشكيلاتي جهت پيش‌برد امور، مطابق اساسنامه دارد.
)2 در اساسنامه‌ي اين تشكيلات صنفي سراسري، بايد براي كليه‌ي حوزه‌هاي فعاليت، هيات دبيران وجود داشته باشد. اين موضوع از آن‌جا ضرورت دارد كه اعضاي يك تشكيلات صنفي سراسري، جهت حل مشكلات خود نمي‌تواند در كوتاه‌ترين فرصت از امكانات تشكيلات مركزي در دفاع از حقوق صنفي استفاده كند. با يك مثال ساده اين ضرورت را توضيح مي‌دهم. چنانچه كارگر يكي از كارخانجات غرب تهران بنا به‌دليلي بخواهد از كارفرماي خود شكايت كند، حتماً بايد به اداره‌ي كاري كه آن منطقه را در غرب تهران پوشش مي‌دهد مراجعه كند، حال ممكن است آن اداره‌ي كار واقع در كرج باشد. اين مورد درباره‌ي هر عضو از انجمن روزنامه‌نگاران صادق است.
مثلاً اگر عضوي از انجمن صنفي، در يكي از شهرهاي استان فارس بخواهد عليه كارفرماي خود و يا هر موضوع صنفي، از كمك انجمن بهر‌مند شود، آيا بايد به تهران مراجعه كند؟ و يا انجمن مي‌تواند شكايت اين عضو را به اداره‌ي كل استان تهران و يا يكي از ادارات واقع در تهران ببرد؟
)3 با توجه به دو مورد پيش گفته شده، روشن است كه انجمن‌صنفي حداقل بايد در حد يك اتحاديه‌ي سراسري توانمند باشد و در اين صورت ديگر واحد سنديكايي پايه نيست. اگر به‌طور طبيعي يك اتحاديه به روشي پلكاني از مجموعه‌اي از سنديكاها شكل بگيرد، طبعاً آن سنديكاها هر كدام داراي استقلال هستند، اساسنامه‌ي خاص خود را دارند و مجمع عمومي وظيفه دارد هيات مديره و بازرسان و همچنين ساير اركان سازمان سنديكايي را برگزيند.
اما چنانچه ابتدا به ساكن پذيرفته باشيم كه در حد و قواره‌ي يك اتحاديه ظاهر شويم، قطعاً اسباب بزرگي آن اتحاديه نيز بايد فراهم شود. يكي از ضروريات در اين شكل از سازمان يافتگي زحمتكشان مطبوعات، وجود كميته‌هاي ايالاتي - ولايتي (استاني - شهري) در كنار مجموعه‌ي كميته‌ها است.
)4 در چنين تشكل سراسري، چنانچه بخواهيم به اصول دموكراتيك درون سنديكايي عمل كنيم و انتخابات مبتني بر راي آگاهانه، مستقلانه و آزادانه‌ي اعضا باشد، حتماً نياز به مكانيزمي پيشرفته و كامل‌تر از مكانيزمي است كه اساسنامه‌ي انجمن‌صنفي روزنامه‌نگاران تدارك ديده است. اساسنامه‌ي انجمن‌صنفي روزنامه‌نگاران حكايت آن شمع را دارد كه مي‌خواهد ديگي پر از آب را به‌جوش آورد.
متاسفانه، در حال حاضر ما شاهد برپايي دو گروه انجمن‌صنفي روزنامه‌نگاران هستيم، ضمن آن‌كه هيچ‌كدام به لحاظ ساختاري و محتوايي، ويژگي يك سنديكاي كارگري را دارا نيست؛ و معلوم نيست غير از اختلاف نظري كه در بدو پيدايش انجمن‌صنفي روزنامه‌نگاران با خانه‌ي‌كارگر و انجمن‌صنفي زير پوشش آن (انجمن‌صنفي روزنامه‌نگاران آزاد) وجود داشت، چه تفاوت عمده‌اي بين اين دو تشكل وجود دارد؟
)5 معمولاً تركيب و تعداد اعضاي هيات مديره و بازرسان در يك تشكل سراسري، با گستردگي آن و تعداد اعضاي عضو در هر حوزه، نسبت مستقيم دارد. اساسنامه‌ي انجمن‌صنفي روزنامه‌نگاران، تعداد اعضاي هيات مديره را هفت نفر و تعداد بازرسان را سه نفر تعيين كرده است. اين تعداد اعضاي هيات مديره براي مدت سه سال و بازرسان براي مدت يك‌سال انتخاب مي‌شوند، در حالي‌كه حداقل تعداد ده كميته زير مجموعه‌ي هيات مديره است و علي‌القاعده كميته‌ها برحسب ضرورت شكل مي‌گيرند و از آن‌چنان اعتبار و اهميتي برخوردارند كه بايد مسوِوليت هر كميته را يكي از اعضاي هيات‌مديره به‌عهده گيرد تا از اين طريق پروسه‌ي تصميم‌سازي از طريق پيشنهادات مطروحه از هر كميته شروع و يا پس از بررسي مسايل ارجاعي به هر كميته، مصوبات انجمن در هيات مديره انجام شود. بدين‌ترتيب انجمن‌صنفي روزنامه‌نگاران با اين اساسنامه و ساختار ناشي از آن، دقيقاً كاريكاتوري از يك سنديكا است.
