کارگران
کودکان
زنان هنر
و ادبیات
لطیفه
تصاویر
کامپیوتر
سایت های دیگر
اخبار روز از پیک ایران
خلاصه اخبار رادیو فردا
خارجی
آرشیو
صفحه
نخست
______________________________________________________________
جنگ بر عليه ايران؟ پشت پرده ها و چشم اندازها
کلمنز رونه فلد - برگردان ناهيد جعفرپور
اخبار روز: www.iran-chabar.de
توضيح : کلمنز رونه فلد عضو کمسيون صلح اتحاديه آشتی بين المللی شعبه آلمان است.
اين مقاله درست يک هفته قبل از انتخابات رياست جمهوری در ايران به کميسيون نامبرده
ارائه گشته است.
1/ مقدمه
آمريکا بر عليه ايران: جنگ بعدي؟ "تيتر مقاله ای در روزنامه اشپيگل به تاريخ
24.1.2005 می باشد. در اين مقاله که از انگليسی به آلمانی ترجمه شده است، نويسنده
که روزنامه نگاری آمريکائی بنام سيمور هرش از نيويورک است، در باره نقشه های نظامی
ارتش آمريکا افشا گری هائی نموده است. کمی قبل از اين مقاله اشپيگل، سيمور هرش در
يک مصاحبه راديوئی و تلويزيونی با شبکه خبری "دمکراسی حال"، در باره مقاله اش صحبت
نموده و می گويد که طبق خبرهای موثقی که وی دارد چندين هدف از سوی آمريکا در اواخر
بهار و يا اوائل تابستان مورد حمله قرار می گيرند.( زود دويچه سايتونگ 21.1.2005).
مرکز ثقل مشاجرات بر سر برنامه اتمی ايران بر روی نابرابری قدرت در خاورميانه است.
در حاليکه اسرائيل، پاکستان، هندوستان، چين و روسيه که همسايگان ايران می باشند از
تسليحات اتمی برخوردارند، آمريکائی ها تلاش می کنند اين امر را برای ايران ممنوع
سازند. از سوی ديگر افزايش فشار از جانب واشنگتن و اورشليم باعث گرديد تا روز به
روززير پای رفرميست ها در ايران خالی شود و قدرت ملا ها بشدت افزايش يابد.
اتحاديه اروپا و آمريکا بخشا اهداف مشترکی را دنبال می کنند. به اين مفهوم که آنها
خواهان از بين بردن قدرت شيعيان در لبنان، سوريه، عراق و ايران، کشاندن اقتصادی
منطقه خاورميانه به جهانی سازی نئوليبرالی و بخصوص مخالفت با برنامه اتمی ايران می
باشند.
آراء منتقد درون اتحاديه اروپا، سازمان ملل متحد، روسيه، چين، نهاد های ضد حملات
نظامی آمريکا در ايالات متحده، فشار جنبش های ضد جنگ در سطوح بين المللي، آمادگی
دولت ايران برای مذاکرات جدي، و... می توانند از حملات نظامی و يا جنگی پيشرفته
جلوگيری نمايند. جنگی که در اثر وقوع اش تمامی منطقه خاورميانه را درگير خواهد کرد.
2/ وضعيت ايران
ايران با جمعيتی در حدود 66 ميليون نفر که دو سومش زير 30 سال بسر می برند، نقش
بسيار مهمی را در منطقه خاورميانه بازی می نمايد.
قربانيان انقلاب سال 1979، جنگ ايران و عراق که در حدود تنها يک ميليون از جانب
ايران کشته داد، سه زمين لرزه ( 1990،2003،2005) و اقداماتی چون تحريم اقتصادی
آمريکا، در جامعه ايران جای پای عميقی بر جای گذاشت. طبق گزارش سازمان تجارت ايران
در حدود 40% مردم ايران زير خط فقر زندگی می نمايند. البته ديپلمات های خارجی اين
رقم را تا 60 % اعلام نموده اند. در حال حاضر اين کشور تنها با 5/2 ميليون پناهنده
از افغانستان روبروست. در هيچ کشوری در جهان به اندازه ايران اينقدر زنان خود را از
بين نمی برند. در هيچ کشوری در جهان اينقدر انسان چون ايران معتاد به مواد مخدر
نيست. زندگی سياسی اين کشور با سرخوردگی و بی تفاوتی مهر خورده است. قبل از
انتخابات مجلس در فوريه 2004 شورای نگهبان محافطه کار صلاحيت در حدود 80 عضو
پارلمان را رد نمود زيرا که آنها طرفدار جدائی دين از دولت بودند. مجموعه سيستم
سياسی ايران بيمار است.
از آنجا که شورای نگهبان دست پرورده محافظه کاران، بايد در ابتدا هر قانون مجلس را
مورد تائيد قرار دهد، لذا انتخاب مردم هر چه که باشد و هر کسی را که می خواهند
انتخاب کنند، تاثيری در وضعيت نخواهد داشت زيرا که تمامی قدرت در اين کشور در نزد
ملاهاست.
در دمکراسی ايرانی هيچ رهبريتی مورد قبول نيست الا آن رهبريتی که از سوی خدا و رهبر
ايران مورد تائيد قرار گيرد. جانشين خمينی آيت الله خامنه ای در آغاز سال 2004 می
گويد": قدرت رهبر انقلاب يک وظيفه و قدرت خدائی است. (1)
قدرت ملا ها ی کنزرواتيو تکيه بر اقتصاد اين کشور دارد. بعد از انقلاب 1979 رهبر
انقلاب اسلامی روح الله خمينی ثروت شاه را به بنياد های مذهبی برای اداره کردن
سپرد. طبق تخمينات غير رسمی 80% اقتصاد ايران در دست کنزرواتيو ها قرار دارد و آنها
هم برای اينکه رهبريت خود را امنيت بخشند، روزنامه های منتقد را ممنوع نموده، جوانه
های دمکراسی را از طريق گروه های چماق دار خود در نطفه خفه ساخته و حقوق بشر را زير
پاهای خود له کرده اند.
