به سایت لج ور خوش آمدید

LAJVAR

 

کارگران    کودکان     زنان    هنر و ادبیات     لطیفه    تصاویر     کامپیوتر     سایت های دیگر

اخبار روز از پیک ایران     خلاصه اخبار رادیو فردا    خارجی     آرشیو      صفحه نخست

 ______________________________________________________________

 

گزارشی از "منطقه ویژه اقتصادی" پتروشیمی ماهشهر

 

امید رهایی

تاریخ و سابقه منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر

صنعت در این منطقه بدنبال رشد و توسعه صنایع نفت و پتروشیمی در ایران اواخر دهه ٤٠ و اوائل دهه ٥٠ شروع به فعالیت کرده واحداث بزرگترین مجتمع پتروشیمی آن دوران یعنی پتروشیمی ایران و ژاپن محصول اين دوران است. این شرکت با مشارکت و سرمایه گذاری کشور ژاپن و شرکت سهامی پتروشیمی ایران اغاز به فعالیت نمود. قبل از اين پتروشيمي (كه بزرگتري كارخانه پتروشيمي در آن موقع در خاورميانه بود) پتروشيمي هاي رازي و فارابي احداث و مورد بهره برداري قرار گرفته بودند . شریک ژاپنی پتروشيمي ايران و ژاپن، بعد از وقوع انقلاب در ایران و سقوط دولت شاه و روی کار آمدن جمهوری اسلامی و مشخصا بعد از شروع جنگ، از ادامه فعالیت کنار کشید و طرح ها نيمه كاره رها شد. بعد از انقلاب و بویژه بعد از اتمام جنگ فعالیتهای گسترده اجرائی طرح ها براي راه اندازي اين مجتمع بزرگ شروع و در فازهاي مختلف به بهره برداري رسيد .

 

در مجموع پتروشيمي هاي منطقه ويژه از نظر مالكيت دو دسته اند :

تعدادي از انها مانند امير كبير، تندگويان، فجر، فن آوران، مارون، اروند و بوعلي تحت مالكيت دولتي و شركت ملي صنايع پتروشيمي (N P C) قرار دارند و برخي ديگر صاحبانشان بخش خصوصي است كه از جمله رجال ، لاله ، غدير و شيمي باف و ..... میباشند.

شرایط كار در پتروشیمی های خصوصی بدتر و درجه استثمار بالاتر از نوع دولتي است .

بعد از گذشت چند سال و پس از بهره برداري از مجتمع هاي ياد شده (بعد از انقلاب)، يك منطقه بسيار وسيعي براي احداث چندين مجتمع پتروشيمي طرح ريزي و تحت نام "منطقه ويژه اقتصادي" شروع به فعاليت كرد . طرحهاي شروع شده در اين منطقه خيل عظيمي از كارگران ( در سطوح مختلف از ساده گرفته تا تكنيسين ها و مهندسين ) را از شهرهاي مختلف همجوار و ساير شهر هاي ايران به این منطقه جذب كرد . سرمايه داراني كه در منطقه شروع به فعاليت كرده بودند، چشم به اين بهشت سرمايه داشتند كه چگونه با استفاده از روابط پشت پرده خود با مقامات و مديران سطوح مختلف وزارت نفت و شركت سهامي پتروشيمي ميتوانند با بالاترين ميزان سود به انباشت سرمايه هاي كلان دست زنند. اين سرمايه داران اساسا در قالب شركتهاي پيمانكاري و با زد و بند با مديران اقدام به عقد قرارداد هاي پيمانكاري ميكنند و از پشتيباني كامل طرفهاي خود (در مديريت پتروشيمي ها) برخوردار هستند. از شروع اجراي پروژه هاي شركتهاي پيمانكاري، دستمزدهاي كارگران رفته رفته پائين و پائين تر ميآمد و اين مقدور نبود جز در سايه سياستهاي بغايت ضد انساني كه روا داشته ميشد. با ورود هر چه بيشتر كارگران به اين منطقه و به منظور فروش نيروي كار خود، سرمايه داران بيشترين استفاده را از وضع موجود میكرده و هر چه بيشتر (با توجه به قانون عرضه و تقاضا) به سطح دستمزدها يورش برده و در نتيجه ارزش نيروي كار در تقابل با سرمايه پائين تر و پائين تر ميآمد . نكته قابل توجه اينست كه در اين يورش ضدانساني پيمانكاران به سطح دستمزدها و تحميل بي حقوقي به كارگران ، اداره كار و امور اجتماعي منطقه در كنار آنها قرار دارد و در برابر شكايات متعدد و اعتراضات بيشمار كارگران هيچگونه عكس العمل مثبتی انجام نميدهد. ( هر چند قانونا تمامي اين كارگران تحت پوشش وزارت كار قرار دارند) . در چنين وضعیتی و در جريان دعواهاي مستمر است كه اساسا كارگر به دستاوردي در اين كشمكش نمیرسید. كارگران در این تلاشها هر روز بیشتر به ماهیت اداره كار و سیاستهای رژیم پی میبرند. مقررات ظالمانه قانون كار و همچنين با توجه به زد و بندهاي مديران شركتها با مسئولين ( اعم از كارمندان رده پائين و روسا ) اداره كار كه حتي ابتدائيات قانوني در حمايت از كارگر را هم رعايت نمينمودند ، بي خاصيت بودن اداره كار براي كارگران روز به روز روشن تر و روشن تر می شده است. در كنار اين و با رهنمودهاي مسئولين اداره كار و نشان دادن راههاي گريز از محدوديت هاي قانوني به پيمانكاران ، فشار هر چه بيشتري به مزد بگيران وارد ميشود .