)6 معمولاً كميته‌ها بر اساس ضرورت شكل مي‌گيرد و موضوعيت آن بايد در اساسنامه آمده باشد. در انجمن‌صنفي روزنامه‌نگاران موضوعيت كميته‌ها تعيين و تعريف نشده است، مسوِوليت كميته‌ها مجهول است و روشن نيست كه حقوق و وظايف و اختيارات آن‌ها چيست و اگر قرار است اين وظايف و حدود و اختيارات را آيين‌نامه تعيين كند و مسوِوليت تشكيل كميته‌ها نيز به‌عهده‌ي هيات‌مديره باشد، هيات‌مديره بر اساس كدام تعريف از اساسنامه، اقدام به تشكيل كميته‌ها مي‌كند و بازرسان درستي و يا نادرستي عملكرد كميته‌ها را براساس چه ماده‌‌اي از اساسنامه بررسي و ارزيابي مي‌كنند؟
در فعاليت‌هاي سنديكايي - اتحاديه‌اي هيچ‌گاه حدود اختيارات يك ارگان تشكيلاتي نامحدود نيست و همه چيز از اساسنامه‌اي كه مصوب مجمع عمومي است مستفاد مي‌شود. همه‌ي وظايف و اختيارات، شفاف و تفسير‌ناپذير است و تخطي از تعاريف پديرفته شده پذيرفتني نيست.
علاوه بر محدوديت‌هاي ناشي از اشكالات قانوني مترتب بر تشكيل انجمن‌هاي صنفي، آن‌چه كه قطعاً به حفظ اين اشكالات و عدم رشد و توسعه‌ي محتوايي و ساختاري اين تشكل و جهت‌گيري آن به‌سوي يك تشكل واقعاً صنفي انجاميده است، به چگونگي درك اعضا و عمدتاً اعضاي رهبري آن برمي‌گردد. دوستان ما در انجمن‌صنفي روزنامه‌نگاران، براي دريافت درستي اين نقد و در صورت پذيرش آن براي دست‌يابي به شرايط ايجاد يك تشكل سنديكايي آزاد و مستقل، امكانات قابل و شايسته‌اي را دارند كه نگارنده اميدوار است با نگاه مثبت از جانب اين دوستان، اين قابليت و شايستگي‌ها نقش موِثر و انكار‌ناپذيرش را به‌جا گذارد.
درك واقعي از زندگي اتحاديه‌اي در ميان كارگران و مزد و حقوق‌بگيران قبل از هر چيز بستگي به اين موضوع دارد كه نياز متقابل و همكاري براي دست‌يابي به اهداف مشترك اجتماع سنديكايي را شكل مي‌دهد و تا مادامي كه اين نياز و همكاري متقابل موجود است، تشكل سنديكايي موضوعيت خود را حفظ خواهد كرد. و از آن‌جا كه در جوامع سرمايه‌داري، اعم از پيشرفته يا در حال توسعه، مناسبات و روابط ناظر بر كار و توليد و خدمات اجتماعي، يك‌سويه و به نفع طبقات برتر جهت‌گيري دارد، لذا هنجارها و قوانين به نفع حفظ حقوق و افزايش سود و توانمندي بيش‌تر طبقات مسلط مصوب مي‌شود و مجريان قانون حافظ منافع آن‌ها هستند. پس آن‌چه كه بايد مورد توجه يك تشكيلات صنفي قرارگيرد، فعاليت در راستاي تدوين و تصويب قوانين مدافع حقوق اعضاي آن تشكيلات است.
اشاره‌ي دبير انجمن صنفي به مشكل عقد قراردادهاي انفرادي روزنامه‌نگاران و اعضاي انجمن با كارفرمايان، در عين واقعيت آن، يكي از مشكلات همگاني كارگران و زحمت‌كشان و مزد و حقوق‌بگيران است كه حل آن نياز به اصلاح قوانين مربوط به نحوه‌ي استخدام و عقد قراردادها دارد. چنانچه ماهيت كاري مستمر باشد، مطابق قانون، قرارداد موقت بي‌معني است.
درست‌تر آن است كه يك تشكيلات صنفي، براي لغو قوانين و مقرراتي كه عليه منافع اعضاي آن است اقدام كند و در عين‌حال با آموزش‌هاي مستمر به اعضا، آن‌ها را در درك درست از مقوله‌ي قراردارد ياري دهد. اساساً وجود كميسسيون‌هايي در تشكل صنفي مانند كميسيون آموزش به‌همين دليل است. وقتي كه اعضاي يك صنف از مجموعه‌ي حقوق و مزاياي لازمه براي انجام يك كار مطلع باشند و به‌درستي خطرات ناشي از انجام كار را دريابند، وقتي كه از قوانين تامين اجتماعي و كار آگاهي داشته باشند، حتي اگر به‌صورت انفرادي اقدام به عقد قرارداد كنند امكان پي‌گيري مطالبات قابل دسترسي خواهد بود. و الزاماً نياز به عقد قرارداد، از كانال تشكيلات صنفي نيست. عمده اجحافاتي كه امروزه به نيروي كار مي‌شود از ناحيه‌ي عدم شناخت قوانين و مقررات ناظر بر روابط كار است.