زنانی که شلوارهايشان تا زير زانو برسد با اين خطر روبرو هستند که دستگير شده و
شلاق بخورند. از اين رو در باره زنان مشکلات فراوانی در ايران وجود دارد. يک سوم
نيروی کار ايران زنان می باشند. يک سوم تمامی پايان نامه های دکترا را زنان می
نويسند. 63% دانشجويان کل کشور زنان دانشجو می باشند. 300 انتشاراتی توسط زنان
اداره می شود واز 4000 سازمان غير دولتی ايران، 150 عدد آن در باره مسئله زنان
فعاليت می نمايند. "گزارشگران بی مرز"ايران را بعنوان زندان بزرگ روزنامه نگاری
جهان نام نهاده اند. سالانه به خاطر وضعيت نامبرده در حدود 200000 ايرانی اين کشور
را ترک می نمايند.
زمانيکه در نوامبر سال 2003 آمبگی ليگابو نماينده سازمان ملل از ايران ديدن نمود،
روزنامه های ايرانی خيلی صريح اين سئوال را از او نمودند: برای چه او از زندانيان
سياسی ديدن نمی کند و با روزنامه نگاران ايرانی در باره حقوق بشر صحبت نمی کند؟
اينکه چگونه چنين سئوالاتی می تواند چنين باز و صريح در روزنامه ها مطرح گردد، بيان
گر اين مسئله است که درسازمان های غير دولتی کسانی وجود دارند که از خواست دمکراسی
در ايران پشتيبانی نموده وبسياری از اين انسانها در بخش روزنامه نگاری و حقوق بشر
فعال می باشند.
در ماه مه سال 2002 يورگن هابرماس در تهران سخنرانی نمود که متن اين سخنرانی بطور
کامل در روزنامه کنزرواتيو رسالت چاپ شد. مسئله ای که باعث تعجب بسياری از ناظرين
داخلی و خارجی گرديد. در واقع در ايران با وجود موانع بسيار اما بحث های اسا سی
سياسی باز در باره سيستم جاری در جريان است.
بعد از جنگ ارتش آمريکا در عراق در سال 2003 در مجلس ايران زمزمه هائی وجود داشت به
اين صورت که نه بمب اتم بلکه اين تنها دمکراسی است که می تواند موجوديت ايران و
سيستم جمهوری را نجات دهد.
جامعه ايرانی با وجود تمامی قطع اميد ها اما در شرايط کنونی در يک روند بسيار آهسته
و مشکل دگرگونی قرار دارد. واقعيت جامعه ايران در حال حاضر بسيار مشکل تر و پيچيده
تر ازآن چيزی است که بطور معمول در غرب با کليشه های متضادی چون رفرميست ـ مذهبی و
يا ملا يان ـ مردم بيان می شود.(2)
3/ برنامه اتمی ايران
ايران در کنار ذخاير عظيم نفتی اش دومين مقام بزرگ جهان را بخاطر ذخاير طبيعی
اش داراست. همچنين در حال حاضر استفاده از نوآوری های انرژی زای ديگری چون باد و
خورشيد هم در دستور کار اين کشور قرار گرفته است و در حال ساخت اين صنعت هم می
باشد. (3)
اينکه مسئله برنامه اتمی ايران تنها بخاطر تامين انرژی نيست را (دليل رسمی اعلام
شده تا کنونی مبنی بر استفاده از اتم برای تامين انرژي) خاتمی رئيس جمهور اسبق
ايران برای اولين بار دريک مصاحبه مطبوعاتی در اکتبر سال 2004 بيان نمود: "هنوز
ايران به تکنولوژی اتمی مجهز نمی باشد. به اين لحاظ هيچگونه نگرانی از اينکه ديگران
تسليحات اتمی دارند و يا آنرا می سازنند وجود ندارد". (4)
وزير دفاع ايران شمخانی بسيار واضح و صريح بيان نمود که موضوع بر سر چيست: "ما خود
را با وجود فضائی که در حال حاضر حکومت می نمايد مورد مخاطره می بينيم به اين لحاظ
بايد خود را برای مواقع خطر آماده سازيم. (....). کشوری که به اين مسائل توجه نکند
و آماده نباشد به سرنوشت عراق دچار خواهد شد".(5)
بنظر می رسد تا زمانی که ارتش آمريکا در کشور همسايه بسر می برد و به اين لحاظ از
توان در گير شدن در جنگ جديدی محروم است، ملا های کنزرواتيو اين وقت را مغتنم شمرده
تا خود را بقدرتی اتمی تبديل سازند.
آمريکا تلاش می کند که روسيه را که هر دو نيروگاه اتمی را در بوشهر می سازد، تحت
فشار قرار دهد. البته اين فشار نتيجه داده است و در ساخت اين دو نيروگاه تاخيرات به
وجود آمده است. شرکت (نو هو) از پاکستان سالهای سال است که برای برنامه غنی سازی
اورانيوم به ايران کمک می کند.
دردسامبر 2003 زمانی که در آژانس بين المللی اتمی پروتکل الحاقی منع ساخت تسليحات
اتمی از سوی دولت ايران امضا می شد، حسن ربانی نماينده ايران در مذاکرات اتمی آژانس
بين المللی خواهان اين شد که شورای فرمانداران آژانس پرونده ايران را ببندد.
ماموران آژانس در وين اين تقاضای ربانی را رد نمودند. زيرا که متخصصان آژانس در
نيروگاه های ايران آثار غنی سازی اورانيوم را يافته بودند و آژانس از ايران خواسته
بود که اين مسئله را توضيح دهد. همچنين ايران تا به امروز به اين سئوال آژانس که
موادی را که با آن می توان ابزار غنی سازی اورانيوم( که می تواند چه برای خواست های
مصالمت آميز و چه تهيه بمب اتم بکار رود) را ساخت از کجا وارد نموده است را بی جواب
نهاده است.