 

وضعیت کارگران وعملکرد سرمایه داران

يكي از عوارض مهم سرمايه گذاري صنايع پتروشيمي در اين منطقه ، افزايش بي رويه قيمتها و تورم بي سابقه و غير قابل كنترلي (بالا تر از تورم سراسري اقتصادي جامعه) است كه به مردم منطقه تحميل شده است. در اين منطقه مايحتاج عمومي گرانتر از ساير نقاط ايران ميباشد . و حتي تفاوت قيمت در ماهشهر قديم و ناحيه صنعتي ( كه ماهشهر جديد ناميده ميشود) چشمگير است. این دو ناحیه مانند شمال و جنوب یک شهر به حساب میآید. و دليل آن نيز اينست كه اكثر ساكنين ناحيه صنعتي پرسنل شركتهاي مختلف پيمانكاري و مهندسين مشاور هاي مشغول در منطقه هستند. اين پرسنل از امكانات رفاهي ( اعم از خوراك و امكانات مختلف ) بهتري نسبت به كارگران و مردم ساكن در ماهشهر قديم برخوردارند .

يكي ديگر از عوارض كار اين واحد هاي صنعتي در منطقه، تبعات زيست محيطي و افزايش ميزان آلاينده ها در طبيعت ميباشد. نتیجه احداث اين حجم از كارخانه با محصولات و فرايند هاي پيچيده پتروشيميائي و با توجه به حساسيت فوق العاده پائين مديران و مسئولين به اين موضوع، تخريب هرچه سریع محيط زيست است. البته آوردن اين دلائل به اين معنا نيست كه نبايد پتروشيمي ساخت و يا مخالف توسعه و توليد بود ، بلكه نشان دادن اين چهره از سرمايه داري است كه بدون توجه به نيازمنديهاي جامعه و صرفا با هدف كسب سود و انباشت سريع سرمايه دست به چنين برنامه هائي ميزنند . و چيزي كه در اين پروسه توليد و باز توليد مد نظر نيست زندگي كارگران، مردم منطقه، محيط زيست، ايمني و بهداشت شغلي و زندگي انسانها ميباشد .

 

الف – کارگران شاغل در واحد های بهره برداری شده:

کارگران این واحدها در دوران قبل از انقلاب عموما بصورت استخدام دولتی وفقط تعداد کمی از کارگران بصورت قراردادی مشغول بکار بودند. بعد از وقوع انقلاب و روی کار آمدن دولت جمهوری اسلامی و با اتخاذ سیاست کم کردن هزینه ها (با هدف بالا بردن نرخ سود) در صنایع نفت و پتروشیمی، خصوصی سازیها شروع شد و در واحدهای مختلف کارگران بیشماری از کار برکنار و از طریق شرکتهای تازه تاسیس و بصورت قراردادی بکار گرفته شدند. این كارگران از شمول استخدام دولتی خارج شدند و سطح دستمزد و سطح زندگی آنها به سرعت رو به وخامت گذاشت.


