به سایت لج ور خوش آمدید

LAJVAR

 

کارگران    کودکان     زنان    هنر و ادبیات     لطیفه    تصاویر     کامپیوتر     سایت های دیگر

اخبار روز از پیک ایران     خلاصه اخبار رادیو فردا    خارجی     آرشیو      صفحه نخست

 ______________________________________________________________

بررسی نزاع چهارجانبه و خاموش ايران ، هند، پاكستان و آمريكا در بلوچستان پاكستان
جنگ خاموش بلوچستان

ترجمه: س.الف
منبع:الحيات

تصاويری از«نواب اكبرخان بكتی» والی پيشين بلوچستان پاكستان بر در و ديوار شهر «بكتی» به چشم می‌خورد. برای كسی كه از شهر «سويی» در منطقه بلوچستان پاكستان ديدن می‌كند، باور اين مساله دشوار است كه اينجا محور فعاليت‌های داغ «نظامی – ديپلماتيك» است. فعاليت‌هايی كه از كشمير آغاز و از جدال اطلاعاتی بی‌سروصدای ميان ايران ، هند و پاكستان عبور می‌كند و سرانجام با هشدارهای آمريكا مبنی بر حمله قريب الوقوع به تاسيسات هسته‌ای ايران پايان می‌پذيرد.
اين شهر كوچك و دور افتاده- كه بيشتر از ٢٥ هزار نفر جمعيت ندارد - طی هفته‌های گذشته با ورود صد‌ها هزار تن از نظاميان، يگانهای ويژه و افسران اطلاعاتی پاكستانی؛ كه چرخبال‌های موشك انداز را نيز به همراه آورده بودند، ناگهان تبديل به يك منطقه نظامی شد. ارتش پاكستان هفته گذشته با تصرف ١/٢ ميليون متر مربع از اراضی و قلمرو يكی از قبايل بلوچ اين منطقه، اقدام به ساخت يك پادگان نظامی كرد.
اين منطقه همجوار مناطق شرقی ايران است يعنی همانجايی كه «سيمور هرش» طی مقاله‌ای در «نيويوركر» آنرا به عنوان مدخل ورودی نيروهای ويژه آمريكايی برای جاسوسی از تاسيسات هسته‌ای ايران ، معرفی كرد.
«احمد نيازی» نويسنده روزنامه «
the nation» پاكستان در اين باره می‌نويسد: «اين شبهه بوجود آمده است كه ارتش پاكستان با ساخت پادگان نظامی در جوار مرزهای شرقی ايران بيش از هر زمان ديگری در حال تهيه مقدمات نفوذ قريب‌الوقوع در خاك ايران است، به ويژه آنكه ايالات متحده نيز در حال برنامه‌ريزی حمله به ايران است. البته اين امكان وجود دارد كه اين حمله فراگير باشد اما قطعا به حمله زمينی ختم نمی‌شود».
مساله ديگری كه علت‌يابی اين تغيير و تحولات را پيچيده‌تر می‌كند اين احتمال است كه حضور نظامی در اين منطقه برای دستگيری «بن لادن» و «ايمن الظواهری» باشد به ويژه آنكه مبلغ جايزه برای دستگيری وی نيز افزايش يافته است.

بحران خاموش

علاوه بر اينها طی سه هفته گذشته، رابطه تهران -اسلام آباد ، شاهد بحرانی خاموش بوده است. اين بحران از آنجا آغاز شد كه سرويس‌های اطلاعاتی پاكستان مقامات اطلاعاتی اين كشور را قانع كردند كه نيروهای وابسته به نهادهای امنيتی ايران در حملات موشكی بی‌سابقه چهار هفته اخير، به تاسيسات حياتی پاكستان - در ايالت بلوچستان - دست دارند.
در اين ميان نمی‌توان به نقش «ديپلماسی لوله‌های نفت» بی‌توجه بود زيرا از نظر پاكستانی‌ها ، همزمانی افزايش اين حملات با سفر قريب الوقوع «وين جيا بائو» نخست وزير چين - برای افتتاح بندر بزرگ گوادر پاكستان واقع در مدخل تنگه هرمز- بی‌ارتباط نيست (و اين حملات واكنشی به همكاری‌های اطلاعاتی پاكستان با ايالات متحده است). در اين راستا مقامات امنيتی پاكستان «هسته‌های رسمی حمايت شونده» از سوی ايران و يكی از كشورهای حاشيه خليج فارس را به دست داشتن در حملات تروريستی منطقه بلوچستان متهم می‌كنند و آنرا «به چالش گرفتن پروژه ساخت بندر بزرگی می‌دانند كه در قالب همكاری پاكستان و چين با هدف جذب سرمايه گذاری و تجارت منطقه و آسيای ميانه صورت می‌گيرد». در واقع اين بندر بزرگ، رقيب همتای ايرانی‌اش يعنی بندر چابهار است كه با مشاركت هند و ايران ساخته شده واز طريق خطوط راه آهن با تركمنستان در ارتباط است.