آژانس بين المللی در سال 2004 گزارشی سری در باره برنامه اتمی ايران را در اختيار
اعضای شورای امنيت قرار داد که بر مبنی آن دولت ايران مقدار قابل توجه ای اوران را
برای غنی سازی فراهم نموده است. در ماه اوت 2004 وزير خارجه ايران خرازی اين خبر را
تائيد نمود و گفت که :"کشورش کار غنی سازی اورانيوم را آغاز نموده است".(6)
تاکتيک ايران اين است که از سوئی تمامی شرايط ساخت تسليحات اتمی را آماده سازد و از
سوی ديگر در راه اين هدف تا آنجا که می تواند با آژانس به توافق برسد تا اينکه
آمريکا و اسرائيل هيچگونه مدرک کافی قانونی برای حمله نظامی به ايران نداشته باشند.
تا کی ايران می تواند به اين امر ادامه دهد معلوم نيست. ماموران امنيتی غربی حدس می
زنند که برای اينکه ايران قادر باشد بمب اتم بسازد احتياج به 3 تا 5 سال زمان دارد.
ايستگاه های راديوئی ايران برای مردم اين کشور به طور دقيق فرق ميان نيروگاه های آب
سبک و نيروگاه های آب سنگين را توضيح داده اند. روزنامه دی سايت بتاريخ 16.12.2004
می نويسد"تکنيک اتمی ايران بعنوان سمبل افتخار ملی نشان داده می شود".
4/ رابطه ايران/آمريکا
در سال 1953 براندازی نخست وزير دمکرات منتخب مردم ايران مصدق که می خواست صنعت
نفت اين کشور را ملی نمايد توسط سازمان سيای آمريکا، فشار رژيم شاه که از سوی
آمريکا پشتيبانی می شد، گروگان گيری سفارت آمريکا در سال 1979، ناموفق ماندن آکسيون
آزادی گروگان ها، پشتيبانی دولت آمريکا از رژيم صدام حسين به هنگام جنگ ايران با
عراق در سال 1980ـ 1988 و همچنين تحريم اقتصادی ايران توسط آمريکا، تا به امروز
سايه بر روی مناسبات ايران و آمريکا گسترده است.
در ژانويه 2005 دولت واشنگتن خواستار اين شد که تمامی شرکت هائی که با سرمايه
آمريکا در ايران عمل می کنند (حتی شرکت هائی که فعاليتشان به تحريم اقتصادی ايران
توسط آمريکا لطمه ای نمی زند) بمدت يکماه از ايران خارج شوند). يکی از مهمترين
ايراد هائی که پريزيدنت بوش به رژيم ايران داشت اين بود که ايران مدتی است صادرات
نفت خود را نه با دلار آمريکائی بلکه با يورو حساب می کند. همچنين آمريکا تلاش نمود
که جلوی طرح لوله کشی گاز برنامه ريزی شده ميان هند/ايران را که از پاکستان عبور می
نمود سد نمايد.
واشنگتن و تهران اهداف مشترکی را دنبال می نمودند. هردو اين دولت ها خواهان عراقی
با ثبات بودند: ايران برای اين که عراق در غرب اين کشور قرار دارد و دولت ايران می
خواهد مرزهای غربش امنيت داشته باشد و از حمله اين کشور همسايه ترس دارد بخصوص که
کردها در اين ناحيه قرار دارند. برای آمريکا از اين جهت که : ثبات عراق باعث می شود
برخی از خسارات لشگری نقصان يابد و هزينه مالی اشغال را پائين خواهد آورد. از اين
رو دولت ايران انتخابات اخير عراق را با تمامی نيرو پشتيبانی نمود. البته ايران
دنبال منافع ديگری هم هست و آنهم شکل گيری يک حکومت شيعه مستقل از آمريکا در عراق
است.
رابطه تنگاتنگ ميان عراق و ايران برای دولت ايران از هم اکنون اين فايده را دارد که
خطر حمله آمريکا از اين کشور را به نيروگاه های اتمی ايران کاهش می دهد. آيت الله
سيستانی که در نجف اقامت دارد و از نفوذ بسياری در عراق برخوردار است، متولد ايران
است همچنين رئيس دادگستری ايران شاهرودی متولد عراق است.
بخاطر مناسبات فاميلی متعددی که خارج از مرزهای اين دو کشور وجود دارد و همچنين
نفوذ بسيار تهران بر روی اکثريت مردم عراق که شيعه می باشند، در صورت حمله آمريکا
به ايران، دولت ايران "کارت های عراقي"خود را ببازی می کشاند: در اين صورت ايران در
مقابل اشغال عراق بمانند تا کنون عمل نخواهد نمود بلکه نيروی جنگنده ای را که در
عراق در مقابل ارتش آمريکا می جنگد را با تمام قوا پشتيبانی نموده و در اين صورت
تعداد کشته های سربازان آمريکائی بشدت بالا خواهد رفت و رکورد را خواهد شکست.
همواره در چند سال گذشته برای حل اختلاف و وجود مناسبات مجدد ميان ايران و آمريکا
مقاطعی وجود داشته است که می توانسته است به برقراری ديپلماسی ميان اين دو کشور و
همچنين قدم برداشتن در جهت برداشتن تحريم اقتصادی ايران از سوی آمريکا بيانجامد. در
يک مصاحبه تلويزيونی در سال 1998 رئيس جمهور آن زمان ايران خاتمی از "تمدن فوق
العاده آمريکائي"نام برده و غير مستقيم از گروگانگيری سال 1979 معذرت خواهی نموده
است. بعد از حمله يازده سپتامبر 2001 به برج های آمريکا در تهران تظاهرات های آنی
طرفدار آمريکا برگزار گرديد. واشنگتن و تهران در مبارزه با طالبان و شبکه القاعده
هم نظر شدند.