ب – کارگران قراردادی و روزمزدی شاغل در کارهای پروژه ای :

اين کارگران در دوران قبل از انقلاب ابتدا بصورت دستمزدی در پروژه مشغول شدند و در فضای انقلابی سال ٥٧ دوش بدوش کارگران انقلابی منطقه خوزستان با دست زدن به تشکلهائی مانند تشکیلات کارگران پروژه ای فعالیتهای چشمگیری در انقلاب داشتند و همیشه از کارگران انقلابی پالایشگاه ابادان تاثیر گرفته و متقابلا حمایت های زیادی از هم طبقه ای های خود میکردند . بعد از انقلاب و بدنبال سیاست اخراج گسترده کارگران دولتی و استخدام مجدد در قالب شركتهاي تامين نيروي انساني (خصوصی سازی و شرکتی سازی در صنایع نفت و پتروشیمی) کارگران زیادی به ورطه بیکاری و فقر روزافزون سوق داده شدند . بعد از شروع بکار و در ادامه طرح های نیمه تمام و احداث طرحهای جدید، که مشخصا بعد از اتمام جنگ صورت گرفت، تعداد کارگران پروژه ای با سرعت بیشتری افزایش یافت. شرکت سرمایه گذاری صنایع پتروشیمی، بخش قابل توجهی از درامد نفت را در این منطقه بکار گرفت . سرمایه داران داخلی (بخش خصوصی) نیز از این موقعیت طلائی استفاده کرده ودر ابتدا بیشتر در قالب شرکتهای پیمانکاری و در ادامه و بعد از اعلام منطقه به عنوان "منطقه ویژه اقتصادی"، در فالب سرمایه گذاری برای ایجاد واحدهای تولیدی جانبی صنایع پتروشیمی وارد عمل شدند . لازم به توضیح است که طرح ایجاد مناطق ویژه اقتصادی در جهت بالا بردن سود سرمایه و برای جلب سرمایه گذاری صورت گرفت. به عنوان مثال حذف و یا کاهش فوق العاده حقوق گمرکی و نرخ پائین مالیات بر درآمد در این مناطق و وام های کلان و با بهره کم ، بهشت زمینی جذابی را برای سرمایه داران ایرانی و خارجی ایجاد کرد و در نتیجه شرایط ایده آل بوجود آمده ، میزان سرمایه گذاری داخلی و خارجی در منطقه بشدت بالا رفت. درست و در نقطه مقابل شرایط ایده آل برای سرمایه داران، شرایط بغایت ضد انسانی بر علیه کارگران ایجاد گردید تا معادله کارگر ارزان، کارگر خاموش در برابر نرخ بالاي سود برای سرمایه ، کامل گردد .
كساني كه روزانه از بلوار اصلي منطقه ويژه عبور ميكنند (در حدود 12 كيلومتر) شاهد مجتمعهاي عظيم پتروشيمي با كوهي از آهن و تجهيزات سنگين و سبك هستند كه با دسترنج كارگران و نيروي فكر و ذهن تكنيسينها و مهندسين مزدبگير سر به آسمان مي سايد و از دودكشهاي بلندشان دود و گازها بيرون ميزند و مشعلها فروزان است. همه اینها نشانه راه افتادن و بهربرداري تدريجي طرح هائي است كه در نهايت امر جز پر شدن جيب آقا زاده ها و سرمايه داران نيست. همين بنا ها انسان را بي اختيار ياد ستونهاي بزرگ تخت جمشيد مياندازد كه تمام عظمتش مديون كار بردگان بوده است و امروز نيز همين ها محصول كار بردگان مزدي مدرني است كه با رنج و خون خویش برای سرمایه داران سود و ثروت میسازند و خود در فقر و محرومیت مچاله میشوند.

 