شرارت

در شب سی‌ام ماه گذشته ، پس از حمله افراد ناشناس به نيروگاه برق اصلی كويته – مركز ايالت بلوچستان، بزرگترين ايالت فدرال پاكستان- كل منطقه برای چند ساعت در خاموشی فرورفت و بدين شكل اولين جرقه بحران اخير زده شد. طی ديداری كه ارتش پاكستان زمينه آنرا برای برخی «مطبوعات مورد اعتماد» فراهم كرده بود؛ به محض خروج از هواپيما در فرودگاه شهر «سويی» ، ساختمان اصلی فرودگاه به چشم می‌خورد كه سال گذشته پس از اصابت موشك افراد ناشناس به تلی از خاك تبديل شده بود. مسووليت اين حمله را گروهی ناشناس به نام «ارتش آزاديبخش بلوچستان» بر عهده گرفته بود. اين گروه همچنين مسووليت حملات موفق سه هفته پيش را نيز بر عهده گرفته است. در اين حملات بيش از ٦٥٧ موشك به ايستگاه بزرگ گاز طبيعی شهر «سويی»- كه شهرهای بزرگ پاكستان را تحت پوششش دارد - شليك شده بود. اين حملات به مدت ٨ روز گازرسانی به منازل مسكونی و مراكز صنعتی چندين شهر بزرگ پاكستان را دچار وقفه كرده بود. به گزارش سخنگوی رسمی شركت نفت پاكستان، اين حملات ٧ ميليون دلار خسارت برجای گذاشته است.
بنابر گزارش الحيات تندروهای نهادهای نظامی پاكستان، حوادث اخير را «اعلام جنگ علنی برخی مراكز دولتهای همجوار عليه پاكستان» تلقی می‌كنند كه در قالب حمايت از ستيزه جويان قبايل بلوچ صورت می‌گيرد. نتيجه اين تحليل افزايش حساسيت در كادر رهبری پاكستان شده كه قطعا آثار خويش را بر مسايل مربوط به كشمير و ايران خواهد گذاشت.

چرا بلوچستان

برای درك حوادث اخير ناگزيريم كه نگاهی هرچند گذرا به منطقه بلوچستان داشته باشيم.
همچنان كه منطقه كردستان ميان سه كشور ايران عراق و تركيه تقسيم شده ، منطقه بلوچستان نيز به دو بخش پاكستانی و ايرانی تقسيم شده است كه منطقه پاكستانی؛ بلوچستان و منطقه ايرانی؛ سيستان و بلوچستان ناميده می‌شود. بلوچستان پاكستان ، دارای ذخاير عظيم نفت و گاز است اما در طول تاريخ معاصر خود به سبب ضعف حكومت‌های محلی و نيزناديده گرفتن اهميت منطقه از سوی اسلام‌آباد ، آنگونه كه بايد از اين ذخاير بهره برداری نشده است.
به مرور زمان ، شمار اندكی از رهبران قبايل بخش‌های ثروتمند بلوچستان موفق به استيلا بر سرنوشت اين منطقه شده‌اند تا جايی كه برخی از آنها دارای ارتش مسلح و زندانهای مخوفی‌اند كه بدون محاكمه، افرادی را با مجازاتهايی چون ؛ حبس ابد در بند كرده‌اند.

نواب اكبر خان بكتی

به گفته منابع رسمی ؛ دليل اصلی حضور اخير ارتش پاكستان در اين منطقه، حضور والی پيشين ؛ «نواب اكبر خان بكتی» در اين منطقه است. «نواب» لقبی است كه سلاطين مغول به رهبران مناطق زير سلطه خود می‌دادند و هنوز هم رايج است. نواب بلوچستان مدعی مالكيت مناطق غنی نفت و گاز بلوچستان‌اند و اسلام آباد را به تلاش در جهت استثمار ذخاير و عقب نگه داشتن بلوچ‌ها متهم می‌كنند. از نظر آنها بندر گوادر؛ بيش از آنكه بندر تجاری باشد، پادگان سری نيروی دريايی چين است. اسلام آباد نيز آنها را به دريافت تسليحات پيشرفته نظامی از آن دسته كشورهای منطقه – كه نمی‌خواهند شاهد شكوفايی بندر گوادر باشند – متهم می‌كند؛ گناهی نابخشودنی در حق بندری كه قرار است زمينه ايجاد يك منطقه آزاد و شهری مدرن را فراهم كند و محور تجارتی مركز ، جنوب و غرب آسيا باشد، ضمن آنكه به رشد و گسترش تجارت ميان چين ، خليج فارس و آفريقا كمك كند.
نواب اكبر خان بكتی – كه برای توقف حملات خرابكارانه به تاسيسات حياتی كشور ؛ جدای از باج سبيل‌های پنهانی، ماهانه ٣٥ هزار دلار از شركت نفت پاكستان دريافت می‌كرد- به شكل غيرمستقيم رهبری «ارتش آزاديبخش بلوچستان» را بر عهده دارد. اين ارتش كه با شعارهای قومی – نژادی ؛ سركردگی نواب اكبرخان را پذيرفته ، متشكل از نواب و برخی روسای قبايل بلوچ است ليكن نمی‌توان با قاطعيت مدعی همراهی تمام قبايل با آنان شد خصوصا آنكه بسياری ديگر از رهبران جوانتر قبايل بلوچ- كه فارغ التحصيل دانشگاه‌های پاكستانی و غربی هستند- عضو حكومت محلی تابع دولت هستند.

