به سایت لج ور خوش آمدید

LAJVAR

 

کارگران    کودکان     زنان    هنر و ادبیات     لطیفه    تصاویر     کامپیوتر     سایت های دیگر

اخبار روز از پیک ایران     خلاصه اخبار رادیو فردا    خارجی     آرشیو      صفحه نخست

 ______________________________________________________________

 

مستقل بوده‌ايم، مانده‌ايم و مي‌مانيم؛ پاسخ انجمن روزنامه‌نگاران آزاد تهران به يك نقد


تورج ابوذرخاني*

عرف غلطي در بين بعضي از مردم حاكم است كه در مورد هرچيزي كه مي‌شنوند، مانند قاضي زبردستي داوري مي‌كنند و‌يا هم‌رديف تحليل‌گراني ماهر، مطالبي را به رشته‌ي تحرير در مي‌آورند كه خالقان اثر از شكفتگي آن باز مي‌مانند. ‌اين نوع تفكر كه متأسفانه كم‌وبيش در بين اهالي مطبوعات نيز به چشم مي‌خورد، در شماره‌ي گذشته‌ي ماهنامه‌ي نامه تحت‌عنوان انجمن صنفي روزنامه‌نگاران در بوته‌ي نقد، به قلم حسين اكبري، درصفحه‌ي 53 پاراگراف سوم اشاره‌اي به برپايي دو گروه از انجمن‌هاي صنفي روزنامه‌نگارن ايران و انجمن صنفي روزنامه‌نگاران آزاد تهران كرده است و در همان پاراگراف، نويسنده اذعان مي‌كند كه معلوم نيست چه تفاوت عمده‌اي بين ‌اين دو تشكل وجود دارد و بعد نتيجه مي‌گيرد كه تشكل روزنامه‌نگاران آزاد، زير پوشش خانه‌ي كارگر است.
اين دوست گرامي، معلوم نيست بر پايه‌ي كدام استدلال و سندي عنوان مي‌كند كه انجمن صنفي روزنامه‌نگاران آزاد تهران زير پوشش خانه‌ي كارگر است؟ نويسنده‌ي نقد كه خود از فعالان سنديكايي است و در حوزه‌ي فلزكاران فعاليت مي‌كند، بهتر بود كه بحث فني مسايل و مشكلات تشكل‌هاي روزنامه‌نگاري را به فعالان اين بخش واگذار مي‌كرد، تا همچنان‌كه روزنامه‌نگاران نقدهايي نسبت به تشكل‌هاي صنفي خود مطرح كرده و به رشته‌ي تحرير درآورده‌اند،‌ اين‌بار نيز به‌سوي نقد حرفه‌اي و كارشناسي اقدام مي‌شد.
ولي نگارنده‌ي مطلب، بدون تحقيق كامل و حتي مطالعه‌ي جزوه‌ها يا بولتن‌هاي انجمن صنفي روزنامه‌نگارن آزاد تهران، به صرف استعلام از يكي از اعضاي انجمن صنفي روزنامه‌نگاران ‌ايران، بناي تحليل خود را به زير پوشش بودن تشكلي استوار مي‌سازد كه به جرات مي‌توان گفت ‌يكي از مستقل‌ترين تشكل‌ها در بين گروه‌هاي روزنامه‌نگاري و كارگري كشور به حساب مي‌آيد. از اين‌رو جا دارد چند نكته را درباره‌ي چگونگي تشكيل انجمن صنفي روزنامه‌نگاران آزاد تهران به عرض ‌اين دوست و خوانندگان گرامي ‌برسانم تا اگر چنين شبهه‌هايي در بين دوستاني ديگر وجود دارد، برطرف شود.
انجمن صنفي روزنامه‌نگاران آزاد تهران در تاريخ 26/10/80 در اداره‌ي كار و امور اجتماعي تهران به شماره‌ي 218 به ثبت رسيده است. موسسان‌ اين انجمن عبارتند از: حاجي محمد احمدي، روزنامه‌نگار و مدرس رشته‌ي روزنامه‌نگاري در دانشگاه آزاد، تورج ابوذرخاني سردبير ماهنامه‌ي توليد مصرف و ضياءالدين صبوري كه زمان درخواست ثبت انجمن در اداره‌ي كار، وي عضو شوراي سردبيري روزنامه‌ي توسعه بوده است.
تفكر راه‌اندازي چنين تشكلي در زمان دومين دوره‌ي انتخابات رياست جمهوري محمد خاتمي‌ در روزنامه‌ي توسعه، شكل گرفت با مطلبي تحت‌عنوان: "عده‌اي از خبرنگاران خواستار ايجاد تشكلي مستقل شدند." محور اين تفكر از روزنامه‌ي توسعه، تحت سرپرستي حسين سجادي و سعيد اصغرزاده شكل گرفت. حتي در نمايشگاه مطبوعات سال 1380 نيز فرم‌هاي تقاضاي عضويت در غرفه‌ي روزنامه‌ي توسعه توزيع و از داوطلبان براي عضويت در انجمن ثبت‌نام به‌عمل آمد.