بسياری از اعضای بالای شبکه تروريستی در ايران تحت مراقبت بوده و اجازه ترک خاک را
نداشتند. برای بمب باران نقاط زير نفوذ القاعده در افغانستان، دولت ايران پشتيبانی
های مختلف نمود. در اکتبر سال 2002 در حدود 70% مردم ايران خواهان برقراری مناسبات
ديپلماسی مجدد ميان ايران و آمريکا شدند. دولت ايران همه پرسی را برگزار نمود که
طبق آن 40% کسانی که مورد سئوال قرار گرفته بودند، سياست آنزمان آمريکا در مقابل
ايران را قابل درک اعلام نموده بودند.
ملا ها از نتيجه اين همه پرسی بسيار ناخرسند بوده و عکس العمل عصبی از خود نشان
دادندو دستور دادند که کسانی که در اين برنامه همه پرسی اين انستيتود سهيم بودند
دستگير شوند. در ميان دستگير شدگان عباس عبدی قرار داشت کسی که در اشغال سفارت
آمريکا در سال 1979 سهيم بود و عضو مشهور جنبش رفرميستی آنزمان در ايران بود. در
بهار سال 2003 عباس عبدی با يکی از کسانی که آنزمان در سفارت آمريکا به گروگان
گرفته شده بود و در پاريس اقامت داشت ملاقات نمود و در مقابل دوربين تلويزيون به او
دست آشتی داد. (7)
ايران در سال 2003 برای خرسندی آمريکا فورا دولت موقت عراق را برسميت شناخت. از مدت
های طولانی تماس های غير رسمی ميان ايران و واشنگتن وجود داشت. بعد از زلزله بم در
سال 2003 که باعث کشته شدن بيش از 10000 نفر در بم شد، دولت آمريکا کمک های
بشردوستانه بسياری به ايران نمود و تهران هم به اين کمک ها جواز ورود داد. مدارک
بسياری وجود دارد که حاکی از اين مسئله است که چگونه دولت ايران تلاش نموده است که
اين دوران يخ ميان آمريکا و ايران بپايان رسد.
5/ نقش اسرائيل
ماير داگان رئيس بخش امنيت خارجی سازمان امنيت اسرائيل "موساد"برنامه اتمی
ايران را:"بزرگترين خطر برای موجوديت دولت اسرائيل از زمان تاسيسش"می خواند. (8)
کمی قبل از جنگ عراق در سال 2003 ژنرال ارشد اسرائيل، ايران را بعنوان دشمن اصلی
اسرائيل خواند. همچنين در سال 2002 در گزارش "جينز ديفنز ويکلي"آمده بود که اسرائيل
برنامه ای برای حمله به ايران طرح ريزی نموده است و تنها منتظر موافقت واشنگتن با
اين برنامه است. دولت آمريکا موافقت خويش را به دولت اسرائيل در باره تسليحات هوائی
اختصاصی 5000 که بنام "بمب های زرنگ"معروفند و برای هدف های بسيار مخفی و زير زمينی
بکار می روند، داده است. هواپيماهای جنگی اسرائيل که اين بمب ها را حمل می کنند می
توانند مسافت های بلند را با تانک سوخت اضافي، تا مرز شرقی ايران طی نمايند و مجددا
به اسرائيل بازگردند. سيلوان شالوم وزير خارجه اسرائيل به اين نکته اشاره می کند که
: اسرائيل نمی تواند ايران را بعنوان يک قدرت اتمی تحمل نمايد". ( هفته نامه اشپيگل
24.1.2005).
دولت اسرائيل دلش می خواهد که هر چه سريعتر سرنگونی دولت ايران را که از حزب الله
لبنان و حماس و جنگجويان جهاد در فلسطين اشغالی حمايت می کند، ببيند تا بدين وسيله
اين پشتيبانی ها خاتمه يابد. در يک مصاحبه با هفته نامه اشپيگل وزير خارجه ايران
اعلام نموده است که دولت وی هيچگونه مشکلی با راه حل دو دولت برای حل اختلاف
اسرائيل/فلسطين ندارد و اين راه حل را بلوکه نخواهد نمود.
6/ رابطه ايران و اتحاديه اروپا
رابطه ميان اروپا و ايران عميق تر از رابطه ايران/ آمريکاست. تا سال 1997 دولت
های اروپائی رابطه ای بنام "ديالوگ منتقدانه "با ايران داشتند. بر خلاف آراء موجود
در سياست آمريکا، درسياست اروپا هيچگونه رای مثبتی برای سيستمی سياسی در عراق و يا
بهتر بگوئيم انقلاب دومی به همين زودی ها در عراق وجود ندارد. بلکه اروپا خواهان يک
روند دگرگونی است. سال 1997 روند اين "ديالوگ منتقدانه"نسبت به ايران خاتمه يافت و
آنهم درست زمانی بود که دادگاه برلين به اين نتيجه رسيد که از سياستمداران خيلی
بالای دولت ايران در سال 1992برای قتل افراد معروف اپوزيسيون کرد ايران در رستوران
ميکونوس در برلين مسئول بودند. تحريم اقتصادی که در سال 1996 توسط رئيس جمهور
آمريکا کلينگتون در باره ايران به اجرا در آمد مورد اعتراض مقامات اروپا شد و باعث
شد که اروپا سياست مستقلی را نسبت به ايران برگزيند. دولت های فرانسه، بريتانيا و
آلمان در سال 1998 بعنوان مهره های اصلی اتحاديه اروپا مذاکرات مستقيمی را با ايران
آغاز نمودند و اينبار با نام "ديالوگ سازنده"وارد ميدان شدند. در اين ديالوگ سازنده
همواره مثل سابق تم های امنيت سياسی و حقوق بشری در مرکز توجه قرار داشت. تجارت
ميان ايران و دولت های اتحاديه اروپا صعود نمود و از سال 1999 تا سال 2001 از 6/8
به 2/13 ميليارد يورو رسيد.