نزاعی محلی با ابعادی بين‌المللی

افزايش بی‌سابقه حملات اخير به تاسيسات حياتی واقع در «سويی» مقامات امنيتی پاكستانی را مجبور كرد كه در برابر گزارشگر الحيات اعتراف كنند كه براساس دلايل متقن به اين نتيجه رسيده‌اند كه برخی نهادهای رسمی كشورهای همجوار از ستيزه‌جويان قبايل بلوچ ؛ حمايت می‌كنند، اما مقامات پاكستانی ترجيح می‌دهند كه نامی از اين كشورها به ميان نياورند. وزارت امور خارجه پاكستان نيز به هيچ وجه – چه سلبی و چه ايجابی – بيش از اين توضيحی نمی‌دهد ، فقط ريس جمهور پرويز مشرف –كه فرمانده كل قوا نيز هست - در جمع هواداران احزاب ائتلاف كننده با حزب حاكم ، به شكل غير مستقيم به ماهيت بين المللی بحران بلوچستان اشاره كرد و گفت: «عده‌ای به دستاوردهاو پيشرفت‌هايی كه ما به دست آورده‌ايم حسادت می‌كنند. به آنها و حاميانشان بگوييد؛ كه با مشت آهنين جواب شما را خواهيم داد.»
با شدت گرفتن بحران بلوچستان در ژانويه گذشته «رياض كوكر» به عنوان نماينده وزارت خارجه عازم تهران شد و وزارت خارجه پاكستان هيچ توضيحی در اين مورد ارايه نداد. كمی بعد «آقا مهدی عروجی» فرستاده فرمانداری سيستان و بلوچستان ايران، بی‌سرو صدا از كويته - مركز ايالت بلوچستان - ديدار كرد. پس از اين ديدار، گفتگوها ميان مقامات دو كشور در تهران و پاكستان بدون اينكه طرفين توضيحی رسمی ارايه دهند ، همچنان آرام و بی‌سرو صدا تداوم يافت. ذكر اين نكته ضروری است كه يك منبع موثق پاكستانی به الحيات خبر داد كه در خلال اين گفتگوها ، پاكستان مكررا از طريق مجرای ديپلماتيك به اطلاع مقامات ايران رسانيد؛ كه اسلام آباد ، اقدام ايران در اعطای مجوز برای افتتاح مراكز كنسولی جديد هند در مجاورت مرزهای شرقی را به ديده ترديد می‌نگرد. به گفته پاكستانی‌ها، ايران اعتنايی به در خواست‌های مكرر پاكستان نمی‌كرد تا اينكه فشار آمريكا برای متوقف ساختن برنامه هسته‌ای ايران ، باعث شد كه ماه گذشته ايرانی‌ها همزمان؛ نمايندگانی را به آنكارا و اسلام آباد بفرستند تا به اين كشور اطمينان دهند كه تركيه و پاكستان در سياست‌های امريكا – در قبال ايران – بی‌طرف می‌مانند. مسوول پاكستانی فوق الذكر در اين باره می‌گويد: «ايرانی‌ها؛ ديگر در برابر خواسته‌های ما ، جواب سربالا ندادند و اكنون، احساس می‌كنيم كه در عمل به تعهداتشان جدی هستند».
همين شخص به الحيات گفت كه؛ سرويس اطلاعاتی پاكستان، قبلا مداركی را به مشرف ارايه داده بود كه نشان می‌داد ، كنسولگری هند از خاك ايران در جهت حمايت از قبايل متمرد بلوچ عليه دولت پاكستان استفاده می‌كند. درست مشخص نيست كه چه زمانی اين مساله فاش شد زيرا اسناد ارايه شده از سوی سرويس‌های اطلاعاتی پاكستان در برخی موارد اطلاعات ضدو نقيضی ارايه می‌دهند ، بدين معنا كه برخی از آنها بيانگر ارتباط مراكز امنيتی ايران با اين مساله هستند و بر بی‌اطلاعی ريس جمهور خاتمی از اين مساله تاكيد دارند و برخی ديگر بی‌اطلاعی مقامات بلند پايه ايران را بسيار بعيد می‌دانند.
يكشنبه گذشته «شاهد مسعود» تحليلگر برجسته شبكه «