با رد صلاحيت ابراهيم اصغرزاده توسط شوراي نگهبان از كانديداتوري رياست جمهوري در آن سال يا مشغله‌هاي كاري شخصي كه معمولاً در چنين فعاليت‌هايي از سوي بعضي از متوليان بروز مي‌كند و اصل موضوع به فراموشي سپرده مي‌شود، وي كنار گذاشته شد. از اين رو سه موسس كه در اول متن عنوان شد، با تحليل شرايط نسبت به درخواست ‌ايجاد انجمن صنفي روزنامه‌نگاران آزاد تهران طي درخواستي كتبي اقدام كردند. عنوان ‌اين موضوع براي درك بهتر چگونگي ثبت انجمن ضروري است چرا كه پيگيري‌هاي ثبت انجمن، درست زماني به نتيجه رسيد كه انجمن صنفي روزنامه‌نگاران ‌ايران و خانه‌ي كارگر برسر ايجاد كانون‌هاي كارگري درگير شده بودند. اين موضوع باعث شد تا اقبال ما براي ثبت تشكل روزنامه‌نگاران آزاد، بيش از هر زماني تقويت شود و حتي در مقاطعي مي‌توان گفت موانع از جلوي پايمان برداشته شد. به‌فرض براي كلمه‌ي «آزاد»، ماه‌ها پاسخ به موسسان را به بعد موكول مي‌كردند ولي باشدت گرفتن درگيري دو جريان كه نمادي از جريان كارگري در دولت قديم و جريان نو در دولت خاتمي ‌در عرصه‌ي قدرت نمايي تشكل‌هاي وابسته به حاكميت بود، راه براي ثبت انجمن صنفي روزنامه‌نگاران آزاد تهران هموارتر شد.
از سال 80 تا به امروز، انجمن صنفي ما دو دوره را پشت‌سر گذاشته است: دوره‌ي اول اثبات خود و دوره‌ي دوم سازماندهي و گسترش تشكيلات انجمن در بين فعالان صنفي روزنامه‌نگار است. در دوره‌ي اول، بلافاصله دبير و هيأت مديره‌ي انجمن صنفي روزنامه‌نگاران ايران، شروع به موضع‌گيري عليه ما كردند. آنان در همه جا عنوان مي‌كردند كه روزنامه‌نگاران آزاد، نيروهاي خانه‌ي كارگر هستند و ‌اين انجمن را ساخته‌اند تا ريشه‌ي انجمن صنفي روزنامه‌نگارن ‌ايران را بزنند و... نامه پشت نامه رديف شد كه بايد ‌اين تشكل نوپا منحل شود، موسسان آن به دادگاه معرفي شوند و بسياري از نامه‌هاي مكتوب كه در پرونده‌ي انجمن صنفي روزنامه‌نگاران آزاد تهران در اداره‌ي كار و امور اجتماعي ثبت شده است. از سويي ديگر، وقتي اولين حركت مطالباتي ما با جمع‌آوري ‌يك هزار امضا در نمايشگاه مطبوعات سال 81 به عرصه‌ي ظهور رسيد و آقاي بورقاني قول پيگيري مطالبات عنوان شده در طومار را به نمايندگان انجمن داد، خبر نداشتيم كه اين گلوله‌ي خبري به مانند گوله‌ي برفي كه از بالاي كوه رها شود، وقتي به رسانه‌ها مي‌رسد چه خواهد شد. خبر جمع‌آوري يك هزار امضا در بسياري از رسانه‌هاي داخلي و حتي خارجي انعكاس خوبي داشت. از اين رو، در كمال بي‌‌خبري ما، عده‌اي از افراد سياسي كه به قدرت وابسته بودند، توجه خود را معطوف به انجمن ما كردند. آن‌ها به فكر به‌دست گرفتن امور انجمن افتادند و بدين‌ترتيب حركتي كاملاً تشكيلاتي سازمان گرفت و در مجمع فوق‌العاده و حتي قبل از آن، نيروهاي خود را به تشكيلات تزريق كردند تا با هدف افزايش كميت، دگرگوني در كيفيت انجمن را هدايت كنند.