اوضاع و احوال کنونی کار و زندگی کارگران

در حال حاضر تعداد کارگران شاغل در این منطقه ، اعم از ساده و ماهر و متخصص در حدود ٥٠ هزار نفر میباشد. تعدا د کاگران استخدامی به ٥ هزار نفر ، یعنی به ١٠ درصد هم نمیرسد. ٧٠ در صد کارگران را کارگران غیر بومی تشکیل میدهند. این کارگران از سراسر ایران از استانهای شمالی، اذربایجان، کردستان، لرستان ، کهگیلویه و بختیاری ، تهران ، اصفهان و شیراز و جاهای دیگر برای فروش نیروی کار خود به این منطقه آمده اند . شدت استثمار کارگران بشدت بالاست . وضعیت حقوق کارگران قراردادی و قرارداد موقت و روزمزدی ، عموما بر پایه مبنای حقوق اعلام شده از طرف وزارت کار میباشد (یعنی در حدود ١٥٠ هزار تومان در ماه). این کارگران برای گذران زندگی بخور ونمیر خود بالاجبار تن به اضافه کاری داده و با ١٢ ساعت کا ر روزانه به تباهی کشیده میشوند. اکثر کارگران غیر بومی بصورت مجرد و در محلهای اسکان کارگران که از طرف شرکتهای مختلف و در منطقه احداث شده است (کمپ های محل اسکان کارگری)، زندگی میکنند. وضعیت بهداشتی محلهای اسکان کارگری یا خوابگاههای كارگران خیلی پائین بوده و امراض مختلف پوستی ، تنفسي و قلبي (بدليل الودگي زياد محيط زيست) در میان کارگرانی شیوع دارد. بویژه در میان کارگرانی که مدت زیادی در این مکانها اسکان داشته باشند . وضعیت غذای کارگران نیز در این محل خیلی بد است . کارگر بعد از ١٢ ساعت کار طاقت فرسا، دیگر نای پخت و پز ندارد و بالاجبار چیزی در حد رفع گرسنگی برای خود دست و پا میکند و سر به بالين ميگذارد تا روزي ديگر به بردگي مزدي كشيده شود. اصلا اسمش را غذا نمیتوان گذاشت و بقول اکثر کارگران " از سر اجبار است تا تمایل درونی" .
کارگران متاهل نیز که بدلیل سابقه زیاد کاری در منطقه و برای کم کردن زحمت رفت و امد به محل آبا و اجدادی خود ، افق کار دراز مدتی را برای خود تصویر کرده اند ، در محلهای کارگری ماهشهر قدیم ساکن هستند . وضعیت خانه های این مناطق نیز تعریف چندانی ندارد . دو اتاق و یک آشپزخانه و حداکثر یک حمام غیر بهداشتی تمام آن چیزی است که بنام خانه محل زندگی کارگر و خانواده اش وجود دارد. کرایه ها بسیار بالاست و به حدود ١٢٠ الی ١٥٠ هزار تومان میرسد. خوب شما حسابش را بکنید، دیگر چیزی نمیماند که بتوان با آن زندگی کرد. این كل حقوق یك كارگر است . كارگر برای زنده ماندن ناچار است ساعتها اضافه كاری كند و با مشقت بسیار چیزی بیش از كرایه بدست آورد. نتیجه اینكه مشکل بتوان در ماه یک بارهم گوشت خورد . اعتیاد در میان کارگران در منطقه بیداد میکند. بویژه کارگران مجرد بیشتر از متاهلین در دام اعتیاد گرفتار هستند. مواد مخدر در منطقه ارزان تر و راحت تر از سیگار در دسترس است. و بدین طریق بیشترین بخش دستمزدهای ناچیز نیز بدین شکل بغارت میرود. آنچنان مواد مخدر آزادانه خرید و فروش میشود كه اینجا انسان احساس میكند پلیس و نیروی انتظامی ای وجود ندارد.

 

سطح مبارزات کارگری

با توجه با آنچه در بالا در خصوص نوع و نحوه عملكرد اداره كار در اين منطقه اشاره شد، و با توجه به وجود اعتراضات و شكايات زيادي كه به اداره كار ميشود ، خود نفس فشار به اداره كار براي احقاق حقوق كارگران سطحي از مبارزات كارگران براي احقاق حقوقشان را نشان میدهد. ضمنا با توجه به شرايط و حساسيت منطقه اداره كار در ماههاي اخير نسبت به بروز اعتنراضات كارگري و حركتهاي جمعي آنان و شكايات دسته جمعي كه به اداره كار ميشود، دست اندركاران این اداره به طرق گوناگون سعي در برخورد آرام و جلوگيري از تبديل شدن اعتراضات به جنبشي وسيع را دارند. به همين دليل عملا فشار به اداره كار از طرف كارگران معترض يكي از اهرمهاي فشار براي متحقق شدن خواستهاي كارگران است.

کارگران در چنین شرایطی که توصیفش رفت، فقط بدنبال بقا و حفظ موقعیت کاری خود هستند و همیشه این دل نگرانی و دغدغه را دارند که مبادا کارشان را از دست داده و بیکار شوند و این بخور و نمیر را هم از دست بدهند. بنابراین خواست هایشان بیشتر حالت تدافعی دارد تا تهاجمی. این حالت و روحیه در زمانهائی که با عدم پرداخت حقوق و تعویق چندماهه حقوقها روبرو میشوند ، تغییر مییابد و حالت تهاجمی بخود میگیرد . کارگری که حقوق ناچیزش هم پرداخت نشده، دیگر هیچ چیز و هیچکس جلودارش نیست و فقط عطش رسیدن به حقوق حکم تلاش برای زندگی و بقا و فرار از مرگ را دارد. در سالهای اخیر مبارزات زیادی را در زمینه پرداخت حقوق معوقه شاهد بودیم که عمدتا با موفقیت روبرو بوده و درسهای زیادی براي کارگران بهمراه داشت . کارگر متوجه شده است که فقط با اتحاد و مبارزه متحدانه و متشکل است که میتواند از زندگی اش دفاع کند و این بزرگترین درسی است که آموخته اند .