a. r. y »در برنامه پربيننده خود، از قول يك ديپلمات ايرانی فاش ساخت كه ايران به پاكستان اعلام كرده است ؛ در صورت همراهی با امريكا- درهر گونه تجاوز به ايران- انتظار نداشته باشد كه ايران منطقه بلوچستان پاكستان را به حال خود وابگذارد!
اكنون در ميان هيات حاكمه پاكستان در مورد نوع رفتار – ديپلماتيك يا نظامی- در قبال نقش ايران در بلوچستان ، شكافی آشكار پديد آمده است.
در اين ميان فرماندهان پا به سن گذاشته ارتش كه از حمايت سياستمداران حاكم و مخالفان بر خوردارند بر روش ديپلماتيك، از طريق گفتگوی مستقيم با نواب اكبر خان - رهبر شورشيان - و متقاعد كردن او به مصالحه با دولت تاكيد می‌كنند اما فرماندهان جوان ، خواستار استفاده از سياست «مشت آهنين» و سركوب قبايل متمرد برای استيلای مقتدرانه دولت بر منطقه هستند. از نظر اين دسته، نواب اكبرخان بكتی با ايجاد ارتباط با كشورهای بيگانه و اشتراك منافع با دشمنان پاكستان از «خط قرمز» گذشته و به نقطه «بازگشت ناپذير» رسيده است. بنابراين مذاكره با او بی‌معنی است.
بنا به گفته منابع پاكستانی؛ شخص مشرف با فرماندهان جوان ؛ هم عقيده است، ليكن نمی‌خواهد روی سياستمداران و نظاميان كهنه‌كار را زمين بگذارد و به همين دليل به دادن فرصتی برای حل مسالمت آميز بحران، بی‌رغبت نيست.
وقتی كه گشت و گذاری در شهر« سويی» داشتيم به وضوح شاهد بوديم كه نظاميان ارتش پاكستان كاملا آماده‌اند كه به محض فرمان، به مقر نواب احمد خان در« ديار بكتی» حمله كنندو ديار بكتی- كه به قلاع جنگی بی شباهت نبود- به عنوان مقر نواب اكبر خان توسط قبايل هوادارش به شدت محافظت می‌شد.
حل و فصل بحران با مذاكره يا سركوبی نواب اكبر خان بخشی از مشكل است و در اين ميان مشكل حاميان خارجی قبايل متمردی كه از نظر اسلام آباد «تروريست» هستند باقيمانده است.
آيا پاكستان در حمله به ايران آمريكا را همراهی می‌كند؟ به گفته سيمور هرش واحدهايی از سرويس اطلاعاتی پاكستان در جاسوسی از تاسيسات هسته‌ای ايران، كماندوهای آمريكايی را ياری كرده‌اند. اگرچه آمريكا اين مساله را رد نكرد اما اسلام‌آباد به شدت آنرا تكذيب كرد.
واقعيت آن است كه مقامات پاكستانی به شدت مخالف هر گونه تهاجم امريكا به ايران هستند. زيرا عليرغم بروز اختلافات اخير با ايران، پاكستانی‌ها هنوز از بابت همراهی ايران در جنگ با هند از همسايه غربی خود سپاسگزارند چراكه آنزمان پاكستان به ايران به عنوان يك «عقبه مطمئن» می‌نگريست. با اين حال تندروهای موجود در هيات حاكمه پاكستان ؛ مخالفان ملی‌گرا و ليبرال، نظام حاكم بر ايران را همپيمانان طبيعی پاكستان می‌دانند و معتقدند كه پس ازسال ١٩٧٩ و به ويژه زمانيكه تهران فهميد ؛ كمك‌های پاكستان به پيشرفت برنامه اتمی ايران صرفا برای كاستن از توجه و فشار جهانی بر برنامه‌های اتمی اسلام آباد و جهت دادن آنها به سوی تهران بوده و در اين مسير موفق هم شده است ، روابط تهران –اسلام آباد رو به تيرگی نهاده است. در هرصورت اين دسته اكنون در اقليت‌اند و بعيد به نظر می‌رسد كه بتوانند حرف خود را به كرسی بنشانند.

برگرفته از ایران امروز: http://world.iran-emrooz.de/more.php?id=11086_0_16_0_M

بازگشت به صفحه قبل