12.12.2002 ايران و اتحاديه اروپا مذاکراتی را در باره تجارت ـ پيمان های همکاری
آغاز نمودند. اين مذاکرات بصورت رسمی در سال 2003 از سوی شورای اتحاديه اروپا خاتمه
يافته اعلام گرديد. در سپتامبر سال 2002 در يک همه پرسی در ايران 9/80 درصد کسانی
که از آنها سئوال شده بود رای به نفع رابطه عميق و بيشتر با اتحاديه اروپا داده
بودند و 4/71 درصد از مردم مورد خطاب خواست اتحاديه اروپا را مبنی بر از سر گرفتن
مناسبات ديپلماسی ميان ايران و اسرائيل رد نموده بودند. 4/14 درصد اين شرايط را
مورد قبول قرار داده و 6/44 درصد آماده نبودند که خواست اتحاديه اروپا را مبنی از
چشم پوشی از ساخت تسليحات کشتار جمعی بپذيرند.(9)
همه پرسی در ايران جايگاه مهمی ندارد زيرا که حتی طايفه مذهبيان هم می دانند که
آنها هميشه نخواهند توانست بر خلاف خواست مردم بر قدرت بچسبند.
شورای اتحاديه اروپا در تاريخ 21.10.2002 تصميم گرفت که بدون قيد و شرط ديالوگی با
ايران در باره حقوق بشر آغاز نمايد. رئيس نامبرده دادگستری يعنی آيت الله شاهرودی
به کريس پاتنزنماينده اتحاديه اروپا که در فوريه 2003 به ايران رفته بود گفت
که:"ايران حاضر است قانون سنگسار را که مجازات کسانی است که ازدواج شکنی کنند
بردارد. قبل از اين مسافرت زندانيان سياسی بعنوان نشانه تفاهم با اروپا از سوی
رهبريت ايران شامل عفو گرديدند.
دولت ايران به يک هيئت حقوق بشر سازمان ملل متحد اجازه داد در محل تحقيق نمايد و
ادعای شکنجه در زندانهای ايران را و همچنين دستگيری های بی دليل را بررسی نمايد.
اين چنين اقداماتی از سوی ايران در شورای اتحاديه اروپا بعنوان موفقيت ديالوگ ارزش
گذاری شد.
در شورای اتحاديه اروپا در تاريخ يونی 2003 اروپا خواهان اين شد که ايران با آژانس
بين المللی همکاری کند. در اين جلسه شورا همچنين تصميم گرفته شد که برای جلوگيری از
گسترش تسليحات کشتار جمعي، بعنوان آخرين ابزار به اقدامات اجباری همصدا با منشور
جامعه بين المللی متوصل گردند.
ديدار رئيس جمهور ايران خاتمی از ايتاليا، فرانسه و آلمان در يولی 2000 و همچنين
ديدار وی از اطريش و يونان درماه مارس 2002 نشان دادند که ايران هم بمانند کشور های
اروپائی خواهان يک رابطه فعال با يکديگر می باشد.
اکتبر 2003 وزرای خارجه فرانسه، بريتانيا و آلمان موفق شدند با هم سفری به ايران
نمايند تا از دولت ايران بخواهند پروتکل الحاقی منع تسليحات اتمی را که در تاريخ
18.12.2003 توسط آژانس اتمی برای همکاری بين المللی به تصويب رسيده بود، امضا
نمايد. در قطعنامه شورای فرمانده هان آژانس اتمی در تاريخ 13.3.2004 از ايران
خواسته شد همکاری گسترده با آژانس داشته باشد. در سفر البرادی رئيس آژانس و هيئتی
از متخصصان در تاريخ 6.4.2004 و همچنين متخصصان اتمی ديگر به ايران، آژانس بين
المللی چون گذشته خود را درگير برنامه اتمی ايران نمود.
7/
رابطه ايران با آلمان
بعد از
اعلام حکم دادگاه معروف به روند ميکونوس در آلمان به تاريخ سال 2000 ميان برلين و
تهران دوران يخی شروع شد. در سال 2000 با ديدار خاتمی از آلمان مجددا اين رابطه
بهبود يافت. سال 2003 هيئتی از حقوق بشر و هم چنين رئيس جمهور اسبق آلمان ريچارد
وايستگر به تهران عزيمت نمودند. در اکتبر 2003 وزير خارجه آلمان يوشکا فيشر به
تهران رفت و ماه مه 2004 خرازی وزير امور خارجه ايران به برلين مسافرت نمود. دو طرف
ايران و آلمان در اين ديدارها در باره برنامه اتمی ايران و وضعيت خاورميانه بحث و
گفتگو گرديد.
در بخش اقتصادی آلمان چه بعنوان عضو اتحاديه اروپا و چه در سرتا سر جهان نقش اساسی
را در رابطه با تجارت ايران بازی می نمايد. سال هاست که ايران بيشتر از هرکجای جهان
به آلمان کالاهای غير نفتی صادر می کند ( 10 درصد صادرات ايران). صادرات ايران به
آلمان در سال 2001 در حدود 9/1 ميليارد يورو بوده است. در سال 2002 در حدود 2/2
ميليارد يورو و در سال 2003 در حدود 6/2 ميليارد يورو می باشد. صادرات آلمان به
ايران در سال 2003 به 7/2 ميليارد يورو صعود نموده است و در سال 2004 در حدود 0/3
ميليارد يورو بوده است.
