کارگران
کودکان
زنان هنر
و ادبیات
لطیفه
تصاویر
کامپیوتر
سایت های دیگر
اخبار روز از پیک ایران
خلاصه اخبار رادیو فردا
خارجی
آرشیو
صفحه
نخست
______________________________________________________________
در این برههی خاص
بعد
از این همه
جوالدوزی که به رژیم فرو کردهام و به به و چه چه دوستان ضد انقلاب را
برای خود
خریدهام یکهو میخواهم برای از خواب پریدن سوزنی به خودمان فرو کنم. از
آذربایجان
شروع میکنم اما متوجه میشوم که در شرایط حساس کنونی که رژیم جنایتکار
فلان و بهمان
میکند و خون جوانان را به شیشه میکند و بر علیه اقوام و خواستههای
برحقشان...
میگذرم. راه میافتم میآیم میرسم به کردستان. یکی متوجهم میکند که
با توجه به
جریانات اخیر در این
برههی خاص
فقط
شوونیستهای
فارس و
طرفداران رژیم سوزن به کردستان فرو میکنند از خیرش میگذرم به اهواز و
آبادان و
بندر بوشهر و بندرعباس و سیستان و بلوچستان و خطهی کویر و مرز افغانستان
میروم تا
میرسم به شمال. هیج جا که بشود سوزنی به خود فرو کرد و در این
برهه خاص
دهها دسته
بیل حوالهی آدم نشود پیدا نمیشود. مجبور
میشوم تاریخ
را برگردم. از آن پدر و پسر گرفته تا مشروطیت و تا خود کوروش بزرگ
میبینم
شرایط مساعد فرو کردن سوزنی به خودمان نیست. بر میگردم میآیم در همین
امروز پارک
میکنم به فردا هم نمیروم. پی میبرم که شرایط در مملکت ما همیشه در
برههی خاص
است. فقط
باید جوالدوز را به رژیم فرو کرد.
رژیم
این حیوان بیشاخ و دمب که از آسمان میافتد و به ما ملت
بی عیب و
ایراد تجاوز کرده خونمان را به شیشه میکند
.
زنده باد
خودمان. مرگ
بر رژیمها و این برههی خاص.
منبع: عبد القادر بلوچ