کارگران
کودکان
زنان هنر
و ادبیات
لطیفه
تصاویر
کامپیوتر
سایت های دیگر
اخبار روز از پیک ایران
خلاصه اخبار رادیو فردا
خارجی
آرشیو
صفحه
نخست
______________________________________________________________
امام زمان، مرغهایمان
امام زمان عزیزتر از جان،
جان مرغهای ما در خطر است. حتی خارجیها میگویند که جان خود ما هم دور از جان شما در خطر خواهد بود اگر نتوانیم این مرغها را به شهادت برسانیم.
به ما گزارشهایی رسیده مبنی بر اینکه این بیماری مرغی حتی تا شهر اراک هم رسیده، ولی ما به دستور حاج آقا مصباح باید همه چیز را حاشا کنیم. چون ایشان عقیده دارند که شما خودتان مراقب هستید و به موقعش ما را از الطاف خفیهی الهی بهرهمند میکنید.
ولی راستش را بخواهید من نگران شدهام. این نگرانی را حتی در چشمهای رییسجمهور عزیزتان هم میبینم. دیگر خندههایش معصومیت سابق را ندارد. دهانش میخندند ولی چشمهایش نه.
من این نامه را بدون اطلاع رییسجمهور و آقای مصباح مینویسم و فردا شب مخفیانه آن را به صندوق پستی شما واقع در حیاط پشتی مسجد جمکران، چاه شهید جمکرانی (شماره ۴۴ سابق) میاندازم. (شما را به خدا اگر حرفی به آنها زدید، من را لو ندهید. من زن و بچه دارم.)
آقا و سرور من،
من نگران جان یاران شما شدهام. شما کجایید؟ چرا پس جلوی این بیماری لعنتی را نمیگیرید؟ آیا تقدیر بر آن است که جان یاران صدیق شما بخاطر چند مرغ هرجایی و بیارزش، اینگونه مفت مفت فدا شود؟ آیا خواست شما و پروردگار بزرگ بر آن قرار گرفته که جان این امت مومن و خداجوی به این آسانی از کونشان در برورد؟
شک کردهام که نکند شما به مرخصی رفتهاید و به نامههایتان دسترسی ندارید. یا اینکه شاید صندوق پستیتان را بخاطر مزاحمتهای معدوودی «یارنما» عوض کردهاید. شاید هم دیگر با آقای مصباح حال نمیکنید و نامههای او و یارانش را برای سوزاندهشدن به جهنم فوروارد میکنید.
نمیدانم. فقط همین را میدانم که من برای اولین بار به وجود شما شک کردهام و اگر تا چهل و هشت ساعت دیگر تمام مرغهای مملکت عزیزتان را شفا ندهید، مجبورم به تلویزیون بروم و به مردم بگویم که خودشان فکری به حال خود بکنند.
ای صاحب همهی ساعتهای عالم. جان ما و مرغهایمان در دست شما است.
سگ درگاه شما،
کامران باقری لنکرانی
وزیر ناقابل بهداشت و درمان و آموزش عالی