تعهدات شرکت هرمز در برابر ايران در حدود 1 ميليارد يورو بوده و دولت آلمان در تمام
جهان اولين مقام را در صادرات و معامله تجاری با ايران گرفته است. از ديد آلمان
کشور ايران در ليست کشورهای جهان در مقام دوم مناسبات با آلمان قرار دارد. در حدود
5000 شرکت آلمانی با ايران مناسبات تجاری دارند و 2000 شرکت دفاترشان در ايران داير
است. شرکت "تيسن گروپ "بخاطر يک معامله بزرگ تجاری که در اختيار ايران است ايران را
تهديد نموده که در ليست سياه پنتاگون قرار گيرد. کنسرن دوسلدورفی برای اينکه اين
محدوديت تجاری تهديد کننده را رفع نمايد در ماه مه 2003 بيش از 400 ميليون يورو
سهام اين شرکت را با قيمت سه برابر خريد اوليه خريداری می نمايد.
همچنين در بخش فرهنگی آلمان نقش اختصاصی در روابط دوجانبه با ايران در محدوده
اتحاديه اروپا دارد. در تهران انستيتوی باستانشناسی آلمانی وجود دارد. همچنين
انستيتوهای آموزش زبان آلمانی و مدرسه سفارت آلمان در تهران داير است. در پائيز
2003 آکادمی آلمانی برای تماس فرهنگی در ايران تاسيس گشت و کليسای پروتستان تهران
توسط يک کشيش آلمانی گردانده می شود. همچنين طبق گفته ادارات مربوطه مرکز سقل روابط
فرهنگی آلمان و ايران مراودات علمی است. سال هاست که دانشمندان ايرانی در مدارس
عاليه آلمان تحصيل می نمايند و نقطه اوج اين مراوده علمی در سال 2003 با امضای يک
قرار داد علمی ميان مدرسه عالی يوليش آخن و دانشگاه شريف تهران می باشد که طبق آن
مدرسه عالی يوليش در تهران هم تاسيس شود و دانشجو بگيرد. در سپتامبر 2003 با تلاش
دانشگاه کاسل، ماربورگ و گوتينگن با پشتيبانی وزير اقتصاد آلمان کنفرانس مشترک شبکه
"تحقيقات علمی آلمينيوم"در تهران برگزار شد دومين کنفرانس در آپريل 2004 در اصفهان
برگزار گرديد.
يک کنفرانس آلماني/ايرانی با نام "ديالوگ رسانه اي"با شرکت نمايندگان رسانه های
دولتی و همچنين رسانه های کشوری در سال 2002 در تهران برگزار گرديد و در دسامبر
همان سال مجددا در برلين برگزار شد.
در فستيوال فجر سال 2004 از سوی آلمانی ها تاتری برگزار گرديد. در نمايشگاه کتاب
تهران در سال 2003 آلمان هم غرفه بزرگی داشت. همچنين در سال 2004 آلمان مجددا در
نمايشگاه کتاب تهران غرفه داشت. يک هفته فرهنگ فرانسوي/آلمانی در پائيز 2003 در شهر
اصفهان برگزار گرديد. در ماه مه 2004 نمايشگاه عکس گرهارد ريشتر در موزه تهران در
باره هنر های عصر جديد برگزار گرديد.(10)
در اصفهان در واخر سال 2004 کنفرانسی از سوی بنياد کوربر با رياست رئيس جمهور اسبق
آلمان ريچارد وايستکربرگزار گرديد. در اين کنفرانس کريستوفر برترام عضو بنياد نيمه
دولتی علم و سياست شرکت نموده بود. در اين کنفرانس با کارشناسان ايرانی در باره تم
"فرهنگ و سياست بين المللی بحث و گفتگو گرديد و تصميماتی گرفته شد. احمد نهيب زاده
از دانشگاه تهران در اين نشست گفت"واژه غربی "آزادي"در ايران به مفهوم عدم محدوديت
معنی می شود. بطوری که خواست اروپا برای آزادی بيشتر در جامعه ايرانی باعث سوء
تفاهم هائی می شود. همکار وی حميرا مشيرزاده گفت:"يک بستر ارزشی مشترک می تواند
تنها در يک ديالوگ برابر و بدون خشونت ميان فرهنگ ها انجام پذيرد. ديالوگی که برای
تمامی نظرات دگر انديش باز باشد.(11)
شيرين عبادی کسی که جايز نوبل صلح را برنده شد در باره حقوق بشر و روند درون جامعه
ای حرف های زيادی برای زدن دارد. وی تا بحال دعوت نامه های بسياری از سوی نهاد های
آلمانی و ساير کشور های اروپائی دريافت نموده است.
فعاليت های محسن مسرت که تحصيلاتش را در حقوق سياسی در آلمان به اتمام رسانده است
تحسين آميز است. او کسی است که می خواهد در ايران با ساخت نوآوری های انرژی زا،
استقلال انرژی اين کشور را از انرژی های فسيلی و اتمی ممکن سازد.انستيتوی شرق شناسی
هامبورگ با رياست پروفسور اودو اشتاين باخ تماس های بسيار خوبی با ايران داشته و
مرتبا در باره وضعيت ايران اطلاعات جديدی را در آلمان علنی می سازد.
بازی فوتبال دوستانه ميان تيم فوتبال ايران و آلمان در تاريخ 9.10.2004 در تهران
چيزی بيشتر از تنها يک عمل ورزشی بود. بخاطر فعاليت های انسانی مربی تيم آلمان و
علاقه ايرانيان به رابطه با ايران نتيجه اين بازی سياسی شد.
8/ صادرات تسليحات آلمانی به خاورميانه و نزديک
مجموعه مناطق خاورميانه و نزديک در حال حاضر درگيرجنگ آمريکا در افغانستان و
عراق و همچنين فشار بر سوريه و ايران می باشند. تسليحات نظامی سرسام آوری وارد اين
مناطق می شود. بجای اينکه يک کنفرانس برای همکاری و امنيت خاورميانه و نزديک شکل
گيرد، دولت آلمان بعنوان بزرگترين کشور صادر کننده تسليحات نظامی جهان نفت به آتش
اين منطقه بحرانی می ريزد و با اين کار آتش اختلافات را شعله ور تر می سازد: امارات
عربی از آلمان از آلمان 32 تانک رد ياب گرفته است. شرکت آلمانی روهده و شوارتز در
مونيخ که در ساخت بی سيم و تکنيک اندازه گيری تبحر دارد،سيستم ارتباطی جنگی طبق
آخرين متد ها برای نيروهای نظامی در منطقه صادر می نمايد. شرکت راين متال در
دوسلدورف به نيروی دريائی امارات يک سيستم ردگم کردن ( ام آ اس اس) برای محافظت در
مقابل موشک ها صادر می نمايد. امارات خليج، کويت، عمان و بحرين طبق گزارشات از شرکت
راين متال سفارش تانک های بسيار مدرنی را داده اند که بنام "تانک روباه"معروفند.