دبير تشكلات صنفي روزنامه‌نگاران مي‌گويد: "انجمن شناسنامه‌هاي كار براي اعضاي خود صادر كرده است." پرسشي كه مطرح مي‌شود اين است كه:
)1 مگر انجمن قرار است جانشين وزارت‌كار شود؟
)2 شناسنامه‌ي كار، تعريفي دارد و نشان مي‌دهد كه نيروي كار از چه تاريخي به‌كار مشغول و كي از كار منفصل شده است. منظور انجمن از شناسنامه‌ي كار چيز ديگري است؟
)3 اساساً هويت سنديكايي هر عضو در هر سنديكا، با كارت عضويت كه شامل اطلاعاتي است مربوط به عضو و تشكيلاتي كه او را پذيرفته است و اين اطلاعات اساساً ربطي به كارفرما ندارد. طبيعي است چنانچه شناسنامه‌ي كاري هم با اطلاعات خاص فرد براي اعضا تهيه شود، از نظر كارفرمايان معتبر نباشد. آن‌چه به هر سند و مدركي اعتبار مي‌دهد، پذيرش دو جانبه‌ي آن از جانب اتحاديه‌هاي كارگري و كارفرمايان و يا نمايندگان آنان است كه معمولاً تحت نام قرارداد دسته‌جمعي است و موضوع مقاوله‌نامه‌ي 97 سازمان بين‌المللي كار است كه دولت‌ها نيز چه در صورت عضويت و چه در صورتي كه عضو سازمان جهاني كار نباشند، ملزم به رعايت آن هستند.
و اما آن‌چه ممكن است ماهيت يك تشكل صنفي را قلب كند، نگاهي است كه ايجادكنندگان آن به شغل و حرفه‌ي اعضا دارند. كاملاً روشن است كه اعضاي دارنده‌ي ويژگي ماده يكم اساسنامه، چون در مطبوعات كار مي‌كنند به اين عناوين خوانده مي‌شوند؛ يعني وجود مطبوعات مساويست با وجود مجموعه نيروهايي كه كار مطبوعاتي مي‌كنند و بخش اعظم آنان را مزد و حقوق‌بگيران اين عرصه‌ي فعاليت اقتصادي تشكيل مي‌دهند. حال چه‌گونه ممكن است بحث مطبوعات، آزادي و يا عدم آزادي آن، زندگي نيروهاي وابسته به آن را تهديد نكند؟ اگر آن‌چه از جانب روزنامه‌نگاران توليد مي‌شود، دستخوش بحران شود و يا به تعطيلي كشانيده شود چه كساني متضرر مي‌شوند؟ فرق نمي‌كند مطبوعه‌اي به‌واسطه‌ي ضعف در رقابت اقتصادي دچار ورشكستگي شود و يا به حسب موضع‌گيري‌هاي آن در رابطه با مسايل جامعه اعم از اقتصادي، سياسي، اجتماعي، افشاي فساد و مبارزه‌ي قلمي با مروجين فساد و اگر در اين حالت مطبوعه‌اي تهديد شود، قدر مسلم نيروهاي فعال در آن نيز آسيب خواهند ديد. لذا بحث آزادي مطبوعات درست شبيه مجوز توليد يك كالاي مصرفي خانگي يا اتومبيل و غيره است، همان‌طور كه توليد انبوه يك محصول بستگي مستقيم به عرضه و تقاضا دارد، توليدات فرهنگي نيز متاثر از عرضه و تقاضاست. اين درست مانند آن است كه بگوييم چون جلوگيري از توليد اتومبيل، يك موضوع مثلاً زيست‌محيطي است، چنانچه كارخانه‌اي به اين‌دليل تعطيل شود، گمان نمي‌رود مشكلي براي كارگرانش ايجاد گردد.
بدين ترتيب انتظاري كه از يك تشكل صنفي براي اعضا وجود دارد آن است، كه اين تشكل بنابه هر دليل از حقوق صنفي - اجتماعي اعضا دفاع كند. تشكل صنفي براي بهبود شرايط زندگي اعضايش فعاليت مي‌كند، هر آن‌چه كه زندگي اعضا را به مخاطره افكند بايد مورد توجه جدي تشكل صنفي باشد. بي‌دليل نيست كه اتحاديه‌هاي كارگري جهان، عليه سياست‌هاي جنگ افروزانه‌ي آمريكا و انگليس در عراق مبارزه مي‌كنند و يا اتحاديه‌هاي كارگري جهان در سياتل عليه نئوليبراليسم، جهاني‌سازي و ... تظاهرات مي‌كنند.

 

منبع: نشریه نامه