بعد از برگزاري مجمع و جشن شادي در ميان عوامل آن‌ها، بدون حضور موسسان انجمن با اعضاي منتخب مجمع مذكور جلسه‌اي در هتل لاله از طرف مجري طرح براي به‌دست گرفتن انجمن برگزار شد، صحنه‌گردان اصلي به ميدان آمد كه "مي‌خواهم به شما كار صنفي‌ ياد بدهم." ايشان كسي نبود جز يك روحاني لباس شخصي كه هدايت جريان را به‌دست داشت. در همان هتل، درگيري لفظي با يكي از حاضران كه بازرس انجمن بود رخ داد و ‌اين درگيري به بيرون درز كرد. با جمع‌آوري مطالب و تحليل آن به ‌اين نتيجه رسيديم كه با اعلام مجمع فوق‌العاده، ساختار را از دست نيروهاي تزريق شده خارج كنيم. درخواست تشكيل مجمع فوق‌العاده كه به امضاي دو سوم اعضا رسيده بود، تحويل مسؤولان اداره‌ي كار شد. بنابراين اعلام مجمع فوق‌العاده كرديم؛ بدين ترتيب كودتاچياني كه با برنامه‌ريزي و با هدف به‌دست گرفتن اين تشكيلات قدم برداشته بودند در قدم اول زمين‌گير شدند. بعد از نتيجه‌ي مجمع تا سه سال آخر دوره‌ي اول حيات انجمن، اعتبارنامه‌هاي هيأت مديره از سوي اداره‌ي كار و اموراجتماعي تهران صادر نشد. تقريباً دو يا سه ماه آخر دوره‌ي سه ساله‌ي اول بود كه با تلاش آقاي زرع كاني، مدير بخش تشكل‌هاي كارگري و كارفرمايي اداره‌ي كار استان تهران و پيگيري‌هاي هوشنگ باقري (عضو هيأت مديره‌ي انجمن) توانستيم به اعتبارنامه‌هاي خود فقط براي چند ماه دست ‌يابيم.
كليه‌ي امكانات دولتي به سفارش نيروهايي كه داعيه‌ي مدنيت داشتند، در وزارت كار از ما سلب شد چرا كه ادعا داشتند، يك شهر نبايد دو انجمن صنفي باشد. عناصر نفوذي كه با برنامه به انجمن تزريق مي‌شدند و ‌يا افرادي كه در پي قرباني كردن انجمن ما براي رشد خود در انجمن صنفي روزنامه‌نگاران ايران بودند، راه نفوذ و تخريب در تشكل روزنامه‌نگارن آزاد را برگزيده و فعال شدند. مهر و دسته چك انجمن به غارت رفت و ده‌ها بلاي ديگر كه بر ما تحميل شد. تفاوت انجمن صنفي روزنامه‌نگاران آزاد تهران با انجمن صنفي روزنامه‌نگاران ايران در اين است كه: اولاً؛ موسسان انجمن افرادي از بدنه‌ي مطبوعات بودند كه هيچ‌گونه وابستگي به جناحي خاص نداشتند. دوم؛ ساختار اين انجمن غيرحزبي است. سوم؛ مطالبات ما صنفي است، منطبق با مقاوله‌نامه‌هاي 87 و 98 l.L.o |(سازمان بين‌المللي كار.)
ساختار انجمن برپايه‌ي سانتراليزم دموكراتيك تعريف شده است، بنابراين قدرت و فيلتر اصلي در اختيار كميته‌هاي صنفي انجمن است. ‌اين انجمن به علت محتواي صنفي خود با دست به دست شدن قدرت توسط دولت‌ها و جناح‌ها، لطمه‌اي نمي‌بيند. آن‌چه ملاك عمل قرار دارد، توانمندي اعضاست كه مسؤوليت‌هاي اجرايي را در انجمن به‌عهده دارند.
به تكثر تشكيلات كارگري معتقد هستيم و در جهت دوري جستن دخالت‌هاي دولت در امور تشكل‌ها و ارتقاي آزادي تشكل‌هاي كارگري اقدام مي‌كنيم. انجمن صنفي روزنامه‌نگاران آزاد تهران، عضو موسس دركميته‌ي دفاع از انجمن‌هاي صنفي كارگري ‌ايران است كه اكنون با هدف‌ ايجاد بستر واحد كارگري براي استيفاي حقوق كارگران اقدام مي‌كند. استراتژي ما ايجاد جبهه ‌يا اتحاديه‌ي سراسري روزنامه‌نگاران‌ ايران است. تا اين تاريخ، انجمن حتي داراي مكان براي ستاد خود نيست و از امكانات دفتر ‌يك ماهنامه براي امور اجرايي بهره مي‌جويد. حالا چگونه ممكن است كسي زير پوشش موسسه‌اي حزبي، تشكلي يا جناح‌هايي از قدرت باشد و بعد از گذشت چهار سال حتي دفتر كار به مسؤولان آن تحويل نگردد؟ پس بهتر است در كشور بلازده‌ي ما، درخت دوستي و اتحاد ريشه اندازد تا تك‌روي و منم‌منم كردن‌ها، به قول فرخي‌يزدي:

تا خدمت ابناي بشر پيشه‌ي ماست
آزادي و صلح و سلم انديشه‌ي ماست
----------------------------------------------------------
*عضو موسس انجمن صنفي روزنامه‌نگاران آزاد تهران

 

منبع: نشریه نامه