همچنين اين کشورها به آلمان اعلام خريداری تسليحاتی توسعه يافته ی مدرنی بنام "گ ت
کا بوکسر"را نموده اند مانند تانک های کاميونی برای نقل و انتقال نظامي. عمان می
خواهد يک ميليارد يوروهليکوپتر های چند کاره اروپائی بخرد. کويت می خواهد از آلمان
ناوچه های سريع السير و تانک های مدرن بخرد. عربستان سعودی از آلمان درخواست
تسليحات نظامی آلمانی کرده است. از جمله اين تسليحات آلمانی تانک لئوپارت می باشد.
شرکت لورسن ورفت برمن طبق سفارش يمن 10 ناوچه به قيمت 100 ميليون يورو تحويل اين
کشور می دهد. در ماه مارس 2005 به همراه صدراعظم آلمان نمايندگان شرکت زيمنس و "ا آ
د اس"به منطقه خليج فارس سفر نموده و سيستم الکترونيکی مراقبت از مرز ها را به اين
کشور ها ارائه نمودند. بسياری از امارات ها می خواهند در اين باره ميلياردها يورو
سرمايه گذاری نمايند.(12)
آلمان چند زيردريائی "دلفين کلاسه"به اسرائيل فروخته است که بخشی را تحويل و بخش
ديگر راقرار است به اين کشور تحويل دهد. اين زير دريائی ها به تسليحات اتمی مسلح می
باشند. فرانکفورتر آلگماينه سايتونگ روز 5.3.2005 می نويسد: سبزها خيلی مايلند که
بگويند که دولت سبز/ سرخ سياست صادراتی تسليحاتی کنترل شده ای را انجام می دهد. اما
به هيچ وجه اينطور نيست بلکه از سال 1998 تا کنون صادرات تسليحات جنگی آلمان روز
بروز بيشتر و بيشتر شده است. بسياری از اين صادرات تسليحاتی از چشم افکار عمومی
آلمان مخفی است و مردم باور ندارند و می گويند در حقيقت اين تجارت ها در زمان
صدراعظمی هلموت کل بيشتر بوده است. شرويدر هم اما می خواهد که کسی فکر نکند که او
بعنوان تاجر تسليحات نظامی به خاورميانه سفر می کند".
9/ چشم انداز يک راه حل متمدنانه
اولين قدم برای يک راه حل متمدنانه ديپلماسی در اختلافات کنونی بر سر برنامه
اتمی ايران، در ابتدا شناخت اين مسئله از سوی آمريکا و اتحاديه اروپاست که در
خاورميانه و نزديک نابرابری قدرتی اتمی وجود دارد. برای رفع اين نابرابری ها و
بررسی ريشه ای اين اختلافات بايد فراخوان کنفرانسی برای امنيت و همکاری مشترک در
خاورميانه و نزديک داد. کنفرانسی که بتواند محدوده ای عاری از تسليحات به وجود آورد
که از اسرائيل تا هند را در بر گيرد. خواست ايجاد يک محدوده عاری از تسليحات در
بسياری از قطعنامه های سازمان ملل متحد در رابطه با عراق آمده است. اما اين خواست
تا کنون به طوری جدی مورد توجه قرار نگرفته است. ايجاد اطمينان و کنترل اختلافات دو
مسئله ای است که ملت ها را به هم وصل می کند. برای اين امر احتياج به نشست های
فراوان است. نشست برای همکاری های مشترک اقتصادي، همکاری در مقابل فاجعه های طبيعی،
همکاری های مشترک برای مبارزه با جرائم سازمان يافته( تجارت مواد مخدر و تجارت
تسليحاتي) و از همه مهمتر بحث در مورد امنيت های مرزی و مبارزه با تروريسم و قدم
برداشتن در اين راستا ها. از دل چنين کنفرانس هائی با اين اهداف اساسی می توان
مکانيسم همکاری مشترک ميان ملت ها را گسترش داد.(13)
برای تضعيف کوتاه مدت اختلافات يک برنامه گسترده کمکی طرح شده است. برنامه ای که
ايران به لحاظ وضعيت اقتصادی فلاکت بارش بيشترين علاقه را به آن خواهد داشت و با
اجرای آن از غنی سازی اورانيوم صرف نظر خواهد نمود:
اگر آمريکا و اتحاديه اروپا مذاکرات ديپلماسی را زير پا بگذارند، احتمال ساخت
تسليحات اتمی توسط ايران قوی تر خواهد شد. بر عکس برای صرف نظر کردن تهران از ساخت
تسليحات اتمي، اتحاديه اروپا و آمريکا بايد اين امنيت را به ايران بدهند که مذاکرات
ديپلماسی را دنبال خواهند نمود و تحريم اقتصادی را برخواهند داشت. ملا ها بعنوان
قدرتمندان ايران به ايزوله شدن ايران و محاصره کشور توسط آمريکا علاقمند نيستند
زيرا آنان بيشتر علاقمندند که اوضاع اقتصاديشان بهتر شود. بخصوص زمانی که آمريکا
تلاش می کند که آنها وارد سازمان تجارت جهانی نشوند.
يوشگا فيشر وزير امور خارجه اسبق آلمان می گويد:"هر چه بيشتر آمريکا بطور سياسی و
ديپلماسی فعاليت نمايد به همان اندازه موفقيت ما در حل اين اختلاف بيشتر خواهد
بود". وی سپس اميدوارانه می گويد"در اين راه شانس های واقعی وجود دارد. شانس اينکه
اين اختلاف را از راه های ديپلماسی حل نمود". ( روزنامه اشپيگل 24.1.2005)
در آمريکا افکار عمومی و آراء محتلفی درون نهاد ها خواهان حل اختلافات بصورت
ديپلماسی می باشند. بسياری از نهاد های شناخته شده آمريکائی از دولت خود درخواست
تغيير روش نموده اند. روزنامه زوريخه سايتونگ درتاريخ 17.12.2004می نويسد:"بايد به
آمريکا و اتحاديه اروپا فشار آورد که ايران را پای ميز مذاکرات ديپلماسی بکشانند".
آرمی تاگ معاون وزير امور خارجه آمريکا حمله نظامی به ايران را برخوردی غير
مسئولانه می خواند.
بدون فشار های گسترده از درون آمريکا و از سوی جنبش های صلح در سرتاسر جهان، دولت
آمريکا حمله های نظامی را بعنوان حرکت های جدی می بيند و هيچگاه از موضع خود نسبت
به ايران صرف نظر نخواهد نمود.
ماخذ ها:
(1) Katajun Amirpur,
Realexistierender Islamismus, in: Blätter für deutsche und internationale
Politik, 4/2004.
(2) Vgl. die bezüglich der iranischen Gesellschaft sehr differenzierte
SWP-Studie von Johannes Reissner, Iran nach dem Irak-Krieg. Zwischen
amerikanischem Druck und europäischer Annäherung, Berlin 2003. Differenzierte
Grundinformationen sind auch zu finden in: Katajun Amirpur und Reinhard Witzke,
Schauplatz Iran, Freiburg 2004 sowie in: ,,Länderanalyse Iran", hg. vom
Deutschen OrientInstitut, Nahost Jahrbuch 2002, Opladen, 2004.
(3) Mohssen Massarrat, Teherans Atompolitik, in: Blätter für deutsche und
internationale Politik, 4/2004.
(4) Mohssen Massarrat, Atom-Konflikt auf Raten, in: Blätter für deutsche und
internationale Politik, 1/2005.
(5) Mohssen Massarrat, Atom-Konflikt auf Raten, a.a.O.
(6) Zit. nach: Bahman Nirumand, Iranisches Katzund Mausspiel, in: Blätter für
deutsche und internationale Politik, 10/2004.
(7) Vgl. dazu Katajun Amipur, Realexistierender Islamismus, a.a.O.
(8) Walid Charara, Strategien der USA gegen die Atommacht Iran, in: Le Monde
Diplomatique, 14.1.2005.
(9) Alle Angaben nach: Johannes Reissner, Iran nach dem Irak-Krieg. Zwischen
amerikanischem Druck und europäischer Annäherung, SWP-Studie, Berlin 2003.
(10) Vgl. www.auswaertiges-amt.de.
(11) Zit. nach: Thomas Weihe, Iran: Der Atomkonflikt ist nur die Spitze des
Eisbergs, in: Internationale Politik, 11-12/2004.
Siehe
auch: www.bergedorfer-gespraechskreis.de
(12) Vgl.: www.german-foreignpolicy.com//de/news/article/1110150766.php.
(13) Volker Perthes, Bewegung im Mittleren Osten, SWP-Studie, Berlin, 2004.
Adressenauswahl von deutschen Institutionen, die sich mit Iran beschäftigen:
Deutsche Arbeitsgemeinschaft Vorderer Orient für gegenwartsbezogene Forschung
und Dokumentation (DAVO) Zentrum für Forschungen zur Arabischen Welt
Geographisches Institut Universität Mainz 55099 Mainz Tel: 06131-3922701,
3923446, Fax: 06131-3924736 E-Mail: davo@geo.uni-mainz.de Internet: http://davo.uni-mainz.de
Deutsche Morgenländische Gesellschaft e.V. Prof. Dr. Jens Peter Laut,
Geschäftsstelle Islamwissenschaft/Turkologie Albert-Ludwigs-Universität
Orientalisches Seminar 79085 Freiburg Tel: 0761-2033159 Fax: 0761-2033152
E-Mail: jens.peter.laut@orient.uni-freiburg.de Internet: http://www.dmg-web.de
Deutsches Orient-Institut (DOI) Neuer Jungfernstieg 21, 20354 Hamburg Tel:
040-42825514, Fax: 040-42825509 E-Mail: doihh@doi.duei.de Internet: http://www.doihh.de
Institut für Iranistik der Freien Universität Berlin Reichensteiner Weg 12-14,
14195 Berlin-Dahlem Tel: 030-8381
Gesellschaft für Iranbezogene Sozialforschung in Berlin e.V. (GISB) Dahlmannstr.
31, 10629 Berlin Tel: 030-3247186
Middle East Media Research Institute (MEMRI) Linienstr. 115, 10115 Berlin Tel:
030-97893872, 97893968, Fax: 030-97893975 E-Mail: memri@memri.de Internet:
http://www.memri.de
Persische Bibliothek an der Universität Frankfurt Mertonstr. 26-28, 60325
Frankfurt
Orientalisches Seminar Rheinische Friedrich-Wilhelms Universität Regina-Pacis-Weg
7, 53113 Bonn Tel: 0228-737462, Fax: 0228-735601 E-Mail: orient@residenz.uni-bonn.de
Internet: http://www.philfak.unibonn.de/Philfak/Orient
German Archaeological Institute Khiaban-e Shahid Akbari 9 Pol-e Rumi, Dr
Shariati Elahiyeh P.O.Box 3984 Teheran Iran Tel: 0098-21-2216339, Fax:
0098-21-2216339 E-Mail: daiteheran@yahoo.de Internet: http://www.dainst.de